روزنامه آرمان ملی
1401/04/15
برخی تصمیم گیران جامعه با هنر مشکل دارند
آرمان ملی- احسان انصاری: «دولت به چه میزان نسبت به مسائل فرهنگی و هنری اهتمام داشته و در طول یک سال گذشته چه برنامهای برای فرهنگ و هنر داشته است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوال و بررسی وضعیت فرهنگی و هنری در دولت با دکتر عبدالحسین مختاباد، خواننده برجسته کشور و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. مختاباد در این گفتوگو گفت: « واقعیت ماجرا این است که برخی که در مراکز تصمیم گیری وجود دارند با هنر مشکل دارند. برای این عده نیز تفاوتی نمیکند که چه کسی رئیسجمهور باشد. برای این عده تفاوتی بین خاتمی، احمدی نژاد، روحانی و رئیسی وجود ندارد. هنگامی که مشاهده میکنید بودجه موسیقی کشور حتی به اندازه قیمت یک آپارتمان100 متری در شمال شهر تهران نیز نمیشود چه انتظاری میتوان از موسیقی کشور داشت؟» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. دولت در آستانه يک سالگي قرار دارد. در طول اين يک سال دولت از نظر فرهنگي و اجتماعي چه برنامهاي داشت و به چه ميزان موفق شد برنامههاي فرهنگي و اجتماعي را محقق کند؟براساس آمارهاي رسمي که در کشور اعلام ميشود و نه فضاي مجازي و شبکههاي معاند درصد بالايي از مردم زير خط فقر زندگي ميکنند. طبيعي است که در چنين شرايطي جامعه از نظر فرهنگي و اجتماعي با چالشهايي مواجه ميشود. واقعيت اين است که حتي زماني که وضعيت اقتصادي دولتها خوب هم بوده نگاه يتيم واري به مسائل فرهنگي داشتهاند. در شرايط کنوني که وضعيت اقتصادي دولت خوب نيست توجه به مسائل فرهنگي و هنري کمتر ميشود. تنها اتفاقي که در زمينه فرهنگي رخ ميدهد برگزاري کنسرتهايي است که سهم ناچيزي از مسائل فرهنگي جامعه را به خود اختصاص ميدهد و در مقابل همه چيز فراموش شده است. تنها در چنين شرايطي نقش دولتها را ميتوان احساس کرد اما آنجا که نياز به حمايت و کمک به جامعه هنري و فرهنگي جامعه وجود دارد دولتها به رسالتي که در مقابل جامعه فرهنگي دارد به خوبي عمل نميکنند.
شما معتقديد دولت در زمينه فرهنگي برنامه نداشته است؟
دولت از ابتداي شکل گيري تاکنون برنامهاي چنداني براي مسائل فرهنگي و اجتماعي ارائه نداده است و همه انرژي و وقت خود را صرف مسائل اقتصادي کرده است. اين وضعيت تنها در مورد دولت سيزدهم نيز وجود ندارد و درباره بقيه دولتها نيز وجود داشته است. در طول چهل سال گذشته اگر به بودجههاي فرهنگي کشور نگاه کنيم متوجه ميشويم که در اين زمينه با چالشهاي جدي مواجه هستيم. براساس آمارهايي که من در اختيار دارد سهم هر ايراني از فضاي فرهنگي مانند سالنها و مراکز فرهنگي تنها يک تا دو سانتيمتر بوده است. اين وضعيت درباره فضاي ورزشي نيز تا حدودي وجود دارد اما نسبت به مراکز فرهنگي وضعيت بهتري دارند. تنها اتفاقي که در وضعيت فرهنگي جامعه رخ داده تلاشهاي فردي هنرمندان بوده و علاقه و دلسوزي که نسبت به اين کشور و آب و خاک آن داشتهاند. سوال اينجاست که در طول 40سال گذشته چند سالن مناسب موسيقي در کشور ساخته شده است؟چند سالن سينما ساخته شده است؟ به چه ميزان جشنوارههاي معتبر در کشور برگزار شده است؟ تنها جشنواره فجر وجود دارد.
در بين دو دولت چه تفاوت هايي در زمينه فرهنگي وجود دارد؟
آقاي روحاني به اندازهاي گرفتاري و دلمشغولي داشت که تنها کاري که در طول هشت سال انجام داد اين بود که در طول سال يک افطاري با هنرمندان ميخورد. واقعيت اين است که دولت روحاني نيز در اين زمينه اقدام مناسبي انجام نداد. واقعيت ماجرا اين است که برخي که در مراکز تصميم گيري براي هنر وجود دارند با هنر مشکل دارند. براي اين عده نيز تفاوتي نميکند که چه کسي رئيسجمهور باشد. براي اين عده تفاوتي بين خاتمي، احمدي نژاد، روحاني و رئيسي وجود ندارد. تنها اتفاقي که رخ ميدهد اين است که در ايام انتخابات هنرمندان را در ستادهاي انتخاباتي به کار ميگيرند تا رأي بيشتري به دست بياورند. هنگامي که مشاهده ميکنيد بودجه موسيقي کشور حتي به اندازه قيمت يک آپارتمان100 متري در شمال شهر تهران نيز نميشود چه انتظاري ميتوان از موسيقي کشور داشت؟در همه کشورهاي جهان هنگامي که يک هنرمند در عرصه جهاني جايزه ميگيرد و باعث افتخار ميشود براي وي احترام زيادي قائل ميشوند. نکته جالب اين است هنگامي که اين هنرمند به کشور باز ميگردد برخي به فرودگاه رفته و به وي ناسزا ميگويند. اين در حالي است که همين افرادي که در پشت ميز و صندليهاي مديريت فرهنگي کشور نشستهاند هنگامي که ميشوند يک هنرمند و يا پيشکسوت فرهنگي در بيمارستان در بستر بيماري است هيچ کاري نميکنند و به عيادت وي نميروند. اين رويکردي است که در سالهاي گذشته جامعه فرهنگي و هنري کشور با آن مواجه بوده است. نقش مديران فرهنگي در چهل سال گذشته ايجابي نبوده و تنها نقش يک سرعت گير را داشته است.
