روزنامه خراسان
1401/04/20
عبور عظمت فردوسی از دیوار چین
بدون تردید، یکی از پرکارترین استادان زبان و ادبیات فارسی در سالهای اخیر دکتر حسن ذوالفقاری است. کسی که پژوهشهای ارجمندش، فرهنگ و ادبیات عامیانه فارسی را یک قدم پیش برد و در سر و سامان دادن به درستنویسی و ویرایش زبان فارسی، تأثیرگذار بود. او همزمان با تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تربیت مدرس، مسئولیتهای متعدد فرهنگی و آموزشی ازجمله در فرهنگستان زبان و ادب فارسی داشت و در سالهای اخیر نیز برای آموزش زبان فارسی به دانشگاه شانگهای چین اعزام شده بود. دکتر ذوالفقاری بیش از 40 کتاب و بیش از 150 مقاله علمی در نشریههای پژوهشی منتشر کرد که از میان آنها «فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی»، «داستانهای امثال»، «باورهای عامیانه مردم ایران»، «افسانههای پهلوانی ایران»، «ادبیات داستانی عامه»، «یکصد منظومه عاشقانه فارسی» و «آموزش ویراستاری و درستنویسی» را میتوان نام برد. یکشنبه هفته گذشته، 12 تیر با دکتر حسن ذوالفقاری درباره ادبیات عامیانه و ضربالمثلها، زبان فارسی در چین و شهرت فردوسی و شاهنامهاش در این کشور گفتوگو کردیم و روز 17 تیرماه خبر درگذشت ناگهانی این استاد عزیز در 56 سالگی، اندوهگینمان کرد. رحمت خداوند بر ایشان باد. در ادامه، گفتوگوی ما را با زندهیاد دکتر حسن ذوالفقاری میخوانید. ادبیات عامیانه فارسی در جامعه امروز چه جایگاهی دارد؟ از آنجا که مراودههای شفاهی در جامعه کم شده است و مردم کمتر با هم صحبت میکنند، کاربرد ادبیات عامیانه هم کم شدهاست. در گذشته وسایل ارتباط جمعی نبود و دورهمیها و شبنشینیها بیشتر بود. الان پدربزرگها و مادربزرگها چقدر برای بچهها قصه میگویند و در گذشته چقدر قصه میگفتند؟ سبک زندگی امروز ما و مسائل زندگی امروزی در کمکاربرد شدن ادبیات عامیانه در زندگی روزمره نقش مهمی دارد. زبان فارسی امروز هم قابلیت ضربالمثلسازی دارد؟ بله، امروزه هم ضربالمثلها تولید میشوند یا بعضی ضربالمثلهای قدیمی، شکل عوض میکنند؛ مثلاً ضربالمثل «گرگ بالان دیده» به «گرگ باران دیده» تغییر پیدا میکند چون خیلیها نمیدانند که «بالان» به معنای «تله» است. بعضی ضربالمثلها هم به اقتضای مسائل روز ساخته میشوند یا از آثار بزرگان شعر و ادبیات نقل و تبدیل به مثل میشوند؛ برای نمونه «ناگهان چه زود دیر میشود» قیصر امینپور، امروزه ضربالمثل شده یا مصرع مشهور شهریار که میگوید: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا». بعضی مثلها هم در زبان عامه ساخته میشوند مثل «ژیان ماشین نمیشه، باجناق فامیل نمیشه». چقدر طول میکشد تا یک ضربالمثل جا بیفتد و فراگیر شود؟ تولید ضربالمثل کارخانهای نیست و فرایند تولیدش زمانبر است. باید اینقدر استفاده شود تا ضرب شود و بیفتد سر زبانها. یک ضربالمثل باید دارای ویژگیهای بلاغی و زیباییشناسی باشد و از طرفی ساده و پرمفهوم و موجز باشد تا جا بیفتد. آماری از تعداد ضربالمثلهای فارسی داریم؟ نه آمار دقیقی در دست نیست. قدیمیترین کتاب ضربالمثل فارسی به قرن نهم هجری برمیگردد که حدود دو سه هزار مثل را دارد. خیلی از مثلهای فارسی به علت شفاهی بودن، در طول زمان از بین رفتهاند. کدام یک از بزرگان ادب فارسی، بیشترین ضربالمثل را وارد گفتار و نوشتار فارسی کردهاند؟ سعدی، فردوسی، حافظ و مولانا بیشترین ضربالمثلها را وارد زبان مردم کردهاند؛ اما آمار دقیقی نداریم که هر کدام چند ضربالمثل دارند. چون مثلاً آنچه عامه مردم از آثار سعدی در زبانشان استفاده میکنند با آنچه در زبان خواص کاربرد دارد، متفاوت است و برای همین نمیتوان تعداد دقیق را مشخص کرد. چه شد که بعد از انتشار «فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی»، کتاب «داستانهای امثال» را نوشتید؟ این کتاب از درون کتاب «فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی» که صدهزار مثل فارسی را دربرمیگیرد، بیرون آمد. من دیدم ریشه بخشی از ضربالمثلهای ما ظاهراً مبهم است؛ مثلاً یعنی چه که «خر ما از کرّگی دم نداشت»؟ مفهوم بدشانسی از کجای این عبارت درمیآید؟ یا «میخ ملّانصرالدین و دیگش» یعنی چه؟ چنین مثلهایی که جملههایی کنایی هستند و ظاهرشان چیزی و معنایشان چیز دیگری است، داستانی دارند و ما تا این داستان را ندانیم، متوجه معنای ضربالمثل نمیشویم. گاهی هم مثلها داستانی تاریخی داشتند مانند «فلانی مجاهد روز شنبه است». از این رو، کتاب «داستانهای امثال» را نوشتم و داستان حدود دوهزار ضربالمثل فارسی را در آن آوردم. نمیتوانیم بگوییم تمام ضربالمثلهای داستاندار همینها هستند. بعد از این کتاب، دهها اثر درباره داستان مثلهای فارسی نوشته شد. شما مدتی به عنوان استاد ادبیات فارسی در دانشگاه شانگهای چین فعالیت میکردید. آیا بین مثلهای فارسی و چینی پیوندی وجود دارد؟ مضامین مشترک در زبان همه ملتها هست. ضربالمثلهای زیادی داریم که مضمونش در زبانهای دیگر هم هست؛ مثل مضمون ضربالمثل «زیره به کرمان بردن» که در زبان روسی و انگلیسی هم هست. اما نمیتوان گفت که ضربالمثلی از زبان ما به زبان چینی رفته است. چینیها کدام شاعر ایرانی را بیشتر میشناسند؟ فردوسی و شاهنامهاش بیشتر در میان چینیها شناخته شدهاست و بعد هم ترجمه رباعیهای خیام بیشترین مخاطب را دارد. البته شاعرانی مانند سعدی و حافظ هم تا حدی شناختهشده هستند. هماکنون چند کرسی آموزش زبان فارسی در چین فعال است؟ ما 14 کرسی زبان فارسی در دانشگاههای چین داریم که بعد از هند، بیشترین تعداد کرسی زبان فارسی است. استقبال دانشجویان چینی از زبان فارسی چطور است؟ خیلی عالی است. آنها بیشتر برای فعالیتهای بازرگانی مایل به یادگیری زبان فارسی هستند.
سایر اخبار این روزنامه
ذبح بهداشت جلوی چشم ناظران!
عبور عظمت فردوسی از دیوار چین
آغاز پر امید روند درمان «حسین کوچولو»
آمار فوتیهای کرونا مجدد 2 رقمی شد
راهنمای پیاده بودن در عصر ماشین ها
دستور 26 ساله و ظرفیت های فردوسی
دماوند به نام مردم سند خورد
استقبال ویژه از محبوب ترین فینالیست ، هجوم ترسناک به یزدانی و تهدید ادامه دار بایدن علیه ایران
شورش گرسنگان در سریلانکا
مالیات حداقلی برای مشاغل پردرآمد!
برادرکشی پای بساط مشروب خواری!
نسخه والیبالی برای جامعه