نظرسنجی‌های صداوسیما در اتاق تاریک

 کریم بابایی-در نبود مراکز متعدد مستقل نظرسنجی و در حالی که نظرسنجی‌های فراوانی درباره میزان مخاطب تلویزیون و برنامه‌های تلویزیونی در ایران منتشر نمی‌شود، نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما، یکی از معدود مسیرها برای دریافت محبوبیت برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی نزد مردم است؛ نظرسنجی‌هایی که خلاصه‌ای از نتایج آن هر از چند گاهی منتشر می‌شود و اگرچه اعتبار آن در میان اقشاری از مخاطبان، همواره با اما و اگر روبه‌رو بوده، اما مورد استناد بسیاری از جمله در گزارش‌های صفحه سینما و تلویزیون روزنامه خراسان قرار می‌گیرد. با این حال آن چه از نقاط ضعف نتایج این نظرسنجی‌ها به شمار می‌رود، کمبود شفافیت در انتشار آن‌هاست. آمارهای ناقص از سریال‌ها تردیدی نیست که مهم ترین برنامه‌های تلویزیون، سریال‌های آن است که در زمینه آمار مخاطب نیز وضعیت بهتری دارند و کمابیش ماهی یک یا به تازگی دو بار، نتایجی از نظرسنجی درباره میزان بینندگان آن‌ها در دسترس قرار می‌گیرد. با این حال، در نظرسنجی‌های مربوط به سریال‌ها نیز گاه بدون اعلام دلیل، آمارها ناقص ارائه می‌شود. مثلا در نوروز 1401، تنها آمار «زیرخاکی» پربیننده‌ترین سریال اعلام شد و هیچ عدد و رقمی از میزان مخاطب «نجلا 2»، «پلاک 13»، «خداداد» و «دردسرهای شیرین» به انتشار نرسید. در این میان آمار میزان بیننده سریال‌های تکراری، یکی از بخش‌هایی است که همواره در معرض حذف قرار دارد. در اغلب نظرسنجی‌ها درباره سریال‌ها، این آمار بسیار ناقص ارائه شده یا اساساً ارائه نشده است؛ مانند نتایج آخرین نظرسنجی که به جز درصد مخاطب «ستایش 2» به عنوان پربیننده‌ترین سریال تکراری، از بقیه عدد و رقمی نداشت. درصد رضایت کجاست؟ مثلا در حالی که از نظرسنجی‌های گذشته، می‌دانیم میزان رضایت مخاطبان از برنامه‌ها نیز سنجیده می‌شود، اما درصد رضایت تنها برای بعضی از سریال‌ها، آن هم فقط «رضایت در حد زیاد» (و خیلی زیاد) منتشر می‌شود و آماری از مخاطبانی که در حد خیلی کم، کم یا متوسط، از سریال‌های سیما راضی‌اند، وجود ندارد. اغلب سریال‌ها که اساساً هیچ آماری از درصد رضایت‌شان وجود ندارد. شاید در نگاه نخست، درصد رضایت اهمیت کمتری از درصد مخاطب داشته باشد، اما در شرایطی که مخاطبان به بعضی شبکه‌ها مثل یک و سه بیشتر علاقه‌مندند و بعضی از شبکه‌ها مثل دو یا پنج، مخاطب کمتری دارند، درصد رضایت اهمیت می‌یابد؛ چراکه در بسیاری از موارد، سریال‌هایی که در شبکه‌های پربیننده‌تر روی آنتن می‌روند، از رقبای خود در شبکه‌های کم‌بیننده‌تر، در همان قسمت اول هم 3-0 جلوترند. این‌جاست که «درصد رضایت» بسیار مهم می‌شود. کاهش شفافیت از برنامه تا شبکه پس از سریال‌ها که در درجه اول اهمیت‌اند، استقبال از برنامه‌های غیرنمایشی سیما نیز در هاله‌ای از ابهام است. جالب است بدانید در 6 ماه گذشته، در مواردی انگشت‌شمار پای این برنامه‌ها به نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی باز شده است؛ مثلا در ماه رمضان، فقط میزان مخاطب ویژه‌برنامه‌های سحر، افطار و ترتیل‌خوانی منتشر شد و همچنین دو برنامه «عصر جدید» و «خندوانه» به عنوان صدرنشینان جدول پربیننده‌ترین‌ها. در نوروز 1401 نیز تنها درصد بیننده «عصر جدید» رسما به اطلاع مردم رسید و نه هیچ برنامه دیگر. آیا این اتفاق، به معنای آن است که آمار بقیه برنامه‌ها آن قدر پایین است که صداوسیما آماری نمی‌دهد؟ در دوره مدیران پیشین رسانه ملی  همچنین نظرسنجی‌های مختلفی از برنامه‌های بالای 10 درصد مخاطب سیما (موسوم به برنامه‌های شاخص) به انتشار می‌رسید که حالا مدت‌هاست از آن‌ها هم خبری نیست. همچنین مدت‌هاست روند انتشار منظم نظرسنجی‌های فصلی از میزان مخاطب شبکه‌های تلویزیون نیز قطع شده است و در حالی که در گذشته، می‌شد فهمید هر شبکه به تدریج در حال صعود یا نزول است، حالا دیگر اطلاعاتی از این دست نیز وجود ندارد. خبری از اخبار نیست همه آن چه گفته شد، در حالی است که بر اساس سنتی قدیمی، نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات رسانه ملی به برنامه‌های سیما محدود می‌شود و به جز بعضی استثنائات، هیچ آماری از برنامه‌های خبری معاونت سیاسی و برنامه‌های شبکه‌های غیرسیما (شما متعلق به معاونت استان‌ها و ایران‌کالا متعلق به معاونت منابع انسانی) در آن نیست. مهم تر آن که در سال‌های اخیر، هیچ آماری از میزان مخاطب شبکه‌های برون‌مرزی صداوسیما (به جز سریال‌های آی‌فیلم) ارائه نشده است. به زبان ساده‌تر   هزینه‌ای که   برای شبکه‌های پرس تی‌وی، هیسپان تی‌وی، سحر و...   می‌شود، چه آورده‌ای برای کشور داشته  و چه میزان مخاطب را در نقاط مختلف دنیا درگیر می‌کند. خاصه آن که گفته می‌شود بعضی از این شبکه‌ها گاه برای پخش معمول از طریق ماهواره نیز دچار مشکلات سیاسی یا مالی شده‌اند. پاسخگویی نتیجه ارائه شفاف آمار نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات رسانه ملی به عنوان یکی از معدود راه‌های تشخیص برنامه‌ها و شبکه‌های پرمخاطب و کم‌مخاطب تلویزیون، در صورت انتشار دقیق و شفاف نتایج، می‌تواند به عنوان سنجه‌ای مناسب برای بررسی میزان توفیق تلویزیون و مدیران و برنامه‌سازان آن مطرح شود و از طرفی امکان مطالبه را برای افکار عمومی ایجاد و از طرف دیگر تلویزیون را دربرابر آن‌چه در آن می‌گذرد، پاسخگو کند.