بزهکاران هزینه کمی برای انجام بزهکاری پرداخت می‌کنند

«آرمان ملی»- احسان انصاری: میزان بزهکاری خرد و کلان در سطح جامعه افزایش پیدا کرده است. با نگاهی به اخبار روزانه متوجه می‌شویم که انواع و اقسام جرائم مانند زورگیری، سرقت، کیف قاپی و... در حال افزایش است. اغلب این جرائم نیز در فضای مجازی بازتاب پیدا می‌کند و برای افکار عمومی جامعه ناامنی فکری ایجاد می‌کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی دلایل افزایش بزهکاری در جامعه با دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده است. قرایی مقدم معتقد است: « وضعیت جامعه ایران نشان می‌دهد هزینه‌ای که خلافکاران می‌پردازند بسیار کمتر از پاداشی است که دریافت می‌کنند و به همین دلیل باید مجازات‌های سنگین و زندان با اعمال شاقه محکوم گردند و سزای عمل و هزینه این قانون شکنی‌ها را بدهند تا عبرت دیگران گردند. این افراد باید بدانند که دوره شعبان بی‌مخی‌ها و چاله میدانی‌ها به پایان رسیده است. باید این واقعیت درک شود تا امنیت و احساس ایمنی را به جامعه باز گردانند وگرنه روز به روز بر میزان این خلافکاران از بزرگ و کوچک افزوده خواهد شد و کاری از دست کسی ساخته نخواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. چرا ميزان بزهکاري اجتماعي در سطح جامعه در حال افزايش است؟
وضعيت بزهکاري در جامعه ما به حدي رسيده و دامن بزرگ و کوچک و خرد و کلان و عارف و عامي و وکيل و وزير و مشاور وزيرو فقير و غني و مرشد و راشد را گرفته و روزبه روز در حال افزايش است. وضعيت به شکلي است که فرياد دادخواهي قاضي القضات از اين خلافکاران، دزدان، غارتگران، سودجويان، رشوه‌گيران و رانت گيران و اختلاس کنندگان بزرگ و کوچک و زمين خواران و غارتگران بيت المال مسلمين بلند شده است. متأسفانه هر روز شاهد هستيم که دختر و زني را جلوي چشم مردم مورد آزار و اذيت قرار مي‌دهند و او را از ماشين بيرون مي‌کشند و مي‌برند. از سوي ديگر اموال خانه مردم را با شمشير و قمه و ساطور و کارد و تفنگ و شکستن درب منازل و آپارتمان و غيره به غارت مي‌برند. شرايط به شکلي است که هر روزه خانواده‌ها، گرفتار اين مصيبت مي‌شوند. در شرايط کنوني فردي ميلياردها تومان اختلاس کرده، در دادگاه اعتراف مي‌کند که اگر مي‌خواستم مازندران را هم به‌نام من مي‌کردند. يا اخيرا سازمان اطلاعات و امنيت که بايد دست مريزاد گفت و جامعه از صميم قلب شايستگي و لياقت آنها را تحسين و آفرين مي‌گويد، مشاور وزير راه وشهر سازي را درحال دريافت رشوه ارز خارجي و پست و مقام فروشي دستگيرکرده و اندکي، موجب کاهش آلام درد و داد مردم شده است. در سال‌هاي اخير بابک زنجاني و دختر فلان وزير بيش از چهار صد هزار ميليارد تومان دارو وارد کرده و امثال خاوري، رئيس بانک ملي آن همه دلار و ارز ازکشور خارج کرده و به دامن بيگانگان پناه برده و آب از آب تکان نمي‌خورد. اين اتفاقات بر اساس نظريه علمي و قضاياي ارائه شده از سوي جرج هومنز مطابقت دارد.
