دیو و دلبری پسر دلفینی

نرگس عاشوری/ نمایش‌های موزیکال در سال‌های اخیر هر وقت مجالی برای حضور روی صحنه داشته‌اند با استقبال مخاطبان همراه شده‌اند. «بینوایان» و «اشک‌ها و لبخندها» از نمونه‌های متأخر و پر سروصدای این گونه نمایشی هستند که با اتکا به دو هنر موسیقی و نمایش و البته حضور چهره‌های شناخته شده سینما و تئاتر توانستند تماشاگران زیادی را با خود همراه کنند. «دیو و دلبر» به کارگردانی ماهان حیدری تازه‌ترین نمایش موزیکالی است که هر روز ساعت 18 در تالار وحدت میزبان علاقه‌مندان نمایش و موسیقی است. اجرای این نمایش که از ۱۸ خرداد آغاز شده با استقبال مخاطبان تا 27 تیرماه تمدید شده و در برخی روزها به دو اجرا رسیده است. در «دیو و دلبر» با آهنگسازی بهزاد عبدی؛ حمید حامی و بهزاد عمرانی (خواننده‌ گروه بمرانی) به‌عنوان خواننده- بازیگر به خواندن و ایفای نقش می‌پردازند. خسرو پسیانی در نقش گستو هنر خوانندگی-بازیگری خود را به تماشا می‌گذارد. آرش نعیمیان، نیکا افکاری، کامران جهانبانی، امیررضا توانایی، مدیا هاشمی، ثمیلا تحویلداری، تینا یوسفی، رها میرمیثاقی، مایسا مظلومی، رستا میرمیثاقی و... دیگر خواننده – بازیگران این نمایش هستند.

​​​​​​​جذابیت‌های ساعت شدن
بهزاد عمرانی که در این نمایش ایفای نقش «ساعت» را برعهده دارد اگر چه در حوزه خوانندگی صاحب تجربه است و با گروه «بمرانی» به چهره‌ای شناخته شده تبدیل شده اما در این نمایش با لحنی متفاوت برای این کاراکتر صداسازی کرده است. او درباره جذابیت‌های این تجربه به «ایران» می‌گوید: «خیلی دلم می‌خواست نمایش موزیکال کار کنم. قبل از این کارهایی مثل موزیک لایو یا نوازنده_ بازیگر انجام داده بودم اما بودن در گروه نمایش موزیکال تجربه متفاوت و جذابی برایم بود. انرژی روی صحنه با حال است و آدم‌های روی صحنه همه خواننده هستند و کارشان را به لحاظ خوانندگی درست انجام می‌دهند.»


عمرانی با اشاره به چالش‌های کار بازیگری و خوانندگی به‌صورت توأمان، درباره صداسازی برای نقش «ساعت» توضیح می‌دهد: «وقتی کار پیشنهاد شد دوباره انیمیشن و فیلم «دیو و دلبر» را دیدم و روی خود «ساعت» تمرکز کردم، سعی کردم فانتزی اش را بیشتر  و روی صدا کار کنم. من خواننده‌ای نیستم که کلاسیک بخوانم و بلد هم نیستم. تلاش کردم قدری به فانتزی این که یک شیء بوده و حالا دارد حرکت می‌کند، نزدیک شوم. تلاش کردم جزئیات رفتاری، صدایی، حرکتی و شخصیتی را به ساعت بودن نزدیک کنم. پس هر چه بودم و هستم را پشت در رها کردم و غرق نقش شدم»
او در عین حال درباره یکی از صحنه‌های اجرایش که کنسرت‌های گروه بمرانی را تداعی می‌کند، توضیح می‌دهد: «آقای عبدی از همان ابتدا گفتند به خاطر علاقه‌ای که به قطعه «تو خیلی دوری» بمرانی دارند می‌خواهند خط ملودی این صحنه را روی همین قطعه بنویسند. من هم مخالفتی نداشتم ولی خیلی موافق نبودم که بمرانی را با چیز دیگری مثل نمایش قاطی کنیم و با صدایی که روی استیج بمرانی می‌خوانم روی این نمایش بخوانم اما با پیشنهاد ایشان مخالفتی نکردم. فکر هم نمی‌کردم کسی متوجه شود اما جو سالن خلاف تصور من بود.»
