دام بزرگ آمريکا براي چين

تکرار پروژه اوکراین در خاوردور

آرمان امروز: رضا پورحسين: پس از اخطارهاي کشورهاي غربي به سردمداري آمريکا و ابراز نگراني سازمان ملل درباره آماده‌شدن کره شمالي براي انجام آزمايش اتمي جديد، سئول نيز پيونگ‌يانگ را تهديد کرد. مشاور امنيت ملي کره جنوبي روز جمعه گفت که با همتايان خود در آمريکا و ژاپن توافق کرده که اگر کره شمالي به آزمايش اتمي جديد دست بزند، اين بار با واکنش نرم و ملايم روبه‌رو نخواهد شد. کيم اين اظهارات را بعد از مذاکرات چندجانبه با مشاور امنيت ملي کاخ سفيد و مشاور امنيت ملي ژاپن در هاوايي گفت. وي درباره گفتگوهايش در هاوايي توضيح داد که اگر کره شمالي هفتمين آزمايش اتمي خود را انجام دهد، کشورهاي ما به همراه جامعه جهاني، همکاري‌هايشان را در جهتي تقويت مي‌کنند که پيونگ‌يانگ متوجه شود انتخاب کاملا اشتباهي را انجام داده است. ما توافق کرديم که هرگز نبايد چنين طرز فکر يا واکنش دلخوش‌کننده‌اي داشته باشيم که خب کره شمالي فقط يک آزمايش اتمي ديگر، بعلاوه آن شش آزمايش قبلي انجام داده است. وزارت خارجه کره جنوبي نيز گفت که اگر پيونگ‌يانگ آزمايش اتمي ديگري انجام دهد، به احتمال بسيار زياد با تحريم‌هاي شديدتر جهاني مواجه خواهد شد. دفتر رياست جمهوري کره جنوبي نيز درباره مذاکرات مشاوران امنيت ملي سه کشور در هاوايي اعلام کرد که آنها درباره همکاري براي حفظ زنجيره تأمين جهاني توافق کردند. پيش از اين اما کيم يو جونگ خواهر رهبر کره شمالي، پيشنهاد سئول براي بهبود وضعيت اقتصادي کشورش در ازاي خلع سلاح اتمي را گستاخانه توصيف کرده و گفت پيونگ‌يانگ هرگز طرح متهورانه همسايه جنوبي را نمي‌پذيرد. کره شمالي در سال جاري حداقل 18 دور آزمايش تسليحاتي و پرتاب موشک‌هاي بالستيک انجام داده است که نشان دهنده افزايش ذخاير زرادخانه‌هاي هسته‌اي و موشکي اين کشور است. همزمان با اين اتفاقات، تايوان نيز يک پهپاد چيني را در نزديکي خاک خود سرنگون کرده و موجب تشديد تنش ها در خاوردور شده است. در راستاي بررسي اين تحولات، روزنامه آرمان امروز گفت و گويي با محمدعلي بصيري، تحليلگر ارشد مسائل بين الملل داشته است که در ادامه مي خوانيد.
  ارزيابي شما از افزايش تنش ها در خاوردور چيست و آيا ممکن است در چنين فضايي برخورد سخت صورت‌گيرد؟


