دل متعلق به این جبهه است

پذیرای جوان‌ها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید... ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد!... بعضی از همین‌هایی که در استقبال امروز بودند، خانم‌هایی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه! دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟» ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.  بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی/ 19/۷/1391 *** گروه اندیشه: مدتی است مساله حجاب به یکی از داغ‌ترین موضوعات افکار عمومی تبدیل و محل بحث‌ها و اعلام نظرهای گوناگون شده است. آنچه از بررسی گفته‌ها و نوشته‌های اندیشمندان تراز اول انقلاب اسلامی بر می‌آید، این است که آرمان‌های انقلاب اسلامی، در درجه اول آرمان‌های انسانی هستند؛ فارغ از دین و مذهب و نژاد و رنگ. هر کس با هر عقیده‌ای اگر بر مبنای فطرت خود عمل کند، خود را زیر پرچم آرمان‌های انقلاب اسلامی خواهد یافت. عزت، عدالت، اعتلای مستضعفین، نفی ظلم از صحنه بین‌الملل و... اینها همگی آرمان‌هایی هستند که میلیون‌ها انسان در سراسر گیتی به آن دل سپرده‌اند و انقلاب اسلامی علمدار همین آرمان‌های انسانی است. در این بین، محجبه و بدحجاب و کم‌حجاب، هر کس دل در گرو این آرمان‌ها داشته باشد، هم‌جبهه با انقلاب اسلامی است اما از سوی دیگر، مبارزه با تحقیر و کالاشدگی زن از طریق کشاندن او به بدن‌نمایی نیز یکی دیگر از آرمان‌های انسانی انقلاب اسلامی است که اگر درست تبیین شود، هیچ عقل سلیمی در برابر آن مقاومت نمی‌کند. در پافشاری بر امر انسانی حجاب، ظرایف بسیاری هست که اگر رعایت نشود، به اصل حقیقت حجاب آسیب خواهد زد، به همین خاطر بر هر کسی که می‌خواهد در این زمینه فعالیتی کند، واجب است که از همه جنبه‌های این امر خطیر اطلاع پیدا کند. بدین منظور با بازخوانی نظرات و مواضع بزرگان و متفکران انقلاب اسلامی و یادداشت‌هایی از آیت‌الله سیدحسن عاملی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه به بررسی بیشتر این مهم پرداختیم.  *** حجاب، ضامن فعالیت اجتماعی زنان حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه: حجاب چندین کارکرد مثبت امنیتی برای فرد و جامعه دارد و امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه را تامین و تضمین می‌کند.  بی‌حجابی عامل ناامنی اجتماعی زنان است، به همین علت بیشتر ناهنجاری‌های اجتماعی در کشورهایی مشاهده می‌شود که حجاب برای آنها هیچ معنایی ندارد.  وضعیت جوامع بشری فعلی به شیوه‌ای اقتضا می‌کند که خانم‌ها و آقایان در محیط‌های مختلف از جمله ادارات و فروشگاه‌ها با یکدیگر ارتباط داشته باشند اما اگر حدود شرعی حجاب مورد توجه قرار گیرد، این ارتباطات سبب اختلافات خانوادگی در جامعه نمی‌شود.  تجددگرایی و مدل‌گرایی برخی مردم آسیبی جدی است که جامعه را تهدید می‌کند. بسیاری از مردم نسبت به ابعاد علمی و کاربردی مدرنیته نگاهی ندارند، بلکه فقط به ناهنجاری‌ها و الگوی‌های نادرست فرهنگی مدرنیته توجه می‌کنند.  برخی افراد ادعای روشنفکری دارند. این افراد تصور دارند نشان توسعه یک جامعه افزایش طلاق و آزادی زنان است، در حالی که توسعه جامعه باید بر اساس علم، دانش حکمت و فلسفه یا اقتدار فرهنگی رقم ‌زده شود. این تفکر اشتباه، از خطاهای جدی است که رفع آن باید مورد توجه قرار گیرد.  غربی‌ها قصد دارند علاوه بر نهادینه کردن فرهنگ مصرف‌گرایی در خانواده‌ها و جوانان، آنها را به سوی تغییر حجاب و پوشش سوق داده و موجب ترویج بی‌بند و باری در بین جوانان شوند، چرا که از این موضوع برداشت‌های سیاسی و اقتصادی فراوانی به دست می‌آورند.  