گرامي‌مقدم: مردم خرابکاري هاي دلواپسان در مذاکرات را فراموش نکرده‌اند

قائم‌مقام حزب اعتماد ملي در گفت‌وگو با «آرمان امروز» به راستي‌آزمايي ادعاي کارشکني اصلاح‌طلبان در مذاکرات هسته‌اي دولت سيزدهم پرداخت مذاکرات، چه آن طور که منتقدان دولت سيزدهم مي‌گويند؛ مذاکرات احياي برجام و چه آن طور که مدافعان اين دولت دوست دارند جا بيفتند، مذاکرات لغو تحريم‌ها، همچنان در حالتِ ابهام و بلاتکليفي به‌سر مي‌برد. بعد از مذاکره دو ‌روزه در دوحه قطر،‌ دو طرف بدون هيچ نتيجه‌اي به کشورهاي‌شان برگشتند تا توافق به‌مثابه گرهي کور بماند. نکته‌اي که در اين ميان مطرح مي‌شود،‌ چيزي جز اين نيست که گروهي از دولتمردان کنوني در کنار رسانه‌ها و چهره‌هايِ همسو، اصلاح‌طلبان را متهم به تخريب برجام مي‌کنند. خبرگزاري مهر سيزدهم تير گزارشي را منتشر کرد با اين عنوان: «حمله به تيم مذاکره‌کننده»؛ پاس گل اصلاح‌طلبان به حريف در دقيقه 90.  روزنامه ايران، ارگان مطبوعاتي دولت، نيز در پانزدهم تير نوشت: «رسانه‌ها و تحليلگران اصلاح‌طلب و حامي دولت قبل در روزهاي اخير در تلاش هستند همچون گذشته، با انداختن توپ در زمين ايران و شکل‌گيري يک دوقطبي سياسي در افکارعمومي، فشارها براي تحميل يک توافق بد به کشور را افزايش دهند و به دروغ بر «فوريت رسيدن به هر توافقي» سخن بگويند. فضاسازي اين جريان رسانه‌اي و سياسي داخلي حتي باعث شده است که راب مالي در سخنان اخير خود نسبت به صداهايي که ايران را مقصر عدم توافق مي‌دانند، ابراز اميدواري‌کند.»
اين همه در حالي است که حاميان ديپلماسي دولت سيزدهم، خودشان در دولت روحاني از هيچ ظرفيتي براي به سرانجام نرسيدن برجام، زمينه‌سازي براي خروج ترامپ از برجام و در نهايت شکست خوردن مذاکرات احياي برجام فروگذار نکردند.
اسماعيل‌ گرامي‌مقدم، فعال سياسي اصلاح‌طلب و قائم‌مقام حزب اعتماد ملي در گفت‌وگو با «آرمان‌ امروز» به بررسي اتهام‌‌هايي که اين روزها در حوزه ديپلماسي به اصلاح‌طلبان زده مي‌شود، پرداخت.
