باید به دنبال شکل‌گیری یک پروتکل الحاقی جدید باشیم

آرمان ملی- احسان انصاری: پاسخ آمریکا به احیای برجام در حالی به دست ایران رسیده که هنوز اطلاع دقیقی از محتوای این پاسخ وجود ندارد. آنچه تاکنون از جزئیات این پاسخ منتشر شده نشان می‌دهد که ایران و آمریکا هر چند در جزئیات با هم اختلافاتی دارند اما رویکردی که در پیش گرفته‌اند به سمت احیای برجام است. اتفاقی که اگر رخ بدهد وضعیت ایران در فضای بین‌المللی تغییر خواهد کرد و ایران می‌تواند از فضای به وجود آمده احیای برجام به سود خود استفاده کند. «آرمان ملی» برای ارزیابی این وضعیت با دکتر پیروز مجتهدزاده تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. مجتهدزاده معتقد است: «حسن نیت آقای بایدن و رئیسی به معنای این نیست که مشکلات حل شده است. حسن نیت به تنهایی کافی نیست و نمی‌تواند مشکلات را حل کند. در نتیجه موضوع اصلی حسن‌نیت طرفین نیست اگر چه آغاز خوب و موثری است. اصل قضیه هنر مذاکره کردن و حل کردن مشکلات است. در این مرحله بوده که شاهد مشکلات زیادی بوده‌ایم. سوءتفاهم‌ها از سوی طرفین مذاکره کار را برای همه مشکل کرد. اگر امروز طرف‌های مذاکره به این نتیجه برسند که این سوءتفاهم‌ها سازنده نبوده می‌توانند به نزدیک شدن مواضع به یکدیگر امیدوار باشند. رویکردی که می‌تواند باعث شود مذاکرات به نتیجه برسد.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. پاسخ آمريکا به پيشنهاد اروپا درباره احياي برجام اگرچه همراه با برخي اختلاف نظرها بود اما در کليت به نظر مي‌رسد مواضع ايران و آمريکا براي احياي برجام به هم نزديک شده است. در چنين شرايطي اگر توافقي صورت بگيرد داراي چه ويژگي‌هايي است؟
هنوز به صورت روشن و شفاف پاسخ طرفين در اختيار افکار عمومي قرار نگرفته و به همين دليل نمي‌توان به صورت دقيق در اين زمينه اظهار نظر کرد. با اين وجود ما اميدواريم مواضع طرفين به هم نزديک شده باشد و دو کشور به سمت توافق حرکت کنند. هنوز ابهامات زيادي پيرامون برجام وجود دارد که تا زماني که اين ابهامات به صورت معقولي مرتفع نشود نمي‌توان به خوبي در اين زمينه قضاوت کرد. واقعيت اين است که اگر عنوان مي‌شود ايران و آمريکا در مواضع خود تغيير ايجاد کرده‌اند اين خبر نيز نيازمند تأييد رسمي است و با گمانه‌زني نمي‌توان درباره آن قضاوت کرد. در ماه‌هاي اخير گمانه‌زني‌هاي مختلفي در اين زمينه وجود داشته که بيشتر از حد شايعه فراتر نرفت و در همين حد باقي ماند. در شرايط کنوني کشورهاي اروپايي و يا مسئولان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مسائلي را مطرح مي‌کنند اما هنوز مسئولان جمهوري اسلامي و آمريکا به صراحت در اين زمينه صحبت نمي‌کنند تا بتوان براساس اظهارات مقامات دو کشور شرايط را ارزيابي کرد. امروز همچنان ما با ابهاماتي در زمينه آينده احياي برجام مواجه هستيم که طرفين چه رويکردي را در پيش گرفته‌اند و چگونه مي‌خواهند خواسته‌هاي يکديگر را در نظر بگيرند و پاسخ مناسبي به آن بدهند. ايران در ماه‌هاي گذشته همواره روي اين موضوع تأکيد داشت که ايالات متحده بايد تضميني بدهد که مانند دوران ترامپ از توافق خارج نشود. اين يک خواسته معقول است اما سوال اينجاست که آمريکا چگونه مي‌تواند چنين تضميني به ايران بدهد و آيا ساختار تصميم گيري درآمريکا به اين صورت است که بتواند چنين تضميني به ايران بدهد يا خير؟ ما نبايد از کشور ديگري بخواهيم که به صورت يک طرفه تعهد بدهد. اين اتفاق شدني نيست و هيچ کشوري حاضر نيست چنين تعهدي به کشور ديگر بدهد. اگر هم چنين اتفاقي رخ بدهد ابهامات جديدي را به وجود مي‌آورد.
