این ترک‌فعل‌های ویرانگر!

رئیس دستگاه قضا دوباره به یکی از نقاط فاجعه‌آمیز ترک فعل مدیران دولتی سر کشید. چه فاجعه‌ای! اموال توقیفی ۱۳ سال است ر‌ها شده و مدیران دولتی در حضور اژه‌ای یکدیگر را متهم می‌کنند و نمی‌توانند توضیح دهند که این اموال اینجا چرا ر‌ها شده است. سال‌هاست وقتی به میان مدیران دولتی در سازمان‌هایی که پیشوند و پسوند‌هایی مثل پژوهشگاه، راهبردی، نظارت، بررسی، تحقیقاتی و اندیشکده و مانند آن دارد، می‌روم، با شمار کثیری از مدیران و کارمندانی مواجه می‌شوم که از فرط بیکاری، علایم افسردگی در رفتار و چهره‌هایشان مشهود است.
قبلاً گفته‌ام که بار‌ها از مدیران برخی سازمان‌های دولتی با همین عناوین پرسیده‌ام خروجی شما چیست؟ که با خنده جواب داده‌اند: هیچ! سفره‌ای پهن است و عده‌ای از رفقا و فامیل گرد هم آمده‌اند! اما باورم نمی‌شد در سازمان‌های اجرایی مثل گمرک و سازمان اموال تملیکی هم تا به این حد ترک‌فعل مشهود باشد. یکی می‌گوید یک ماه وقت لازم است، آن دیگری پاسخ می‌دهد نخیر! یک هفته (هرچند با این پیشرفت‌های الکترونیک برخی از این کار‌ها یک ساعت وقت بیشتر نمی‌خواهد) و آقای اژه‌ای می‌گوید خب همان یک ماه! چرا ۱۳ سال است آن کار یک ماهه را انجام نداده‌اید؟!
یک مثال روشن بزنم. در کار روزنامه‌نگاری هر روز باید یک روزنامه که در محتوا و شکل متفاوت از روز قبل است، تولید کرد و شب به چاپخانه فرستاد. یعنی یک پروژه کامل و مستقل که نمی‌توان کار و عملیات را فعلاً متوقف کرد تا فردا یا روز دیگر، اما در سازمان‌های دولتی و قضایی که عنوان‌های غیر اجرایی دارند، مدیران و کارمندان می‌توانند، حتی یک سال ترک فعل و عمل داشته باشند و یک گزارش دروغین و آبکی به مدیران بالادستی بدهند و تمام! ولی در کار‌های اجرایی چطور چنین چیزی ممکن است؟! همین سیل‌های اخیر را ناظران نتیجه ترک‌فعل مدیران از شهرداران تا مدیران حوزه آب و کشاورزی می‌دانند؛ نه لایروبی، نه سیل‌بند، نه مانع‌شدن از ساخت‌وساز‌های ممنوعه، نه آگاهی رسانی به‌موقع. مدیران در خواب و مردم در سیل.
این دومین‌بار است که شخصاً تحت‌تأثیر حضور میدانی رئیس‌دستگاه قضایی و آوار کردن قانون بر سر مدیران چرتی استان‌ها قرار گرفته‌ام. اما پرسش‌هایی نیز باقی می‌ماند. چرا این کاری را که رئیس دستگاه قضا می‌کند، یک قاضی استانی یا حتی رئیس‌دادگستری یا دادستان استان نمی‌تواند بکند؟ پس ترک‌فعل حتی در دستگاه قضایی هم هست. چرا اکنون برخی مراکز نظارتی از ترک‌فعل مدیران در سیل اخیر می‌گویند و همزمان ما پاچه‌های شلوار گلی مسئولانی را که به میان سیل‌زدگان شتافته‌اند، می‌بینیم؟! یعنی تا این حد کار نمایشی مجاز است؟! و آیا مجازات‌های ترک‌فعل و کار نمایشی تاکنون بازدارنده بوده است؟!


وقتی آقای اژه‌ای بدون تشریفات در میان مردم سفر می‌کند و با تبیین و استدلال ساده، مدیران ناکارآمد دولتی را هشیار می‌کند، این قیمتی ندارد و اثر آن در همدلی مردم با نظام و در آرامش روانی مردم قابل محاسبه با ریال و دلار نیست. اگر کشور بخواهد فاصله‌ای را که مدیران ترک‌فعل‌کننده و نمایشی بین مردم و نظام می‌اندازند، با دلار جبران و فاصله را کم کند، باید میلیارد‌ها دلار صرف کند، اما زیست‌مردمی آقای اژه‌ای جبران آن میلیارد‌ها دلار است. این را باید مانند یک روزنامه‌نگار با مردم و در میان مردم باشید تا حس کنید و بپذیرید. برای همین رهبر انقلاب نیز به ائمه‌جمعه می‌گویند شما میان مردم رفتن را فراموش نکنید و همزمان کار اقتصادی را هم اگرچه برای کمک به اقامه نماز جمعه، مطلقاً انجام ندهید، چون بلد نیستید و وزر و وبالش به گردن نظام می‌افتد. لازم به گفتن نیست که اگر یک امام‌جمعه برای عمل به دستور صریح رهبری همان کار اقتصادی را به نیرو‌ها و متولیان خود بسپارد و از پشت صحنه نظارت عالیه داشته باشد، این یک فاجعه و یک ترک‌دستور است و نتیجه‌اش می‌شود خنثی‌سازی زیست مردمی مدیرانی، چون آقای اژه‌ای.
کشور ما اکنون در جایی قرار گرفته است که همگان اذعان می‌کنند فشار ویرانگر غرب را خنثی کرده و از این بابت مردمی که این فشار‌ها را تحمل کردند، سزاوار تمجید و ستایش‌هستند. اما یک فشار ویرانگر دیگر باقی مانده است: ترک‌فعل و ناکارآمدی و فساد برخی مدیران. این را اگر نتوانیم خنثی کنیم، مدیون این مردم مظلوم خواهیم ماند. * سردبیر