نظريه جرج هومنز روي چه مفاهيمي تأکيد دارد؟
اين مکتب روي برخي مفاهيم تأکيد دارد. نخست اينکه موجودات در هر وضعيتي، رفتاري از خود بروز مي‌دهند که بيشترين پاداش و کمترين مجازات را در برداشته باشد. دوم اينکه موجودات رفتارهايي را تکرار مي‌کنند که در گذشته به پاداش انجاميده است. سوم اينکه موجودات در وضعيت‌هاي مختلف، رفتارهايي را تکرار مي‌کنند که در شرايط مشابه، پاداشي مشابه‌ همراه داشته‌اند. چهارم اينکه محرک کنوني که درگذشته با پاداش همراه بوده است، موجب رفتارهايي مشابه با گذشته خواهد بود. پنجم اينکه رفتارها تنها در صورتي تکرار مي‌شوند که پاداشي همراه داشته باشند. ششم اينکه وقتي موجود زنده به هيجان عاطفي دچار مي‌شود که رفتارش که درگذشته به پاداش منجر شده بود، اين بار پاداشي به‌همراه نداشته باشد.


موجود زنده از يک رفتار خاص، هرچه پاداش بيشتري دريافت کند، پاداش دهندگي آن رفتار، برحسب وضعيت کم مي‌شود. بدين ترتيب احتمال بيشتري وجود دارد که موجود زنده براي پاداش‌هاي ديگر، در جست‌وجوي رفتارهاي ديگر باشد.
اين نظريه شهرت جهاني يافته و ريشه‌هاي آن به درازي تاريخ و قدمت خود انسان مي‌رسد. از هزينه و مجازاتي که دريافت مي‌کنند به مراتب کمتر و کمتر است به همين جهت در همه ابعاد اجتماعي از بزرگ وکوچک بر ميزان آن افزوده گرديده تا به‌قول شيخ اجل سعد بدين غايت رسيده (بنياد ظلم در جهان اول اندکي بوده است / هرکس امد بر آن مزيدي کرده تا بدين غايت رسيده).
اگر شرايط بزهکاري در جامعه ايران را با نظريه هومنز در نظر بگيريم چه مسائلي در جامعه ايران وجود دارد؟
وضعيت جامعه ايران نشان مي‌دهد هزينه‌اي که خلافکاران مي‌پردازند بسيار کمتر از پاداشي است که دريافت مي‌کنند و به همين دليل بايد مجازات‌هاي سنگين و زندان با اعمال شاقه محکوم گردند و سزاي عمل و هزينه اين قانون شکني‌ها را بدهند تا عبرت ديگران گردند. اين افراد بايد بدانند که دوره شعبان بي‌مخي‌ها و چاله ميداني ها به پايان رسيده است. بايد اين واقعيت درک شود تا امنيت و احساس ايمني را به جامعه بازگردانند وگرنه روز به روز بر ميزان اين خلاف کاران از بزرگ و کوچک افزوده خواهد گرديد و حکومت با مشکلات بسياري مواجه خواهد شد و کاري از دست کسي ساخته نخواهد بود. البته خود دولت‌ها هم در اين باره مسئوليت دارند و بايد هزينه بدهند. به همين جهت رياست قوه قضائيه به درستي بر اين مهم تاکيد مي‌ورزند و از مسئولان مي‌خواهند که خلافکاران، اختلاس کنندگان، رشوه گيران، دزدان و غيره از بزرگ و کوچک را به اشد مجازات محکوم و داد مظلومان را بگيرند. عده‌اي از خلافکاران بزرگ و اليگارشي‌هاي گذشته و حال که سودشان در خطر است‌، فرياد برآورده‌اند که مسلماني نيست. (ببرند مال مسلمان وچو مالش ببرند / داد و فرياد برآرند که مسلماني نيست) در حالي که وظيفه همه: دلسوزان به جامعه و نظام آن است که به‌شدت به ويژه قوه محترم قوه قضائيه از اين فرمان قاضي القضات، حمايت و پيروي کنند و گرنه به‌قول ابن خلدون در هفتصد سال قبل در مورد فروريزي حکومت‌ها در ايران مرحله پنجم پيش بيني کرده و به عمل درآمده است. از اين رو از لحاظ جامعه شناسي بسيار مهم است که با اين خلافکاران در هر حد و اندازه‌اي که هستند مبارزه کنند و به سزاي اعمال ننگين خود برسانند وگرنه راهي که درپيش گرفته شده به ناکجا آباد است.
