ترور دراماتیک آقای دانشمند جلوی چشم زن و بچه‌اش

به گزلرش خبرنگار شهروندآنلاین؛ «هناس» که داستان ترور شهید داریوش رضایی‌نژاد را روایت می‌کند، بی‌تردید برای کارگردانش، حسین دارابی، فیلم ترسناکی بوده است. اول این‌که فیلم قبلی -و نخست- این فیلمساز به نام «مصلحت» قبلا توقیف شده بود و «هناس» هم با خط داستانی حساسیت‌برانگیزش می‌توانست با چنین وضعیتی مواجه شود که در آن صورت به معنای پایان کارنامه فیلمسازی حسین دارابی حداقل برای مدت زمان تا حدودی طولانی بود.

دومین جنبه ترسناک فیلم «هناس» به موضوع و فضای آن برمی‌گشت. این‌که این نوع فیلم‌ها و موضوعات همواره در سینمای ایران انگ سفارشی و حکومتی بودن می‌خورند، می‌توانست این خطر را برای دارابی داشته باشد که او را به عنوان یک فیلمساز سفارشی‌ساز مطرح کند؛ و البته ترس سوم هم در این زمینه بود که «هناس» چگونه فیلمی خواهد شد و آیا مورد استقبال تماشاگر قرار خواهد گرفت؟

حالا «هناس» روی پرده است و به نظر می‌آید که حسین دارابی هر سه این ترس‌ها را پشت سر گذاشته است. فیلم او نه تنها فیلم بدی نشده و از نظر اقتصادی هم با استقبال قابل توجهی از سوی تماشاگران روبه‌رو شده؛ بلکه به‌رغم موضوع و مضمونی که دستمایه روایت قرار داده، از خطر توقیف و البته انگ سفارشی بودن هم جسته است. شاید به خاطر این‌که همان‌طور که خود حسین دارابی هم گفته «این فیلم با این‌که سفارشی تولید شده، اما سفارشی نبوده که کارگردان در آخر کار وارد کار ساخت یک فیلم‌نامه آماده شده باشد»؛ بلکه این فیلم دغدغه کارگردان و تهیه‌کننده‌اش بوده و آنها ایده و فیلم‌نامه اولیه را به حوزه هنری داده و از آنها کمک خواسته بودند.



آنچه در ادامه می‌آید؛ صحبت‌های حسین دارابی درباره فیلم «هناس» از جوانب مختلف است.

 

«هناس» و ترور دانشمندان هسته‌ای

یک ترور خاص، یک قهرمان خاص!

 

در تمام سال‌هایی که از ترور دانشمندان هسته‌ای کشور می‌گذرد، سینمای ایران بنا به هر دلیلی از نزدیک شدن به این موضوع خودداری کرده است. در واقع جز «روباه» بهروز افخمی و البته «بادیگارد» ابراهیم حاتمی‌کیا که هر دو نیز در حاشیه داستان اصلی فیلم‌شان به این موضوع اشاره کرده بودند، جای این موضوع در سینمای ایران خالی بود. این طلسم اما با فیلم «هناس» شکسته شد که ترور شهید داریوش رضایی‌نژاد را روایت کرده است.

حسین دارابی، کارگردان «هناس» ساخته‌نشدن فیلم درباره شهدای هسته‌ای را دلیل اصلی رویکردش به روایت داستان ترور شهید رضایی‌نژاد عنوان کرده است: «در این ده- دوازده سالی که ترورهای شهدای هسته‌ای کشور پیش آمده؛ سینمای ایران هنوز سراغ آنها نرفته. آن‌ هم در شرایطی که هیچ چیزی نمی‌تواند به اندازه این موضوع مظلومیت و حقانیت کشور ما را گواهی دهد. به‌خصوص که در بعضی موارد مانند همین داستان شهید داریوش رضایی‌نژاد، ماجرا به حد شگفت‌انگیزی دراماتیک نیز هست. شما ببینید، می‌آیند و این دانشمند هسته‌ای را پیش چشم زن و بچه‌اش می‌کشند. اتفاقی که هر جای دیگر دنیا رخ می‌داد، درباره‌اش ده‌ها فیلم ساخته می‌شد!»

به گفته حسین دارابی؛ فضای خاص ترور شهید داریوش رضایی‌نژاد عامل دیگری بود که باعث ساخته شدن فیلم «هناس» شد. او در این زمینه می‌گوید که «در میان دیگر ترورهای هسته‌ای، ترور این شهید از همه خاص‌تر و تکان‌دهنده‌تر بوده. در واقع این‌که ایشان جلوی چشم همسر و دختر چهارساله‌اش شهید شده، خود به خود این داستان را دراماتیک‌تر می‌کند. جالب این‌که این صحنه علاوه بر جذابیت خاص خود، یکی از نگرانی‌های بزرگ ما نیز بود که چگونه صحنه پایانی فیلم تصویر شود که ناامیدکننده و تلخ نباشد. برای این منظور پای صحبت‌های خانم پیرانی هم نشستیم که به هر حال این صحنه را تجربه کرده بود. راه حل نهایی‌مان اما پایبندی به واقعیت بود. در واقع تصمیم گرفتیم واقعیت را نشان دهیم تا هم در تاریخ ثبت شود و هم مظلومیت یک نخبه غیرنظامی به دست کسانی که در تمام زندگی‌شان شعارهای حقوق بشری سر داده‌اند، اما در چنین مواردی برای ایجاد وحشت دست به این نوع ترور می‌زنند، به تصویر کشیده شود.»

