مرگ و بقای برجام در گروی «نفت و نظارت»

«آرمان امروز» در گفت‌وگو با حشمت‌الله فلاحت‌پيشه سيگنال‌هاي مثبت براي احياي ميز مذاکرات وين و احياي برجام را بررسي کرد: آرمان امروز |گروه سياسي | پس از چند هفته رويکردهاي سلبي و نااميدانه نسبت به احياي برجام و بازگشت ايران و آمريکا به ميز مذاکرات وين، مواضع مقام‌هاي سياسي کشورمان پيرامون از سرگيري مذاکرات طي روزهاي آتي، مجددا اميدها را براي بازگشت طرفين به ميز مذاکرات وين افزايش داده است. علي‌باقري، معاون سياسي وزارت خارجه و ناصر کنعاني، سخنگوي وزارت خارجه کشورمان، در جديدترين مواضع خود از احتمال بازگشت سريه به ميز مذاکرات سخن به ميان آورده‌اند.
اين اظهارات در شرايطي است که روزنامه العربي الجديد به نقل از منابع نزديک در پرونده هسته‌اي ايران، از برخي مفاد مطرح شده در پيش‌نويس ارائه شده از سوي جوزپ بورل براي گره‌گشايي در موضوع احياي برجام پرده برداشته و از احتمال برخي تحريم‌هاي عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران سخن به ميان آمده است. با اين اوصاف، «آرمان امروز» پيرامون احتمال بازگشت طرفين به ميز مذاکرات وين و احياي برجام پس از مذاکرات وين ديدگاه حشمت‌الله فلاحت‌پيشه، کارشناس مسائل بين‌الملل و رئيس سابق کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در مجلس را جويا شده است.
کليد واژه نفت و نظارت راهکار برجام است
حشمت‌الله فلاحت‌پيشه در بخش ابتدايي از گفته‌هاي خود پيرامون احتمال بازگشت به ميز مذاکرات و احياي برجام طي روزهاي آينده، با اشاره به اين‌که «برجام فقط به شرط تضمين آمريکا احيا مي‌شود» تاکيد کرد: «برجام به‌معناي برجام واقعي يعني همان قراردادي که در 2015 امضاء شد و به شرطي بر مي‌گردد که ايالات‌متحده تضميني لازم و اصولي براي پايداري توافق بدهد. لذا همه ابراز اميدواري‌ها در اين قالب است. در پيشنهاد جوزپ بورل عبارت کلي‌اي تحت عنوان «تعهد آمريکا»‌ آمده است. اما اينکه آمريکايي‌ها چه نوع تعهدي را قبول کنند، نکته مهمي است که بايد مشخص شود.»


رئيس کمسيون امنيت ملي و سياست‌خارجي مجلس دهم در ادامه اظهاراتش گفت: «هر تعهدي که در قراردادهاي بين‌المللي داده مي‌شود، بايد بر اساس و سازوکاري باشد که کشور متعهد نتواند زير حرف‌اش بزند اما آمريکا در نظام بين‌الملل به‌عنوان کشوري شناخته مي‌شود که وفاي به‌عهد را مهم نمي‌داند. البته اين به معناي مرگ برجام يا مرگ ديپلماسي هسته‌اي نيست. يعني طرفين مي‌توانند با کليدواژه «نفت و نظارت» به توافق برسند. به اين معني که ايران نفت‌اش را بفروشد تا هم چرخ اقتصادش بچرخد و هم اروپا از بحران ناشي از کمبود انرژي متاثر از بحران اوکراين رهايي پيدا کند. حتي مي‌توان به توافقي محدود هم قانع شد.» وي افزود: «اتفاق اميدوارکننده چيزي جز اين نيست که همه طرفين تحرکاتي دارند که نشانه‌ توافق ديده مي‌شود. دليل اين خوش‌بيني هم اين است که هيچ‌يک از طرفين نمي‌خواهند مسبب شکست برجام شناخته شوند. در هرحال واقعيت اين است، همه مواردي