حلقه وصل

آرمان ملی- حمید شجاعی: عصر روز 15 خرداد بود که خبری همه اصحاب رسانه و جریانات و چهره‌های سیاسی را متاثر و متحیر کرد. خبری که تا ساعت‌‌ها و روزها برای هیچ‌کس باور پذیر نبود. خبر درگذشت حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، سفیر اسبق ایران در عراق؛ نماینده 6دوره از مجلس شورای اسلامی، عضو ثابت مجمع روحانیون مبارز از آغاز تا زمان حیات و در نهایت نماینده امام(ره) و مقام معظم رهبری در موسسه اطلاعات. هنوز هم بسیاری درگذشت حجت‌الاسلام دعایی را باور ندارند سیاستمداری که هیچ‌کس وی را عبوس و عصبانی نمی‌دید و از سیاستمداران تا اندیشمندان، جریان‌های سیاسی، روشنفکران، اصحاب رسانه و هنرمندان به او علاقه قلبی داشتند. شاید اگر وی را سیاستمدار معتدل و آزاد اندیش متفکر بخوانیم سخنی به گزافه نرفته باشد. دعایی همواره چهر‌ه‌ای میانه‌رو بود و به هیچ عنوان نگاه‌های دگم و متصلب را برنمی‌تابید و تلاش داشت همه جریان‌های سیاسی را به هم نزدیک کند و اجماع ملی بیافریند. دقیقا مثل سیاستمدار محبوبش مرحوم آیت‌ا... هاشمی که او نیز در همین راستا قدم بر می‌داشت. اما دست تقدیر چنین رقم زد که دعایی نیز از میان دوستداران پر کشیده و به یاران سفر کرده بپیوندد و حال این ما اصحاب رسانه هستیم که باید راه، منش، روش و رویکردهای مرحوم دعایی را در جهت اعتدال گرایی، میانه‌روی و حق گویی و آزاد‌اندیشی بسط و گسترش دهیم. در همین راستا برای بررسی ابعاد شخصیتی، اعتقادی و رویکردی مرحوم دعایی و نوع نگرش‌ها و نظرات آن مرحوم به جامعه و مسائل سیاسی و به بهانه چهلمین روز درگذشت مدیر موسسه اطلاعات، «آرمان ملی» با حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، دبیر کل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. در ايام چهلمين روز درگذشت مرحوم حجت‌الاسلام دعايي قرار داريم؛ اساسا به جهت شناختي که از آن مرحوم داريد شخصيت و نگرش‌هاي آقاي دعايي را چگونه تحليل مي‌کنيد؟
نسبت به مرحوم آقاي دعايي من در ايام رحلت وي بيانيه مفصلي دادم و خيلي از مطالب را در آنجا ذکر کردم ولي به نحو اجمال عرض مي‌کنم که شناخت من از آقاي دعايي از قبل انقلاب و از زماني است که مرحوم دعايي در نجف مشرف بود و در آنجا به عنوان يکي از ياران نزديک حضرت امام(ره) فعاليت مي‌کرد و اتفاقا از ابزار راديوي عراق نيز براي ابلاغ پيام‌هاي حضرت امام(ره) و آگاهي بخشي مردم استفاده مي‌کرد. همان زمان نيز ما به ايشان علاقه مند بوديم و از حضورشان استفاده مي‌کرديم. بعد از پيروزي انقلاب هم از مجلس اول تا سوم که من حضور داشتم از نزديک با خلقيات و شخصيت آقاي دعايي کاملا آشنا بودم. در دوره اول مجلس با مرحوم دعايي و جمع ديگري از نمايندگان يک سفر بين‌المجالس به رم ايتاليا داشتيم که آقاي دعايي چهره ديپلمات و شاخصي در جمع ما بود. پس از پايان بين‌المجالس ايام حج بود که ترجيح داديم به جده برگرديم و در مراسم حج شرکت کنيم و اولين حجي که من به جا آوردم در آن سال بود. به هر حال در اين سفر سياسي و معنوي نيز در کنار آقاي دعايي بوديم و 3 دوره در مجلس بسيار دوست و رفيق بوديم و پس از آن نيز در مقاطع مختلف از جمله مجمع روحانيون مبارز سال‌ها با هم همکاري داشتيم و بعد هم ايشان از آغاز فعاليت مطبوعاتي را به عهده گرفته بود و من هم که کم و بيش مطبوعاتي هستم و هماهنگي و همکاري‌هايي با