نه همین لباس‌زیباست!
این خواننده در پاسخ به سؤالی درباره موضع‌گیری‌ها نسبت به ورود هنرمندان به عرصه‌های مختلف می‌گوید: «هنر متعلق به همه است. نمی‌شود گفت این هنر معطوف به یک قشر خاص است و هنری دیگر معطوف به قشر یا حتی جنسیتی خاص. اصلاً زن و مرد هم ندارد. هر کسی هر ذوق هنری که دارد به هر شکلی می‌تواند تجربه‌اش کند. حتی کسانی که هنرهای دیگر را تجربه کرده‌اند و آن را ادامه نداده‌اند هم به نظرم در حد همان تجربه کردن‌اش خیلی خوب است. اصلاً فکر نمی‌کنم هنر مال کسی باشد که بخواهد تعیین تکلیف کند که چه کسی از آن استفاده کند یا نکند.»
داستان «دیو و دلبر» همان قصه عشق معروف میان دیو و دلبر است. بهزاد عمرانی درباره استقبال مخاطبان از این نمایش و نیاز فضای جامعه به یک نمایش عاشقانه موزیکال می‌گوید: «مضمون نمایش روایتی از این شعر است: نه همین لباس زیباست؛ این که بتوانی با شخصیت‌ات و نه با ظاهر زیبایت دل کسی را به دست بیاوری. بتوانی با چهره دیوگونه کسی را عاشق خودت کنی، من که در زندگی شخصی تا به حال موفق نبودم (خنده).»
شروعی تازه با «دیو و دلبر» و یک حمید حامی متفاوت
علیرضا و محمدرضا برادران دوقلوی شریفی با طراحی‌های متفاوت‌شان در تئاتر شناخته می‌شوند. آنها در این نمایش موزیکال به‌عنوان طراح حرکت با «دیو و دلبر» همکاری دارند. علیرضا شریفی درباره همکاری با این نمایش موزیکال به "ایران" می‌گوید: «تا به حال در ایران چنین تجربه‌ای را نداشتیم که نوازنده-بازیگر علاوه بر نوازندگی یا ایفای نقش، روی صحنه پرفورم هم انجام دهد یعنی به‌صورت یک شاکله طراحی نشده بود شاید در حد یک صحنه جدا برای هر بازیگر بوده است. از حمید حامی به‌عنوان بازیگر دیو تا خسرو پسیانی در نقش گستو و بهزاد عمرانی و آرش نعیمیان و...»
