روزنامه آرمان ملی
1401/05/09
کتابسازی فریب مخاطب است
آرمان ملی- بیتا ناصر: هرساله بیشمار عنوان ترجمهای در حوزههای مختلف همچون تاریخ، سیاست، فلسفه، ادبیات، سینما و غیره از زبانهای گوناگون به چاپ میرسد و در این میان، کم نیستند کتابهایی که از سوی چند مترجم و ناشر برای ترجمه انتخاب میشوند. این شرایط فضایی ملتهب برای مترجم و ناشر پیش میآورد؛ چراکه پس از انتشار کتابی خاص و مورد استقبال، مسابقه ترجمه در میان ناشران ایرانی آغاز میشود. یاسمن ثانوی که سالهاست در حوزه ترجمه فعالیت دارد، میگوید: «این مسائل موجب استرس مترجم برای سریعتر رساندن ترجمه به ناشر برای طی شدن مراحل چاپ میشود. این جریان، مدتهاست که در حوزه کتاب و ترجمه وجود دارد». اغلب مترجمان داخلی سعی میکنند تا زمان انتشار ترجمه آثار، نامی از آنها نبرند و گاهی حتی از صحبت درباره موضوع اثر نیز پرهیز میکنند. احتمالا این مساله به نبود قانون کپیرایت و در نتیجه موازیکاری از سوی ناشران و مترجمان بازمیگردد. به این ترتیب مترجم همواره خود را در یک مسابقه میبیند. به نظر شما این مساله برای مترجم تا چه اندازه تنشزا و اضطرابآور است؟رعایت قانون کپیرایت از اهمیت بالایی برخوردار است ولی متأسفانه نبود این قانون در کشور ما موجب شده تا مترجمان همیشه نگرانیهایی داشته باشند؛ از جمله اینکه ممکن است مترجم(های) دیگری به صورت همزمان شروع به ترجمه یک کتاب خاص کرده باشند. این مساله به خصوص در مورد کتابهای جدیدی که سروصدای زیادی به پا میکنند یا به مسائل روز میپردازند - مانند کتابهای سیاسی – بیشتر صدق میکند. نگرانی در مورد این موضوع باعث شده که مترجم تا زمان قطعی انتشار کتاب تمایلی به صحبت در مورد اسم یا موضوع آن نداشته باشد تا این موازیکاری بعدها موجب افت در فروش کتاب نشود. با این حال، حتی در صورت ارائه نکردن اطلاعات، نمیتوان با قطعیت گفت که یک کتاب خاص در حال ترجمه یا در مراحل چاپ قرار دارد یا نه. به همین دلیل، صحبت نکردن در مورد کتابی که تصمیم به ترجمه و چاپ آن گرفته میشود و سریع پیش بردن روند کار در این حوزه خیلی مهم است. ناگفته نماند که من همیشه بعد از چاپ کتابها سعی کردهام با نویسنده ارتباط گرفته و در مورد چاپ کتابش به زبان فارسی به او اطلاع دهم و از این بابت مورد استقبال هم قرار گرفتم؛ حتی سارا پنر، نویسنده کتاب «عطاری گمشده» که در همکاری با نشر نون موفق به چاپ آن شدیم، عکس نسخه فارسی آن را در فضای مجازی گذاشته و از این بابت ابراز خوشحالی کرد.
گاهی میشنویم؛ در حالی که مترجمی مشغول ترجمه عنوانی است، همان کتاب از سوی یک یا چند نشر دیگر منتشر میشود. آیا این مورد برای شما اتفاق افتاده است؟ این مساله چه تاثیری بر ادامه ترجمه دارد؟
بله، متأسفانه من هم تجربه این را داشتهام؛ برای مثال در زمان انتشار کتاب «آتش و خشم ترامپ» بسیاری از نشرها میدانستند که این کتاب توسط چند نشر در حال ترجمه و آمادهسازی است اما همگی به دلیل اهمیت این کتاب در آن زمان سعی داشتند هرطور که شده کتاب را به چاپ برسانند. یا کمی بعد چند کتاب جیبی از مجموعه کتابهای وینتِج مینی را ترجمه کردم که به دلیل سریعتر پیش رفتن روند ویراستاری و چاپ از سوی یک نشر دیگر، من و همکارانم موفق به چاپ آن مجموعه نشدیم. طبیعتاً این مسائل موجب استرس مترجم برای سریعتر رساندن ترجمه برای طی شدن مراحل چاپ میشود، مدتهاست که این مسائل در حوزه کتاب و ترجمه وجود دارد.
