روزنامه جوان
1401/05/02
قهرمانان انگیزه و اراده
شرایط جسمانی و برخی محدودیتهای حرکتی شاید پستیبلندیهای مسیر موفقیت در عرصه ورزش را بیشتر کند، اما روحیه پیروزی، عزم راسخ و انگیزه بالا هر مشکلی را مرتفع میکند. ورزشکاران جانباز و معلول کشورمان دقیقاً با همین فاکتورها سالهاست در میادین مختلف قارهای و جهانی حضوری پررنگ و البته موفق دارند. بعد از پایان جنگ تحمیلی بسیاری از جانبازان سرافراز به ورزش قهرمانی روی آوردند تا از این پس در این حوزه به کشورشان خدمت کنند. با اضافه شدن جانبازان هشت سال دفاع مقدس به رشتههای مختلف، خون تازهای به رگهای ورزش معلولان تزریق شد. بازتاب اخبار موفقیت ملیپوشان در آوردگاههای مختلف، نگاهها به این حوزه را تغییر داد و بسیاری از معلولان به جای خانهنشینی ورزش را به صورت جدی پیگیری کردند. با حرفهایتر شدن ورزش جانبازان و معلولان و همچنین تشکیل کمیته ملیپارالمپیک، برنامهریزیها دقیقتر، حرفهایتر و هدفمندتر شد تا جایی که تیمهای ملی ایران در رشتههای مختلف به قدرتهای اصلی در سطح جهان تبدیل شدند. علاوه بر این بحث حضور در بازیهای پارالمپیک نیز مطرح بود و کاروان ورزش جانبازان و معلولان کشورمان برای نخستین بار به بازیهای ۱۹۸۸ سئول اعزام شد. این اتفاق نقطه عطفی بود برای ورزش کشور و از آن به بعد حضور هر چه موفقتر و پررنگتر در این آوردگاه بینالمللی یکی از مهمترین بخشهای مدیریت ورزش ایران را تشکیل داده است. از بازیهای سئول تا توکیو ۲۰۲۰، بسیاری از ورزشکاران ما در ادوار مختلف پارالمپیک روی سکو رفته و ضمن کسب مدالهای خوشرنگ پرچم کشورمان را نیز به اهتزاز درآوردهاند. شاید برخی از این چهرههای پارالمپیکی از ورزش فاصله گرفته باشند، اما کمیته ملیپارالمپیک برای سومین بار تصمیم گرفت همه مدالآوران این بازیها را کنار هم جمع کند. گردهمایی مدالآوران پارالمپیک سئول تا توکیو در مشهد مقدس حرکت ارزشمندی بود که مدیران کمیته آن را به خوبی برگزار کردند تا به همه بگویند، قهرمانان ایران فراموششدنی نیستند. همه آنها که در آستانه عیدغدیر دوستان و همتیمیهای قدیمی را میدیدند، از برگزاری این گردهمایی راضی بودند و یاد قهرمانانی، چون سیامند رحمان را هم زنده کردند. به این بهانه پای صحبتها و درددلهای چند مدالآور شاخص و پیشکسوت نشستیمدر انتظار نگاه ویژه و بدون تبعیض قهرمان دزفولی در مراسم گردهمایی مدالآوران مثل همیشه مشغول خوشوبش با دوستان قدیمی بود. عبدالرضا جوکار یکی از سرشناسترین ورزشکاران پارالمپیکی است که از هیچ رویدادی دستخالی به کشور بازنگشته است.
