چرا امریکا درباره توافق هسته‌ای تعلل می‌کند؟

مذاکرات برای احیای توافق هسته‌ای با روی کار آمدن دولت جدید در ایران ادامه یافت و تلاش‌های جدید و مضاعفی صورت گرفت تا اشکالات توافق پیشین تکرار نشده و توافق جدیدی انجام شود که به سرنوشت قبلی دچار نشود. با این حال به‌رغم حسن نیت طرف ایرانی و انعطاف معقول و منطقی ایران، طرف امریکایی همچنان به دنبال اهداف زیاده‌خواهانه خود از این توافق است. در این باره برخی نکات قابل توجه است:
۱. جمهوری اسلامی ایران تاکنون برای رسیدن به توافق، حداکثر انعطاف را نشان داده و تمام مساعی خود را برای رسیدن به یک توافق معقول و منطقی که ضامن منافع ملی ایرانیان باشد، انجام داده است. امروز روزی است که طرف غربی، و به خصوص طرف امریکایی، می‌بایست ادعا‌های خود را ثابت کند و اراده خود را برای احیای توافق نشان بدهد و از بهانه‌گیری‌های بیهوده دست بردارد.
۲. آنچه از رویکرد طرف امریکایی روشن است تلاش برای تحمیل توافقی با ابهامات و منافذ زیاد است تا هرگاه که اراده کردند از این ابهامات و منافذ برای ناکارآمد کردن توافق در موضوع تحریم‌ها و نیز دستاویز قرار دادن آن برای باز کردن موضوعات و مسائل جدید و منوط کردن رفع تحریم‌ها به این مسائل جدید استفاده کنند. رویکردی که به روشنی نشان‌دهنده خوی فریبکار و مزور امریکایی‌هاست. تجربه قبلی برجام نشان می‌دهد که گنجاندن یک فعل یا حتی یک حرف اضافه مبهم در متن توافق نیز از حیله امریکایی‌ها به دور نیست و بعداً می‌تواند دستاویز نقض جدی تعهدات طرف غربی باشد.
۳. امریکایی‌ها علاوه بر تلاش زیاد برای تحمیل توافقی با ابهام در موضوعات مهمی، چون تحریم‌ها و تضمین‌ها، در تلاش هستند با باز گذاشتن پرونده موضوعات پادمانی بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک بهانه مهم و ظاهراً مشروع را برای زیر پا گذاشتن تعهدات خود و تحت فشار قرار دادن مجدد ایران در دست داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران چگونه باید توافقی را بپذیرد که در آن پرونده‌ای به نام سؤالات پادمانی آژانس که به روشنی با هدایت رژیم صهیونیستی طراحی و پیگیری می‌شود باز بوده و منشأ بسیاری از اقدامات بی‌اثر‌کننده برجام و متضرر کردن ملت ایران خواهد بود؟ و آیا اساساً رسیدن به توافقی با عدم بسته شدن پرونده مسائل پادمانی خواهد توانست تحریم‌ها را لغو و منافع اقتصادی ملت ایران را تأمین کند؟ پرونده سؤالاتی که ایران بار‌ها به آن‌ها پاسخ داده و در واقع اتهامات مطرح شده توسط آژانسی است که هدایت آن کاملاً تحت مدیریت امریکا و رژیم صهیونیستی بوده و رئیس آن نیز طی مذاکرات چند ماه گذشته چندین بار به سرزمین‌های اشغالی سفر و با مقامات رژیمی دیدار کرده که اساساً عضو NPT نبوده و دشمن مسلم ایرانیان است!


