چرا امریکا تضمین‌خواهی ما را برنمی‌تابد؟

نقشه راه ایران در پیشبرد روند مذاکرات هسته‌ای روزبه‌روز ماهیت و چالش‌های درونی طرف غربی را در مذاکرات آشکارتر کرده و حقانیت تیم مذاکره‌کننده ما در طرح خواسته‌های به‌حق مردم ایران در این مذاکرات در مسائلی نظیر ضرورت رفع تحریم‌ها علیه مردم ایران و تأکید ایران بر ضرورت ضمانت عملی و جدی امریکا را آشکار ساخته است. این مهم بعد از اجلاس دوحه در عین اثبات ماهیت منافقانه امریکایی‌ها در ارسال پیام‌های پنهان و آشکار، بعضی از اختلافات اساسی میان امریکا و اروپا را نیز آشکارتر کرد و درستی مسیری را که تاکنون ایران پیموده و تلاش دارد به مرور پیوند اقتصاد و شرایط داخل کشور با روند مذاکرات را قطع و این ابزار مهم جنگ شناختی، ترکیبی را از امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و سرپل‌های داخلی آن‌ها سلب کند، اثبات کرده است.
تیم هسته‌ای ایران در روند مذاکرات دو هدف عمده را دنبال می‌کند؛ هدف اول اینکه در عین ایستادگی روی مواضع کشور، با کم‌ترین هزینه این هدف تحقق یابد. البته ایران همچنان که بر مواضع و خواسته‌های خود پافشاری می‌کند از اقدامات تقابلی در مواجهه با اقدامات امریکایی‌ها چشم‌پوشی نمی‌کند. هدف دوم نیز مدیریت هزینه‌ها است. به‌گونه‌ای که در این روند عرصه سیاسی و اقتصادی کشور کم‌ترین آسیب را از جنگ شناختی، ترکیبی غرب در این عرصه متحمل شده و آن‌ها نتوانند با القای اخبار منفی با ملتهب کردن بازار بر تیم هسته‌ای ایران فشار بیاورند.
اما به‌رغم آن امریکایی‌ها در جریان مذاکرات وین و حتی مذاکرات دوحه یک جنگ ترکیبی را علیه ایران راه‌اندازی کرده و در این جنگ سناریو‌های متعددی از حملات سایبری، اقدام به ترور و خرابکاری، دستور توقیف محموله‌های نفتی ایران، باز اعمال تحریم‌ها و قطعنامه علیه ایران در شورای احکام را در دستور کار قرارداده‌اند، اما نتیجه‌ای نگرفته و سناریوی امریکایی‌ها در دوحه با شکست مواجه شده است.
این مدعا را در گفت‌وگوی راب مالی، نماینده ویژه امریکا در امور ایران با رادیو N. P. R می‌توان دید. درحالی‌که امریکایی‌ها در پیامی که قبل از مذاکرات دوحه از طریق یکی از کشور‌های منطقه به ایران فرستادند مدعی شده بودند که آمادگی پذیرش شروط ایران و توافق ظرف مدت سه روز رادارند، راب مالی در این گفتگو با فرار به جلو برای سرپوش گذاشتن بر شکست امریکا در مذاکرات دوحه مدعی می‌شود که اتحادیه اروپا به‌عنوان هماهنگ‌کننده مذاکرات خواهان یک تلاش دیگر (برای ازسرگیری مذاکرات) بود و از هر دو هیئت (ایران و امریکا) برای برگزاری نشست در دوحه دعوت کرد، به این امید که طرف ایرانی تمایل داشته باشد چیزی را به ما عرضه کند و اراده خود را نشان دهد، اما متأسفانه در این دور نتوانست پاسخی به ما بدهد و به‌نوعی این دور از مذاکرات اتلاف وقت بود!


نکته مهم درروند مذاکرات این است که ادامه این وضعیت از سوی امریکایی‌ها نه‌تن‌ها کمکی به آن‌ها نمی‌کند بلکه موقعیت ایران را در دفاع از حقوق مردم ایران مستحکم‌تر کرده است. گزاره‌های این مدعا عبارت‌اند از:
۱-رویکرد ترامپ - پمپئو در خروج از برجام و اعمال تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران نه‌تن‌ها دستاوردی برای تیم قبلی حاکم بر کاخ سفید نداشت، بلکه ایستادگی و مقاومت مردم ایران امریکایی‌ها را وادار به اعتراف به شکست در برابر مردم ایران کرد و اکنون بایدن دو راه بیشتر ندارد، یا ادامه همان راه ترامپ که خود به شکست آن اعتراف کرده است یا عقب‌نشینی در برابر مردم ایران که البته در این مسیر نیز با صهیونیست‌ها و رقبای جمهوری‌خواه خود چالش دارد.