کارگردان «هناس» می‌گوید که این خاص بودن را در جوانب دیگر شخصیت شهید داریوش رضایی‌نژاد هم می‌توان دید: «ایشان در کل شخصیت خاصی داشت. گذشته از نحوه اجرای ترور که به هر حال خاص و تکان‌دهنده بود، این قضیه را در جوانب دیگر زندگی و شخصیت ایشان هم می‌توان دید. مثلا در باورها و دیدگاه سیاسی ایشان به‌خصوص در یک برهه مهم در اواخر دهه هشتاد. یا در نوع رابطه با خانواده که خانم شهره پیرانی همسر شهید نیز بارها بر آن تاکید کرده‌اند.»

 

 

زنانگی و دلدادگی در «هناس»

عشق در دنیای ترور و سیاست!

«هناس» مهم‌ترین جوانب جذابیتش را مدیون و مرهون نوع نگاهش به رابطه عاشقانه شهید داریوش رضایی‌نژاد و همسرش است. یک عاشقانه ناب در متن یک نگاه ستایش‌آمیز به مفهوم خانواده. اصلا همین که داستان ترور و شهادت داریوش رضایی‌نژاد در «هناس» از نگاه همسرش، شهره پیرانی روایت می‌شود، یکی از عواملی است که فیلم را جذاب کرده است. با این حال، حسین دارابی می‌گوید که در ابتدای کار، این یک انتخاب آگاهانه نبوده و این رویکرد اتفاقا در روند خلق شخصیت‌ها و پیشرفت داستان به این نتیجه منتهی شده است.

حسین دارابی درباره نوع نگاه زنانه فیلمش می‌گوید: «موقعی که قرار شد روی موضوع شهید رضایی‌نژاد کار کنیم، با توجه به حساسیت‌هایی که درباره زندگی این شهید وجود داشت، متوجه شدیم که کار بسیار دشواری پیش روی‌مان قرار دارد و اگر بخواهیم روی دیدگاه‌ها و البته مسائل امنیتی و جاسوسی قصه تمرکز کنیم، فیلم دچار مشکلات نظارتی خواهد شد. به‌خصوص در این زمینه اتفاقاتی که برای فیلم مصلحت پیش آمد، واقع‌بین‌ترمان کرده بود. همین هم باعث شد برویم سراغ روایت ماجرا از دید خانم پیرانی- که فهم خوبی از سینما دارد- و حس و حال همسر چنین شخصیتی را در این موقعیت روایت کنیم. این شد که چند جلسه‌ای با هم صحبت کردیم و در نهایت فیلم رفت به سمت روایت داستان زنی که با تمام وجودش می‌خواهد عشقش را حفظ کند، حتی اگر در جاهایی این حفظ شدن باعث شود رویکرد و تفکر همسرش نادیده گرفته شود. تا این‌که این خانم با درک ارزش و اهمیت کار همسر دانشمندش در مسیر خطرناک او همراهی‌اش می‌کند که به نظر خود من عاشقانه‌ترین تصمیمی است که در این فیلم گرفته می‌شود.»

 

 

«هناس» و دوراهی همیشگی واقعیت یا خیال

می‌ترسیدم نتوانسته باشم حق ماجرا را ادا کنم!

سینمای جهان- و البته سینمای خودمان نیز- نگرانی‌ها و تردیدهای زیادی موقع روایت داستان‌های واقعی و کاراکترهای واقعی احساس می‌کند. به هر حال، روایت واقعیات می‌تواند حواشی و جنجال‌های بسیاری به دنبال داشته باشد که زمانی که پای تاریخ نیز به ماجرا باز شود، اوضاع دشوارتر نیز می‌شود. به بیانی دیگر؛ در روایت داستان‌های واقعی تاریخی همواره دو رویکرد پیش‌ روی هنرمند وجود دارد که البته هر دو نیز می‌توانند حواشی و جنجال‌های خاص خود را پدید آورند. یکی این‌که آن هنرمند به تاریخ در روایتش وفادار بماند و تنها واقعیات ثبت‌شده را روایت کند، یا این‌که به تخیل هنرمندانه نیز در بستر تاریخی ماجرا اجازه بروز دهد. «هناس» با توجه به موضوع حساسیت‌برانگیزش بی‌تردید بسیار با این نگرانی‌ها مواجه بوده است. حسین دارابی اما می‌گوید که در روایت این فیلم تلاش کرده یک مسیر بینابینی انتخاب کند و نه وفاداری بی‌قید و شرط به واقعیت و تاریخ داشته باشد، نه این‌که اسب تخیل را آزاد و رها بگذارد.

