روزنامه جوان
1401/06/20
بنگاهداری بیمهها روی تنرنجور بیماران
چالش دعوای تعرفهای میان نظام پزشکی، وزارت بهداشت و بیمهها، قصهای قدیمی است که همچنان حل نشده باقی ماندهاست. نکته قابلتأمل اینکه از نگاه کارشناسان حوزه پزشکی مقصر اصلی واقعینشدن تعرفهها کسی نیست جز بیمهها! جالب اینجاست که بیمهها پولی را که از مردم میگیرند و باید به پزشکان و مراکز ارائهدهنده خدمات بهداشتی-درمانی پرداخت کنند، صرف سرمایهگذاریهایی در حوزه ملک و مسکن میکنند؛ درست همان کاری که بانکها با پول مردم انجام میدهند. این کار اگر چه برای بیمهها نان دارد، اما از این معامله اقتصادی چیزی نصیب پزشکان و مراکز درمانی نمیشود، بلکه آنها با تأخیرهای چند ماهه پولشان را دریافت میکنند.قصه واقعینبودن تعرفههای درمان آنقدر تکراری شده که بیان چندین باره آن لطفی ندارد، اما وقتی چالشهایی همچون مهاجرت پزشکان یا خالی ماندن ظرفیت دستیاری برخی از رشتههای پزشکی همچون اطفال و قلب در سال جاری مطرح شد، دوباره پای واقعی نبودن تعرفهها به میان آمد. امسال هم تعرفههای درمان ۲۸ درصدی رشد داشت، در حالی که پیشنهاد نظام پزشکی رشد ۶۰ درصدی مزد درمان بود. همین رشد ۲۸ درصدی تعرفههای درمانی هم موجب شدهاست گروه قابلتوجهی از مردم از دارو و درمان جا بمانند. حالا تصورش را بکنید این رشد اگر تا ۶۰ درصد باشد، چه بلایی سر سلامت جامعه خواهد آمد. جامعه پزشکان و به طور ویژه نظام پزشکی معتقدند افزایش تعرفهها نه از جیب مردم که از سوی بیمهها باید پرداخت شود. بیمهها هم نه فقط زیر بار چنین پرداختی نمیروند، بلکه با همان پولی هم که از مردم به دستشان میرسد برای خودشان سرمایهگذاری میکنند و مانند بانکها یک پا دلال مسکن و بساز و بفروش هستند! ساختار معیوب بیمهها مانع واقعیشدن تعرفهها
عبدالرسول صداقت، عضو شورای عالی نظام پزشکی، رئیس نظام پزشکی کرج مهمترین چالش جامعه پزشکی را تعرفهها میداند و معتقد است: «تعرفههای پزشکی باید بر اساس قانون قیمت تمامشده به اضافه سود معقول، برای بخش خصوصی و دولتی محاسبه شود، اما هیچ وقت واقعی نمیشود.»
وی در پاسخ به این سؤال که چرا تعرفهها هیچ وقت واقعی تعیین نمیشود، به ساختار معیوب شورای عالی بیمه سلامت اشاره میکند و میافزاید: «شورای عالی بیمه سلامت، تصمیمگیرنده اصلی برای تعیین تعرفههای پزشکی است، اما ساختار معیوب و غیرقانونی این شورا باعث شده تعرفهها هرگز واقعی نشود و دلیل اصلی آن هم بر میگردد به اعضای شورای عالی بیمه سلامت که بیش از ۷۰ درصد آنها را بیمههای دولتی و خصوصی تشکیل میدهند.»
ظاهراً تنها نمایندگان مرتبط با امور جامعه پزشکی در شورای عالی بیمه سلامت، سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت هستند که البته وزارتخانه هم خیلی جاها با توجه به تبعیت از دستورات مقامات بالا در دولت، طبعاً نظرات و دیدگاههای سازمان نظام پزشکی را مدنظر نخواهد داشت و در نتیجه، تنها سازمان جامعه پزشکی در این شورا تنها است. واقعیشدن تعرفهها به ضرر مردم است
رئیس نظام پزشکی کرج میپذیرد حتی اگر فرض کنیم که تعرفهها واقعی شود، به ضرر مردم خواهد بود، زیرا در دنیا بخش عمدهای از هزینههای درمان را بیمهها پرداخت میکنند، اما در ایران حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد را بیمهها پوشش میدهند و الباقی از جیب مردم پرداخت میشود. وی تأکید میکند: «طی سالهای گذشته بیمهها در کشور از محل پول مردم در بخش املاک و سایر حوزهها سرمایهگذاری کردهاند؛ یعنی همان کاری را کردهاند که بانکهای خصوصی انجام دادهاند، اما در همان سالها نیز حاضر نبودند مطالبات مؤسسات طرف قرارداد و جامعه پزشکی را به موقع پرداخت کنند.» سود بیمهها و ضرر پزشکان
به گفته صداقت قلک بیمهها شاید برای آنها سود داشت، اما برای پزشکان، فقط زیان بود، زیرا زمانی پول پزشکان را میدادند که ارزش آن پول حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد کاهش پیدا کردهبود.
