روزنامه جوان
1401/04/13
حقوق بشر امریکایی یا شمشیر داموکلس
در بین هزاران نمونه شرارتهای ضدحقوق بشری امریکا در ۷۰ سال گذشته، حادثه تروریستی شلیک آگاهانه موشک به هواپیمای مسافربری ایران (پرواز شماره ۶۵۵) در تاریخ ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ و کشتار بیرحمانه ۲۹۰ مسافر بیگناه، بیشک یکی از وحشیانهترین مصادیق توحش امریکایی محسوب میگردد، خاصه اینکه امریکاییها نه تنها از اقدام ضد حقوق بشری خود اظهار ندامت و پشیمانی نکردند بلکه با وقاحت تمام به مسببان آن مدال شجاعت هم دادند و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در قطعنامهای از این حادثه هولناک صرفاً ابراز نگرانی کرده و ضمن افشای ماهیت غیر انسانی، سرسپردگی این تشکیلات عریض و طویل را به نظام سلطه به تصویر کشیده و به هیچ وجه حاضر به محکوم کردن آن نشد و بر اساس رسالت خود هرگز وجدانهای خفته بشری مردم جهان را علیه بیدادگری و نقض حقوق بشر توسط امریکا بیدار نکرد. حقوق بشر در نظام سیاسی امریکا از یک پیوستگی آشکار با سایر دول نظام سلطه برخوردار بوده و ابزاری است برای تحقق اهداف سلطه گرانه امریکا مشتمل بر:۱- حفظ هژمون امریکا. ۲- تحمیل اراده خود به کشورها. ۳- فریب ملتها و ایجاد دوقطبی در کشور هدف. ٤- نفوذ در ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورها. ۵- امتیازگیری هرچه بیشتر از کشورها. ۶- تأمین و تضمین منافع امریکا در اقصی نقاط جهان. ۷- دخالت در امور داخلی کشورها. ۸- اعمال سیاستهای ضد بشری نظیر اعمال تحریم علیه کشورها. حقوق بشر امریکایی در حقیقت حقوق بشر در نگاه نظام سلطه است و از حمایت آشکار و پنهان کشورهای سلطه گر و استعماری برخوردار است. حقوق بشر امریکایی دارای ویژگیهای منحصر به فرد و در چارچوب اهداف مذکور است:
۱- حقوق بشر امریکایی بر پایه تبعیض نژادی قومی، ملیتی و... استوار است. ۲- در نگاه امریکاییها خون یک سرباز امریکایی بر خون هزاران انسان از ملتهای جهان شرافت و برتری دارد. آنان مجاز به کشتار مردم جهان هستند. ۳- امریکاییها تمام اعمال تروریستی و ضد حقوق بشری خود را با بهانه دفاع از حقوق بشر توجیه میکنند. ۴- امریکاییها در مقوله حقوق بشر با معیارهای دوگانه عمل میکنند. آنان در حالی که چشم خود را بر نقض آشکار و علنی حقوق بشر در کشورهای هم پیمان و تحت سلطه خود نظیر رژیم سعودی حاکم بر حجاز میبندند، در کشورهای مستقل و ضد سلطه شاهد بهانهگیریها و اقدامات سخت گیرانه آنان هستیم. ۵- امپراتوری رسانهای امریکا بزرگترین پایگاه توجیه گر و پشتیبان حقوق بشر امریکایی است. ۶- در داخل امریکا نیز رنگین پوستان از تبعیضهای نژادی و ضد حقوق بشری حاکمان خود آسیب دیده و در رنج هستند.
امریکاییها در زمینه حقوق بشر در شرایطی که مطلقاً صلاحیت حداقلی را هم ندارند به پشتوانه دلار و قدرت نظامی و سازمانهای بینالمللی، از موضوعات مورد علاقه در زمینه حقوق بشر مفهومسازی میکنند و بهعنوان قاضی حکم میکنند و سپس بهعنوان جلاد حکم را اجرا میکنند و هر کشوری را که با امریکا مخالفت کند با تیغ شمشیر داموکلس تهدید و تحریم و به تسلیم وادار میکنند.
امریکا در شرایطی از حقوق بشر دم میزند و خود را مدافع حقوق بشر میداند که حتی در داخل امریکا در مواردی نظیر «آمار زندانیان»، «نقض حقوق ابتدایی زندانیان»، «شکنجههای قرون وسطایی»، «مرگ ناشی از سلاح گرم»، «تجاوز به زنان»، «خودکشی نظامیان»، «تولید فیلمهای مستهجن»، «تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان»، «فروپاشی نظام خانواده»، «سقط جنین»، «فقدان امنیت شغلی»، «فاصله شدید طبقاتی»، «تبعیض در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی» و «ناامنی اجتماعی انسانها به ویژه زنان و کودکان» در صدر کشورهای ناقض حقوق بشر قرار دارد و به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر باید محاکمه شود و از هیچ صلاحیتی برای دفاع از حقوق بشر برخوردار نیست.