او در ادامه با اشاره به این که بعد از تکمیل شدن گروه به تیم پیوسته و مجبور به اعمال تغییراتی شده‌ است، توضیح می‌دهد: «بچه‌ها دو سال کار کرده بودند اما به خاطر کرونا شرایط اجرا پیش نیامد. وقتی به گروه پیوستیم طراحی‌ها انجام شده بود اما متناسب با کار ما نبود و نمی‌شد دو تا طراحی را با هم ترکیب کرد. ضمن این که به لحاظ کپی رایت و حق مالکیت معنوی، کار متعلق به طراح قبلی بود و قابلیت استفاده نداشت. بچه‌ها خیلی صبور بودند که تمام طراحی حرکت‌های قبلی را صفر کردند و کنار گذاشتند و از نو شروع کردند. با توجه به توصیه‌های ماهان حیدری تا روز اجرا هم در حال تغییر بودیم اما در نهایت بچه‌ها به‌عنوان بازیگر، پرفورمر و نوازنده در قالب کار حل شدند. همت بالایی داشتند و یک کاراکتر جدید نشان دادند»
حمید حامی سال‌ها به‌عنوان خواننده فعالیت داشته و برای اولین بار است که با حضور روی صحنه تئاتر، حرکات نمایشی هم انجام می‌دهد، این طراح حرکت در پاسخ به این سؤال که آیا این حرکات حاصل تمرین‌های اجرایی بود یا همراهی معلم خصوصی، توضیح می‌دهد: «برخلاف تصوری که همه از حمید حامی دارند و به نظر می‌رسد بسیار آدم خشک و جدی است، در عین این که دیسیپلین خاص خودش را دارد خیلی همراه و آدم حسابی است. برای این نمایش علاوه بر تمرین با گروه، ساعت ها تمرین جداگانه داشت. هر بار که سر تمرین می‌آمد، تمرین کرده بود، ایده داشت، مشتاق صحنه بود و به هیچ حرکت سختی نه نمی‌گفت. این رفتار حاصل علاقه، استعداد و آگاهی نسبت به کاری است که انجام می‌دهد. هر کسی این سختی را قبول نمی‌کند که علاوه بر 5 ساعت تمرین متداول، دو ساعت هم تمرین خصوصی داشته باشد. بارها صحنه‌ها دستخوش تغییر شود اما یک کلام غر نزند، همپای کار باشد و هر تغییری را سریع یاد بگیرد. یکی از صحنه‌های جذاب ما همین صحنه پرفورم سه تا دیو است.»
محدودیت‌ها و کمترین خطای بازبینی
محمدرضا شریفی نیز در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت زبان حرکت و حذف دیالوگ از نمایش‌های روز دنیا به "ایران" می‌گوید: «بخش عمده کار ما حرکت است چون مردم سال هاست که می‌شنوند و نیاز دارند که ببینند. آگاهی مردم هم نسبت به این آثار بیشتر شده است تا دیروز می‌آمدند اجرایی را ببینند که 4 رقص هم دارد اما الان برای تماشای پرفورمنسی می‌آیند که دیالوگ هم دارد. در این نوع اجرا مسلماً با سطح جهان فاصله داریم، آنها پیشینه صدساله دارند و از دوران مدرسه تحصیلاتشان مرتبط با این کار بوده است اما آنچه ما انجام می‌دهیم حاصل تحقیق و پژوهش است و ضریب خطایمان بیشتر از آنهاست تازه در مسیر آنها قدم گذاشتیم و با موانع بسیاری هم رو به رو هستیم.»
او درباره چالش‌ها و محدودیت‌های خانم‌ها در عرصه اجرا توضیح می‌دهد: «ما در طراحی‌هایمان کمترین میزان خطای بازبینی و کمترین اصلاحیه‌ها را داریم. به این خاطر که با دید باز نسبت به شرایط و محدودیت‌های بازبینی حرکات را طراحی می‌کنیم. می‌دانیم چه فاکتورهایی را باید رعایت کنیم. خودسانسوری می‌کنیم اما اجازه نمی‌دهیم کار مخدوش یا ناقص شود. اکثر بازبین‌ها آدم‌های با سوادی هستند و درک درستی از مفهوم اجرا دارند و تعامل خوبی داریم اما خب تعداد محدودی هم هستند که چندان آگاهی به هنر ندارند.»
این طراح در بخش دیگری از صحبت‌هایش با تأکید بر حفظ تناسب حرکت و موسیقی در این نمایش موزیکال، ادامه می‌دهد: «نمی‌خواستیم فرم بالاتر از بازی یا موسیقی باشد چون موسیقی آقای عبدی بسیار زیبا و جذاب است. به‌عنوان یک شنونده لذت می‌برم. با وجود این که همدیگر را کم دیدیم و گپ زدیم اما بسیار خوب با هم هماهنگ شدیم. دانش این مرد بزرگ و این تصویرها، با هم این کار را خلق کرد. چون تعداد تصویرهای فرم بیشتر است، طبیعی است که بیشتر تشویق می‌گیرد.»