روزنامه آرمان امروز
1401/05/13
هنرِ «حـسيـني» بـودن
نگاهي به برجستهترين آثار در 6 ساحت هنري با محوريت عاشوراستاره قاسمي
دقيقاً هزار و 383 سال از روز تاريخي و تاريخساز ميگذرد؛ روزي که «حسين»، نوه پيامبر اسلام، فرزند «علي» (ع)و «فاطمه» و برادر «حسن»، دست به قيامي ماندگار زد. قرنهاست در وصف عاشورا، «حسين» (ع)، 72 يار با وفاي او و تأثير اين واقعه بر جهانيان بهويژه مسلمانان سخن گفته شده؛ کتابها نوشتهاند، شعرها سرودهاند، تابلوها کشيدهاند و در يک قرن اخير فيلمها و سريالها ساختهاند. در اين گزارش نگاهي داشتهايم به 6 اثر برجسته از اديبان و هنرمندان ايراني در 6 ساحت هنري از هنرهاي هفتگانه؛ از ادبيات و سينما تا موسيقي و نقاشي.
نيم قرن پژوهش
«پس از پنجاه سال پژوهشي تازه پيرامون قيام حسين عليه السلام» که با نام «پس از پنجاه سال» هم شناخته ميشود، نام کتابي به قلم سيد جعفر شهيدي است. اين پژوهشگر برجسته زبان و ادبيات فارسي، دستي هم بر آتش مطالعات ديني و فقهي داشت و نتايج سالها تحقيقات او به نگارش کتابي مهم و ماندگار منتهي شد. شهيدي در کتاب 216 صفحهاي خود سعي کرد نگاهي متفاوت و واقعگرايانه به واقعه عاشورا داشته باشد. خودش در مقدمه کتاب نوشت: «مقصود من از نوشتن اين يادداشتها مقتلنويسي، تبليغ مذهبي و حتي نوشتن تاريخ نيست. من کوشيدهام تا خود بدانم آنچه رخ داد، چرا رخ داد؟» رئيس مؤسسه لغتنامه دهخدا تلاش کرد از زاويهاي به عاشورا بنگرد که در گذشته کمتر به آن توجه شده است.
کيست مرا ياري کند؟
وقتي سخن از فيلمهاي عاشورايي به ميان ميآيد «روز واقعه» نخستين نامي است که به ذهن متبادر ميشود. اين اثر به کارگرداني شهرام اسدي در سال 1373 ساخته و اکران شد. نقطه قوت «روز واقعه» را علاوه بر بازي هنرمندانه و باورپذير بازيگران مخصوصاً عليرضا شجاعنوري، بايد در فيلمنامه بهرام بيضايي جستوجو کرد. اين کارگردان صاحب سبک و مؤلف فيلم و تئاتر، فيلمنامه «روز واقعه» را در سالهاي پاياني دهه 50 و به روايتي در اوايل دهه 60 شمسي به رشته تحرير درآورد. مجيد انتظامي آهنگساز نامدار، سمفوني «روز واقعه» را براي اين فيلم ساخت خط که چندي بعد در قالب آلبوم نيز منتشر شد. محمد رحمانيان، نمايشنامهنويس و کارگردان صاحبنام تئاتر هم نمايشنامهاي بر اساس «روز واقعه» به روي صحنه برد.
«هل من ناصر ينصرني؟» يا «کيست مرا ياري کند؟»، ندايي بود که «عبدالله» شنيد و در روز عروسي با دختر مورد علاقهاش، به دنبال صاحب صدا رفت، اما دير رسيد.
انتقام به سبک «مختار»
«مختارنامه» هرچند به وقايع بعد از قيام امام حسين، تلاش توابينِ پشيمان براي جبران و انتقام «مختار ثقفي» پرداخته، اما بدون ترديد شاخصترين مجموعه تلويزيوني با محوريت عاشورا به شمار ميرود. داوود ميرباقري بعد از تجربههاي موفقي مانند سريالهاي «امام علي» و «معصوميت از دسته رفته» در ژانر تاريخي، تصميم به ساخت سريالي جديد گرفت. توليد «مختارنامه» 6 سال به طول انجاميد و بازي درخشان فريبرز عربنيا در کنار کارگرداني قابل تحسين ميرباقري به خلق يکي از آثار ماندگار پيرامون عاشورا و قيام امام حسين منجر شد. هرچند بازپخشهاي مکرر «مختارنامه» دستمايه شوخيهاي متعدد در فضاي مجازي شده، ولي بعد از گذشت 11 سال هنوز هم مهمترين اثر صدا و سيما در اين زمينه محسوب ميشود. البته «مختارنامه» نيز از تيغ تيز سانسور در رسانه ملي مصون نماند و صحنه شهادت ابوالفضل عباس به دليل اعتراض برخي مراجع تقليد حذف شد.
