روزنامه جوان
1401/05/23
روزی که حزبالله به مقاومت و اسلام عزت داد
جنگ ۳۳روزه که به جنگ «تموز» نیز معروف است، بعد از حمله رژیمصهیونیستی در ۱۲جولای ۲۰۰۶میلادی برابر با ۲۱تیر ۱۳۸۵شمسی به لبنان آغاز شد. ششمین ارتش بزرگ جهان با بیش از ۳۰ هزار نظامی وارد جنگ با حزبالله شدند. این جنگ بعد از ۳۳ روز در صبح روز۳۴ برابر با ۱۴آگوست ۲۰۰۶ (۲۳مرداد ۱۳۸۵) با ورود سازمان ملل و صدور قطعنامه۱۷۰۱ شورای امنیت به پایان رسید. نزد اصحاب رسانه و تحلیلگران کشورهای عرب این جنگ به نام «جنگ ۳۳روزه»، «جنگ تموز» و «جنگ ششم» معروف شد و نزد رژیمصهیونیستی به «جنگ دوم» معروف است. دو سال بعد در تقویم سال ۱۳۸۷ با پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۳ مرداد، روز مقاومت اسلامی (پیروزی مقاومت اسلامی مردم لبنان بر رژیمصهیونیستی) نامگذاری شد. این جنگ که دومین موفقیت بزرگ حزبالله بعد از اخراج صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ (خرداد سال ۱۳۷۹) از جنوب لبنان بود، دومین تجربه ناکامی راهبردی اسرائیل بعد از اخراج از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ محسوب میشود. ۲۳مرداد روزی است که حزبالله به جبهه مقاومت، به جهان عرب و اسلام عزت دوباره بخشید؛ روزی که هیمنه رژیمصهیونیستی فرو ریخت و مقاومت برای همیشه نهادینه شد. اهمیت این روز نه در یک تاریخ و رویداد نظامی، بلکه در تحقق راهبردی است که حضرت امام (ره) پایهگذاری کردند و به رهبری حضرت آیتالله خامنهای تداوم یافت.در جنگ ۳۳روزه که در میان لبنانیها به «نبرد تموز» شهرت دارد، محصول یک «نقشه جامع» ازپیشطراحیشده از سوی سه کشور غربی امریکا، انگلیس، فرانسه و رژیمصهیونیستی با معاونت کشورهای عربی مصر، اردن، عربستان و برخی احزاب لبنان به اجرا درآمد. این جنگ یکی از بزرگترین محاسبات تاریخی بود که ائتلاف غربی، عبری و عربی مرتکب شدند، به طوری که در همان هفته اول، ارتش صهیونیستی که به ناتوانی در جنگیدن با حزبالله پی برد، مایل بود پایان جنگ را اعلام کند، ولی به اصرار امریکاییها مجبور شد سه هفته دیگر جنگ را ادامه دهد، اما در نهایت امریکا نیز تسلیم شد و با تصویب قطعنامه۱۷۰۱شورای امنیت آتسبس را پذیرفت.
وقتی جنگ تمام شد، دو طرف جنگ در دو وضعیت متفاوت قرار داشتند. صهیونیستها به نوبت به شکست سنگین خود اذعان کردند و البته امریکاییها نیز طبق سنت بازیگران سرخورده اعلام کرد: «هیچ کس پیروز نشده است!»، اما دیگر کار از کار گذشته بود و شکست راهبردهای جبهه ضدمقاومت چنان عیان بود که با عملیات رسانهای و روانی قابل پوشاندن نبود.
