سیلی پسر دلفینی به صورت سینمای جشنواره‌ای

ذهن سینماگر ایرانی به قدری دچار خودباختگی است که موفقیت را صرفاً در جایزه جشنواره‌های غربی می‌بیند و اساساً تصرف بازار‌های جهانی فیلم و سینما لقمه‌ای است که آن را به دهان خود بزرگ می‌پندارد، اما توفیق آثاری، چون پویانمایی پسر دلفینی نشان می‌دهد که این ظرفیت وجود دارد و در صورت درک آن می‌تواند به فعلیت برسد.
تنها کمتر از دو دهه پیش وقتی سریال ایرانی یوسف پیامبر کشور‌های اسلامی را درنوردید و مخاطبی ورای مرز‌های ایران پیدا کرد، کسی این توفیق در جذب مخاطب خارجی را آنقدر جدی نگرفت تا روی آن فکر، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی صورت بگیرد، چراکه اساساً فکر و ذهن سینماگر ایرانی را جایزه جشنواره‌های غربی به تسخیر درآورده و این تسخیر ذهنی آنقدر قدرت و نفوذ داشته که مدیران فرهنگی را نیز مبتلا کند تا روزنه‌های دیگر را اصلاً نبینند و به حساب نیاورند. مدیران فرهنگی کجای کار هستند!
حالا این روز‌ها خبر فروش خیره‌کننده پویانمایی ایرانی پسر دلفینی در کشور روسیه همه را حیرت‌زده کرده است. موفقیتی که می‌تواند برای سینمای ایران الهام‌بخش باشد، چراکه بر توانمندی‌های فنی و هنری جوان ایرانی تأکید و نوعی خودباوری ملی را بارور کرده است، اما این در صورتی می‌تواند تبدیل به یک چرخه پیشرفت صنعتی در سینمای ایران شود که از سوی مسئولان جدی گرفته شود و ابعاد آن بررسی شود و در قالب طرح و برنامه قرار بگیرد.
وقتی کمتر از دو دهه پیش سریال یوسف پیامبر کشور‌های اسلامی را درمی‌نوردید و مخاطب میلیونی خارج از مرز‌های ایران پیدا می‌کرد، هنوز سریال‌سازی در کره‌جنوبی و ترکیه به یک صنعت تبدیل نشده بود. مرحوم سلحشور شاید با هدف‌گذاری بین‌المللی ساخت سریال یوسف پیامبر را کلید نزده بود و خودش هم فکر نمی‌کرد بتواند آن سوی مرز‌های ایران مشتری پیدا کند و اساساً کسی در ایران هیچگاه با نگاه صنعتی و جذب بازار بین‌المللی پشت دوربین فیلمبرداری نرفته بود، اما اولین نشانه‌ها داشت خود را بروز می‌داد. با این حال هیچ فکر، ایده، بستر و برنامه‌ای برای رفتن به سمت تولید و بازاریابی سینمایی وجود نداشت. ذهن محدود سینماگر ایرانی همواره ظرفیت‌های درون مرز‌ها را به حساب می‌آورد که برای جذب همان هم به مرور دچار چالش و فرسایش شد. سیلی به صورت این سینمای سیاه‌نما


رضا کیانیان اخیراً در یک گفت‌وگوی تصویری عنوان کرده که چرا وزارت ارشاد از اکران فیلم‌های ایرانی در خارج حمایت نمی‌کند! این حرف درست در زمانی مطرح شده که یک اثر پویانمایی ایرانی در کشور روسیه فقط در یک هفته توانسته مبلغی حدود ۱۰۰ میلیون روبل معادل یک‌و‌هفت‌دهم میلیون دلار در گیشه فروش داشته باشد. حقیقت ماجرا این است که دوستان سینماگری، چون رضا کیانیان که همواره سینمای ایران (آن بخش از سینمای سیاه‌نما) را افتخاری بزرگ قلمداد می‌کنند، متوجه این نکته نبوده و نیستند که سینمای سیاه‌نما جز در جشنواره‌ها مخاطب ندارد و در گیشه، اما محکوم به شکست است. اگر جهان را صرفاً چند کشور غربی نبینیم، تجربه موفق پسر دلفینی نشان می‌دهد که ظرفیت‌های مغفول و عظیم بازار فرهنگی وجود دارد که می‌تواند در صورت تمرکز و توجه به آن به راحتی اقتصاد سینما را بچرخاند.
