روزنامه اعتماد
1401/06/17
كي ميدونه؟
تاكسي پيچيد توي يك كوچه؛، مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، گفت: «واي اينجا محله جوانيهاي منه، چقدر خاطره از اين كوچهها دارم.»راننده پرسيد: «خاطره تلخ يا شيرين؟»
مرد كمي فكر كرد و گفت: «خاطره مثل خميره، قر و قاطيه، يه تيكه است.»
زني كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت: «براي اينكه وقتي ميگذره ديگه نه بديها اونقدر كه فكر ميكرديم بد هستن نه خوبيها، اونقدر كه فكر ميكرديم خوبن خاطرات خوب يه غمي هم توش داره، خاطرات بد هم يه حس دلتنگي و حسرت
داره.»
مرد گفت: «شايد چون هيچي اونقدر بد نيست، هيچي هم خيلي خوب نيست.»
راننده گفت: «اصلا چي خوبه، چي بد؟»
سایر اخبار این روزنامه
درياچه جان ميدهد
رشد نجومي تورم اجارهبها در يك ماه
انتقاد تند دبیر ستاد نهی از منکر از برخوردهاي دوگانه با دولت ها
ما برنده بوديم، نه بازنده
یکسال پیش کیروش یا رانگنیک قرار بود سرمربی تیم ملی بشوند
كي ميدونه؟
نگاهي اسطورهشناسانه به عاشورا
ميزان واقعي تاثير تحريمها
انرژي زمين گرمايي فرصت آينده ايران
ادبيات «بايدي» و اقتصاد اثباتي
خداحافظي طولاني با اسكوچيچ
آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان
حسنعلي منصور را چه كسي كشت؟