این مدالآور پرتابنیزه در پنج دوره بازیهای پارالمپیک حضور داشته است. جوکار صحبتهایش را با اشاره به رشادتهای رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل شروع میکند: «جانباز ۷۰ درصد قطع نخاعی و عضو تیمملی پارادوومیدانی هستم. از سال ۱۳۶۹ ورزش قهرمانی را شروع کردم و از سال ۱۳۷۳ به تیمملی دعوت شدم. در اولین حضورم در مسابقات ۱۳۹۴ برلین ضمن رکوردشکنی مدال طلای جهان را نیز تصاحب کردم. در پنج دوره پارالمپیک موفق به کسب هفت مدال (دو طلا، دو نقره و سه برنز) شدم، البته میتوانستم برای ششمین بار در این بازیها شرکت کنم، اما در ماده تخصصی من محدودیتی ایجاد شد و دیگر نتوانستم در بازیهای ریو حضور پیدا کنم.» او که از دیدن رفقایش پس از سالها حسابی خوشحال بود، پوشیدن پیراهن تیمملی را افتخاری بزرگ میداند: «گردهمایی مدالآوران پارالمپیکهای سئول تا توکیو کار بسیار ارزشمندی است که به همت کمیتهملی پارالمپیک برگزار شد. پیش از این هم دو بار چنین مراسمی برگزار شده بود و این بار نیز توفیق حاصل شد تا در مشهد مقدس دوستان و یاران قدیمی را ببینیم. دیدار ملیپوشان و همتیمیهای قدیمی باعث خوشحالی همه مدالآوران شد. روزهای اولی که ورزش قهرمانی را شروع کردم، نمیتوانستم پیشبینی مدال داشته باشم. هدف اول من پوشیدن پیراهن پرافتخار تیمملی بود. باید به این نکته اشاره کنم که آقای نوذریفر دوست و ملیپوش سابق پارادوومیدانی در مسیر موفقیتم، کمک بسیار بزرگی به من کردند. در ورزش پیشبینی کسب مدال آسان نیست، منتها با انگیزه فراوان و ترسیم اهداف بزرگ و با کمک خدا، توانستم پرچم پرافتخار کشورمان را به اهتزاز دربیاورم. قطعاً به گردن آویختن هفت مدال پارالمپیک و حضور در پنج دوره این بازیها موفقیت بزرگی است که شاید نصیب هر ورزشکاری نشود. از همه مهمتر اینکه از بین ورزشکاران شاخص من به عنوان پرچمدار کاروان پارالمپیک ایران در لندن انتخاب شدم.»
پرچمدار کاروان پارالمپیک لندن نگاه متفاوت مسئولان ورزش را اجحاف در حق پارالمپیکیها میداند: «اوایل که ورزش جانبازان و معلولان کشور شکل گرفته بود، سختیهای زیادی را تحمل میکردیم، چه از نظر امکانات و چه از نظر توجهات مسئولان. شکر خدا نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده، اما هنوز هم بسیاری از انتظارات برآورده نشده است. همه ورزشکاران این حوزه انتظار نگاه ویژه دارند. ورزشی که در سطح جهان و بازیهای پارالمپیک بیشترین تعداد مدال را برای کشور به ارمغان میآورد، نیازمند توجه و نگاه ویژه است. همین صندوق حمایت از قهرمانان هم بین ورزشکاران تبعیض قائل میشود. در حوزه جانبازان و معلولان تنها ورزشکارانی تحت پوشش این صندوق قرار میگیرند که مدال بازیهای پارالمپیک را گرفتند، در حالی که ورزشکاران دیگر با مدالهای آسیایی و جهانی نیز تحت پوشش صندوق حمایت هستند و حقوق دریافت میکنند. چرا باید چنین تبعیضی باشد؟ بسیاری از ورزشکاران معلول با داشتن مدال پاراآسیایی و جهانی، نتوانستند مدال پارالمپیک بگیرند و درآمدی هم ندارند. آیا باید حق این ورزشکاران ضایع شود؟ از مسئولان میخواهیم این تبعیض را برطرف کنند. موضوع دیگر اینکه، مصوبه شورای عالی فرهنگی برای استخدام مدالآوران از سوی دستگاههای اجرایی نادیده گرفته میشود. این قانون است و نباید به آن بیتوجهی شود و دستگاهها باید آن را اجرا کنند. از دستگاهها میخواهیم برای حل این مشکل با ورزشکاران همکاری کنند.» جوکار که خودش هم در بخش مدیریت ورزش جانبازان دستی بر آتش دارد، از برخوردهای متناقض با ورزشکاران این حوزه دل پری دارد: «رئیس هیئت جانبازان و معلولان شهرستان دزفول هستم. طبق ماده ۸۸ سالنی در اختیار ورزشکاران بود که دو سال است آن را هم از ما گرفتند! در صورتی که دزفول یکی از شهرهای فعال استان خوزستان در ورزش است و ورزشکاران دزفولی تاکنون ۱۰ مدال پارالمپیک به دست آوردهاند. باید تلاش کنیم معلولان را به اجتماع بیاوریم نه اینکه آنهایی را که در اجتماع هستند، خانهنشین کنیم. امیدواریم بودجه لازم در اختیار استانها، هیئتها و ورزشکاران قرار بگیرد. اگر مدال میخواهیم باید چیزی بکاریم تا منتظر برداشت محصول باشیم. با میلیاردها تومان هزینه نمیتوانید پرچم کشور را به اهتزاز دربیاورید، اما یک ورزشکار با اندک سرمایهگذاری این مهم را انجام میدهد و چندبرابر هزینه را به کشور بازمیگرداند. نباید با بیتوجهیها باعث ناامیدی و بیانگیزگی ورزشکاران شویم.» برکت دفاع مقدس برای ورزش جانبازان و معلولان
جانباز جنگ تحمیلی است و با روحیه مثالزدنی خود سالها تلاش کرد رشته پارادوومیدانی شکل بگیرد. عوض آزموده یکی از مدالآوران پیشکسوت پارالمپیکی ایران است و با اینکه سالهاست به جمع پیشکسوتان این حوزه پیوسته است ولی همچنان قلبش برای پارادوومیدانی و موفقیت ورزش جانبازان و معلولان میتپد.
دارنده سه طلا، نقره و برنز بازیهای پارالمپیک به خودش و همنسلیهایش لقب جاده صافکن پارادوومیدانی داده است: «یکی از بنیانگذاران پارادوومیدانی در ایران هستم. نزدیک ۲۰ سال در رشته دوومیدانی جانبازان و معلولان با کمترین امکانات فعالیت داشتم. در زمان شروع کار چیزی به اسم فدراسیون جانبازان و معلولان وجود نداشت. در حقیقت نسل ما جادهصافکن نسل جدید بود چراکه با امکانات حداقلی و زحمات و تلاش زیاد بهترین نتایج را گرفتیم.» این جانباز دفاع مقدس هنوز هم با شور و حرارت خاصی از درخشش همقطارانش در عرصه ورزش صحبت میکند: «به عقیده من رشد ورزش جانبازان و معلولان در کشورمان، تشکیل فدراسیون و درخشش ورزشکاران این حوزه به برکت دفاع مقدس بود. قبل از جنگ تحمیلی نیز در عرصه ورزش فعال بودم و بعد از نائل شدن به درجه جانبازی، در حوزه پارادوومیدانی و پارالمپیک حضور پیدا کردم، البته بعد از کسب مدالهای رنگارنگ پارالمپیک و جهانی در سال ۱۳۸۵ به دلیل شرایط جسمانی از دنیای قهرمانی خداحافظی کردم.»