در عرصه روابط بين الملل نظريه هايي وجود دارد که يکي از آن ها طرح مهار براي کنترل ابرقدرت ها و قدرت هاي در حال ظهور است. بر همين اساس بود که بسياري بر اين بودند که درگيري ها در اوکراين اساسا براي تضعيف روسيه تدارک ديده شده است و غرب بواسطه اين درگيري قصد داشته تا روسيه را از اروپا دور کند و توان اين کشور را کاهش دهد. در همان روزهاي ابتدايي جنگ روسيه و اوکراين، پيش بيني مي شد که همين طرح را براي چين و متحد او يعني کره شمالي نيز پياده خواهند کرد تا روند چشم گير چين در حوزه توسعه متوقف شود. در اين طرح مشخصا کره جنوبي، تايوان و ژاپن به عنوان متحدان اصلي آمريکا نقش آفريني پررنگي خواهند داشت. آمريکا در گام نخست با کارت تايوان وارد بازي شد اما نتوانست آن گونه که بايد چين را درگير کند و مشخصا اين تنش ها باز هم ادامه خواهد داشت. در همين بستر اين احتمال وجود دارد که چين با هر کدام از متحدين آمريکا در خاوردور درگير شود و آزمايش هاي هسته اي کره شمالي مي تواند جرقه اي در اين وضعيت ملتهب باشد. اين که تايوان پهپاد چيني را سرنگون کرده است شايد آغازي باشد بر برخوردهاي سخت تر. آمريکا به شدت در حال تحريک کردن چين است و سفرهايي که به تايوان انجام مي شود نيز در همين راستا بوده است. امروز جزيره تايوان به محاصره چين درآمده و فضا در حوزه ميداني به قدري به عرصه تقابل رسيده است که شايد جنگي در ابعاد جنگ اوکراين و روسيه شکل گيرد. بايد توجه داشت که احتمال برخورد مستقيم نظامي آمريکا و چين بسيار کم است و آمريکا براي مهار چين از ابزار ديگري استفاده مي کند که شايد متحدين منطقه ايش باشند. نبايد فراموش کرد که اوکراين براي آمريکا بسيار مهم بود اما آمريکا هنوز هم به صورت مستقيم وارد جنگ با روسيه براي دفاع از اوکراين نشده است.
  آيا کره جنوبي با توجه به مولفه هاي تاثيرگذار بر عرصه ژئوپلتيک مي تواند به گونه اي نقش آفريني کند تا کشورهاي رقيب آمريکا را مهار کند؟
از دهه پنجاه ميلادي شاهد بوديم که تنش در شبه جزيره کره غيرقابل کنترل شده و اين تنش ها پس از گذشت 70 سال همچنان جدي و تازه است. جنگ کره شمالي و کره جنوبي از جمله جنگ‌هايي بود که مقياس آن در مقايسه با جنگ‌هاي جهاني کوچک‌تر شد اما تاثيرات آن بر ساختار سياسي اقتصادي آسياي شرقي و شايد بسياري از نقاط جهان همچنان وجود دارد. کشور کره از سال 1910 پس از خلع پادشاه کره، مستعمره ژاپن بود و توسط ژاپن اداره مي‌شد. اين ماجرا پس از جنگ امپراطوري ژاپن و امپراطوري روسيه در سالهاي 1904 و 1905 روي داد که دو امپراطوري با اهداف مختلف از جمله مالکيت کره با يکديگر جنگيدند. حاصل جنگ جهاني دوم و شکست ژاپن، تقسيم کره به دو بخش بود. سال 1945 در روزهاي پاياني جنگ جهاني دوم، شوروي به ژاپن اعلام جنگ کرد و ارتش سرخ به سرعت نيروهاي خود را وارد کره کرد تا کره را از سيطره‌ امپراطوري ژاپن خارج کرده و به قلمرو کمونيست‌ها ملحق کند. به اين ترتيب بخش شمالي کره توسط روسيه و بخش جنوبي توسط آمريکا اشغال شد. اگر چه هر دو طرف توسط نيروهاي محلي اداره مي‌شدند اما عملا کره زمين جنگ آمريکا و شوروي و چين بود. هر دو طرف معتقد بودند که حاکميت کل کره در اختيارشان است. اگر چه عملا فقط نيمه‌ خودشان را در اختيار داشتند. در سال 1950 حکومت کمونيستي کره شمالي جنگي را براي بازپس گيري جنوب کره آغاز کرد و آن را آزادسازي سرزمين پدري ناميد. روسيه و چين هم به سرعت به کمک کره شمالي آمدند. بلافاصله پس از آغاز پيشروي به سمت جنوب، آمريکا و نيروهاي سازمان ملل به کره جنوبي لشگرکشي کردند تا بتوانند از توسعه کمونيسم و ورود آن به جنوب جلوگيري کنند. کره شمالي تقريبا تمام کره را جز بخش‌هاي کوچکي در اختيار گرفته بود و آمريکايي‌ها براي بازپس گيري سئول هم هزينه‌هاي زيادي پرداخت کردند. طي آن سه سال، عقب نشيني و پيشروي چند مرتبه تکرار شد. در نهايت، کره به دو کشور شمالي و جنوبي تقسيم شد. تجهيزات نظامي و نيروگاه‌هاي هسته‌اي کره شمالي در آن زمان توسط روسيه تاسيس شد تا کره شمالي بتواند از خود دفاع کند و از سوي ديگر آمريکا نيز از فرصت استفاده کرد تا در کره جنوبي، پايگاه هاي نظامي متعدد خود را بنا کند.  از آن زمان تاکنون با وجود اين که ديگر شوروي وجود ندارد اما اختلافات همچنان به صورت جدي وجود دارد و حتي اين رقابت ها وارد عرصه اقتصادي نيز شده است. امروز کره شمالي به نمايندگي از روسيه و چين است که در شرق آسيا ميدان داري مي کند. مشخصا کره جنوبي به تنهايي نمي تواند وارد جنگ شود. مشخصا هر دو کره امروز کشورهايي هستند که سياست هاي خود را به تبعيت از شرق و غرب پيش مي برند و اراده درگيري و کنترل ان در اختيار ابرقدرت هاست. بدون چراغ سبز چين و آمريکا مشخصا درگيري در خاوردور شکل نمي گيرد و تنش ها در حد عمل سياسي و آزمايش تسليحات و برگزاري رزمايش باقي مي ماند.