 حاميان دولت فعلي اصلاح‌طلبان را متهم به تخريب مذاکره‌کنندگان و ارسال پاس گل به حريف متهم مي‌کنند؛ چرا کساني که خود روزگاري  با وارد کردن اصطلاح «دلواپسان» به فرهنگ سياسي کشور، در برابر هر اقدام ديپلماتيک دولت قبل مقاومت مي‌کردند، اکنون نقد اصلاح‌طلبان به بلاتکليفي، فقدان ابتکار عمل و کُندي مذاکرات را کارشکني تلقي مي‌کنند؟


گروهي که در دولت قبلي موسوم به دلواپسان بودند و امروز مصادر امور را در اختيار گرفته‌اند، به رغم شعارهايي که مي‌دهند، در عمل منافع ملي را مدنظر قرار نمي‌دهند؛ يعني براي آنها مصالح جرياني اولويت دارد. به‌همين دليل اين گروه در مذاکرات دولت قبل از هيچ‌تلاشي براي به‌ هم زدن مذاکرات دريغ نمي‌کردند و از سال 92 تا 1400 همه انرژي خودشان را صرف سياه‌نمايي و تخريب برجام کردند. حتي کار را به‌جايي رساندند که توافق‌ هسته‌اي را با قرارداد ترکمنچاي و گلستان و غيره مقايسه کردند. البته خودشان هم مي‌دانند، مردم هم مي‌دانند چه خبر است و خرابکاري‌ها را فراموش نکرده‌اند. جالب است بدانيد، کساني که اين روزها اصلاح‌طلبان را متهم به دادن پاس گل به رقيب مي‌کنند که چند سال با اسرائيل، عربستان و ترامپ يک ‌نظر را درباره برجام داشته و برجام را به شيوه‌هاي مختلف مي‌کوبيدند. اين گروه حتي در فضاي انتخاباتي 1400 هم تا توانستند دولت روحاني را نواختند که برجام قراردادي بد بود و اگر نيروهاي انقلابي بيايند چه‌‌وچه خواهيم کرد. اما در يازده ماه اخير معلوم شد،‌ نه‌تنها توانايي رسيدن به دستاورد را ندارند، بلکه همان نتيجه‌‌هاي مثبت گذشته را هم به باد دادند. اين وضع در حالي به وجود آمده است که اصلاح‌طلبان عملاً از قدرت به دور هستند و اعتداليون هم دستي بر آتش ندارند و عرصه تصميم‌گيري و اجرايي را در اختيار خودشان گذاشته‌اند؛ بنابراين هيچ‌کس نمي‌تواند آنها را متهم به دادن پاس گل به دشمن کند.
  چگونه گروهي که  اساساً مخالف سرسخت توافق و تفاهم با برخي طرف‌هاي غربي برجام است، مي‌توانند اکنون در رأس مذاکره‌کنندگان قرار بگيرند؟
اتفاقاً آنچه در طول اين چند ماه گذشته است، ما را به اين نتيجه مي‌رساند که دولت رئيسي عجله‌اي براي رسيدن به توافق ندارد. آنها حتي عجله‌اي براي برچيده شدن تحريم‌ها ندارند که اين بي‌توجهي محض به مشکلات معيشتي مردم است. همچنين آنان عجله‌اي ندارند سرمايه‌گذاري خارجي‌ها در کشور رونق بگيرد. پس مي‌توان گفت،‌ اين خودشان هستند که به رقيب پاس مي‌دهند. آنها حتي لازم نمي‌بينند عرف بين‌المللي را رعايت کنند و بعد از مذاکره‌ دوحه، مذاکره‌کننده ارشد، پيش از تبادل حضوري اطلاعات در تهران، به روسيه مي‌رود.
  آيا اين عملکرد براي نظام هزينه‌ساز نيست؟
نظام با اصل توافق موافق است. اما در سطوح پاييني که مذاکره انجام مي‌دهند کساني حضور دارند که در گذشته مخالفتي آشکار با برجام و اساساً هر نوع گفت‌وگويي با غرب و آمريکا داشتند و چون الان مأمور به توافق هستند، فرار به‌جلو مي‌کنند و چاره را در اين مي‌بينند ناکامي‌ها را به گردن رقيب سياسي داخلي بيندازند که بايد گفت،‌ اين رفتارها نخ‌نما شده است و ديگر خريداري ندارد. رويکردها نشان مي‌دهد،‌ تفکر سعيد جليلي و دانشگاه امام‌صادق(ع) در حالي بدنه غالب در مذاکره را تشکيل