۴. مردم ایران باید توجه داشته باشند که تأمین منافع ملی ایرانیان و منفعت داشتن هر نوع توافقی و به عبارت روشن‌تر خوب یا بد بودن یک توافق به صورت فی‌نفسه در خود یک توافق می‌تواند باشد یا نباشد و این مفاد حقوقی و نیز ترتیبات اجرایی و تضامین موجود در یک توافق است که به آن ماهیتی تضمین‌کننده منافع ملی یا ناقض منافع ملی را خواهد داد نه نامه فلان تعداد نماینده مجلس امریکا به رئیس‌جمهور این کشور علیه توافق هسته‌ای یا نامه ۵ هزار مقام امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی به جو بایدن برای عدم انجام توافق! آیا برای دولت فریبکاری مثل امریکا و رژیم جنایتکاری مثل اسرائیل در راستای جنگ شناختی علیه افکار عمومی مردم ایران برای فشار به مذاکره‌کنندگان و مسئولان ایرانی و نیز ایجاد خطای محاسباتی در ذهن مسئولان ایرانی برای ایجاد فضای هیجانی کاذب برای قبولاندن توافقی که تأمین‌کننده منافع ایران نبوده و اراده امریکا و رژیم صهیونیستی را تحمیل کند، کار سختی است که سفارش نامه‌ها و بیانیه‌های کذا را بدهند؟! پس شرط عقل این است که تحت تأثیر فضای هیجانی القا شده قرار نگرفت، اسیر بازی‌های عمدتاً رسانه‌ای نشد و در آرامش و با کمال هوشیاری با طرف مقابل برخورد کرد و اجازه داد مذاکره‌کنندگان بدون ذره‌ای فشار اجتماعی ناشی از عملیات ادراکی طرف مقابل، کار خود را انجام دهند.
۵. امروز در شرایطی هستیم که به دلیل وضعیت جدید جهانی، تحریم‌ها دیگر مثل سابق اثرگذار نیست و ایران نیز توانسته تا حد زیادی خود را با وضعیت موجود وفق دهد. دولت جدید ایران نیز برخلاف دولت قبلی هیچ موضوعی را به سرنوشت مذاکرات گره نزده و با یک دیپلماسی فعال با همسایگان و قدرت‌های غیرغربی توانسته در زمینه‌های بین‌المللی و اقتصادی توفیقات خوبی به دست بیاورد. ایران نیز کشور ۲۰ و حتی ۱۰ سال پیش نیست و توانسته در حوزه‌های مختلف قدرت خود را توسعه بدهد و به یک قدرت مسلم منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای تبدیل شود، به گونه‌ای که اروپایی‌ها از ایران برای حل مسئله اوکراین درخواست میانجیگری کرده‌اند. با ادامه روند تحولات جهانی، نظم موجود جهانی نیز دستخوش تغییرات جدی شده و با استفاده بیش از حد و افراطی امریکا از ابزار تحریم در ارتباط با کشور‌های مختلف، به نظر می‌رسد چاقوی تحریم روز به روز کندتر شده و خواهد شد. با این اوصاف شایسته نیست که به مذاکرات هسته‌ای اهمیتی بیش از اندازه داد و برای رسیدن به هر نوع توافقی، بی‌دقتی و تعجیل شود یا توافقی ضعیف را که متضمن کامل منافع ملی و لغو تحریم‌ها نباشد، پذیرفت.
۶. وندی شرمن، مذاکره‌کننده ارشد امریکا در توافق قبلی برجام گفته بود فریب و نیرنگ در DNA ایرانیان است، ولی واقعیت‌های تاریخی و موجود نشان می‌دهد که دقیقاً این سیاستمداران امریکایی‌ها هستند که فریب و نیرنگ نه تنها در ذات آن‌ها که جزئی از هویت تاریخی و سیاسی آنان است و لازم است همه این موضوع را مدنظر قرار دهند.
امریکایی‌ها تمام تلاش خود را خواهند کرد تا توافقی نهایی شود که توانمندی هسته‌ای موجود ایران را برچیده‌سازی، معکوس‌سازی و فریزسازی نماید، بدون آنکه منفعت قابل توجهی به ایران برسد. موافقت یا مخالفت رژیم صهیونیستی و سایر ارکان غیر دولتی امریکا با برجام نیز در نتیجه نهایی آن که همان مهار ایران هسته‌ای است، نهفته است و نه در این ژست‌های مخالفت یا موافقت رسانه‌ای و سیاسی! پس باید با چشمانی باز در برابر امریکا به عنوان سردمدار نظام سلطه ایستاد و از خوش‌بینی در برابر آن پرهیز کرد و اسیر عملیات رسانه‌ای آن نشد و فراموش نکرد که این امریکا همان امریکایی است که ایرباس ایران را بر فراز خلیج‌فارس مورد حمله قرار داد، از صدام سال‌ها علیه ما حمایت کرد و بعد از پذیرش برجام توسط ایران آن را آن گونه زیر پا گذاشت و سردار دل‌ها را بزدلانه ترور کرد! در برابر امریکای فریبکار باید با هوشمندی برخورد و از غفلت پرهیز کرد.