آقاي دعايي داشتيم. با اين مسائلي که عرض کرد مي‌خواهم بگويم که مرحوم آقاي دعايي شخصيت ويژه و ممتازي بود. اولا يک انسان اخلاقي و دوست داشتني بود و فکر نمي‌کنم که زماني آقاي دعايي را عبوس و عصباني ديده باشم. هر وقت ما با يکديگر برخورد مي‌کرديم در جلسات يا در مجلس آدم شاد و بانشاطي بود و موجب مي‌شد که انسان شاد شود و به کساني که با وي برخورد مي‌کنند انرژي مثبت دهد. در عين حال مرحوم دعايي شخصيتي کاملا مقيد به انديشه‌هاي ديني و انقلابي بود. فردي متدين، متشرع و مقيد به اخلاقيات چه در زمان حضرت امام(ره)، پس از ايشان و چه در مجلس و... در رابطه با مسائل و موضع‌گيري‌هاي سياسي يک آدم معتدل و به اصطلاح بازي بود و در انديشه انسداد فکري و تحجر نداشت و بسته فکر نمي‌کرد. زود افراد را به دليل يک تفاوت گرايشي کنار نمي‌زد و با آنها خصومت نداشت. لذا مي‌توانست با جناح‌هاي مختلف ارتباط داشته باشد و رفاقت کند. ولي در عين حال چه در اصل انقلاب و حضورش در نجف اشرف خدمت حضرت امام(ره) در فرانسه، در ايران و در صحنه‌هاي مختلف پاي مواضعش محکم مي‌ايستاد و موضع گيري‌هايش مشخص بود. دعايي يک نيروي معتقد به امام، انقلاب و در عين حال معتقد به مردم، جمهوريت و اسلاميت بود و در نهايت آنچه امام(ره) مي‌فرمود.
ارزيابي شما از نوع رويکردها، نظريات و عملکردهاي مرحوم دعايي چگونه است؟
مرحوم دعايي به آنچه حضرت امام(ره) مي‌فرمود مقيد بود، باور داشت و پايبند بود. به هيچ وجه تندروي‌ها و کندروي‌هاي مشهود را در وجود او نمي‌ديديم و هميشه معتدل بود. لذا ضمن اينکه موضع‌گيري سياسي کاملا مشخصي داشت به نحوي نبود که با جناح مقابل دشمني کند يا آنها را دشمن و رقيب شديد خود ببيند که قابل رفاقت نباشند. ملاحظه مي‌شد که ايشان با اينکه تقريبا در اين سال‌ها نماينده امام(ره) و مقام معظم رهبري در موسسه اطلاعات بود و سمت حساسي را داشت موضع‌گيري‌هاي روشنفکرانه داشت و به هيچ وجه نگاه‌هاي ارتجاعي در نگاه و انديشه او مشاهده نمي‌شد. تندروي و ساختارشکني نيز نمي‌کرد و حرکت‌‌هاي تندروانه و خشن در گفتار و نوشتار او نبود. لذا مي‌ديديم که به مرحوم آيت‌ا... هاشمي فوق‌العاده علاقه مند بود و در مراسماتي که ايشان حضور داشت شرکت داشت و به آقاي هاشمي اظهار ارادت مي‌کرد. در زمان اصلاحات به آقاي خاتمي فوق‌العاده علاقه‌مند بود و همکاري مي‌کرد. تا آخرين سال هم نيز که من به ياد دارم در مراسم‌هايي که لازم بود شرکت مي‌کرد و جالب اين است که اگر نگوييم همه ساله اما اغلب سال‌ها براي آقاي خاتمي سالگرد تولد مي‌گرفت. مرحوم دعايي با روشنفکران بسيار نزديک بود، نويسندگان، هنرمندان و مطبوعاتي‌ها بسيار به وي علاقه مند بودند و آقاي دعايي نيز به آنها علاقه‌مند بود و احترام مي‌کرد. علي‌ايحال مرحوم دعايي به آنجا رسيده بود که مي‌شود انسان پايبند به اصول و مباني باشد و موضع‌گيري و جهت‌گيري سياسي خاصي داشته باشد و در عين حال مراوده و ارتباط با مردم را حفظ کند. مرزبندي و صف‌کشي‌هاي متداولي که تا با يک نفر اختلاف سليقه داريم او را برانيم و با وي مرزبندي کنيم در وجود آقاي دعايي نبود. لذا بارها مي‌ديديم در مراسمي که در دفتر مقام معظم رهبري بود با دوستان و ما خيلي رفيق بود اما با جناح‌هاي ديگر نيز تعامل مي‌کرد. در مجموع آقاي دعايي شخصيت خاصي بود که کمتر بين شخصيت‌هاي سياسي مي‌توانيم چنين فردي را پيدا کنيم.