آيا کنســرتهايي که پس از کرونا برگزار ميشود پاسخگــــوي نيازهاي جامعه در ايــن زمينه بوده است؟
اينکه مـــردم از اين کنسرتها استقبال ميکنند و سالنها پر ميشود جاي خوشحالي دارد. البته اين اتفاق باعث نميشود که کاستيها را نبينيم. واقعيت اين است که هنر ايران در سالهاي اخير دچار بيبرنامگي شده است. به همين دليل نيز خيلي از ايدهها و دادههاي هنري را در آثار هنري مشاهده نميکنيم. دير يا زود ماه عسل کنسرتهايي که اين روزها برگزار ميشود هم به پايان ميرسد و ممکن است يک يا دو سال بيشتر طول نکشد. جامعه امروز از حمايت از هنر واقعي و جدي سرباز زده و در ميان عدهاي از اين وضعيت سوءاستفاده ميکنند و به اهداف خود ميرسند. اين در حالي است که اين وضعيت پايدار نيست و پس از مدتي وضعيت برعکس خواهد شد. اين يک خطر جدي است و بايد نسبت به آن هشدار داد. دليل اصلي آن اين است که در جامعه نسبت به هنر واقعي و فرهيخته سرمايهگذاري نميشود و به همين دليل هنر يک بار مصرف در جامعه جولان ميدهد. اين زنگ خطري است که در آينده جامعه با آن مواجه خواهد شد. من تعحب ميکنم چگونه ممکن است چنين اتفاقاتي در جامعه رخ بدهد. برخي تنها به دنبال سرگرمي مردم هستند و همين که مشاهده ميکنند مردم سرگرم هستند بسنده ميکنند. اين در حالي است که من شرايط را در يک پروسه دو ساله به بعد مساعد نميبينم و معتقدم پس از اين پروسه زماني چالشها روز به روز بيشتر خود را نشان خواهد داد.
اگر عملکرد دولتها و دستگاه فرهنگي کشور را کنار بگذاريم هنر نيز داراي رسالتي است که بايد نسبت به وضعيت موجود در جامعه حساس باشد و براساس نيازهاي جامعه و مطالبات مردم واکنش نشان بدهد. آيا در شرايط کنوني هنر به خوبي رسالت خود را انجام ميدهد؟
در شرايط کنوني هنر کار خود را انجام ميدهد. با اين وجود ما بايد اين نکته را در نظر داشته باشيم که در قرن بيست و يکم زندگي ميکنيم. امروز شرايط اقتصادي و اجتماعي بسياري از مسائل را به انديشمندان تحميل ميکند. در شرايط کنوني اقتصاد حرف اول را ميزند. يکي از اساتيد برجسته فلسفه کشور عنوان ميکرد من از اينکه به سمت علم و فلسفه رفتهام پشيمان هستم. فردي ممکن است با يک حرکت اقتصادي در روز چند ميليارد به دست بياورد در حالي که حقوق من استاد دانشگاه در طول سال ممکن است به صد ميليون نيز نرسد. هر چه سرمايهگذاريها در زمينه هنري کمتر باشد هرچه هم درخت هنر تنومند و قوي باشد در نهايت خشک ميشود. هنگامي که يک درخت در بياباني بيآب و علف قرار دارد ممکن است با جانفشاني تلاش کند خود را نجات بدهد اما در نهايت شکست ميخورد و خشک ميشود. وضعيت هنر نيز در کشور ما به همين صورت است. امروز نه دولتها از هنر حمايت ميکنند و نه جامعه. در چنين شرايطي درخت هنر به هر ميزان هم که تنومند باشد در نهايت خشک خواهد شد. امروز افتخار يک اثر هنري به اين نيست که به چه ميزان هنر در آن به کار رفته است، بلکه آن چيزي که حائز اهميت است اين است که اين اثر هنري به چه ميزان فروش کرده و درآمد اقتصادي داشته است. اين رفتار پوپوليستي که در جامعه ايجاد شده همه چيز را تحت الشعاع قرار داده است. هنرمندي که اثري فاخر دارد و به دليل اينکه ممکن است فروش نداشته باشد کسي روي آن سرمايهگذاري نميکند. آيا يک هنرمند براي اينکه اثر هنري خود را عرضه کند بايد خودش سرمايهگذاري کند؟ آيا نهاد يا سازماني وجود دارد که اين کار را انجام بدهد؟در پاسخ بايد عنوان کرد چنين حمايتهايي صورت نميگيرد. امروز هنرمند کار خود را انجام ميدهد اما فضايي براي شکوفايي هنري در جامعه وجود ندارد.
سایر اخبار این روزنامه
گام بلند دستگاه قضا در راستای استقلال قضات
عراق و اما و اگرهای پس از انتخابات
ارزیابی عملکرد یکساله دولت
ساماندهی تعطیلی اتفاقی کارکنان غیردولتی
بیانیه وزارت خارجه در چهلمین سالروز ربایش چهار دیپلمات کشورمان
پدر صدساله ادبيات کودک و نوجوان
11- 8 + 7
برخی تصمیم گیران جامعه با هنر مشکل دارند
تــلاش بـرای آزادی دوستــــان
معلمان با رتبهبندی راضی میشوند؟