روزنامه آرمان ملی
1401/04/14
شرط شرطی نشدن اقتصاد
هادی حقشناس اقتصادداننوع رفتار سياسي دولت حداقل به صورت شکلي به اين صورت است که اصلا نياز به برجام ندارد و همان نکتهاي که رئيسجمهور مرتبا تکرار ميکند، اين است که اقتصاد ايران را شرطي نميکنيم. مجموعه رفتار اين را نشان ميدهد که نميخواهند اقتصاد ايران را به برجام وصل بکنند. اگر اين راهبرد دولت را اصل بگيريم، بنابراين فروش نفت ايران با تخفيف بيشتر يا کمتر از روسيه يا هر مکانيزمي که بتواند منجر به افزايش فروش نفت بشود، دولت آن را انتخاب ميکند. همچنان که وقتي ميبينيد طبق اطلاعاتي که منتشر شده طي سال گذشته مجموعه فروش نفت و فرآوردههاي نفتي دوبرابر بيش از سال قبل از آن بوده است. يک دليل اين است که با آمدن رئيسجمهور جديد فضا براي فروش کمي بازتر و سهلتر شده ولي يک دليل ديگر اين است که بالاخره دولت با تخفيف دارد نفت و فرآوردههاي نفتي را ميفروشد. لذا ميزان فروش نفت در سال گذشته دوبرابر سال قبلتر البته خود اصل فروش نفت سال گذشته سه برابر سال قبل شده است. اين اطلاعاتي که الان در دسترس ما قرار دارد از طرف ديگر راهبردي که دولت انتخاب کرده که اقتصاد ايران را شرطي يا وابسته به برجام نکند در نتيجه اين گزاره قابل پذيرش است که دولت در هر حالت چه با دور زدن تحريمها و چه با تخفيف فروش ميزان نفت، ميخواهد نفت بفروشد که به نظر ميرسد به واقعيت نزديک باشد. اما از طرف ديگر طبيعي است که فروش نفت ايران و کسب درآمدهاي ارزي امروز نياز اساسي کشور است. هم براي تامين کالاهاي اساسي کشور و هم براي انجام پروژههاي نيمه کاره کشور و هم اينکه ارزش دلار امروز مطمئنا بيشتر از ارزش دلار فرداست. همچنان که ارزش دلار ديروز بيشتر از دلار امروز به لحاظ قدرت خريد دلار در دنياست. منظورم از بهکاربردن واژه ديروز يا فردا بهخاطر يک روز نيست بلکه منظور چند سال گذشته يا چند سال آينده است. بنابراين به نظر ميرسد که هم به لحاظ اينکه کشور به درآمدهاي ارزي نياز دارد و هم به لحاظ اينکه ارزش منابع ارزي امروز قطعا بيشتر از درآمدهاي ارزي آينده است و از طرفي ديگر هم با توجه به اينکه هدف اين است که برجام را شرطي نکنند دولت ميخواهد از همه ابزارها براي فروش نفت استفاده کند. اما همانطور که اوپک و دولت نيز اعلام کردند فروش نفت ايران در سال گذشته نسبت به سال پيش از آن افزايشي بوده و فروش نفت و فرآوردههاي نفتي به 39 ميليارد دلار رسيده است. خود اصل فروش نفت هم سه برابر شده است اما اينکه در زندگي مردم هويدا و پيدا نيست بهخاطر اينکه وقتي دلار نفتي هم کسب ميکنيد، بايد تبديل به کالا شود و در اختيار مردم قرار بگيرد و براي اين منظور دلار بايد تبديل به ريال شود ولي وقتي تفاوت قيمت هر دلار نيمايي با دلار آزاد بالغ بر هفت هزار تومان است، اثر خودش را روي گراني کالاها ميگذارد. به عبارت ديگر ما افزايش تورم را در رشد نقدينگي در اقتصاد ميبينيم. مثالي ميزنم؛ اگر دولت خودرو وارد ميکرد و به قيمت آزاد به مردم ميفروخت ولي سود بازرگاني يا حقوق گمرگي نميگرفت، قيمتها کاهش پيدا ميکرد ولي اينگونه نيست که کالا وارد کند و سود بازرگاني نگيرد. در همين موضوع حذف ارز 4200 توماني و واردات کالا با ارز نيمايي، مصوبه دولت بود که منجر به اين شد که هم سود بازرگاني کم شود و هم مجموع حقوق ورودي کاهشي شود.
سایر اخبار این روزنامه
رواج «شرخــری» در بــازار اجــاره
نشستـــه درغبــــار
منـــاظره یا هیاهـــو؟
تداوم رکود در سایه کمبود نقدینگی
گعده با رفقـــا؛جنب بــاغ ملـــی!
تله استراتژیک برای فشار به ایران
دولت به دنبال توسعه ارتباطات با شبکه نخبگاني در عرصههاي مختلف است
گفتوگوي وزير خارجه استراليا و گروسي درباره برنامه هستهاي ايران
شرط شرطی نشدن اقتصاد
لطفا آدرس غلط ندهید!
آیا اقامت اتباع خارجی قانونمند میشود؟