اگر آمريکا چنين تعهدي بدهد چه ابهاماتي ايجاد خواهد شد؟
من معتقدم بيش از آنکه به دنبال اين باشيم که ايران يا آمريکا و يا هر کشور ديگري تعهد بدهد بايد به دنبال شکل‌گيري يک پروتکل الحاقي جديد باشيم. دستورالعملي که در مذاکرات گذشته منجر به امضاي برجام شد مورد توجه قرار نگرفت و همين موضوع باعث شد که آمريکا در دوران ترامپ احساس آزادي عمل کرده و به راحتي از توافق خارج شود. اين پروتکل الحاقي بايد شامل اين موضوع باشد که همه کشورهايي که آن را امضا کرده‌اند نسبت به اجراي آن متعهد هستند و هيچ کشوري حق ندارد از پروتکلي که امضا کرده عدول کند. در چنين شرايطي اگر کشوري از اين دستورالعمل عدول کند بايد شامل برخي تنبيهات شود که در اين دستورالعمل آمده است. اين تنبيهات نيز مي‌تواند شامل تنبيهات بين‌المللي، دوجانبه يا چند جانبه باشد. برخي تعهد‌ها در برجام لازم و ضروري است و فقدان آن باعث خسران و چالش‌هاي جديدي خواهد شد. اگر اين وضعيت در برجام نيز وجود داشت ترامپ به راحتي نمي‌توانست از برجام خارج شود. يکي از مهم‌ترين اقدامات ايران در احياي برجام بايد جبران اين کمبود در مذاکرات قبلي برجام باشد. نبايد اين تعهد را به صورت شعاري و به عنوان مطالبه مطرح کرد و بلکه بايد آن را به صورت علمي و حقوقي در مذاکرات پيگيري کرد و در نهايت نيز به نتيجه رساند. چنين تعهدي بايد از مقررات بين‌المللي پيروي کند تا براي همه کشورها قابل احترام باشد. نکته ديگر اينکه اين تنبيهات نيز بايد مشخص و شناخته شده باشد. اين تنبيهات مي‌تواند شامل تنبيهات اقتصادي، مالي و سياسي باشد. يکي از اين تنبيهات که مي‌تواند جنبه تأثيرگذاري زيادي داشته باشد ارجاع پرونده کشور خاطي به شوراي امنيت سازمان ملل است. در چنين شرايطي سازمان ملل مي‌تواند تصميماتي بگيرد و تنبيهاتي در نظر بگيرد که براي همه کشورها لازم‌الاجرا خواهد بود.


حاميان دولت عنوان مي‌کنند در احياي برجام ايران امتياز‌هاي بيشتري نسبت به برجام داشته است. در رقابتي که بر سر امتيازگيري بيشتر از طرف مقابل وجود داشته کدام کشور امتياز‌هاي بيشتري به دست آورده است؟
من اين نوع طرز تفکر براي امتيازگيري از طرف مقابل که برخي آن را دنبال مي‌کنند نمي‌پذيريم و معتقدم يکي از دلايلي که مذاکرات تاکنون به نتيجه نرسيده است استفاده از همين طرز تفکر بوده است. کساني که در حال مذاکره هستند بايد اين موضوع را درک کنند که مذاکرات هسته‌اي رقابت براي امتيازگيري بيشتر نيست. اين مذاکرات با اين هدف برگزار مي‌شود که مشکلات طرفين حل شود. به همين دليل نيز هنگامي که مذاکرات به نتيجه مي‌رسد همه طرفين از مواهب آن استفاده مي‌کنند. برخي که چنين رويکردي را دنبال مي‌کنند تنها براي اهداف سياسي خود تلاش مي‌کنند. در واقع برخي به دنبال اين هستند که به افکار عمومي جامعه بگويند که ما دستاوردهاي بيشتري به دست آورده‌ايم. من به کساني که چنين رويکردي را در دستور کار خود قرار داده‌اند توصيه مي‌کنم رويکرد خود را تغيير بدهند. مذاکرات هسته‌اي ميدان امتيازگيري از يکديگر نيست. اين مذاکرات به صورت جمعي برگزار مي‌شود تا مشکلات به صورت جمعي حل شود. اين توافق بايد به شکلي تنظيم شود که براي همه طرف‌هاي مذاکره امتياز به‌همراه داشته باشد.