که در طرح بورل آمده است، موردهايي هستند که بيش از اين هم مورد توجه قرار گرفته بودند. تنها مساله‌اي که گره برجام را کور کرده،‌ اين است که آمريکا تحت‌هيچ شرايطي تضميني که قابل اتکا باشد را نمي‌دهد.» در ادامه فلاحت‌پيشه با اشاره به اينکه آمريکايي‌ها «منع قانوني» را عاملي براي عدم ارائه تضمين عنوان مي‌کنند، ادامه داد: «ايالات‌متحده اگر واقعا دنبال رسيدن به يک نقطه مشترک هستند، مي‌توانستند و الان هم مي‌توانند مثلا قراردادهايي که در زمان توافق امضاء‌ مي‌شود، مثل 70 ميليارد يورو با کشورهاي اروپايي و قرارداد 40 ميلياردي با چين را غيرقابل فسخ اعلام کنند. يعني رئيس‌جمهوري آمريکا در قالب 5 ابزار اجرايي شامل بخش‌نامه، دستورالعمل، فرمان اجرايي، تفاهم‌نامه و .. اگر لازم بداند، حتي مي‌تواند کنگره را هم دور بزند. اما جوبايدن در اين 2 سال اخير از اين ابزارها استفاده نکرده و از اين پس هم نخواهد کرد.» اين کارشناس مسائل بين‌الملل درباره کنش سياسي ايران گفت: «همين که ايران حاضر نيست پيشرفت‌‌هاي هسته‌اي‌اش را فداي وعده‌اي کلي کند، امري مثبت است. به‌هرحال اگر برجام به‌‌معناي واقعي احيا شود، بخش اعظم توليدات سوخت 60 درصد خارج خواهد شد و بخش عمده‌اي از دستگاه‌ها بايد از کار بيفتند. طبيعي است‌ که ايران مصرانه خواستار تضميني عملي براي مانا بودن توافق احتمالي بخواهد. مخصوصا‌ اينکه ضرب‌الاجل زماني گذشته است. يعني اگر در سال اول کاخ‌سفيدنشيني بايدن قرار بود قراردادي امضاء‌ شود براي 4 سال تصميم‌گيري مي‌شد. اما الان هر امضايي که روي کاغذ بيايد فقط 2 سال معتبر خواهد بود که اين مدت کوتاه، تضمين را ضروري مي‌کند.» نماينده ادوار مجلس در پاسخ به اين پرسش «برجام براي ايران مهم‌تر است يا آمريکا» اين‌طور پاسخ داد: «هم ايران چشم به توافق هسته‌اي دارد و هم ايالات‌متحده برجام را براي خود ضروري مي‌داند. ايران به اين دليل که اقتصادش در ورطه ورشکستگي است، برجام را کليدي براي باز شدن قفل‌هاي معيشتي خود مي‌داند. يعني ايراني‌ها مي‌توانند با ورودي جدي به بازار نفت و انرژي جهاني مي‌تواند به بي‌نظمي‌هاي اقتصادي پايان ببخشد. از طرف ديگر آمريکا درگير چالشي هرموني است. يعني اين کشور 800 ميليارددلار براي مقابله با چين اختصاص داده است و همچنين اين روزها غرب اروپا را که متحد اصلي‌ آمريکا است، با بحران انرژي روبرو است که به‌همين دليل اگر انرژي ايران به اين منطقه برسد، براي آمريکايي‌ها اتفاقي مثبت خواهد افتاد.» حشمت‌الله فلاحت‌پيشه در پايان گفت: «نکته معلوم اين است، برجام مبهم‌ترين موضوع نظام بين‌الملل در اين سال‌هاي اخير است که اگر حل شود هم ايران، هم اروپا مي‌توانند قراردادي بسيار لازم و مطلوب را امضاء کنند.» سوتيتر: طرفين مي‌توانند با کليدواژه «نفت و نظارت» به توافق برسند. به اين معني که ايران نفت‌اش را بفروشد تا هم چرخ اقتصادش بچرخد و هم اروپا از بحران ناشي از کمبود انرژي متاثر از بحران اوکراين رهايي پيدا کند. حتي مي‌توان به توافقي محدود هم قانع شد