پیوندهای حسینی و مهدوی علیهماالسلام

جز این نیست که جاودانگی و حیات مستمر شیعه در گرو دو گوهر گرانبها قرار دارد: قیام سرخ حسین و انتظار سبز مهدی علیهما السلام. آن یکی چیستی حیات است و این چراییِ آن. آن یک درس ایستادگی می‌دهد و این رهسپار شدن. آن یک سوز اشک و تفت ماتم است و این نسیم نوید و موسم ابتهاج. آن یک آزمون رفتن برای گداختن است و این یک ماندن برای شکفتن. و چه زیبنده است که تشیع را مکتب «شهادت و انتظار» بنامیم. گویی اسلام ناب محمدی(ص) که رکن رکین آن «ولایت» می‌باشد‌، در پیکره این دو عنصر بی‌بدیل متجلی گردیده است. وجود چنین گنجینه نفیسی موجب شده که اولا پیروی از اسلام بسیار دلپذیر و مطلوب باشد و ثانیا بسیاری از انسان‌های حق جو و عدالت‌خواه، مجذوب آن شوند و دستاورد اطاعت از خاندان مکرم رسول خدا(ص) را عزت و شرف و سعادت دنیا و آخرت برای خویش بدانند.
پیوند میان عاشورا و مهدویت از نوع امتزاج و اتحاد است که بین آنها مرزی وجود ندارد بلکه اتصالی ناگسستنی است و هر کدام تداعی‌کننده دیگری می‌باشد. سیدالشهدا علیه‌السلام جدّ امام مهدی است و حضرت مهدی ارواحنا فداه نهمین فرزند از نسل سیدالشهدا می‌باشد و این نکته در روایات بارها مورد تأكيد قرار گرفته است. در کتاب شریف منتخب‌الاثر بیش از ۱۵۰ روایت در این موضوع
(که امام مهدی نهمین فرزند از نسل حسین است) ذکر گردیده است. رسول مکرم اسلام در روز میلاد امام حسین(ع) پس از آن که از فاجعه شهادت آن حضرت پرده برداشت‌، فرمود هر کس حسین را یاری کند، گویی مرا یاری کرده و فرزندش «حجت» را یاری نموده است.
حضرت سیدالشهدا در شب عاشورا با یاران خود از روز ظهور و نوید انتقام سخن گفت و در مقابل‌، طبق پاره‌ای از روایات‌، ظهور حضرت مهدی در روز عاشورا دانسته شده است همچنان که امام صادق علیه‌السلام در این زمینه فرمود: «یَقومُ القائِمُ یَومَ عاشُوراءَ؛ حضرت مهدی علیه‌السلام در روز عاشورا ظهور می‌کند. (غيبت نعمانی ١/ ٢٨٢)


در زیارت عاشورا که مرامنامه آمیخته به اشک و خونِ مکتب تشیع است، دو بار از خداوند، خوانخواهی سیدالشهدا به همراه امام زمان(ع) درخواست شده است: «... أنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إمامٍ مَنصورّ...» و «... أنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکُم مَعَ إمامٍ مَهدیّ...» و در مقابل، امام زمان نیز با جد مظلوم شهید خود چنین گفت وگو می‌کند:
«...فَلَأنْدُبَنّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَأبْكِيَنَّ عَلیکَ بَدَلَ الدُموعِ دَماً...» اگر چه زمانه مرا به تأخير‌انداخت و مقدّرات الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با کسانی که شمشیر بر تو کشیدند بجنگم و با دشمنانت به خصومت برخیزم، در عوض هر صبح و شام بر تو مویه می‌کنم و به جای اشک، خون می‌گریم و حسرت می‌برم و بر مصیبت‌هایت افسوس می‌خورم تا آنجا که از فرط اندوه و مصیبت و شدت غم و حزن جان سپارم.» (فرازی از زیارت ناحیه مقدسه)
تأسف و تحسّر امام زمان ارواحنا فداه از واقعه کربلا به ‌اندازه‌ای است که اولین بیانیه حضرتش هنگام ظهور‌، ذکر مصیبت سیدالشهدا(ع) می‌باشد. آن حضرت چون بین رکن و مقام می‌ایستد با صدایی که به گوش همه جهانیان برسد‌، پنج عبارت کوتاه اما کاملا گویا و رسا ابراز می‌دارد که دو عبارت اول معرفی خود به عنوان «امام قائم» و «صمصام منتقم» (شمشیر انتقام گیرنده) است. آنگاه می‌فرماید:
 -ألا یا أهلَ العالَم إنّ جَدّیَ الحُسَینَ قَتَلوهُ عَطشاناً؛ ‌ای مردم جهان! جدّم حسین را با لبان تشنه کشتند.
