افزایش فعالیت مخالفین ایران در ساختار سیاسی آمریکا

تلاش‌هاي ضد برجامي ‌ايالات متحده ادامه دارد

«تيم اسکات»، «ماگي هاسان» و «بيل هاگرتي»، نمايندگان مجلس سناي آمريکا هستند که اخيرا طرحي موسوم به «مستحکم کردن قانون تحريم‌هاي ايران» (آيسا) ارائه کرده‌اند.
در واقع هدف اين طرح، دائمي کردن «قانون تحريم‌هاي ايران» که به «قانون داماتو» هم شهرت دارد و به رئيس‌جمهور ايالات متحده اجازه اعمال تحريم‌هاي ثانويه عليه بخش انرژي ايران را مي‌دهد.


گفتني است قانون داماتو در سال 1996 به تصويب کنگره رسيد و از آن زمان به بعد، مفاد اين قانون به نحوي گسترش يافته‌ تا ديگر صنايع ايران را هم شامل شود و در آخر آنکه اين قانون هر ده سال يک بار تمديد مي‌شود.
در خصوص اين اقدام، «تيم اسکات» اينطور گفته که: «تحريم‌هاي آمريکا يک بازدارنده ضروري ضد رژيم خطرناک و بي‌ثبات ايران است و به همين دليل است که طرح من به دنبال آن است تا تحريم‌ها عليه ايران را دائمي‌کند.»
همچنين، سناتور هاسان نيز درباره اين طرح گفته: «ايران مکررا اقدامات بي‌ثبات‌کننده‌اي در خاورميانه انجام داده است. اين طرح دو حزبي اطمينان حاصل خواهد کرد که ما تحريم‌ها عليه ايران را ادامه خواهيم داد.»
در اين يادداشت به برخي از مهمترين محورهايي که در اين موضوع بايد مدنظر قرار گيرد اشاراتي مي شود:
ابتدا آنکه، لايحه مذکور توسط دو لابي ضد ايراني موسوم به «آيپک» و «بنياد دفاع از دموکراسي‌ها» حمايت شده است.
در يک دهه اخير به طرز بسيار فزاينده اي شاهد هستيم که ميل سياستمداران کاخ سفيد به استفاده از رويکرد تحريمي عليه ديگر دولت ها و ملت فزوني پيدا کرده است و گويا دچار اعتياد به وضع تحريم شده اند.
آمريکا تلاش مي کند با اعمال تحريم هاي مختلف عليه برخي دولت ها و ملت هاي دنيا به نوعي ضمن فشار بر آنها و محدود سازي توان آنها، سيطره و استيلاي خود را بر جهان به نوعي افزايش دهد و در عرصه بين الملل اهداف خود را به واسطه اعمال زور پيش ببرد.
تحريم هاي گسترده آمريکا نه تنها ايران و برخي گروه هاي مقاومت و بعضي از کشورهايي که به نوعي در دايره نفوذ و تسلط غرب و آمريکا قرار ندارند را شامل مي شود، بلکه عليه قدرت هاي ديگري از جمله روسيه و چين به عنوان اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل که در ابعاد اقتصادي، سياسي، امنيتي و نظامي توان بالايي دارند را هم شامل مي شود.
اين اقدام قانونگذاران آمريکايي در جهت افزايش فشار بر ايران و سخت تر کردن وضعيت مردم ايران با اعمال تحريم هاي بيشتر و تمديد آنچه که در گذشته بوده است، آن هم در شرايطي که ايران و آمريکا به طور غير مستقيم در مذاکرات وين در حال رايزني براي کاهش سوتفاهمات در موضوع هسته اي قرار دارند، امري غير منطقي و نامعقول است که هدفي جز فشار بيشتر به منظور امتياز گيري بيشتر از ايران را دنبال‌نمي‌کند.
ارائه لايحه دائمي شدن تحريم‌هاي نفتي عليه ايران همزمان با برخي تحرکات در کاخ سفيد براي ادامه گفتگوها با ايران بر سر توافق هسته‌اي دنبال مي‌شود و مي‌تواند به عنوان چالشي در برابر گفتگوها با ايران بر سر توافق وين به‌شمار‌رود.
در حالي که ايران آمادگي خود براي بازگشت به توافق هسته‌اي وين را اعلام کرده، همزمان هرگونه بازگشتي به اين توافق را تنها در صورتي امکان پذير مي‌داند که طرف‌هاي مقابل در غرب و آمريکا نيز گام‌هاي عملي در اين راستا براي بهره مندي ايران از مزاياي توافق احتمالي برداشته باشند و لايحه دائمي شدن تحريم‌هاي نفتي مي‌تواند چالش جديدي در برابر بازگشت به توافق وين به‌شمار رود.
بنابراين، اين قبيل اقدامات که از سوي سياسيون مخالف احياي برجام در هفته هاي اخير (که احتمال دست يابي به توافق ميان ايران و آمريکا بيش از هر زمان ديگري است) افزايش ملموسي پيدا کرده را بايد در يک پازل بزرگ تعريف کرد که رژيم صهيونيستي و لابي تاثيرگذار آن در آمريکا يک بخش مهم و بسيار کليدي در اين پازل به حساب مي آيند و البته که نبايد از تلاش هاي پيدا و پنهان ديگر مخالفين نزديک شدن اعضاي مشارکت کننده در مذاکرات وين نيز غافل بود که هر يک به سهم خود در تلاشند تا اين مذاکرات به شکست انجامد.
در نتيجه آنکه، بايد دستگاه ديپلماسي کشورمان با استفاده از تمام ظرفيت داخلي و البته بهره برداري هوشمندانه از پتانسيل نمايندگي هاي خارج از کشورمان و البته سفرهاي متعدد هفتگي ديپلمات هاي ايران در سطوح مختلف به کشورهاي منطقه و غير آن، نسبت به اين رويه خطرناک و البته نافرجام سياسيون آمريکا و مخالفين برجام، هشدارهاي لازم را به ديگر طرف هاي خارجي بدهند و افکار عمومي جهان را نسبت به دلايل و مسببين شکست احتمالي مذاکرات وين آگاه سازند تا رسانه هاي غربي و به همراهي برخي شبکه هاي فارسي زبان خارجي، هزينه شکست مذاکرات را به ايران تحميل نکنند.