آزموده تمرینات غیراصولی و نبود نظارت علمی بر این مسئله در گذشته را یکی از مشکلات جدی این روزهای پیشکسوتان پارالمپیکی میداند: «مشکل اصلی ورزش معلولان ما علمی نبودن آن و ناآگاهی افراد است. بسیاری از ورزشکاران جانباز و معلول پس از خداحافظی از میادین با مشکلات جسمانی از جمله آرتروز گردن و گرفتگی عضلات دست وپنجه نرم میکنند. این مسائل متأسفانه خیلی به چشم نمیآید و توجهی به آن نمیشود. باید نظارت بیشتری روی بحث تغذیه و تمرینی بچهها صورت بگیرد. ورزشکاران پارادوومیدانی بعد از اینکه پا به سن میگذارند، همگی از گرفتگی عضله و مصدومیتهای کتف رنج میبرند، البته الان شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است و به مسائل تغذیهای و تمرینی ملیپوشان توجه بیشتری میشود.» قهرمان پرتاب نیزه پارالمپیک سیدنی از بیتوجهی مسئولان گلایه دارد. عوض آزموده از اینکه وزیر ورزش به رغم حضور در گردهمایی مدالآوران پارالمپیک پای درددل پیشکسوتان ننشست، ابراز تأسف میکند: «متأسفانه آنها که برای ورزش جانبازان و معلولان زحمت کشیدهاند، خانهنشین شدهاند. مسئولان باید ببینند طی این سالها چه کسانی چه خدماتی در این حوزه انجام دادهاند و باید قدردانشان باشند. تمرینات پارالمپیکیها با المپیکیها قابل مقایسه نیست و ما به خاطر شرایطی که داریم ۱۰ برابر آنها زحمت میکشیم. در این مراسم وزیر ورزش و جوانان حاضر بود و پشت تریبون برایمان سخنرانی کرد، اما حاضر نشد چند دقیقه رودررو با مدالآوران پارالمپیک صحبت کند! درست است مسئولان کمیته و فدراسیون صحبتهای ما را مطرح میکنند، ولی این انتظار را داشتیم لااقل دو کلمه خودمان با او صحبت کنیم و بگوید اگر کاری هست و خواستهای دارید، مطرح کنید. این یک ضعف بزرگ است. مسئولان باید در متن کار قرار بگیرند و مشکلات و کمبودها را از زبان خود ورزشکاران بشنوند. اگر از این زاویه نگاه کنیم، مدالهای ورزشکاران جانباز و معلول متفاوت هستند. انتظارمان این است که به این حوزه توجه بیشتری شود. ورزشکاران المپیکی در اردوها مشکلات ما را ندارند ولی پارالمپیکیها به دلیل شرایط جسمانی حتی در بهترین هتلها نیز برای استحمام با مشکلات زیادی روبهرو هستند. الان شرایط بهتر شده است، زمان فعالیت ما مجبور بودیم در چادر حمام کنیم. با پشت سرگذاشتن چنین کمبودهایی به افتخارات بزرگ دست یافتیم.»
پیشکسوت شیرازی پارادوومیدانی مثل خیلیهای دیگر از تبعیضهای زیادی بین مدالآوران المپیکی و پارالمپیکی ناراحت است: «متأسفانه بحث تبعیض در حقوقها همچنان ادامه دارد و این یک بیعدالتی محض است. حقوق صندوق حمایت از ورزشکاران و پیشکسوتان شامل همه مدالآوران آسیایی، جهانی و المپیکی میشود، ولی در حوزه جانبازان و معلولان حقوق صندوق فقط به مدالآوران پارالمپیکی تعلق میگیرد! آن هم با هزار زحمت و پیگیری و منتی که سرمان میگذارند. از ما که گذشت، امیدواریم برای نسلهای بعدی این تبعیضها برطرف شود. آن زمان که ما ورزش را شروع کردیم، به هیچوجه بحث مادی مطرح نبود. در پارالمپیک بارسلون مدال نقره گرفتم، اما فقط ۴۰۰ هزار تومان پاداش دادند، اما به مدالآوران المپیک بارسلون ۵۰ میلیون تومان پرداخت شد. تفاوت زمین تا آسمان بود، منتها هیچ کدام از ورزشکاران آن نسل روحیه مادی نداشتند، با این حال باید حواسمان به نیازهای مالیشان نیز باشد. ما با عرق وطنپرستی سکوهای افتخار را فتح کردیم. همان زمان یک پیشنهاد خوب از آلمان داشتم، ولی گفتم ذرهای از خاک کشورم را با کل کشور آلمان عوض نمیکنم. در پارالمپیک سیدنی یک خبرنگار امریکایی به من گفت چهار دوره بازیهای المپیک و چهار دوره بازیهای پارالمپیک را گزارش کردهام. او فرق این دو رویداد مهم را با یک جمله توضیح داد، در المپیک مقام، ثروت، قدرت و شهرت حاکم است، ولی در پارالمپیک تلاش برای زندگی اهمیت دارد.» «توکل و توسل» دوپینگ معنوی پارالمپیکیها
«آسیب نخاعی هم نتوانست بر انگیزه رزمنده، جانباز و قهرمان پارالمپیک ایران غلبه کند. محمدرضا میرزاییجابری همانند بسیاری از نوجوانان ایرانی برای دفاع از وطن خودش را به جبهه رساند و هر چه داشت برای پیروزی رزمندگان در طبق اخلاص گذاشت. در سن ۱۷ سالگی برای اولین بار مجروح شد، ولی تیر بعثیها تأثیری در اعتقادات و آرمانهایش نگذاشت. به جبهه بازگشت و تنها ۲۱ سال داشت که دچار ضایعه نخاعی شد.