پویانمایی پسر دلفینی به کارگردانی محمد خیراندیش و محمدامین همدانی تولید شده است. یک اثر پویانمایی که سال ۱۳۹۹ کلید ساخت آن زده شد، اما به‌دلیل کرونا اکران این اثر سینمایی دو سال عقب افتاد. این اثر پویانمایی سینمایی قرار است از اوایل شهریور در سینما‌های ایران هم اکران شود، اما پیش از آن در یک اکران موفق و خیره‌کننده توانسته تماشاگران روسی را با خود همراه سازد. روسیه با جمعیتی حدود ۱۵۰ میلیون نفر همواره یک شرفیت عظیم و البته مغفول برای اقتصاد ایران به‌شمار می‌رود که دولتمردان ما برنامه دقیق و مدونی برای استفاده از آن را نداشته‌اند. این فقط به تولیدات فرهنگی و هنری محدود نمی‌شود، اما آنچه موضوع این نوشتار است عرصه‌ای است که هیچ‌گاه از سوی مسئولان ما جدی گرفته نشده است. روسیه، اما تنها کشوری نیست که بستر‌های بی‌نظیری برای بازار محصولات فرهنگی ایران دارد. چین، عراق پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، افغانستان و انبوهی از کشور‌های ریز و درشت دیگر نیز هستند که بستر حضور محصولات فرهنگی ایران در آن‌ها فراهم است، فقط یک همت و هوشمندی لازم است که برای کیفیت این حضور برنامه‌ریزی کند.
اکران پسر دلفینی در کشور روسیه برعهده شرکت P&A، بزرگ‌ترین توزیع کننده فیلم در این کشور است. این فیلم در ۲ هزار و ۷۱۲ سالن روسیه به اکران درآمد و در دو هفته اول اکران توانست دومین رتبه فروش را در روسیه به دست آورد. پویانمایی پسر دلفینی در روسیه مبلغی حدود ۱۰۰میلیون روبل، معادل یک‌و‌هفت‌دهم میلیون دلار فروش داشته است.
رقم ۷/۱ میلیون دلار گیشه «پسر دلفینی» در روسیه، معادل تقریباً ۵۰ میلیارد تومان، کمی کمتر از گیشه فیلم کمدی «دینامیت» پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است که به مدت بیش از هفت ماه در سال ۱۴۰۰ روی پرده رفت.
محمدامین همدانی، تهیه‌کننده این اثر پویانمایی اخیراً درباره وضعیت این هنر در ایران به «جوان» اینگونه توضیح داده است: چند نکته مهم در اینجا وجود دارد؛ ابتدا اینکه من با هر کدام از طرف‌های خارجی که گفتگو داشتم، تأکید کردند که کیفیت تولیدات ایرانی فوق‌العاده است. بچه‌های ایرانی از نظر کیفیت و هنر، تولیداتی دارند که برای همه دنیا جذاب است، اما تولید پویانمایی صرفاً این لایه نیست. ما لایه‌های دیگری در کار داریم که سخت‌افزاری است. بخش فیلمنامه و نوع روایت را داریم. بحث دانش آکادمیک و مطالعات تخصصی را داریم. مشکل ما در تولید پویانمایی ایرانی این است که داستان و روایت مناسبی نداریم.
تا به حال سینمای ایران ظرفیت هنر پویانمایی را آنگونه که باید به رسمیت نشناخته است. این را می‌توان از نوع برخورد با این هنر در جشنواره فجر و همچنین اکران‌های سینمایی فهمید. با این حال موفقیت در بازار خارجی می‌تواند امیدواری برای اثبات این هنر و ظرفیت‌های مغفول آن را مضاعف کند.
اگر جهان را صرفاً چند کشور غربی نبینیم، تجربه موفق پسر دلفینی در گیشه روسیه ثابت می‌کند ظرفیت‌های مغفول و عظیم بازار فرهنگی در شرق و حتی اروپا می‌تواند اقتصاد سینما را متحول کند و به آن رنگ صنعتی بزند. از سویی دیگر موفقیت پسر دلفینی را می‌توان سیلی به سینمای جشنواره‌ای ایران قلمداد کرد. سیلی که اگر کنشگران غربگرا و منفعل این سینما را کمی بیدار کند، خود توفیق بزرگی محسوب می‌شود.