در این شرایط قطعا مترجم بیشترین آسیب را متحمل میشود. به نظر شما تنظیم قرارداد میان ناشر و مترجم در آغاز ترجمه تا چه میزان میتواند استرسهای احتمالی مترجم را کم کند؟
مسلم است که قید شدن تمامی شرایط در قرارداد میان ناشر و مترجم به شفافسازی روند کار کمک میکند، اما باز هم متأسفانه بستن این قرارداد، هیچ گونه تضمینی برای این نیست که آن کتاب توسط ناشر و مترجم دیگری به کار گرفته نشود و مشکل ذکر شده را حل نمیکند. در واقع، فقط شرایط همکاری، تحویل کتاب و غیره را مشخص میکند که همین هم با ذکر دقیق شرایط و توافقات بین هر دو طرف موجب بهبود همکاری شده و پایبند بودن به آنها چه از سوی مترجم و چه از سوی ناشر در تمامی مراحل به کاهش استرس و به موقع رساندن کتاب برای چاپ کمک میکند.
اینکه امروزه، نسخههای اورجینال آثار روز جهان به راحتی قابل تهیه است، چه تاثیری روی کار مترجمان دارد؟
از آنجا که سالهاست کتابهای الکترونیکی طرفداران زیادی پیدا کردهاند، امکان خرید راحتتری برای آنها به وجود آمده است. دسترسی و قابلیت خرید نسخههای الکترونیکی کتابها از سایتهای معتبری مانند آمازون این امکان را به مترجمان و ناشران داده تا جدیدترین و پرمخاطبترین کتابها را در سریعترین زمان ممکن برای مخاطبین و خوانندگان آماده کنند. این سرعت دسترسی موجب شده تا مترجم زمان کافی برای خواندن، بررسی کتاب و شروع ترجمه آن را داشته باشند.
شما معمولا طی چه فرایندی یک اثر را برای ترجمه انتخاب میکنید؟ آیا این گزینش، بعد از خواندن و بررسی چند کتاب اتفاق میافتد؟
من معمولاً کتابهایی را انتخاب میکنم که جدید و جذاب باشند، واقعاً از سوی خوانندگان مورد توجه قرار بگیرند و طی نقدهای جدی و مردمی که از کتاب ارائه شده یک کتاب خواندنی و ماندگار به حساب بیایند و گاهی هم برنده جوایز ادبی هستند. البته همیشه چندین کتاب مورد مقایسه، بررسی و مطالعه قرار میگیرند تا بهترین انتخاب از میان چند کتاب انجام شود. سبک و قلم نویسنده، ژانر داستان، موضوع و درونمایه آن و غیره هم در انتخاب موثر هستند.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که اکثر مترجمان فاقد دانش و تخصص لازم در ترجمه هستند.به نظر شما این مساله تا چه میزان واقعیت دارد؟
حوزه ترجمه، از آن دست حوزههایی است که افراد بدون داشتن تحصیلات کافی و مرتبط، در آن فعالیت دارند. همین موضوع باعث شده در برخی موارد، شخص با تصور اینکه ترجمه میتواند به هر شکل و صورتی انجام بگیرد، کار را برعهده میگیرد و نمیتواند آنطور که باید به اصول بنیادین ترجمه پایبند باشد. با توجه به اینکه انواع مختلفی از موضوعات و رشتهها در مقاطع دانشگاهی رشته مترجمی زبان آموزش داده میشوند، یادگیری و شناخت استعداد در زمینههای مختلف مهم است. از آن مهمتر، کسب تجربه در این زمینه و فعالیت در حوزه ترجمه پیش از ورود به حوزه ترجمه کتاب در ارائه یک نمونه عالی از ترجمه بسیار موثر است. مطالعه و کسب دانش چه در زبان فارسی و چه در زبان خارجی (انگلیسی، فرانسه، و غیره)، مهارت کافی در نگارش و دستور زبان فارسی و حتی رسمالخط و ویرایش، از مهارتهای مهم برای فعالیت به عنوان یک مترجم است.