قهرمان چهار دوره بازیهای پارالمپیک هرگز اجازه نداد ویلچرنشینی او را خانهنشین کند. میرزایی بعد از اتمام جنگ به ورزش روی آورد و زندگیاش را دگرگون ساخت. این قهرمان پرتاب نیزه امیدوار است تجربیات حرفهایاش را بتواند در اختیار نسل جوان بگذارد: «قهرمان چهار دوره پارالمپیک آتالانتا تا پکن ۲۰۰۸ در ماده پرتاب نیزه هستم. در مجموع این سالها حضور در میادین مختلف قارهای و جهانی ۲۸ مدال خوشرنگ برای کشورم به ارمغان آوردهام. از جانبازان دفاع مقدس هستم، یک بار سال ۱۳۶۱ از ناحیه پا مجروح شدم و در سال ۱۳۶۵ هم در جبهه دچار آسیب نخاعی شدم، اما این مسئله هم باعث نشد دست از تلاش و ورزش بردارم. بعد از نائل شدن به درجه جانبازی با ویلچر به فعالیتهایم ادامه دادم. از سال ۱۳۶۹ وارد حوزه ورزش جانبازان و در سال ۱۳۶۹ برای اولین بار به تیمملی دعوت شدم و نزدیک ۲۰ سال افتخار پوشیدن پیراهن تیمملی را داشتم. انشاءالله بتوانیم در آینده نیز تجربیاتمان را در اختیار نسل جوان قرار دهیم و هر کاری از دستمان بربیاید برای کمیته ملیپارالمپیک و فدراسیون جانبازان و معلولان انجام خواهیم داد.» شروع فعالیتهای ورزشی آن هم در سطح قهرمانی کار آسانی نیست، به ویژه اگر ورزشکار دچار آسیب نخاعی شده باشد، اما هدفت که مشخص باشد و عزمت را که جزم کرده باشی، قطعاً آیندهای درخشان پیشرو خواهد بود. این همان مسیری است که از محمدرضا جابری یک قهرمان ملی ساخت: «با توجه به فعالیت فیزیکی که از قبل داشتم، به مسیرم ادامه دادم. در جبهه مربی آموزش نظامی بودم و بعد از آسیب نخاعی، تحمل اینکه یک جا بنشینم و حرکت نکنم، واقعاً برایم سخت بود. با انجام فیزیوتراپی و کار با وزنه کمکم به سمت پارادوومیدانی و بسکتبال با ویلچر سوق پیدا کردم. اینطور بود که برای حضور در مسابقات استانی، کشوری و راهیابی به تیم ملی انگیزهام بالا رفت. پیرو این تلاشها توانستم به هدفم برسم و زحماتم به ثمر نشست. حاصل تلاشهای ۲۰ سالهام کسب ۲۸ مدال بود.» کیست که نداند ورزشکاران جانباز و معلول با چه سختیهای دستوپنچه نرم میکنند تا خودشان را برای رویدادهای مهم آماده سازند، با این حال و به رغم شرایط جسمانی ویژهای که دارند، آنها با توکل و توسل همه این سختیها را با موفقیت پشت سرگذاشته و میگذارند. میرزایی نیز بر توجه ویژه پارالمپیکیها به معنویات تأکید دارد: «شکلگیری فدراسیون جانبازان و معلولان با تلاشهای جانبازان سرافراز بود که بعد از جبهههای جنگ به سمت ورزش قهرمانی آمدند. قاعدتاً معنویت دوران دفاع مقدس را به ورزش انتقال دادند و همین مسئله باعث شد ورزشکاران جانباز با همان روحیه و توکل به خدا در ورزش حرفهای نیز موفق شوند. پارالمپیکیها معمولاً توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) را سرلوحه کار خود داشتند. این نسل روحیه معنوی خود را به جوانترها منتقل کردند و این موضوع همچنان پابرجاست.» به عقیده قهرمان پرتابنیزه چهار دوره پارالمپیک، یکسانسازی پاداشهای مصوب نقطه عطفی است برای از بین