بسياري مطرح مي‌کنند که مرحوم حجت‌الاسلام دعايي همواره در راستاي اعتدال، ميانه‌روي و نزديک کردن جريانات سياسي و رسيدن به اجماع ملي براي حل مشکلات کشور عمل مي‌کرد؛ تحليل شما در خصوص اين مساله چگونه است؟
من نيز معتقدم وقتي انساني بتواند اين جايگاه را در خود حل کند که با جناح‌هاي مختلف ارتباط داشته باشد و کساني که اختلاف سليقه دارند را دشمن خود نبيند و با همه ارتباط داشته باشد مي‌تواند يک حلقه وصل و سفير صلح باشد. چنانکه چپ و راست را به يکديگر مرتبط کرده و تلاش کند که اين مرزبندي‌ها را از بين ببرد. مرحوم دعايي چنين نقشي را داشت و تلاش مي‌کرد که چنين نقشي را ايفا کند. البته ما شخصيت‌هاي بزرگي داشتيم که اين ويژگي را داشتند مثل مرحوم آيت‌ا.... هاشمي رفسنجاني و برخي شخصيت‌هاي ديگر که به جز زماني که صف بندي‌هايي در مقابل آنها به‌خاطر اظهاراتي که داشتند شد ولي پيش از آن جناح‌هاي مختلف ارتباط برقرار مي‌کردند و نزد ايشان مي‌رفتند و آقاي هاشمي نيز به‌خاطر وزانت و اعتدالي که در انديشه و تفکر داشت وساطت مي‌کرد و خيلي از مشکلات را حل و گره‌ها را باز مي‌کرد. حال مرحوم آقاي هاشمي در حد و اندازه‌هاي خود و همچنين مرحوم دعايي نيز در جايگاه خود به اين مهم مبادرت مي‌ورزيدند. لذا اين به خود افراد بازمي‌گردد که چگونه در جامعه زندگي کنند و به مجرد اينکه اختلاف سليقه پيدا کردند در مقابل ديگران صف‌بندي نکرده و ديگران را در مقابل خود فرض نکنند.
از ديدگاه شما امروز چه ميزان جامعه اصحاب رسانه ‌و جريانات سياسي نيازمند بسط و گسترش تفکر و رويکردهاي مرحوم حجت‌الاسلام دعايي هستند؟
اين موضوع مهمي است که بايد بدان همت گمارد اما بايد از خود چهره‌هاي موثر در جامعه اين مساله را شروع کرد. متأسفانه اين صف بندي‌ها و مرزبندي‌ها هر روز بيشتر مي‌شود و موجب مي‌گردد افراد به جاي اينکه با هم باشند و به وحدت فکر کنند بيشتر به افتراق بينديشند و صف خود را جدا کنند. تصور مي‌کنند اگر هر گروهي يک صفي بر‌اي خود تعيين کند ارزشش بالا مي‌رود. در حالي که اينگونه نيست و يک جامعه نياز به افکار و انديشه‌هاي متفاوت دارد و اين انديشه‌هاي متفاوت مي‌توانند جامعه را به پيش ببرند و با تضارب افکار، تبادل نظر و اختلاف سليقه مي‌توان به نتيجه رسيد. اگر اين پويايي و حرکت و تضارب انديشه‌ها رواج پيدا کند اين جامعه مترقي خواهد بود. بايد شخصيت‌ها نويسندگان، گويندگان، نمايندگان مجلس و وزرا اين سعه صدر را داشته باشند. چنانکه در اسلام نيز سعه صدر خيلي تاکيد شده است. متأسفانه تنگ نظري‌ها و دگم‌انديشي‌ها باعث مي‌شود که جدايي بيشتر شود. مرحوم دعايي چنين ويژگي نداشت و به‌شدت مخالف اين انديشه دگم و کوته نظري بود.