ترسناکترین عملیات نجات در سواحل شمال
فاطمه عسگری نیا_شهروندآنلاین؛ صبح روز جمعه گذشته بود که یکی از مسئولان شهرستان بابلسر بهمنظور بازدید از اجرای طرح ساحلی از صابر خمسی بهعنوان مسئول ساماندهی سواحل و طرح دریای بابلسر خواست تا او را در این بازدید همراهی کند. صابر که این روزها همراه با رفقای نجاتگرش ساعات زیادی از شبانهروز را در طرح ساحلی سپری میکند راهی این بازدید شد: «هوا آفتابی و خوب بود. قرار بود اول به یکی از پایگاههای ساحلی سر بزنیم اما تصمیم عوض شد و راهی ساحل سنکین پارک شورا شدیم. این ساحل یکی از خطرناکترین و پرحادثهترین سواحل شهرستان بابلسر است چراکه تمام ساحل سنگی بوده و در فاصله 5-4 کیلومتری دریا و ساحل، گودالهای بزرگ و عمیق آسب عامل غرقشدگی افراد میشود.»
صابر به همراه محمد فدائیان در حال قدم زدن در ساحل دریا بودند که حادثهای چشمهای تیزبین او را متوجه خود کرد: «همینطور که با هم گپوگفت میکردیم حواسم به ساحل و دریا بود. چند خانواده در حاشیه ساحل اطراق کرده بودند و بچههای قدونیمقد در میانه آب مشغول بازی بودند. چشمم به دریا بود که ناگهان دختربچهای زیر آب رفت و این نوع زیر آب رفتنهای یکباره بچهها حکایت از غرق شدن آنها دارد. هیچیک از افرادی که کنار دریا بودند متوجه این حادثه نشدند. به محض دیدن این صحنه حتی فرصت حرف زدن هم پیدا نکردم در حالی که محمد در حال صحبت کردن بود با عجله به سمت ساحل حرکت کردم.»
مسیر سنگی گرچه راه تردد را برای او سخت کرده بود اما هیچکدام اینها مانع صابر نشد. تنها چیزی که در ذهن مرور میکرد نقطهای بود که دخترک زیر آب رفت: «نزدیک ساحل که در حال دویدن بودم کاور هلالاحمر را درآوردم و بیسیمی که دستم بود را روی آن انداختم و بلافاصله درون دریا پریدم و تا نقطهای که دخترک را دیده بودم شنا کردم. خوشبختانه هنوز در آن نقطه بود. دخترک را بغل کردم که به عقب برگردم ناگهان برادرش را دیدم که گویا متوجه غیبت یکباره خواهرش شده بود. به سمت گودال آبی در حال حرکت بود که او نیز به زیر آب کشیده شده بود. بهخاطر نزدیکی به پسرک موفق شدم او را هم از غرق شدن نجات دهم و هر دو را زیر بغل بگیرم و به سمت ساحل حرکت کنم.»
صابر، بچهها را از مرگ حتمی نجات داده بود اما تا لحظهای که به ساحل رسیدند نه خانواده بچهها خبردار شده بودند که چه خطر بزرگی از سر فرزندانشان رفع شده نه محمد که همراه صابر بود. او میگوید: «در حال گفتوگو با صابر بودم که در چشم به هم زدنی متوجه شدم کنارم نیست تا به خودم آمدم او را در میانه آب دیدم. ماتومبهوت از دیدن این صحنه چشم به دریا دوختم که دیدم صابر با دو بچه به سمت ساحل میآید. باور این صحنه برای من که همراه او بودم خیلی سخت بود. هنوز هم وقتی به سرعت عمل او فکر میکنم باورم نمیشود.»
صابر معتقد است این عملیات نجات او یکی از شیرینترین و درعینحال ترسناکترین عملیاتهای نجاتی بوده است که تا بهحال انجام داده است: «وقتی از آب بیرون آمدم تا ساعتها دستوپایم از ترس اینکه مبادا بلایی سربچهها بیاید و به موقع نتوانم نجاتشان دهم، میلرزید. حتی وقتی خانواده بچهها بعد از نجات و برگشت ما به ساحل تازه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده من از ترسونگرانی از آنها بهخاطر سهلانگاریشان گلایه میکردم، اما وقتی دیدم هردو خواهر و برادر زنده هستند و دوباره میتوانند کنار خانواده زندگی کنند، اشک شوق میریختم.»
او از این ساحل و نقطهای که دقیقا دخترک در حال غرق شدن در آن بود خاطره خوشی ندارد: «تعطیلات نوروز امسال بود که پسرک ورامینی درست در همین نقطه غرق شد و ما 14 روز تمام دنبال پیکرش در دریا میگشتیم.»
او از این حادثه به عنوان یکی از تلخترین حوادث نوروز امسال یاد میکند: «در این حادثه پسرهای 9 و 13 ساله خانواده در دریا مشغول شنا بودند و خانواده در ساحل نظارهگرشان بودند. باد خنکی میوزید. وقتی بچهها از آب بیرون آمدند و سردشان شد پدر توصیه کرد به داخل آب برگردند. پسرها به داخل آب برمیگردند اما برادر کوچکتر وقتی به داخل آب برمیگردد دچار ایست قلبی میشود و از دید برادرش زیر آب پنهان میشود. پسرک شروع میکند به فریاد زدن و کمک خواستن اما جثه نحیف و سبک پسرک در برابر دریای مواج مقاومت نکرد. این حادثه 6 فروردین رخ داد و تمام نیروهای محلی و امدادی تا 14 فروردین دنبال جسد این بچه گشتیم تا اینکه بامداد روز چهاردهم موفق شدیم جسد را پیدا کنیم.»
صابر در حالی که از مرور تلخی این حوادث نفس عمیقی میکشد میگوید کاش خانوادهها و مردم، خطرناک بودن دریا را باور میکردند تا هرروز شاهد حوادث تلخ اینچنینی نباشیم. به گفته او در دو هفته اخیر غرق شدن پدر و پسر اهل ترکیه که برای گردشگری به ایران آمده بودند یا دو جوان تهرانی که دو روز گذشته در سواحل بابلسر جان باختهاند همه حکایت از بیتوجهیها به هشدارهای ناجیان غریق در سواحل است.
انتهای پیام//