دیگر شکستناپذیر بودن ارتش صهیونیستی، اقتدار هولانگیز نیروی هوایی آن و قدرت اطلاعاتی موساد، در مقابل حزبالله فرو ریخته و موجی از بیاعتمادی تار و پود دولت جعلی، افکار عمومی و ارتش آن را به لرزه درآورده بود و ثبات قبل از جنگ جای خود را به اپیدمی بیثباتی داده بود که دومینوی استعفا و عزل مقامات و فرماندهان نظامی آغاز شده بود. موازنه قدرت و موازنه تهدید به نفع حزبالله و جبهه مقاومت رقم خورده بود، به طوری که تاریخ تحولات خاورمیانه در بخش نبردهای راهبردی بعد از جنگ به خاورمیانه قبل از جنگ ۳۳ روزه و خاورمیانه بعد از آن تعریف و توصیف میشد و کارشناسان نیز در واکاوی جایگاه و قدرت نظامی رژیمصهیونیستی بر اسرائیل قبل و بعد از جنگ ۳۳روزه تصریح و تأکید میکردند و اسرائیل بعد از جنگ را یک بازیگر شکستخورده منفعل که در سیکل فرسایش روانی اعتباری افتاده است، یاد میکردند. در مقابل، حزبالله لبنان پس از جنگ مورد تحسین ملتها قرار گرفت، حالا دیگر ملت ۳ تا ۴میلیونی لبنان در سایه اعتبار و عزتی که حزبالله برای آنها خلق کرده بود، میتوانستند خود را در کانون توجهات ۳۰۰میلیون عرب و حدود ۵ میلیارد مسلمان ببینند و رهبر آن در صدر شخصیتهای اول خاورمیانه عربی بنشیند، البته آثار و نتایج جنگ محدود به دو بازیگری که مستقیم درگیر جنگ بودند نمیشد بلکه این جنگ در واقع به دلیل جبهه بودن، شکلی از نبرد راهبردها و استراتژیستهای نظامی و سیاسی دو جبهه مقاومت با محوریت ایران و جبهه ضدمقاومت با محوریت امریکا به خود گرفته بود، از این رو آثار آن به همان میزان در دو جبهه بازیگران عضو ائتلاف مقاومت (ایران، حزبالله و مقاومت فلسطین) و بازیگران ائتلاف ضدمقاومت (امریکا، اروپا و کشورهای عربی با محوریت عربستان) ظهور و بروز و معادلات سیاسی و امنیتی را به نفع جبهه مقاومت دستخوش تغییر راهبردی کرد و عملاً مصداقی از قدرت موفقیت تفکر راهبردی مقاومت بود که شکستی تاریخی برای تفکر راهبردی ائتلاف غربی، عبری و عربی به شمار میرود.
کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت امریکا این جنگ را درد زایمان خاورمیانه نامید که قرار بود خاورمیانه جدیدی را (بدون حزبالله و حماس) که در آن از نیروهای مخالف امریکا و رژیمصهیونیستی دیگر خبری نخواهد بود، متولد کند. جرج بوش این جنگ را بخشی از جنگ با تروریسم نامیده بود، اروپا جنگ را جنگی دفاعی خوانده بود و با قطعیت از پیروزی سخن میگفتند و آن را آخرین نبرد برای تعیین تکلیف حزبالله و تغییر معادلات توصیف کرده بودند.
در مقابل مقام معظم رهبری در روز دهم جنگ، در پیامی که توسط شهید حاج سلیمانی برای دبیرکل حزبالله فرستاد، از قطعیت پیروزی مقاومت خبر داده بودند. روند جنگ به گونهای پیش رفت که در نبرد راهبردها و مدیریت آن نیز دستگاه تحلیلی مقاومت برتری خود را بر دستگاه تحلیل ائتلافی ضدمقاومت به اثبات رساند؛ موضوعی که دشمن تصورش را هم نکرده بود. در واقع مقاومت در میدان نبرد ارابهها و ماشین نظامی و نبرد راهبردیها و ارادهها طرف پیروز میدان شد.
زمینههای جنگ «تموز»
جبران ناکامیهای سیاسی و شکستهای دیپلماتیک با اقدام نظامی ناکامی در جداسازی لبنان از محور مقاومت ناکامی در همراه کردن سوریه برای خلع سلاح مقاومت اسلامی حزبالله لبنان و اخراج نمایندگان مقاومت فلسطین از اراضی سوریه و مهمتر از اینها خاطره تلخ اقدام حزبالله در وادارکردن صهیونیستها به خروج از لبنان در سال ۲۰۰۰ و تبدیل شدنش به یک ارتش غیرکلاسیک محبوب در لبنان و منطقه و ظهور حزبالله در قامت یک تهدید راهبردی برای اسرائیل و متحدان غربی و عربیاش که میتوانست سیاست امریکا برای تأثیرگذاری حداکثری بر خاورمیانه از طریق اسرائیل را به طور کامل فلج کند، از جمله زمینههای جنگ تموز علیه لبنان بود.
در همین راستا امریکا ابتدا با استفاده از ابزار قطعنامههای شورای امنیت توانست قطعنامه ۱۵۵۹ علیه محور مقاومت را به تصویب برساند که بر اساس آن: ۱. تغییر نظام سیاسی در لبنان با حذف حزبالله از ساختار سیاسی این کشور ۲. انزوای سوریه و تلاش برای قطع حمایتهای این کشور از محور مقاومت ۳. خلع سلاح حزبالله لبنان و رفع خطر آن از سر رژیمصهیونیستی پیشبینی شده بود، اما بعد از ناکامی در تحقق اهدافش از طریق شورای امنیت، در نهایت مأموریت اجرای این پروژه را با اهدافی ازپیشتعریفشده به اسرائیل سپرد.
