انتقامگیری مرگبار بعد از بیکاری
سیما فراهانی _ شهروند آنلاین؛ ساعت حدودا هفت صبح روز 30 مردادماه بود که این جنایت رخ داد. آن روز نگهبان خانه ویلایی دکتر علی محفوظی طبق هر روز با کلیدی که داشت به خانه دکتر رفت، در را باز کرد و وارد حیاط شد. همزمان دکتر محفوظی نیز از خانهاش خارج شد تا دم در برود و با راننده عازم شرکتش شود. آنها با هم سلام کردند و دکتر از خانهاش خارج شد. به محض خارجشدن از خانه ناگهان نگهبان صدای دو تیر شنید. خیلی شوکه شده بود. از خانه بیرون زد و با صحنهای ترسناک مواجه شد.
کشف جسدجسد دکتر غرق در خون روی زمین افتاده بود. همزمان راننده دکتر محفوظی نیز از راه رسید و وقتی با جسد او مواجه شد، پلیس را در جریان ماجرا قرار داد. خیلی زود ماموران کلانتری 134 شهرکغرب در محل حادثه در خیابان یکم ایرانزمین شهرکغرب حاضر شدند. همزمان بازپرس محمدتقی شعبانی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکیقانونی و صحنه جرم نیز به محل حادثه آمدند و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
دستگیری متهمان اصلیتا اینکه صبح دیروز سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت با اشاره به دستگیری سه نفر درباره وقوع این قتل گفت: «دو نفر که در واقع عاملان اصلی این قتل بودند در شهرهای تهران و ملارد دستگیر شدند. فرد دیگری که ضارب بود نیز به یکی استانهای غربی کشور متواری و مخفی شده بود. او نیز با تحقیقات پلیس شناسایی و دستگیر شد. براساس بررسیهای انجامشده دو عامل اصلی قتل، فرد ضارب را برای قتل دکتر محفوظی، رئیس اسبق سازمان پزشکیقانونی اجیر کرده بودند. این افراد علت و انگیزه خود را اختلافات مالی با مقتول عنوان کردند.»
حالا سبحان، پدرام و احمد هر سه دستگیر شدهاند و هر کدام روایتهای خود را برای این جنایت پرحاشیه دارند. احمد طراح اصلی این نقشه هولناک است. او زمانی که از کارش برکنار شد، تصمیم به انتقام گرفت. انتقامی هولناک و وحشتناک؛ ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت زمانی که در حال تحقیق برای شناسایی عاملان این جنایت بودند، در تجسسهای خود دریافتند که دکتر محفوظی با یک نفر اختلاف مالی داشته است. بهطوری که آن فرد چندین بار به طور پنهانی دکتر را تهدید کرده بود. این فرد کسی نبود جز احمد. ماموران پلیس او را دستگیر کردند، ولی این مرد منکر ماجرا بود و ادعا میکرد که از این جنایت بیاطلاع است. تا اینکه دو روز قبل درنهایت به طراحی نقشه جنایت اعتراف کرد و گفت که دو نفر را برای این کار اجیر کرده است.
گفتوگو با قاتل اصلیسبحان به همراه پدرام سابقهدارانی هستند که از سوی احمد اجیر شدند. آنها از یکی از شهرستانها برای انجام این کار به تهران آمدند. سبحان قاتل اصلی است. همان فردی که به مقابل خانه دکتر محفوظی رفت و این جنایت هولناک را انجام داد. او در گفتوگویی از جزئیات این ماجرا میگوید:
چرا قبول کردی که دست به جنایت بزنی؟احمد را از قبل میشناختم. او در مقابل این کار 50میلیون تومان به همراه یک خودروی پراید به ما داد. من هم چون مشکل مالی داشتم قبول کردم. قرار بود پول بیشتری بعد از جنایت به من بدهد که خیلی زود دستگیر شدیم.
احمد را از کجا میشناختی؟با هم، همشهری بودیم. از بچگی او را میشناختم. او در تهران برای خودش برو و بیایی پیدا کرده بود. پولدار شده بود. وقتی این پیشنهاد را داد من هم قبول کردم.
میدانی چرا احمد میخواست که دکتر کشته شود؟او مدتی برای دکتر کار میکرد. سرپرست پروژههای عمرانیاش بود. اما اسفندماه پارسال گویا دکتر او را از کارش بیکار کرده بود. حتی یک آپارتمان هم به او داده بود که بعد از برکناری از کار، آن آپارتمان را هم از احمد گرفته بود. برای همین احمد هم از او کینه به دل گرفت و در پی انتقام بود.
چرا اخراج شده بود؟نمیدانم، اما فکر میکنم احمد در این پروژهها پول زیادی به جیب میزد. خیلی طمعکار بود. احتمالا به خاطر همین دکتر او را اخراج کرده بود. چون بعد از برکناری از کار، احمد هم ضربه زیادی خورد.
نقشه قتل را چطور اجرا کردید؟پدرام از قبل یک اسلحه خرید و به من داد. ما با هم به تهران آمدیم. احمد از قبل ساعت رفتوآمد دکتر را به ما گفته بود. عکس و مشخصاتش را هم داد. من آن روز صبح میدان آزادی از خودروی پدرام پیاده شدم. با خودروهای عبوری به سمت خانه محفوظی رفتم و درست چند دقیقه قبل از رسیدن رانندهاش کار را تمام کردم.
بعد از آن چهکار کردی؟با پای پیاده فرار کردم. وقتی حسابی دور شدم، با پدرام و احمد تماس گرفتم و گفتم که کار را تمام کردهام. دوباره با پدرام قرار گذاشتم و در همان میدان آزادی سوار خودرویش شدم. با هم به سمت شهرستانمان رفتیم.
فقط برای انجام این کار به تهران آمدید؟بله. از دو روز قبل به تهران آمدیم. دو روز تمام رفتوآمد دکتر را زیر نظر گرفتیم تا مطمئن شویم که دقیقا چه ساعتی از خانه خارج میشود. بعد از آن نقشه را کشیدیم و سراغش رفتیم.