خانواده‌ها و جوانان باید بیش از پیش به حجاب و پوشش اسلامی توجه کرده و با هوشیاری در برابر اقدام منافقان و کشورهای غربی، مانع از دستیابی استکبار به اهداف خود در براندازی فرهنگ ایرانی- اسلامی این کشور شوند.  آمریکا در رأس کشورهای غربی قصد دارد با حمایت خود از تمام گروه‌ها و افراد خودفروخته، فرهنگ چند صدساله خود را جایگزین مناسب فرهنگ هزاران ساله جمهوری اسلامی ایران که با فرهنگ اسلامی گره خورده و تاریخ و تمدن این کشور محسوب شده، جلوه دهد. *** معاندان حجاب، هوس‌کیشان ناآگاه و هوس‌پرستان آگاه آیت‌الله شهید دکتر بهشتی: پوششی که اسلام برای بانوی مسلمان می‌خواهد، بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزت و کرامت زن و عزت و کرامت جامعه به صورت یک کل و پاکی و طهارت رابطه زن و مرد در خارج از دایره زناشویی و خانواده است.  کسانی که این پوشش را، نقش آن را و معنی والای آن را تحریف می‌کنند و آن را به صورت ‌بندی بر پای زن و بر ضد آزادی او معرفی می‌کنند یا براستی هوس‌کیشانی ناآگاهند یا هواپرستانی آگاه که آگاهانه می‌کوشند تا رابطه زن و مرد در خدمت هوا و هوس آن ۲ باشند. راستی اگر قرار است بانویی در خدمت پزشکی، آموزش، مخابرات، دفترداری، ماشین‌نویسی یا خدمات سودمند دیگر باشد و براستی اگر قرار است این کارایی، مهارت و فن در خدمت جامعه قرار گیرد، چرا این بانوی فعال دارای «پوشش اسلامی» نباشد؟ نمی‌گویم حتما چادر؛ چادر یکی از انواع پوشش اسلامی است و مانتو- شلوار و روسری بلند نوعی دیگر است و این نوع دوم پوششی است متناسب برای فعالیت که زن در این پوشش می‌تواند هم پوشیده باشد، هم فعال.  * * * به طلاب و فضلای حوزه هم به دنبال این بحث یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید آگاهانه و آزادانه خود را بر مبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه‌سازی کنید برای رشد اسلام ولی بر مردم هیچ ‌چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، می‌خواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد اما برخلاف دستور قرآن مبادا مسلمان ‌بودن و مسلمان ‌زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید که اگر تحمیل کردید، آنها علیه این تحمیل‌تان طغیان خواهند کرد. انسان عاشق آزادی است، می‌خواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد اما شاکرا و اما کفورا؛ آنقدر پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می‌کرد، زحمت می‌کشید، خودش را به رنج و تعب می‌انداخت که مردم را به راه خدا بیاورد. افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین؛ ای پیغمبر تو می‌خواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آنها مؤمن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست. توصیه من به طلاب عزیز و فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت‌کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامی‌اش باشید اما مجبورکننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسان‌ها و عشق انسان‌ها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پرارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی و چه خودشکوفایی نشان دادند؟ بزرگ‌ترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است. همین‌طور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا و راه اسلام، راه حق و راه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند. *** روشنگری راهکار اصلی اشاعه حجاب آیت‌الله سیدحسن عاملی: راهکار اشاعه حجاب استفاده از برهان، منطق، تبیین تجربه اسف‌انگیز ملت‌ها، بیان هنرمندانه تبعات فاسده شکسته شدن حریم مخصوصا آثار آن در فروپاشی نهاد مقدس خانواده و باز کردن گره‌های ذهنی است. البته حساب اهل عناد و برنامه‌های سازمان‌دهی شده جداست و خداوند فقط انسان‌های عنود را به جهنم می‌برد.  