 - ألا یا اهلَ العالَم إنّ جَدّیَ الحُسین طَرَحُوهُ عُریاناً؛‌ای جهانیان! جدّم حسین را با بدن برهنه در بیابان‌ها رها کردند.
ألا یا أهلَ العالَم إنّ جَدّیَ الحُسینَ سَحَقُوهُ عُدواناً؛‌ای اهل عالم! جدم حسین را به جهت دشمنی و عداوت، لگدکوب سم اسب‌ها نمودند.(الزام الناصب فی اثبات الحجهًْ الغائب ٢/ ٢٣٣)
یکی از القاب سرور و سالار شهیدان، ثارالله است. یعنی کسی که خداوند خود خونخواه او می‌باشد. همچنین امام باقر علیه‌السلام، امام زمان(ع) را با لفظ «المَوتور بِوالدِه» وصف می‌فرماید. علامه مجلسی در شرح آن می‌نویسد: الموتور بوالده یعنی پدرش کشته شده و هنوز خونخواهی او را نکرده است. آن گاه می‌افزاید مقصود از پدر‌، یا امام عسکری(ع) است یا امام حسین(ع) و یا آن که شامل همه امامان می‌شود.(بحار الانوار ۵۱ /۳۷) در دعای ندبه نیز آن حضرت به نام «الطالب بدم المقتول بکربلا» (خونخواه شهید کربلا) خوانده شده است.
یکی از اسرار عاشورا آمدن عده‌ای از فرشتگان به سرزمین کربلا به قصد یاری رساندن به امام مظلوم است که روایات متعددی آن را تأييد می‌کند. از جمله امام رضا علیه‌السلام فرموده‌ است چهار هزار فرشته برای یاری اباعبدالله فرود آمدند اما پس از واقعه شهادت آن حضرت به کربلا رسیدند. آنها پیوسته با چهره‌های غبار آلود و موهای پریشان در کنار قبر آن حضرت اقامت دارند تا در هنگام ظهور، از یاران حضرت قائم علیه‌السلام باشند و شعارشان «یا لثارات‌الحسین» است.(امالی صدوق ۱۱۲)
از ویژگی‌های مشترک امام حسین و امام مهدی علیهماالسلام راه و هدف یکسانِ آنها است. آن دو بزرگوار بیعت هیچ‌کس بر گردنشان نیست و قیامشان با شمشیر است. اما به علت شهادت سیدالشهدا‌، مسیر آن حضرت ناتمام ماند و امام عصر(ع) پس از ظهور‌، راه او را ادامه داده و آن را به پایان می‌برد. توضیح آن که وقتی نامه جناب مسلم بن عقیل به امام حسین علیه‌السلام رسید که همه اهل کوفه با تو هستند و هجده هزار تن از آنان با من بیعت کرده‌اند‌، آن حضرت به قصد کوفه از مکه خارج شد اما با حوادثی که پیش آمد به آنجا نرسید. قطعا اگر امام‌، داخل کوفه می‌شد شرایط تغییر می‌کرد و این شهر مقرّ حکومت امام می‌گردید و آن حضرت با از بین بردن طاغوت‌، خلافت و جانشینی رسول خدا را به دست می‌گرفت. اما به علت خیانت و بی‌وفایی کوفیان‌، حوادث دیگری رقم خورد و شد آنچه شد! از این رو هدف مقدس سیدالشهدا توسط فرزند برومندش حضرت مهدی(ع) محقق می‌گردد. آن خورشید ولایت هنگامی که از مکه طلوع می‌کند و یارانش به او می‌پیوندند‌، به سوی کوفه گسیل شده و آنجا را مقر فرمانروایی و پایتخت دولت کریمه خویش قرار می‌دهد و از کوفه است که حکومت جهانی مهدوی مستقر می‌شود و همه عالم لبریز از عطر عدالت آل‌الله می‌گردد.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
سایر اخبار این روزنامه