۲- درخواست‌ها برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران هیچ کمکی به کند کردن پیشرفته‌های هسته‌ای ایران نداشته و تنها باعث تشدید تنش بیشتر با ایران شده است.
۳- تلاش برای محکوم کردن ایران در نشست شورای حکام، واکنش ایران را در کاهش اجرای تعهدات پادمان در پی داشته و نصب سانتریفیوژ‌های جدید و افزایش سطح غنی‌سازی، وزنه ایران را برای مذاکرات بعدی سنگین‌تر کرده است.
۴- تشدید اختلاف میان اروپا و امریکا درروند مذاکرات یکی دیگر از چالش‌های غرب است، پیش از جنگ اوکراین مقامات اروپایی درروند مذاکرات به تیم ایرانی می‌گفتند که حل پرونده هسته‌ای و موضوع مذاکرات مشکل و چالش میان ایران و امریکا است و شما باید مشکل خودتان را حل کنید تا ما بتوانیم با شما وارد ارتباطات اقتصادی و... شویم، اما پس از جنگ اوکراین غربی‌ها که نیاز شدیدی به بازار جدید برای تأمین انرژی پیداکرده و همچنین به دنبال راهی برای کاهش قیمت سوخت بودند خود به‌عنوان ذی‌نفع وارد بازی شده و این بار به‌طرف امریکایی اعلام کردند که موضوع چالش میان شما و ایران در پرونده هسته‌ای، منافع ما را نیز دچار چالش می‌کند و بر همین اساس نیز در هفته‌های اخیر پیگیر به نتیجه رساندن مذاکرات بودند.
۵-روند تحولات جهانی و افزایش قیمت نفت به چالشی عظیم برای غرب تبدیل‌شده که چشم‌انداز نفت ۳۰۰ دلاری، به دلیل ادامه جنگ اوکراین، کاهش ذخایر استراتژیک امریکا، ناتوانی متحدان منطقه‌ای امریکا در افزایش تولید و در پیش بودن زمان انعقاد قرارداد‌ها برای تأمین نفت زمستان ازجمله دلایلی است که اروپایی‌ها را به تکاپو واداشته، به‌گونه‌ای که دو روز پیش رادیو فرانسه اعلام کرد که اروپای کلافه نیازمند نفت و گاز ایران است.
اما غربی‌ها در کنار تداوم فشار‌ها تحریم‌ها به همراهی جریان رسانه‌ای معاند بیرونی و برخی از مدعیان اصلاح‌طلبی در داخل برای دامن زدن به چالش‌های ارزی و شکست مقاومت مردم ایران امید بسته‌اند، این واقعیت را در تیتر‌های رسانه‌های این جریان در روز‌های اخیر در داخل می‌توان یافت. نظیر:
-متهم کردن ایران به بهانه‌تراشی برای کسب امتیازات بیشتر از بایدن با وقفه سه‌ماهه در مذاکرات؛ بازنمایی پافشاری ایران برای خروج سپاه از لیست FTO به عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات؛ بزرگ‌نمایی اثرات تحریم در اقتصاد ایران با ادعای نابودی اقتصاد ایران با فشار حداکثری؛ تردید افکنی نسبت به توان تیم مذاکره‌کننده ایران در پیشبرد آینده مذاکرات و حصول توافق هسته‌ای؛ متهم‌سازی جمهوری اسلامی ایران به گروگان گرفتن امنیت روانی و اقتصادی جامعه به‌پای سیاست خارجی.
اما به‌رغم پادویی این طیف از فعالان رسانه‌ای در داخل برای دولت بایدن، روند‌ها بیانگر دست برتر ایران درروند مذاکرات است و برای امریکا و اروپا بدون احیای برجام هیچ گزینه دیگری در مورد ایران وجود ندارد و درخواست جریان‌های معاند هم برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران هیچ کمکی به تضعیف موقعیت ایران و کند کردن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران نخواهد کرد.
در این میان ایران ضمن حفظ و تحکیم اقتدار دفاعی و نفوذ منطقه‌ای و ایجاد آمادگی برای مقابله با ابعاد جنگ ترکیبی امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها ثابت کرده است که در برابر فزون‌خواهی‌های غرب کوتاه نخواهد آمد. جمهوری اسلامی با توافق یا بدون آن، برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود را دنبال خواهد کرد. تمام تلاش را برای حل مشکلات اقتصادی مردم با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی و تعامل خوب با همسایگان و کشور‌های دوست به کار گرفته است و به همین دلیل مؤلفه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نشانگر آن است که گذر زمان به نفع ایران است.