فساد، سیستمی یا سیستماتیک؟

با انتشار گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه، برخی دوباره همان شبهه قدیمی سیستمی بودن فساد در کشور را مطرح کرده‌اند. هر بار که خبری از کشف و رسیدگی به یک پرونده فساد اقتصادی در کشور شنیده می‌شود، ادعا‌هایی در مورد سیستمی بودن فساد در کشور مطرح می‌شود که به نظر می‌رسد ناشی از خلط مبحث و تلقی اشتباه از قرابت واژگانی است.
باید دانست دو مفهوم «فساد سیستمی» و «فساد سیستماتیک» هرچند از لحاظ واژگانی قرابت دارند، اما حامل معانی کاملاً متفاوتی هستند. فساد سیستمی (Systemic corruption) اشاره به سیستم و نظام فسادپرور و فسادپذیر دارد، حال‌آنکه فساد سیستماتیک (Systematic corruption) به مفهوم اقدام شبکه‌ای و جمعی برای فساد است. در واقع فساد سیستمی به فسادخیز بودن سیستم و فساد سیستماتیک به اقدام سازمان‌یافته برای فساد می‌پردازد.
فساد سیستمی (نهادینه) فسادی است که عمدتاً به دلیل ضعف یک سازمان یا یک فرایند به وجود می‌آید و معمولاً با مقامات مسئول که در داخل سیستم فاسد عمل می‌کنند، مرتبط است. زمانی می‌توان گفت فساد سیستمی وجود دارد، فساد بدون مانعی فرایند‌های سیستم را آلوده کرده باشد و هیچ سازوکار نظارتی حتی نتواند از وقوع فساد مطلع شود، چه رسد به آنکه آن را به نهاد قضایی گزارش کند و به اطلاع عموم برساند. فساد سیستمی معمولاً چنان فرایند‌ها و ساختار‌ها را آالوده می‌کند که نهاد‌های نظارتی یا از کار می‌افتند یا خود آلوده شده و به فساد دامن می‌زنند.
اما تعبیر «فساد سیستماتیک» یا «فساد شبکه‌ای» هرچند شباهت واژگانی دارد، اما به مفهوم دیگری است و به معنای وجود مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ در برخی مسئولان و افزاد ذی‌نفوذ در بخش‌های مختلف اداری و بروکراتیک کشور است که گاه حتی در حوزه تصمیم‌سازی و تنظیم قوانین و مقررات اجرایی نیز نفوذ یافته‌اند. اصولاً فساد به معنایی که در پرونده‌های بزرگ اقتصادی مشاهده می‌شود از توان یک یا چند نفر محدود در یک یا دو بخش خاص خارج است و ضرورتاً شبکه‌ای است. فساد‌های گسترده‌ای که گاه با مبلغ چندهزارمیلیاردی در رسانه‌ها بازتاب می‌یابند، حاصل اقدام یک یا چند نفر محدود نیست و احتمالاً شبکه‌هایی از اشخاص مؤثر در بخش‌های مختلف در شکل‌گیری آن دخیل بوده‌اند. از این رو این‌گونه فساد‌های سیستماتیک (به معنی حاصل کار یک شبکه فساد) تلقی می‌شوند و لزوماً نمی‌توان به دلیل وقوع فساد‌های سیستماتیک، از فساد سیستمی (به معنای آلودگی کلی سیستم اداری کشور) سخن گفت.


پرونده‌های فساد معروف را با هم مرور کنیم؛ اختلاس در بانک صادرات و نیز شهرداری تهران در دوره سازندگی، شهرام جزایری و گروه امیرمنصور آریا، کدام از این‌ها اول در رسانه‌های بیگانه یا خارج از کشور مطرح و بعد رسیدگی شده؟ همه این‌ها را نهاد‌های نظارتی داخلی گزارش داده‌اند، قوه قضائیه کشور رسیدگی کرده و نهایتاً افرادی مجازات شده‌اند. کشف، شناسایی، برخورد و مجازات در همین سیستم رخ داده و اگر سیستم فاسد شده بود، اصلاً کسی از این فساد خبردار نمی‌شد که موضوع برخورد نیز مطرح باشد. اگر سیستم آلوده بود برای بسته نگاه داشتن نیش و کنایه رسانه‌های بیگانه هم که شده چشم بر این فساد‌ها می‌بست و بی سروصدا به آن خاتمه می‌داد. اما نظام اسلامی هزینه طعنه و شماتت دشمن را پذیرفت، چون نمی‌تواند با وقوع فساد در کشور کنار آید و آن را هضم نمی‌کند.
موضوع فساد موضوعی تازه و منحصر به کشور ما نیست و البته فسادستیزی نظام نیز عمری به درازای فساد در کشور دارد. وجود نهاد‌های گوناگون نظارتی که اتفاقاً خود افشاکننده فساد در کشور هستند، بهترین دلیل برای سیستمی نبودن فساد است. همین که فساد در همان ابتدای کشف و حتی قبل از رسیدگی قضایی از سوی نهاد کاشف افشا می‌شود هم دلیل دیگری بر سیستمی نبودن فساد است. اینکه فساد برخی از بستگان نزدیک عالی‌ترین مقامات کشور همچون برادر رئیس‌جمهور سابق و برادر معاون او کشف و برخورد شد و حتی گاه برخی مقامات در حد معاون رئیس‌جمهور مورد پیگرد قرار گرفتند نیز از دلایل آشکاری است که سیستمی نبودن فساد را در جمهوری اسلامی ایران ثابت می‌کند.
در مجموع باید گفت نمی‌توان وجود فساد را در کشور انکار کرد، اما اولین و اصلی‌ترین مدعی مبارزه با فساد خود نظام اسلامی است و از مبارزه با فساد ابایی ندارد و آن را تحمل نمی‌کند، هرچند در این مسیر هزینه‌های زیادی را متحمل می‌شود که یکی از آن‌ها تهمت سیستمی بودن فساد به نظام است.