خانواده‌ها به چه ميزان در معرض آسيب‌هاي اجتماعي قرار دارند؟ چرا ميزان طلاق و طلاق‌هاي عاطفي در خانواده‌هاي ايراني در حال افزايش است؟
يکي از عوامل مهمي که در جامعه ما موجب افزايش شديد ميزان طلاق گرديده دو ساختي شدن جامعه است. که نخستين بار توسط دورکيم و رابرت مرتن تحت عنوان بي‌سازماني اجتماعي با بي‌قاعده شدن اجتماعي ابداع و مطرح گرديد. دنيايي که در آن قرار داريم دنيايي صنعتي و جهاني است که يکسره در حال تغيير و تحول اجتماعي است به همين جهت بسياري از انسان‌ها دچار نوعي سردرگمي و فروريختگي فرهنگي يا آنومي اجتماعي هستند. بسياري از قواعد، ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي و سنتي کم ارزش به نظر مي‌رسند و کم رنگ شده‌اند و در عوض ارزش‌هاي جديد تمدن غربي به‌وسيله رسانه‌هاي بيگانه و خودي در جامعه حاکم گرديده و مردم جهان سوم ازجمله کشور ما دريک حالت برزخ قرار گرفته‌اند که نه راه پس و نه را ه پيش دارند. در چنين دنيايي چون جامعه ما درحال گذر از جامعه سنتي و کاريزمايي به جامعه صنعتي و تا حدي عقلاني (به قول ماکس وبر) با ويژگي‌هاي آن است، دو ساخت: کهن و جديد، درمقابل يکديگر قرار گرفته‌اند در نتيجه برخي افراد از ساخت نوين و برخي ديگر از ساخت کهن تبعيت مي‌کنند. مردان بيشتر از ساخت کهن و زنان از ساخت نوين. عده کثيري نيز در بين اين دو ساخت اجتماعي سرگردانند (برزخ). کساني که در وضعيت برزخي قرار دارند ميان ساخت کهن يعني جامعه سنتي و دنياي جديد در نوسان هستند. اين افراد بر اساس ساخت کهن مي‌انديشد ليکن به مقتضيات و برحسب ساخت جديد عمل مي‌کند. به عنوان مثال: مردم ما به هنگام ازدواج و گزينش همسر، آداب و رسوم قديم و سنتي را مورد استفاده قرار مي‌دهند. يعني ازدواج فرمايشي مي‌شود و همسر را والدين براي جوانان انتخاب مي‌کند. مرد خود را برتر از زن مي‌داند و تبعيت او را طلب مي‌کند و آن را حق خود مي‌داند. زيرا نه تنها سنت‌ها براي زن حق و حقوقي نمي‌شناسد و نمي‌پذيرد، بلکه در قوانين حقوقي که سرچشمه آن ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي است قائل شدن حقوقي براي زن مورد قبول عامه مردم نيست، و همواره برتري مرد بر زن در تمام جوانب امري طبيعي و ذاتي شمرده مي‌شود.