کارگردان «هناس» درباره ماجراهای فیلم می‌گوید که «تمام داستان‌های به نمایش درآمده در فیلم واقعیت ندارند و به ‌تناسب قصه رنگ‌ولعاب گرفته و دراماتیک شده‌اند. مثلا در این زمینه می‌توان به شخصیت فرهاد اشاره کرد که بنا به احساس لزوم در زندگی خانم پیرانی فیلم پررنگ‌تر شده است. یا همکاران شهید و مخالفت‌های محل کار ایشان هم رنگ‌ولعاب‌هایی هستند که در روند روایت داستان افزوده شده‌اند. اما در سوی دیگر ماجرا، صحنه ترور کاملا واقعی است. برای ما اما مهم‌ترین دستاورد فیلم جایی است که همسر شهید درباره کلیت فیلم به‌ ما گفت؛ که فیلم توانسته روح واقعیت زندگی‌مان را به نمایش بگذارد!»

با این حال، حرکت در مرز واقعیت و تخیل داستانی این خطر را با خود دارد که باعث نارضایتی کسانی شود که در فضای واقعی آن داستان زیسته‌اند. اتفاقی که در سینما و تلویزیون ایران هنگام روایت داستان‌های واقعی افراد واقعی بارها و بارها رخ داده و شاهد بوده‌ایم که بازماندگان یک شهید یا یک شخصیت شهیر چگونه به نوع تصویر آن شخص روی پرده سینما اعتراض و انتقاد کرده‌اند. حسین دارابی اما می‌گوید که در «هناس» شاهد اتفاقی از این نوع نبوده و به‌خصوص با توجه به فهم خوبی که خانم پیرانی  از سینما داشته، چنین نارضایتی‌هایی ایجاد نشده است.

به گفته کارگردان «هناس»؛ «من خودم هم از احتمال بروز چنین شرایطی نگران بودم. اصلا قبل از ساخت «مصلحت» هم فیلمی درباره یکی دیگر از شهدای بزرگوار به همین دلیل به نتیجه نرسیده بود. برای همین از این مساله می‌ترسیدم. اما درک دقیق همسر شهید باعث شد بعد از خواندن یک نسخه اولیه از فیلم‌نامه کار را به خودمان واگذار کنند. اتفاقی که موجب شد در زمان تولید فیلم درگیری و تنش نداشته باشیم، ولی در عین حال روز نمایش فیلم را برای من تبدیل به یک روز خیلی ترسناک کرد که آیا از فیلم خوش‌شان خواهد آمد یا نه. ایشان اما فقط گریستند و تشکر کردند.»

 

 

بازیگران و بازیگری در «هناس»

مریلا زارعی و بهروز شعیبی چگونه وارد ماجرا شدند؟!

یکی دیگر از ویژگی‌های «هناس» انتخاب بازیگرانش است. هم از این نظر که مریلا زارعی و بهروز شعیبی- با کارنامه‌ای پر از ایفای نقش در فیلم‌هایی با دغدغه‌های مشترک با «هناس»- از نظر کیفیت حضور روی پرده گزینه‌های بی‌تکرار و غیرقابل جایگزینی جلوه می‌کنند؛ و هم از این نظر که از لحاظ فیزیکی شباهت چندانی با شهید داریوش رضایی‌نژاد و همسرش ندارند و به این دلیل می‌توانستند انتخاب‌های انتقادبرانگیزی قلمداد شوند. با این حال، به نظر می‌رسد که کارگردان فیلم در هر دوی این جنبه‌ها از بازیگرانش راضی است.

حسین دارابی در این زمینه می‌گوید: «در انتخاب بازیگران این فیلم دو راه داشتیم. یا باید می‌رفتیم سراغ دو بازیگر شبیه به شخصیت‌های اصلی یا این‌که سعی می‌کردیم فضای حرفه‌ای و هنری فیلم را با حضور بازیگران حرفه‌ای حفظ و در مرحله بعد آنها را به واقعیت نزدیک کنیم. ما به هر حال این راه دوم را انتخاب کردیم. بعد از این تعیین تکلیف، دیگر بقیه ماجرا به‌خصوص در زمینه خانم مریلا زارعی بسیار راحت بود. به هر حال ایشان به این دلیل انتخاب شدند که بتوانند فیلم را دنبال خودشان بکشانند. در مورد بهروز شعیبی هم علاوه بر رفاقتی که با من داشت، مظلومیت چهره‌اش به ساخت شخصیت کمک می‌کرد. اما مهم‌تر از این، او خودش کارگردانی مطرح است و از این‌که اعتماد کرد و بازی در این فیلم را پذیرفت، از او تشکر می‌کنم.»

//انتهای پیام