صداقت وقتی درباره رنگباختن اخلاقیات در جامعه پزشکی میخواهد صحبت کند، به مهر میگوید: «من به شدت با این موضوع که اخلاق پزشکی در جامعه رنگ باخته است، مخالفم و معتقدم درصد اندک پزشکانی که تخلف میکنند، قانون برای برخورد با آنها وجود دارد و این افراد را نمایندگان جامعه پزشکی نمیدانیم.»
از نگاه وی اگر اخلاق پزشکی رنگ باخته بود، در زمان بحرانها نباید جامعه پزشکی دیده میشد. اگر اخلاق پزشکی رنگ باخته بود، جامعه پزشکی نه در دوران دفاع مقدس بود و نه در دوران پاندمی کرونا و بحرانهایی مثل سیل و زلزله حضور داشت. اگر اخلاق پزشکی در جامعه رنگ باختهبود، نباید شاهد خدمت پزشکان در بخش دولتی باشیم، زیرا باید ایثارگر باشید تا بتوانید در بخش دولتی خدمت کنید. باری که بر دوش بیماران میماند
مزد بالای درمان یا کمکاری و کنار کشیدن بیمهها هر کدام که باشد، مردم و بیماران را تحت فشار گذاشتهاست، به گونهای که همه ساله تعداد قابلتوجهی از بیماران سخت و صعبالعلاج زیر خط فقر سقوط میکنند.
بنا بر گزارش بانک جهانی، پرداخت از جیب خانوارهای ایرانی برای هزینههای درمانی در سال ۱۳۹۷ حدود ۳۵ درصد است که این میزان بسیار بیشتر از متوسط جهانی این شاخص یعنی ۱۸ درصد بودهاست. رتبه ایران در جهان در همان سال، رتبه ۱۱۶ در بین ۱۸۷ کشور بودهاست. شاخص دیگر در بخش بهرهمندی از سیستم سلامت، هزینههای سلامت منجر به فقر است. این شاخص حدی است که خانواده در حالت عادی بالای خط فقر است، اما پس از پرداخت هزینههای بهداشتی از جیب به زیر خط فقر میرسد. به بیان دیگر فقر ناشی از درمان را تجربه میکند. بررسیهای وزارت رفاه نشان میدهد در سال ۱۳۹۸، میزان شاخص در سطح کشوری ۸۴/۲ درصد، روستایی ۸/۲ درصد و شهری ۸۵/۲ درصد بودهاست. به این معنا که ۸/۲ درصد از جمعیت کشور، یعنی حدود ۲ میلیون و ۳۸۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۸ به واسطه هزینههای بهداشت و درمان زیر خط فقر رفتهاند. در این میان کم نیستند پزشکانی که حتی از حق رسمی و قانونی خود و همان رشد ۲۸ درصدی تعرفهها هم چشمپوشی و بیماران بیبضاعت را به طور رایگان درمان میکنند، اما برخی پزشکان هم منتظر بیمهها نمیمانند تا تعرفههایشان را واقعی کنند و درست در همان زمان که بیمهها مشغول به سرمایهگذاری در حوزه املاک هستند، خود دست به کار واقعی کردن تعرفهها میزنند و در این میان بیماران هستند که زیر بار این فشار سنگین کمر خم میکنند.
سایر اخبار این روزنامه
هشدار اعدام به سارقان محارب
اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی از ایجاد بی ثباتی در عراق
نتیجه اصلاحاتتان را هم دیدیم!
نتیجه اصلاحاتتان را هم دیدیم!
بنگاهداری بیمهها روی تنرنجور بیماران
چرا «سخن درست» کافی نیست؟
دیکته ضد ایرانی امریکا به اروپا
حوادث یمن بسیار شبیه حوادث انقلاب اسلامی است
شما مجریان ایرانی بیبیسی ایرانی هستید؟!
از سرکشی آپاراتگیم تا ترک فعل ساترا
دندهعقب متقاضیان خودرو از بازار به امید ارزانی
آنقدر مجروح داشتیم که انگار تهران منفجر شده بود
فارغ التحصیلان مدرسه مفید در دانشگاه جبهه هم قبول شدند
دولت در مبارزه با مشکلات بن بستی نمیشناسد
هر آن که کیروش بخواهد!
کرسی بینالمللی هم سفر میخواهد و هم خرج کردن