سوز جانسوز «نينوا»
شايد هيچ هنري به اندازه موسيقي نتواند حس و حال خالق اثر را به مخاطب منتقل کند؛ کاري که حسين عليزاده به بهترين شکل در آلبوم «نينوا» انجام داده و غمي غريب را با آرايش سازهاي گوناگون به تصوير کشيده است. آلبوم «نينوا» در نخستين روز از فصل پاييز سال 1362 منتشر و به يکي از مشهورترين آثار آهنگساز نامدار موسيقي اصيل ايراني تبديل شد. «نينوا» نهتنها مورد توجه مخاطبان ايراني قرار گرفت، بلکه نام عليزاده را در سطح بينالمللي نيز بيش از پيش مطرح کرد. عليزاده براي «نينوا» دستگاه موسيقايي «نوا» و ساز «ني» را برگزيد و سپس با ارکستر زهي ادغام کرد. جمشيد عندليبي در قامت نينواز، همراه عليزاده بود و نقشي مهم و انکارناپذير ايفا کرد. البته در اين اثر از سازهاي غربي هم استفاده شد که در ابتدا انتقادهايي را برانگيخت، اما پرويز مشکاتيان، ديگر موسيقيدان نامدار چنين کاري را بياشکال و حتي زيبا توصيف کرد.
تبلور وفاداري روي بوم
نقاشي، ديگر هنري بوده که هنرمندان زيادي را متأثر از واقعه عاشورا به خلق اثر در اين باره واداشته است. تابلوهاي فراواني از گذشته تاکنون به دست هنرمندان مختلف با محوريت عاشورا کشيده شده، ولي شايد مهمترين و ماناترين نقاشي عاشورايي را بتوان اثر محمود فرشچيان دانست. تابلوي «عصر عاشورا» در دهمين روز محرم سال 1355 به دست فرشچيان خلق شد. او نگاهي متفاوت به واقعه عاشورا داشت و راوي بازگشت «ذوالجناح» به سوي خيمهها در عصر عاشورا بود؛ وقتي اسب امام حسين بيسوار برگشت. محمود فرشچيان سالها بعد در مصاحبهاي گفت: «تماشاي تابلوي عصر عاشورا، خودم را هم به گريه مياندازد».
تجسم عاشورا
«عصر عاشورا» علاوه بر نقاشي، در قالبي ديگر و به دست هنرمندي ديگر نيز متبلور شد. سال 1393، در نهمين روز از ماه محرم، مجسمه «عصر عاشورا» اثر سياوش سليمي در ميدان «امام حسين» رونمايي شد. سليمي اين مجسمه را با الهام از نقاشي فرشچيان و لحظات بعد از شهادت امام حسين خلق کرد. سياوش سليمي در سن 73 سالگي ثمره تلاشهاي خود را ديد و به نمايش عموم گذاشت. اثر حجمي «عصر عاشورا» در ابعاد 35 مترمربع ساخته شد و سليمي 15 ماه به صورت شبانهروزي روي اين مجسمه کار کرد؛ اثري که به زعم او سفارشي نبوده و آنچه سالها دوست داشته و در ذهن پرورانده را ساخته است.
سایر اخبار این روزنامه
راهي براي انتقاد نمانده، چه رسد به کارشکني
بازگشت مذاکره کنندگان به وین
همچنان نيازمند بازخواني مشروطه هستيم
طالبان در مظان اتهام دوست و دشمن
حماسة عاشورا ؛ حاصل تقابل «دين حقيقت» با «دين مصلحت»
هنرِ «حـسيـني» بـودن
ترورالظواهري و آزادي عمل
ادبيات؛ برندهترين سلاح مشروطهخواهي
سفر پالسي به تايوان و چالش جديد و احتمالات
آخرین تلاش اتحادیه اروپا برای نجات برجام
رئیس سازمان بسیج: ۵۰۰ هزار کنشگر فضای مجازی داریم
اعلام حمایت ایران از تمدید آتش بس در یمن