مي‌دهند که اساساً اِبايي از روشن شدن مخالفت‌شان با توافق و گفت‌وگو ندارند. آنها حتي در تبليغات انتخابات رياست‌جهوري علناً گفتند مخالف برجام هستيم. همه يادشان است،‌ اين گروه در مجلس براي به نتيجه نرسيدن برجام چه کارهايي انجام داده و حتي لاريجاني اصولگرا را با چه الفاظ و القابي خطاب کردند؛ در نتيجه، براي‌شان خيلي سخت است در راستاي حل مسأله‌اي هسته‌اي قدمي بردارند. بنابراين تلاش‌هاي‌شان در مذاکره نمي‌‌تواند تلاش‌‌هايي خالصانه باشد. مگر اينکه بيايند و از همه رفتار قبلي اظهار پشيماني و ندامت کنند که محال به نظر مي‌رسد
 در صورت پشيماني احتمالي، دانش و تجربه کافي براي به‌سرانجام رساندن مذاکرات دارند؟
اين را براي مصاحبه مي‌پرسيد يا براي خودتان؟
  حتماً براي مصاحبه. دولتي که شعار غيرواقع‌بينانه ساخت چهار ميليون مسکن در چهار سال مي‌دهد،‌ مي‌تواند در ديپلماسي بر اساس واقعيت مذاکره کند؟
شعارهايي که دولتمردان فعلي در زمان انتخابات دادند و حرف‌هايي که زدند،‌ نشان‌دهنده اين است که مديراني بي‌تجربه هستند. يعني بخش بزرگي از دولت رئيسي در مديريت کلان فاقد مهارت لاز‌م‌اند. در دنيا 100 سال است که روي ديوان‌سالاري کار کرده‌اند تا به توسعه برسند. آنها مي‌گويند، قبل از اينکه پست يا مقامي را به فردي بدهيد، اول بايد به گذشته‌اش نگاه کنيد و عملکردش در پست قبلي را ارزيابي کنيد تا بدانيد‌ آيا شايستگي سمت‌داري دارد يا نه؟‌ با اين شرح بايد گفت، وقتي سابقه کساني که الان در وزارت‌ امور خارجه هستند  نشان مي‌دهد، وقتي حتي برخي از آنان به زبان انگليسي سليس تسلط ندارند،‌ چطور مي‌توانيم از آنها در عرصه مهم ديپلماسي توقع کارآمدي داشته باشيم؟ مديران فعلي ابتدايي‌ترين ابزار ديپلماسي را ندارند که اگر داشتند، آقاي باقري بلافاصله بعد از مذاکرات به روسيه سفر نمي‌کرد. اميدواريم آقايان دست به‌اصلاح خود بزنند و از چهرهاي کارآمد اصولگرا بهره‌ ببرند. چون در صورت تکرار همکاري‌ با افراد فعلي در مذاکرات يا وزارت‌خانه‌ها، بر اثر ناتواني آدم‌ها برچسب ناکارآمدي به پيشاني دولت مي‌چسبد که اين خوب نيست. هيچ ايراني‌ چنين چيزي را نمي‌پسندد و همه مي‌خواهند دولت قوي کار را دست بگيرد و بتواند مشکلات را کم کند.
  شناخت کافي از دولت در يک سال اخير به  به دست آمده، وضع دنيا هم روشن است؛ باتوجه به جميع‌جهات، چشم‌انداز پرونده هسته‌اي را چطور مي‌بينيد؟
هميشه بايد اميدوار بود. فارغ از اشتباه‌هاي داخلي بايد اين را بدانيم،‌ نمي‌توانيم و نبايد در قبال زياده‌خواهي طرف مقابل در مذاکرات کوتاه بياييم. البته هر دو طرف تمايل به توافق دارند که اين مي‌تواند احتمال تفاهم را بالا ببرد. در واقع آمريکايي‌ها به ويژه دموکرات‌ها مي‌خواهند در انتخابات کنگره و در انتخابات رياست‌جمهوري  2024 از توافق با ايران به‌عنوان برگ برنده استفاده کنند. از طرفي جنگ روسيه و اوکراين قيمت انرژي در اروپا را گران کرده است و اروپايي‌ها به تکاپو افتاده‌اند تا از طريق رفع تحريم‌‌هاي ايران بتوانند انرژي را با نرخ ارزان‌تري بخرند. همچنين ما هم با پشتوانه داشته‌هاي هسته‌اي‌مان نبايد ميز مذاکره را ترک کنيم تا طريق رفع تحريم‌ها هم در ديپلماسي و هم در فضاي اقتصادي آرامش را تجربه کنيم.‌‌