یکی از مسائلی که سالهاست حوزه نشر با آن مواجه است، کتابسازی برخی از ناشران از آثار ترجمهای پرفروش از سوی دیگر ناشران است. به این ترتیب کتابهای پرفروش با تغییراتی به اسم مترجم دیگری، در نشر دیگری به فروش میرسد. آیا شما چنین تجربهای داشتهاید؟ این مساله تا چه میزان بر نشر و بازار کتاب تاثیرگذار است؟
بله. متأسفانه چندین سال است که حوزه نشر با آسیب کتابسازی دستوپنجه نرم میکند و این هم یک مورد دیگر از عواقب نبود قانون کپیرایت است که موجب چاپ کتابهای پرفروش یا صرفاً به چاپ رسیده توسط یک نشر با نام یک مترجم دیگر میشود. این یعنی برخی مترجمان و ناشران بدون کوچکترین تلاشی، ترجمه آماده یک کتاب را تحویل گرفته و به اسم خودشان ثبت میکنند. این روند در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته اما خوشبختانه هیچ کدام از ترجمههای من تاکنون به چنین سرنوشتی دچار نشدهاند. کتابسازی قطعا یک رفتار غیراخلاقی و به نوعی فریب مردم به حساب میآید.
سلایق داوران در اعطای جوایز ادبی، نقش زیادی دارد. به این ترتیب هرساله با برندگانی از جوایز مطرح جهانی روبهرو هستیم که اغلب با نقدهای بسیاری مواجهاند. برای مثال برنده سال 2021 جایزه نوبل ادبیات که بیشتر منتقدان این جایزه را حق برگزیدهاش نمیدانستند. با این وجود، بخش قابل توجهی از آثار ترجمهای در ایران براساس لیستهای برگزیدگان جوایز ادبی خارجی انتخاب میشوند. نظر شما درباره این نوع انتخاب آثار برای ترجمه چیست؟
به نظر من، کتابها نه فقط از روی جوایزی که گرفتند؛ بلکه در درجه اول باید از دید خوانندگان جذاب به نظر برسند. خیلی از کتابها دارای جوایز متعددی هستند اما حتی با خواندن نقدهای مردمی متوجه میشوید که این کتابها چیز خاصی برای ارائه کردن به خواننده خود ندارند؛ امروزه دنبالکنندگان حرفهای حوزه کتاب این را میدانند که جوایز اهدا شده تاثیر چندانی در جذب خواننده و فروش قطعی کتابها ندارند.
شما در سالهای فعالیتتان به عنوان مترجم، ترجمه بیش از 15 عنوان کتاب را برعهده داشتهاید. دغدغه اصلی شما در ترجمه چیست؟
مترجم باید در عین حفظ همه آنچه نویسنده سعی در ارائه و انتقال آن را داشته، معیارهای جذب مخاطب را در نظر بگیرد؛ برای مثال، روان و دقیق بودن ترجمه در پیشروی مطالعه آن کتاب خیلی موثر است. ممکن است کتاب مورد نظر خیلی مهم و نویسندهاش سرشناس باشد اما به دلیل ترجمه نامناسب مورد توجه قرار نگیرد. ترجمه باید به گونهای باشد که اگر خود نویسنده قادر به خواندن آن بود، از اینکه مترجم توانسته به خوبی زحمات او را انتقال بدهد، از او راضی و سپاسگزار باشد. تمام تلاش من بر این است که با هر کتاب یک تجربه لذتبخش را برای خودم و مخاطبین کتابها رقم بزنم. با هر تجربه چیزهای زیادی را یاد بگیرم و هر بار در ترجمه بهتر عمل کنم.
اغلب چه ژانری را برای ترجمه انتخاب میکنید؟ کمی درباره آثاری که تاکنون ترجمه آن را برعهده داشتید، بگویید.
با توجه به اینکه سالهاست در حوزه ترجمه فعالیت دارم، توانستهام تجربه کاری در زمینههای مختلف را پیدا کنم، اما در حال حاضر، در حوزه کتاب بیشتر رمان و ژانر اجتماعی و معمایی را دنبال میکنم که در این مورد، افتخار همکاری با نشرهایی از جمله نشر نون، البرز و روزگار را دارم. البته تجربههای لذتبخشی در زمینه ترجمه کتابهای سیاسی- روایی مانند کتاب آتش و خشم ترامپ در همکاری با نشر سمیرا و همینطور کتابهای فلسفی را هم داشتهام؛ مثل کتاب «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید» که از مجموعه کتابهای «استخوانهای روح» منتشر شده از نشر نیماژ است.
