نوجوانان ولنگار نیستند!

فریبا خانی نویسنده و روزنامه‌نگار  
 
 
 


اين روزها نوجوان‌ها سر زبان‌ها افتاده‌اند و ماجراي بلوار چمران شيراز هم به اين جريان دامن زده است. ما از رفتار نوجوانان تعجب مي‌کنيم... چرا؟ مگر در اين سال‌‌ها چه کاري براي نوجوانان کرده‌ايم که فکر مي‌کنيم آن‌ها بايد آن طور که ما مي‌خواهيم زندگي کنند؟ زهره الهياري نماينده مجلس گفت: «3ميليون کودکي که به شاد دسترسي نداشتند از ولنگاري فضاي مجازي مصون ماندند!» يعني نوجوانان کشورمان را ولنگار مي‌دانيم؟ مگر ما براي نوجوانان‌مان چه کرده‌ايم آنها را ولنگار مي‌ناميم... بگذاريد مقايسه‌ ساده‌اي بکنم بين کشور خودمان و کره‌ جنوبي که اين روزها صادرکننده‌ فرهنگ عامه‌ جهان شده است و با سرمايه‌گذاري روي نوجوانان جهان عنان آن‌ها را در دست گرفته است. کره را مثال مي‌زنم که برخي نوجوانان ايراني اين روزها مجذوب چهره‌هاي موسيقي اين کشور شده‌اند. کره‌ جنوبي دو دهه است سياست تاثيرگذاري بر نوجوانان جهان را با خلق گروه‌هاي موسيقي و سلبريتي‌ها مورد هدف قرار داده است و سرمايه‌گذاري عظيمي انجام داده که بيشتر کشورهاي جهان امروز به تب کره‌اي گرفتار هستند. البته مسلماً آن چيزي که کره روي آن سرمايه‌گذاري کرده شايد اصلاً به مذاق و فرهنگ ما خوش نيايد اما ما چه کار فرهنگي براي نوجوانان کرده‌ايم. چه وقت آن‌ها را که درخشيده‌اند و صاحب فکر و ايده بوده‌اند تحويل گرفته‌ايم. بعد در خبرها مي‌خوانيم که نخست وزير يونان به دانشجوي نخبه‌ ايراني، کوروس نورمحمدي 19 ساله که سه سال پيش وقتي 16 ساله بوده است به يونان رفته است و در امتحانات سراسري دانشگاه‌هاي يونان رتبه‌ خوبي کسب کرده است با تماس مستقيم با او تبريک گفته و از او خواسته است تا به دفتر کارش برود. يعني نخست وزير يونان نوجوانان و جوانان درس‌خوان و تلاشگر را تشويق مي‌کند حتي اگر پناهجو باشند... باز برگرديم به کره... اين کشور تصميم گرفت فقط در صنعت لوازم خانگي و ماشين‌سازي و کشتي‌سازي خودش را محدود نکند و توليد کننده‌ نوعي فرهنگ عامه و صادر کننده‌ آن باشد... کره با ساخت سريال‌هاي تاريخي که نمي‌دانيم تاريخ واقعي است يا جعلي دنبال يک شکوه ساختگي‌ بود. بعد روي گروه‌هاي موسيقي پاپ به سرمايه‌گذاري شديد دست زد تا توجه نوجوانان دنيا را به خود جلب کند. حالا گروه‌هاي معروف (بي‌تي‌اس) به کاخ سفيد و مجامع بين‌المللي دعوت مي‌شوند و پيام‌آور مسائل محيط زيست و... مي‌شوند. آن‌ها حالا در بين نوجوانان آمريکايي هم محبوبيت دارند. از سال‌هاي قبل از انقلاب وجود کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان حرکت خوبي بوده است. حضور کتابخانه‌هاي کانون باعث پرورش نسلي کتابخوان و کشف استعدادهاي هنري و ايجاد کارگاه‌هاي مختلف نقش مهمي داشت... دعوت از هنرمندان برجسته و توليد محصولات فرهنگي و هنري کار مهم کانون بوده است اما کانون کافي نيست و نبوده است و حالا کانون هم نياز به پول و سرمايه و جذب هنرمندان براي توليدات فرهنگي دارد. در اين سال‌ها يک فرهنگسراي نوجوان داشتيم که تغيير کاربري داد... جشنواره‌هاي پراکنده و شعارزده هم داشتيم که کار عمقي نمي‌کردند. فرهنگسراها و کلاس‌هاي کودک و نوجوان هم بودند اما کافي نبودند. بنياد بازي‌هاي رايانه‌اي هم هست اما کافي نيست. نشريات کودک و نوجوان هم که تعطيل شد... دو سال و نيم کرونا و قرنطينه‌ نوجوانان را بيشتر تنها کرد و آنها را به سرزمين‌هاي مجازي، بازي‌هاي رايانه‌اي وشبکه‌هاي اجتماعي سوق داد. آنها مقلد پادشاهان مشهور فضاي مجازي شدند و در طلب خريد لايک، دابسمش ساختند. اما شما چه سهمي در فضاي مجازي داشتيد؟ چرا براي آن‌ها خوراک فرهنگي خوب و فيلم خوب بازي‌رايانه‌اي جذاب نساختيد؟ حالا کره‌اي‌ها فقط يخچال سامسونگ و ماشين لباسشويي ال‌جي و هيوندا نيست... گروه‌هاي رنگ به رنگ کره‌اي است که در خانه و خيابان‌هاي ما جا باز کرده‌اند. دولت کره با پرداخت يارانه و تامين مالي شرکت‌هاي نوپا در حوزه‌ سرگرمي تلاش کرد اول هدفش رقابت با فرهنگ عامه ژاپن و انگليس و آمريکا بود حالا آن‌ها را پشت‌سر گذاشته است و خود پرچمدار اين جريان شده است. جالب است با افزايش محبوبيت فرهنگ کي‌پاپ کره پاي بعضي لغات کره‌اي در لغت نامه‌ آکسفورد هم باز شد بولگاگي Bolgogi که نوعي غذاي سنتي کره است يا نوعي ترشي به نام کيمچي Kimchi در فرهنگنامه‌ آکسفورد ثبت شد. بله اين جوري است که مي‌شود روي فرهنگ نوجوانان تاثير گذاشت و از مرزها گذشت. شما هم نوجوانان را به شکل يک سرمايه نگاه کنيد. آن‌ها ولنگار نيستند آن‌ها پر از شور و حيات و زندگي هستند و ضمير آن‌ها پاک. مدارس اين بچه‌ها را فقط تبديل به ماشين حفظ کتاب‌هاي درسي نکنيم. به استعدادها و خلاقيت و نيازهاي آن‌ها توجه کنيم آن‌ها را کشف کنيم مجال به آنها بدهيم. بگذاريم خودشان باشند و بپذيريم‌شان. فضاي مجازي فقط يک تهديد نيست. فضاي مجازي جايي براي رشد هم هست، فقط بايد برنامه‌ريزي کرد و خوراک فرهنگي خوب ساخت.