بردن تبعیضها در ورزش: «زمانی که ورزش جانبازان آغاز به کار کرد، تفاوتها و تبعیضها زیاد بود. ورزشکاران همیشه به این مسئله انتقاد داشتند و از مسئولان میخواستند این تبعیضها برطرف شود. با توجه به تلاشها و اعتراضات پارالمپیکیها، تلاشها به ثمر نشسته است و تفاوتی بین پاداشهای المپیکیها و پارالمپیکیها وجود ندارد، منتها هنوز تفاوتهایی وجود دارد، به ویژه در بخش پیشکسوتان. امیدواریم با رایزنیهای بیشتر تفاوتها و تبعیضها کاملاً از بین برود و مسئولان فرقی بین المپیک و پارالمپیک قائل نشوند.» شکستن محدودیتها و شلیک به هدف «بانوی اولینها» در پارالمپیک لقب مناسبی برای اوست. نیره عاکف در اوج جوانی حادثهای را تجربه کرد و راه زندگیاش به کل عوض شد. تیرانداز اسبق تیمملی بعد از آسیب نخاعی روزهای سختی را گذراند تا با ویلچرنشینی کنار بیاید.
عاکف با تلاشهای خود و حمایتهای خانوادهاش، محدودیتها را پشت سرگذاشت و زودتر از آنچه تصور میکرد، نامش به تالار افتخارات ورزش ایران اضافه شد. بانوی تیرانداز برای آنکه یکی از مسافران پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی باشد، از جان و دل زحمت کشید تا بعد از کسب سهمیه یکی از ورزشکاران اعزامی کشورمان در این بازیها باشد. درخشش او در استرالیا مدال برنز پاراتیراندازی بانوان را برای کشورمان به ارمغان آورد تا نیره عاکف نخستین بانوی مدالآور ایران در تاریخ بازیهای پارالمپیک لقب بگیرد.
نفر سوم پارالمپیک سیدنی از اینکه پس از سالها دوری از فضای ورزش، مدالآوران دوباره دور هم جمع شدهاند، خوشحال است: «زمانی که فعالیت در رشته پاراتیراندازی را شروع کردم، هدفم این بود که بهترین افتخارات را به دست بیاورم. از آنجا که بهترین مربیان را داشتم و از دانش آنها استفاده میکردم، رسیدن به مدالهای ارزشمند دور از ذهن نبود. بعد از پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن از دنیای قهرمانی خداحافظی کردم. ۱۰ سال عضو تیمملی بودم و بیش از ۱۰ مدال بینالمللی نیز کسب کردم. بعد از دور شدن از فضای ورزش و فاصله گرفتن از تیمملی فکر نمیکردم برنامه و مراسمی باشد برای اینکه دوباره کنار هم جمع شویم. برگزاری چنین گردهمایی برای مدالآوران به ویژه نسلهای قبل، عالی است. میتوانم بگویم ورزشکاران قدیم را دوباره احیا میکند. دیدن دوستان و همتیمیهای قدیمی حس و حال خوبی به همه ما داد. تشکر ویژه داریم از مسئولان کمیته ملیپارالمپیک برای برگزاری این مراسم. در مراسم ویژه عیدغدیر خیلیها حضور داشتند و گرد پیری روی صورت پیشکسوتان نشسته بود، ولی با دیدن همتیمیهای قدیمی خوشحال شدیم. من آقای بخارایی ملیپوش قدیمی پاراتیراندازی را پس از مدتها ملاقات کردم. او با کسب دو مدال طلا در دو دوره بازیهای پارالمپیک و همچنین پرچمداری کاروان ایران در آتن حسابی خوش درخشید. همینطور دیداری با اعظم خدایاری، قهرمان پرتاب دیسک داشتم. امیدواریم باز هم چنین برنامههایی تدارک دیده شود چراکه از حضور در این جمع حسابی روحیه گرفتیم.»