آخرین اثر ترجمهای شما، رمانی 328 صفحهای از سارا پنِر به نام «عطاری گمشده» است که تا حدودی براساس یک داستان واقعی نوشته شده است. این کتاب در کمتر از یکسال به چاپ سوم رسید. کمی درباره درونمایه، فضا و شخصیتهای این اثر بگویید.
کتاب «عطاری گمشده»، در واقع روایت یک عطاری قدیمی در دهه 1960 است که صاحب آن، نلا، تصمیم میگیرد با فروختن زهر به زنانی که خیانت دیدهاند، به کشتن مردهای خیانتکار (همسر، برادر، ارباب،...) به نجاتشان کمک کند. همزمان یک تاریخدان در زمان حال درگیر خیانت همسرش شده و تنهایی راهی سفری از پیش تعیین شده میشود. در این سفر بقایای مربوط به دوره ویکتوریایی را پیدا میکند که شامل یکی از شیشههای عطاری شده و بعد از چندین قرن از این راز پرده برمیدارد. در واقع، ماجرایی مشابه همین داستان قرنها پیش در کشور ایتالیا اتفاق افتاده. خوشبختانه، این کتاب در کمتر از یک سال تا به حال به چاپ سوم رسیده و به دلیل جذابیت و خاص بودن موضوعی که دارد مورد توجه مخاطبین قرار گرفته است.
از متفاوتترین کتابی که تاکنون ترجمه آن را برعهده داشتید، بگویید؟
کتاب «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید»، یک کتاب بسیار جذاب و خواندنی در مورد فلسفه زندگی است که طیف گستردهای از موضوعات را پوشش میدهد. نویسنده این کتاب، لزلواف فولدنی، در این مجموعه مقالات با توصیف تبعید داستایفسکی در سیبری مسیرش را آغاز میکند، و یک تفسیر انتقادی درباره زمان حال را ارائه میکند. این کتاب به دوگانگیهایی همچون نور و تاریکی؛ هگل و داستایفسکی؛ عقل و هیولاها؛ خوشبختی و مالیخولیا؛ فاوست و مفیستوفلیس؛ لرد چسترفیلد و هیولای فرانکنشتاین؛ کل و جزء میپردازد. این کتاب اواخر سال گذشته توسط نشر نیماژ منتشر شده و تا به حال به چاپ دوم رسیده است.
همانطور که گفتید ترجمه فارسی کتاب «عطاری گمشده» با استقبال مخاطبان مواجه شده است. آیا قصد ترجمه دیگر آثار نویسنده این اثر را دارید؟
بله، از آنجا که این کتاب با استقبال خیلی خوبی روبهرو شد و من هم از این تجربه لذت بردم، مشتاق به ترجمه کتابهای بعدی این نویسنده هستم. ژانر معمایی و رازآلود این کتاب، مهارت نویسنده در روایت و طرحبندی ماجرا، تطبیق اطلاعات آورده شده در کتاب با دنیای واقعی و ایجاد همزادپنداری در خواننده جزو ویژگیهایی هستند که در انتخاب این کتاب موثر بودند.
سایر اخبار این روزنامه
خداحافظی با دلار و یورو به نفع روبل
جهت گیری سیاستهای پولی باید به سمت فقرا باشد
گشت ارشاد در ادارات برای مدیران یا کارکنان
کتابسازی فریب مخاطب است
مسئولان تدابیر لازم را برای ترمیم آسیبهای سیل بهکار ببندند
مدیریت پــاچه گلــی!
سیل فراموشی پشت درِ وزارت نیرو
خداحافظی با مرد تاثیرگذار عرصه اقتصاد
تاکید مجمع تشخیص بر بهبود شاخصهای محیط زیست
فرمانده هوا فضای سپاه: در حوزه فضایی به سرعت در حال پیشرفت هستیم
برخورد جدی بانک مرکزی با بانکها
پاییز سرنوشت در انتظار اسرائیل