لزوم توجه به ارتقای سلامت روانی- اجتماعی

سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران  
 
 
 


نامگذاري روزها به مناسبت‌هاي خاص در سطوح مختلف جهاني، منطقه‌اي و ملي فرصتي براي طرح مباحث مختلف با آن مناسبت مي‌شود. از جمله اين مناسبت‌ها روز جهاني پيشگيري از خودکشي است که به واسطه افزايش خودکشي در دنيا و اهميت توجه به پيشگيري نامگذاري شده. در ايران هم چندسالي است که اين موضوع در اين مناسبت مورد توجه قرار گرفته و برنامه‌هاي مختلفي در کشور برگزار مي‌شود. با توجه به اينکه روند خودکشي هم در ايران به نسبت قبل روند رو به رشدي است گرچه به نسبت نرخ جهاني، نرخ فعلي ما که بر مبناي آمارهاي رسمي است، خيلي نگران کننده نيست ولي وجود يکسري شاخص‌ها مثل افزايش آمار اختلالات رواني، کاهش سرمايه اجتماعي، فقدان مهارت‌هاي اجتماعي، تاثيري که از بحران‌ها در جامعه‌مان مي‌گيريم به‌ويژه بحران کوويد، کاهش مسئوليت اجتماعي و کاهش روابط اجتماعي از جمله عواملي است که ما را نسبت به آينده اين پديده در کشور نگران مي‌کند. با توجه به اينکه تقريبا آمارها نشان مي‌دهد که ما هم شاهد افزايش خودکشي در افراد زير 18 سال هستيم و هم شاهد افزايش خودکشي در جمعيت سالمندي به نسبت قبل، نه اينکه آمارشان بالاتر برود. اکنون تقريبا 30 تا 39 سال بالاترين فراواني سني در مورد کساني است که خودکشي مي‌کنند و منجر به فوت مي‌شود. طبيعتا اين آمار نگراني را ايجاد مي‌کند که ما تقريبا توزيع پراکندگي خودکشي در گروه‌هاي مختلف جامعه را شاهد هستيم که در ميان زنان و مردان هست. گرچه اقدام در زنان معمولا بيشتر است و خودکشي در ميان مردان و در دنيا برابري مي‌کند که اقدام در زنان بيشتر و فوت يا خودکشي در مردان. آنچه ما را نگران مي‌کند، بحران‌هاي چند سال اخيري است که در حوزه‌هاي سيل، زلزله، کرونا و گراني داريم تجربه مي‌کنيم و اينها مي‌تواند پيامدهاي اجتماعي رواني مختلفي را داشته باشد که خودکشي از جمله اين پيامدهاست. به همين دليل آنچه اهميت پيدا مي‌کند اين است که ما بتوانيم در پيشگيري از خودکشي و بيشتر ارتقاي مهارت کنترل خشم، مهارت‌هاي ارتباطي، تاب‌آوري، خودمراقبتي و ارتقاي سواد سلامت رواني و اجتماعي برنامه‌ريزي کنيم و در اين برنامه‌ريزي از تمام ظرفيت‌هاي موجود به بهترين شکل ممکن استفاده کنيم و با توليد محتواي مناسب و متناسب با مخاطب و تسهيل دسترسي مردم به خدمات مشاوره، روانشناسي و مددکاري اجتماعي، تسهيل دسترسي مردم به منابع اجتماعي، پوشش بيمه‌اي خدمات مربوط به حوزه سلامت رواني- اجتماعي، برنامه‌ريزي براي افزايش نشاط اجتماعي در جامعه که طبيعتا مستلزم سياستگذاري مناسب نيز هست، اهتمام ورزيم تا بشود با اين خدمات گرايش افراد براي اقدام به خودکشي را کمتر کنيم و ظرفيت‌هاي افراد براي مقابله با شرايطي که مي‌تواند زمينه‌ساز اين رفتار باشد را افزايش دهيم. چند سالي است که در ايران اين موضوع جدي‌تر گرفته شده و ما حتي جمعيتي به نام جمعيت علمي پيشگيري از خودکشي داريم و خودم هيات موسس آن جمعيت هستم. هرچند مقاومتي که يک مقطعي براي ورود در اين حوزه‌ها بود کاهش پيدا کرده ولي اين به منزله آن نيست که بايد عيان راجع به رفتارهاي خودکشي صحبت کرد. از طرفي همچنان در حوزه بيمه‌اي خدمات ارتقاي سلامت رواني- اجتماعي که فقط خاص خودکشي هم نيست، مشکل داريم و بيمه‌ها زير بار اين موضوع نمي‌روند و همين امر باعث مي‌شود مردم سراغ اين متخصصين نروند. البته خطوط تلفني 123 و اورژانس اجتماعي و 1480، صداي مشاور را داريم که مردم مي‌توانند تلفني استفاده کنند و خدمات لازم را بگيرند. موضوع بعدي ظرفيت رسانه است که ما نبايد به راحتي اين ظرفيت را از دست بدهيم. منتها اينکه رسانه چه نوع ورودي داشته باشد، مي‌تواند آثار مثبت و منفي داشته باشد. ما سياست رسانه‌اي مشخص در حوزه خودکشي نداريم درحالي که رسانه در اين حوزه خيلي نقش دارد که اگر قرار است ورودي به حوزه خودکشي داشته باشد، چه ورودي بايد داشته باشد و چه اطلاعاتي بايد بدهد و چگونه بايد آن را پردازش و تجزيه و تحليل کند. اين درحالي است که دنيا براي اين موضوع سياست دارد و ما خيلي مواقع رقابت مي‌کنيم که يک کيس خودکشي را سريع برجسته و مطرح کنيم. حتما مي‌دانيد برخي سلبريتي‌ها و هنرپيشه‌ها در فضاي رسانه براي انتشار جزئيات اخبار اين حوزه در رقابت بودند که معمولا در هيچ جاي دنيا جزئيات اين موضوع را پخش نمي‌کنند. البته نه اينکه سکوت کنند بلکه اقدام را بهانه‌اي مي‌کنند براي دادن اطلاعات بيشتر، بررسي عملکرد سازمان‌ها و نيازهايي که جامعه در اين حوزه دارند. طبيعتا در اين بين در کنار رسانه، آموزش و پرورش و نهادهاي آموزشي خيلي اهميت دارند و خيلي مهم است که ما بتوانيم در اين حوزه‌ها کار کنيم. يک بخش به سرمايه اجتماعي برمي‌گردد و بخش ديگر به نشاط و همين‌طور به احساس تعلق و هويت فرهنگي و حتي به اقتصاد برمي‌گردد. الان که نگاه مي‌کنيم بيش‌ترين کساني که خودکشي مي‌کنند، شغل آزاد دارند يعني ناکارآمدي در اقتصاد مي‌تواند عاملي براي اقدام به خودکشي در افراد باشد. يا خود سياستگذاري‌ها در عرصه‌هاي مختلف مي‌توانند به انحاي مختلف در اين موضوع نقش داشته باشند.