تشکیل کمیسیون پیشکسوتان اتفاق مثبت دیگری بود که در حاشیه گردهمایی مدالآوران پارالمپیکی افتاد. نیره عاکف نیز یکی از اعضای این کمیسیون است: «خوشبختانه با تشکیل پیشکسوتان کمیته ملی پارالمپیک قرار است مشکلات این قشر مطرح و پیگیری شود. من هم یکی از اعضا هستم و تلاش میکنیم قدمی برای ورزشکاران مدالآور چه در بحث معیشتی و چه در بحث ورزشی برداریم. متأسفانه از ورزش خیلی فاصله گرفتهام و انشاءالله با حضور در کمیسیون پیشکسوتان باز هم در جهت رشد ورزش جانبازان و معلولان تلاش خواهم کرد.»
اولین بانوی مدالآور پارالمپیکی ایران نه تنها از تحمل و پشت سرگذاشتن روزهای سخت اردوها و مسابقات پشیمان نیست بلکه ۱۰ سال عضویت در تیمملی پاراتیراندازی را بهترین روزهای عمرش میداند: «بهترین دوران زندگیام سالهای عضویتم در تیمملی بود و آن ۱۰ سال اصلاً جزو عمرم محسوب نمیشود چراکه از همه دغدغههای زندگی دور بودیم و تنها دغدغهمان موفقیت و مدالآوری بود. به هیچ وجه از پشت سرگذاشتن آن روزهای سخت پشیمان نیستم و بهترین روزها را پشت سرگذاشتم. کمبودهایی بوده و هست، به ویژه در رشته پاراتیراندازی که رشتهای بسیار گران است، ولی دلی کار کردن نتیجه دیگری دارد. در زمانی که من عضو تیمملی بودم، بچهها همگی از جان مایه میگذاشتند. در گرمای طاقتفرسا مجبور بودیم کتهای سنگین و ضخیمی را بپوشیم و با آن تیراندازی کنیم. تحمل این لباسها واقعاً سخت بود، ولی، چون مصمم بودیم و برای کسب بهترین نتیجه میجنگیدیم، به رغم همه مشکلات به هدفمان میرسیدیم. شرایط جسمانی در ورزش پارالمپیکی متفاوت است. تیراندازان المپیکی با راه رفتن میتوانند خستگی و دمای بدن را کاهش دهند، ولی در پاراتیراندازی به صورت نشسته کار سختتر است. باز هم تأکید میکنم ملیپوشان همت میکردند تا مسئولیتشان را به بهترین نحو به سرانجام برسانند و نگویند به خاطر محدودیتهای جسمانی توانایی کسب موفقیت را ندارند، همه محدودیتها را میشکستند و سختیها را به جان میخریدند.»
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار عمل» روسیه و تغییر نظم امریکایی
مافیای کنکور از مصوبه جدید دوچندان سود میبرد!
«گشت بارداری» حاشیهای تازه در برابر قانون جوانی جمعیت
سکوت مرموز فوتبال به نفع تاج!
قهرمانان انگیزه و اراده
حرکت امریکا به سمت رویارویی بیپایان با چین
نا گهان سیلاب!
نولاند: تهران زیر میز نزده است
فغان تولیدکننده از قاچاق پوشاک