ما صاحب میراث بزرگی هستیم و وظیفه داریم با برهان، منطق، درایت و برنامه‌ریزی بویژه با استفاده از ظرفیت‌های آموزش‌و‌پرورش و با تربیت عقلانی و ایجاد فضای سالم تربیتی زمینه کامل عفت نسل جدید را فراهم کنیم و همیشه توجه داشته باشیم که انسان مفطور به برهان و استدلال است. برهان ما درباره لزوم حفظ حریم در برابر نامحرم بسیار بالاست. ما در حجاب دست‌مان پر است.  متاسفانه این روزها دشمنان عفت جا انداخته‌اند خانم‌ها با فریبایی تعریف می‌شوند و می‌گویند زن شخیص زن فریباست و هر چه فریبایی او بیشتر باشد، او شخیص‌تر است و مناط تقدم در زن، فریبایی ظاهری او است!  در این صورت حجاب دیگر معنایی ندارد و لذا محمدرضا شاه در سخنی بسیار شرم‌آور گفت چادر کفن سیاهی است که زیبایی‌های پنهان را آشکار نمی‌کند! و رضاخان گفت حجاب دمل چرکینی است که باید با احتیاط نیشتر زد اما حوصله احتیاط نداشت و با سرنیزه وارد میدان شد! *** بایسته‌های امر به معروف و نهی از منکر  در منظومه فکری امام خمینی(ره) محبت و مهر،  سرچشمه و راه  امر به معروف با مطالعه و تأمل در آثار حضرت امام درمی‌یابیم 3 عامل در جهت اجرای مطلوب امر به معروف و نهی از منکر تأثیر بسزایی دارد. 1- در اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منکر، مجریان آن باید افرادی مهذب، وارسته، متخلق به اخلاق عالیه اسلامی، عالم و عامل باشند. از دیدگاه امام خمینی(س) نیز کسی که متصدی امر به معروف و نهی از منکر می‌شود، باید فردی وارسته، صالح و عالم باشد و پیش از اصلاح دیگران، باید به اصلاح خود همت گماشته باشد و قبل از توصیه به دیگران، در عمل به اسلام پیش‌دستی کند. ایشان در این باره فرموده‌اند: «سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر، در امر و نهی و مراتب انکارش مانند پزشک معالج، معالج مهربان و پدر با شفقت باشد که مراعات مصلحت مرتکب را می‌نماید و انکارش لطف و رحمت برای او خصوصا، و برای امت عموما باشد. قصدش را فقط برای خداوند متعال و رضایت او قرار دهد و این کارش را از آلودگی‌های هواهای نفسانی و اظهار بزرگی خالص نماید و نفس خویش را منزه نداند و برای آن، بزرگی یا برتری بر مرتکب نبیند، زیرا چه بسا برای شخص مرتکب گناه-‌ولو گناه کبیره ـ صفات خوب نفسانی باشد که مورد رضایت خداوند می‌باشد و خداوند متعال او را به علت این صفات، دوست دارد؛ اگر چه کار گناه او مورد بغض خداوند می‌باشد و چه ‌بسا آمر و ناهی، عکس او باشد؛ اگرچه بر خودش پوشیده است». (تحریر‌الوسیله، ج یک، ص 462) 2- عامل مهم دیگر در اجرای صحیح و مطلوب امر به معروف و نهی از منکر، تشخیص و درک موقعیت، انتخاب روش مناسب و چگونگی اجرای امر به معروف و نهی از منکر در تمام مراحل و مراتب آن است. در امر به معروف و نهی از منکر گاهی برخورد زبانی مؤثر است و گاه برخورد غیرزبانی تأثیر دارد و گاه برخورد اخلاقی و قلبی اثربخش است.  در زندگی بزرگان دین نمونه‌های جالبی در این باره وجود دارد که یک مورد در ادامه می‌آید. به نظر حضرت امام(س) با محبت و عطوفت بهتر می‌توان انسان‌های منحرف را هدایت کرد. ایشان در این باره می‌فرمایند: «با اسم خدا حرکت کنید و با اسم خدا هدایت کنید و با اسم خدا ترویج کنید و با اسم خدا انحرافات را مستقیم کنید... با همه محبت کنید؛ با محبت می‌شود منحرف‌ها را مستقیم کرد، بهتر از اینکه با شدت و حدت، گاهی نمی‌شود و الا غالبا می‌شود. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نبی رحمت است که برای رحمت آمده است. آنجایی هم که آن منحرف‌های غیرقابل اصلاح را امر به قتل می‌کرد... این هم رحمت بر جامعه است. اینهایی که اسلام را اصلا نمی‌دانند چیست ... خیال می‌کنند این غربی‌ها، اینهایی که دنبال غرب هستند، که احکام اسلام خشونت دارد. اینها اصلا نمی‌دانند این احکام چه چیز هست، برای چه هست. این مثل این است که به یک طبیبی که کارد را برداشته و شکم را پاره می‌کند و غده سرطانی را بیرون می‌آورد بگویند این خشونت دارد می‌کند؛ این رحمت است یا خشونت؟! آن طبیبی که می‌برد دست را، برای اینکه دست، فاسد می‌کند انسان را... این طبیب با خشونت دارد رفتار می‌کند و باید فریاد برآورد که این طبیب خشن است؟! یا این طبیب، طبیب رحمت است، با رحمت دارد رفتار می‌کند؛ یک انسان را برای یک عضو نجات می‌دهد». (صحیفه امام، ج 8، ص 331) 3- سومین عامل در اجرای مؤثر و مطلوب امر به معروف و نهی از منکر، تشخیص و تبیین صحیح مصادیق و موضوعات معروف و منکر است. از دیدگاه امام خمینی(س) یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر آن است که آمر و ناهی نسبت به معروف و منکر و مصادیق آن شناخت کافی داشته باشد تا در امر و نهی، خلاف شرعی رخ ندهد. [ر.ک: تحریر الوسیله، ج یک، ص 446 و 448] به نظر می‌رسد شناخت دقیق معروف و منکر مطلبی بسیار اساسی است و در اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان ۲ روش مهم تربیتی، می‌تواند تأثیر بسزایی داشته باشد. (اقتباس از مقاله دکتر علی‌اکبر ایزدی‌فرد، مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه مازندران) *** روایت برخورد شهید ناظری با یک ناهی از منکر از محبت خارها گل می‌شود سمیه ناظری، دختر شهید ناظری: به یاد دارم یک بار یک آقایی با یک دختر بدحجاب برخورد بدی می‌کرد، بابای من و عمو قاسم هم بودند، بابای من به نشانه اعتراض عصبانی از ماشین بیرون آمد، طوری که هر کسی بود می‌گفت که دختر خودش هست، هر دو لباس شخصی هم به تن داشتند. بابای من گفت مرد حسابی مگر تو پسر خاله امام صادق(ع) هستی، اصلا به تو چه مربوط که این دختر اینطور بیرون آمده است. آن شخص گفت آقا شما دخالت نکنید. پدرم گفت درست است که این دختر اشتباه کرده، لکن تو اول باید ببینی که فهم این آدم نسبت به این قضیه چیست.  آن زمان بابای من و عمو قاسم پا در میانی کردند و نگذاشتند مشکلی برای این دختر پیش بیاید و او را بگیرند. این ۲ شهید بزرگوار آن دختر را تحویل خانواده‌اش دادند و در راه با این دختر صحبت کردند. من یادم هست که بابای من به آن دختر گفت که اگر شما را به منکرات می‌بردند، برای شما یک سابقه اخلاقی بیخودی به وجود می‌آمد. شما دختر خوبی هستی و می‌خواهی در آینده تشکیل خانواده بدهی، فردا روزی برای شما خواستگار بیاید و می‌آیند راجع به شما تحقیق کنند، در هر محله‌ای یکی از این خانم فضول‌ها هست و می‌گویند این دختر خوبی نیست و سابقه فلان دارد، در صورتی که اینطور نبوده و تو شاید فکرت اینطور بوده که این مدلی زیباتر هستی. خیلی زیبا و راحت و آرام با این دختر صحبت کرد و دختر را هم به منزل رساند. یک مسجدی نزدیک خانه ما است، چند روز بعد دیدم که یک آقا و خانمی آمدند با یک سبد گل بسیار بزرگ و زیبا، دنبال پدر من می‌گردند که گفتند ما آمدیم از شما تشکر کنیم. از روزی که شما با دختر ما صحبت کردید، درونش بسیار عوض شده، حتی دیدگاه خانواده ما نسبت به آدم‌های نظامی و مذهبی ملایم‌تر و آرام‌تر شده. ما اصلا امثال شما را قبول نداشتیم. پدرم گفت حالا قضیه چیست و گفتند ما آمدیم از شما تشکر کنیم. همگی به اتفاق رفتیم، یک گلزار شهدای گمنام نزدیک خانه ما است و پدرم گفت شما باید از اینها تشکر کنید.