روش نظام سلطه امریکایی برای پیشبرد اهداف خود با بهانه دفاع از حقوق بشر بر ایجاد دوگانهسازیهای «جنگ و صلح»، «آزادی و خفقان»، «سازش و بنیادگرایی»، «تروریزم و حقوق بشر» و «ازدواج و همجنس بازی» طراحی شده و در ادامه به بازتعریف و مفهومسازی آن دوگانه در چارچوب تضمین اهداف سلطهطلبانه امریکایی پرداخته و پس از آن مفهوم تولید شده را به پشتوانه قدرت نظامی و دلار امریکایی با رأی کشورهای وابسته، به مطالبه بینالمللی تبدیل و هر کشوری را که با اجماع ایجاد شده مخالفت کند در مسیر انزوا، تحریم و تهدید قرار میدهند. تعریفی که امریکاییها در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین از حقوق بشر و تروریزم ارائه میدهند نمونهای از این مفهومسازی است. همچنین رفتار امریکاییها در برخورد با ایران در زمینههای مختلف نظیر حقوق بشر، حقوق هستهای و دفاع از محور مقاومت نیز از دیگر نمونههای مفهومسازی و همراه نمودن افکار عمومی جهانی علیه ایران است.
حقوق بشر امریکایی با تکیه بر «استراتژی فشار» و با بهرهگیری از ظرفیت «سازمان ملل متحد»، «سازمانهای مردم نهاد»، «احزاب سیاسی وابسته»، «شبکه نفوذی»، «رسانههای رسمی و غیر رسمی»، «گروههای فشار»، «کشورهای همسو» و... در گام نخست موضوعی اجتماعی نظیر حقوق همجنس بازان، حجاب و... را به عنوان عاملی برای مذاکره با کشور هدف انتخاب کرده و با پروپاگاندای فوق سنگین رسانهای خود، ابتدا افکار عمومی جهانی را با خود در زمینه نقض حقوق بشر در کشور هدف همسو کرده و ضمن ایجاد بستری برای منزویسازی آن کشور، مسیر مذاکره را پیشنهاد کرده و با یک پیمان و قرارداد نیم بند و هدفمند، پای کشور هدف را در تله مذاکره گیر میاندازد به گونهای که رهایی از تله مذاکره تقریباً امری محال به نظر میرسد و کشور هدف در دومینوی تحریم محور به مرور زمان مجبور به امتیاز دهی در تمام زمینههای مورد علاقه امریکا خواهد شد. در هر مرحله از توافق مشروط و بدون پشتوانه و تضمین، تحریمهای ضد بشری و غیر انسانی به بهانههای دیگر تجدید و احیا میگردد و برای رفع تحریمهای جدید، ادامه مذاکرات پیشنهاد میگردد و این چرخه باطل تا تسلیم کامل کشور هدف و پذیرش سلطه کامل امریکا و تمکین از قواعد بازی ضد حقوق بشری امریکایی ادامه دارد.
به جرئت میتوان گفت جمهوری اسلامی ایران تنها کشور جهان است که به پشتوانه فرهنگ استقلالطلبانه و ضد سلطه خود نظم فرعونی سلطه امریکایی را درهم شکسته و بازی حقوق بشری آنان را خراب کرده است. اینک امریکاییها در بدترین شرایط ممکن نظاره گر اقتدار روزافزون ایران و خنثی شدن تزویر حقوق بشر جعلی خود هستند. جمهوری اسلامی ایران با ایستادگی در برابر امواج بسیار سنگین مهندسی حقوق بشر امریکایی وجدانهای مردم آزادیخواه جهان را بیدار کرده و ناقوس اضمحلال و نابودی بازیهای شیطانی نظام سلطه را به صدا درآورده است.
سایر اخبار این روزنامه
وزیرکشور: دولت کنار زلزلهزدگان خواهد ماند
وام ازدواج در ۱۰روز با یک برگ سفته
غرش پهپادهای حزبالله بر سر «کاریش»
کیفرخواست فائزه هاشمی صادر شد
حقوق بشر امریکایی یا شمشیر داموکلس
شلیک به اعتماد عمومی
«شرخرها» دردسر جدید برای مستأجرها!
گول گدانمایان مجازی را نخورید!
راز آن شب اردیبهشتی
ظرفیت پالایشی ایران از ۲میلیون و ۲۰۰هزار بشکه گذشت
ظرفیت پالایشی ایران از ۲میلیون و ۲۰۰هزار بشکه گذشت