اگر احياي برجام محقق شود دولت در ايران چگونه بايد از فرصت‌هاي پيش آمده استفاده کند؟ مهم‌ترين اولويت‌ها در اين زمينه چيست؟
در مرحله نخست ما نبايد براي نتيجه‌گيري درباره وضعيت مذاکرات عجله کنيم. ما هنوز هيچ نشانه و علائم متقني نداريم که مذاکرات قرار است به نتيجه برسد و يا تاکنون رسيده است. از سوي ديگر ما هنوز نمي‌دانيم اگر قرار است برجام احيا شود چه فوائدي براي کشورهاي طرف مذاکره خواهد داشت. ما تنها اميدواريم که اتفاقات خوبي در اين زمينه رخ بدهد و مذاکرات براي کشورهاي طرف مذاکره نتيجه بخش باشد. با اين وجود هنوز پاسخ دقيقي براي اينکه در آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد نداريم. ما بايد مسيري که کشورهاي مختلف در ايران، آمريکا و کشورهاي اروپايي را مورد بررسي و ارزيابي قرار بدهيم تا بتوانيم به اين جمع‌بندي برسيم که چه اتفاقي رخ داده که وضعيت مذاکرات به اين نقطه رسيده است. اين وضعيت درباره دوران احتمالي پس از احياي برجام نيز خواهد شد. طرف‌هاي مذاکره بايد حقوق همه طرف‌ها را محترم بشمارند.
بايدن و رئيسي در انتخابات رياست‌جمهوري روي احياي برجام تأکيد داشتند. با اين وجود و به‌رغم صحبت‌هايي که در ابتداي رياست‌جمهوري هر کدام مطرح شد اما تصميم‌گيري درباره برجام با تأخير زيادي همراه بود. مهم‌ترين دلايل تأخير در تصميم‌گيري براي احياي برجام چيست؟
واقعيت اين است که اقدامي که ترامپ براي خارج شدن از برجام انجام داد اقدامي بسيار پيچيده‌تر از آنچه تصور مي‌شود بود و پيامدهاي منفي و مخرب زيادي به‌همراه داشت. اين اقدام ترامپ از يک طرف به منافع آمريکا آسيب زد و از سوي ديگر به ايران و کشورهاي اروپايي ضرر و زيان رساند. به همين دليل جبران اين وضعيت و حل مشکلاتي که به وجود آمده کار آساني نيست. نکته ديگر اينکه حسن نيت آقاي بايدن و رئيسي به معناي اين نيست که مشکلات حل شده است. حسن‌نيت به تنهايي کافي نيست و نمي‌تواند مشکلات را حل کند. در نتيجه موضوع اصلي حسن‌نيت طرفين نيست اگرچه آغاز خوب و موثري است. اصل قضيه هنر مذاکره کردن و حل کردن مشکلات است. در اين مرحله بوده که شاهد مشکلاتي بوده‌ايم. سوءتفاهم‌ها از سوي طرفين مذاکره کار را براي همه مشکل کرد. اگر امروز طرف‌هاي مذاکره به اين نتيجه برسند که اين سوءتفاهم‌ها سازنده نبوده مي‌توانند به نزديک شدن مواضع به يکديگر اميدوار باشند. رويکردي که مي‌تواند باعث شود مذاکرات به نتيجه برسد. پس از آن نيز در مرحله پس از احياي برجام به مرحله اجراي صحيح و سالم برجام برسيم. اجراي برجام نيز به صورت صحيحي و سالم عملي نخواهد شد مگر اينکه يک پروتکل الحاقي جديد تنظيم شود که همه طرفين مذاکرات به اجراي آن متعهد و موظف شوند. تنها در چنين شرايطي است که مي‌توان نسبت به اجراي برجام خوشبين بود. ما بايد استعداد بازنگري در رويکردهاي اشتباه را در خودمان به وجود بياوريم. ما بايد از اين استعداد برخوردار باشيم که هرلحظه در رويکردهاي خود در عرصه بين‌المللي تجديدنظر کنيم و در صورت لزوم آنها را تغيير بدهيم. اگر دولت مي‌خواهد نام نيکي از خود برجاي بگذارد بايد تنگناها را بشکافد و بن‌بست‌ها را از بين ببرد. بايد رابطه با جهان را گسترش بدهيم تا کشورهاي جهان نيز وارد بده بستان اقتصادي با ايران شوند. در چنين شرايطي وضعيت اقتصادي مردم بهتر مي‌شود و دولت مي‌تواند مدعي باشد به مردم و کشور خدمت کرده است.