اهداف جنگ تموز
الف- اهداف علنی جنگ
رژیمصهیونیستی اهداف علنی خود را از آغاز جنگ علیه لبنان ۱. از بین بردن حزبالله و خلع سلاح آن ۲. آزادی دو نظامی اسیرشده توسط حزبالله و ۳. اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ اعلام کرد.
اما جبهه ضدمقاومت از این جنگ اهدافی فراتر از اهداف علنی را تعقیب میکرد.
ب- اهداف پشت پرده و پنهان
البته رژیمصهیونیستی از آغاز جنگ اهدافی راهبردی در نظر داشت که هرگز آنها را علنی نکرد. این اهداف به اختصار عبارتند از:
۱. بازگرداندن قدرت بازدارندگی به ارتش اسرائیل پس از شکست سال ۲۰۰۰،
۲. ارائه فرصت و امکان نقشآفرینی به امریکا برای ایجاد خاورمیانه جدید
۳. تضعیف موقعیت حزبالله و ایجاد اختلال در قدرت نظامی و وجهه این حزب
۴. خلع سلاح و نابودی حزبالله
۵. از بین بردن حزبالله لبنان با هدف تغییر موقعیت داخلی لبنان
۶. تشکیل خاورمیانه جدید و شکل دادن به معادلات سیاسی و امنیتی دلخواه
۷. بهرهگیری از پتانسیل پیروزی در جنگ با حزبالله برای کشاندن جنگ به سایر حوزههای مقاومت از جمله سوریه و ایران
مؤلفههای مؤثر در پیروزی حزبالله
عامل معنویت، توانمندی در تعیین اولویتهای میدانی، بهرهگیری از تجارب جنگهای گذشته در جنوب لبنان و همچنین بهرهگیری از روشهای حرفهای تبلیغاتی و غلبه توانمندیهای راهبردی جبهه مقاومت در مقابل جبهه ضدمقاومت، برخورداری از اراده قوی و بصیرت سیاسی از جمله علل پیروزی حزبالله در جنگ نابرابر تموز بود.
پیامدها
با نگاهی به اهداف، میتوان به این نتیجه رسید که حزبالله لبنان به همراه دیگر ارکان محور مقاومت توانستند با ۳۳ روز مقاومت از اجرای پروژههای خطرناک امریکایی- صهیونیستی و از تکرار سایکس پیکوی جدید در منطقه و لبنان جلوگیری کنند.
آنچه در سال ۲۰۰۶ اتفاق افتاد، آغاز مرحله جدیدی است. این تحول تاریخی، آثار خود را بر آینده منطقه و بر آینده احزاب سیاسی و جنبشهای مقاومت بر جای گذاشت. بدون شک، تجربه مقاومت در جنوب لبنان نقش بسیار مؤثری بر پیروزیهای جبهه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی در فلسطین، سوریه و عراق در منطقه داشته است و در آینده نیز این موفقیت بر منازعه با صهیونیسم در فلسطین و سایر کشورهای عربی، تأثیر مهمی بر جای خواهد گذاشت. بعد از این اسرائیل در هیچ جنگی نتوانسته است پیروز شود. زنجیره جنگهای این رژم با مقاومت فلسطین و جنگ اخیر با جهاد اسلامی مصداق عینی این ادعاست.
از مهمترین پیامدهای این جنگ، اذعان صهیونیستها به این موضوع است که شکست حزبالله از طریق جنگ و رویارویی مستقیم ممکن نخواهد شد و جنگ با ایران هم فایدهای ندارد. این یعنی تحقق پیشگویی بن گوریون، نخستین نخستوزیر رژیمصهیونیستی که گفته بود: اسرائیل گام به گام در حال از دست دادن مواضع و نزدیک شدن به سرنوشت نهایی خود است.
سایر اخبار این روزنامه
تیر غیب
حاجقاسم و سردار همدانی سازمان داعش را نابود کردند
منطق ایران در حمایت از مقاومت
صوفی از احتمال کاندیداتوری عارف میگوید
نسخهنویسی الکترونیکی منشیها!
اربعین با شکوه مهیای برگزاری است
نماینده امریکا: هنوز برسر رفع تحریمها توافق نکردهایم!
میگندانیم، اما ارزان نمیکنیم!
بساط تبعیض و توهین را در نشستهای خبری جمع کنید!
زنگ خطر دوومیدانی در قونیه
۱۱ صبح به وقت امالرصاص
آقای ستاره! هیچ چیز بالاتر از ایران نیست
معنویت از دست رفته یک سینمای ناب
روزی که حزبالله به مقاومت و اسلام عزت داد