خانواده‌هاي ايراني به چه ميزان تحت تأثير دنياي جديد قرار گرفته‌اند و به چه ميزان از حقوق شهروندي ديگر کشورهاي جهان تأثير پذيرفته‌اند؟
در ساختار نوين به دليل اينکه بيش از 90 درصد خانواده‌ها به صورت هسته‌اي هستند نقش والدين و بستگان نزديک در زندگي زوج‌هاي جوان کاهش يافته است. همان‌طور که تالکوت پارسونز استاد جامعه شناسي هاروارد و و ويليام گود و ديگران معتقدند که بر اثر تقليل خانواده گسترده و صنعتي شدن و گسترده شدن خانواده هسته‌اي و سست شدن سنت‌هاي قديمي، طلاق افزايش پيدا مي‌کند. به نظر اين متفکران هرچه از نظام زمين داري به جامعه صنعتي و سرمايه‌داري نزديک مي‌شويم امکان و فراواني طلاق افزايش مي‌يابد به خصوص در طبقه متوسط که بيشتر از طبقات بالا و پايين جامعه است. در طبقات بالا اگرچه ممکن است عشق، محبت و احترام پايه و اساس و بقاي زندگي خانوادگي نباشد اما چون امکانات مالي بر اين گونه کمبود‌ها سرپوش مي‌گذارد و کار به جدايي نمي‌کشد. از طرف ديگر درطبقات پايين نيز چون مشکلات خانوادگي جزيي از مجموعه مشکلات اقتصادي و اجتماعي فراواني است که بر اين طبقه فشارمي آورد و همواره به آنها تحميل مي‌شود. بنابراين نياز به يکديگر براي مقابله با مشکلات مانع قطع پيوندها مي‌شوند در نتيجه طلاق کمتر است. اين در حالي است که اين وضعيت در طبقه متوسط وجود ندارد. همچنين علاوه بر مشکلات اقتصادي عوامل ديگري همچون ازدواج‌هاي اجباري و نامناسب، عدم شناخت لازم و کافي قبل از ازدواج، عدم توازن و همپايگي زن وشوهر، تفاخر هريک از طرفين نسبت به يکديگر به واسطه ثروت، اصل و نسب و مقام و موقعيت‌هاي اجتماعي نامناسب بوده، تحصيلات زن و شوهر، تفاوت سني زوجين، مدت ازدواج و دوران نامزدي، عدم شناخت حقوق همسر، اشتغال زن در خارج از خانه، دخالت منفي بستگان و نزديکان در زندگي زناشويي، وجود طلاق درميان بستگان و عادي شمردن آن پايين بودن ميزان آگاهي از مشکلات پس از طلاق و تفاوت فرهنگي و قومي ميان خانواده زوجين احساس متضرر شدن هريک از طرفين، برآورده نشدن انتظارات از نقش همسر، نظر مثبت خانواده هريک از زوجين نسبت به طلاق، پيرو مذاهب مختلف بودن، اعتياد به مواد مخدر، شهرگرايي و شهرنشيني، کم سن و سال بودن دختر و پسر درهنگام ازدواج در افزايش ميزان طلاق در جامعه تأثيرگذار بوده است.
درشرايطي که زندگي مردم با چالش‌ مواجه است چه تحليلي از وضعيت سرمايه اجتماعي و اعتماد بين مردم و حاکميت داريد؟
احقاق حقوق عامه بايد به عمل درآيد و مردم ببينند تا اعتماد عمومي مردم به دولت، مسئولان و سرمايه اجتماعي که از ديدگاه جامعه شناساني چون : «هني فن»، «جاکوب»، «فويره»، پوتنام، جيمز کلمن و فرانسيس فوکوياما از مهم‌ترين سرمايه‌هاست، افزايش پيدا کنند. تاکيدات اخير مقام عالي قضائي در مورد عدم تعادل ميان مجازات واعمالي که خلافکاران در گوشه و کنار کشور انجام مي‌دهند و بر اساس نظريه «مبادله‌اي» علمي «هزينه و فايده» (بده بستان) که «جرج هومنز» جامعه‌شناس آمريکايي که در واقع آميخته‌اي از «اقتصاد سودگرايي» است و ابتدا «الفرد مارشال» اقتصاددان مطرح کرده و رسميت بخشيد و بعدا «سر جيمز فريزر» انسان‌شناس در سال 1919 به صورت مشخصي به تحليل سازمان‌هاي اجتماعي از ديدگاه مبادله پرداخت و بعد برانيسلاو مالينوفسکي مردم‌شناس اطريشي الاصل، انگليسي در کتاب «ارگونات‌هاي غرب اقيانوس آرام»(نوعي صدف دريايي است) و«مارسل موس» جامعه‌شناس فرانسوي و «کلود لوي اشتراواس» در نظريه ساخت‌گرايي مطرح کرد و سرانجام جرج هومنز جامعه‌شناس آمريکايي، مکتب نظريه علمي مبادله‌اي را مطرح کرد.