روزنامه کيهان
1401/06/22
راهپیمایی یا رزمایش(نگاه)
محمدهادی صحرایی اى كسانى كه ايمان آورديد سلاح خود برگيريد، و سپس دسته دسته يا يكپارچه به سوى جهاد حركت كنيد. سوره نساء آیه71 یکی از امتیازات بندگان خدا این است که کار بیهوده نمیکنند و عمرشان را تلف نمینمایند و از لغو، اعراض کرده و همواره در زندگی به دنبال هدف خویش و خواست خدا هستند. شاید دلیل نشاط درونی و امیدواری بیوقفه آنها نیز همین هدفداری است. هیچگاه ناامید نمیشوند و آن را از شیطان میدانند. هر اتفاق ناگواری را وسیله آزمایش و آمایش خود میدانند و به هر امتحانی به دیده تقویت نگریسته و خود را در معرضش قرار میدهند و با آن، فعالانه برخورد میکنند تا بتوانند رشد کنند. تقوای آنان تقوای پرهیز از منهیئت وستیز با آنهاست. گِرد نهیشدهها نمیچرخند ولی با آنها مبارزه میکنند. اگر کسی دنبال کشف راز موفقیت در زندگی بندگان خداست، همین بود که نوشتم و کشف آن، ذکاوت ویژه نمیخواهد، به تعمق در رفتار بزرگان نیاز دارد که از هرکسی بر میآید. در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به این نکته اشاره شده که تقوا یعنی پوشیدن زره و رفتن در میان خطر برای نجات گرفتاران. تقوا به معنی گوشه گیری نیست باید به معرکه رفت و دامن نیالود و منجی شد. در حالت عادی نمیتوان بین زندگی سراسر مبارزه مؤمنین واقعی و نشاط آنها جمع بست، ولی وقتی در منظومه فکری اسلام ناب، متمرکز شویم خواهیم دید و دانست که دلیل همان نشاط و تحرک، همین مبارزه دائمی با بدیهاست. اگر از ملاحظه زندگی امامان معصوممان محروم بوده و هستیم، توفیق دیدن زندگی امام راحل و امام حاضر و سایر بزرگان هم عصر خود را داشته ایم. اگر به گفته امام خمینی نتوان «خستهتر از او را یافت» ولی در همان زمان هم نمیشد امیدوارتر از او را یافت. در مورد امام حاضر هم همین است. مشکلاتی که عرق انقلابیون را در میآورد، رهبری را در امید به پیروزی امت اسلامی ایران، امیدوارتر میکند و او به خاطر ایمانش به هدف و امداد خدا و قدرت مردم، کوشاتر است و نگران نیست. در ماجرای تلخ کربلا هم، شاید نتوان کسی را امیدوارتر از سیدالشهداء یافت. کسی که تا لحظه آخر به فکر نجات تک تک افراد امت است. از علیاصغر خودش که به یک کف دست آب، نجات مییافت تا شمر لعینی که با کمی خویشتن داری و تفکر میتوانست از قعر جهنم نجات یابد. گویی به هراندازه که از گمراهی گمراهان کوفه و شام، غصه دارتر میشد ولی به هدایتشان امیدوارتر بود و برای نجاتشان بیشتر تلاش میکرد. هرچند شکمهای پرشده از حرام حرامیان، سدی در برابر هدایتشان شد و نه حرف امام را شنیدند و نه آنچه میدانستند نجاتشان داد و نه آنچه میدیدند در دل سنگین و شیطانی آنها نفوذ کرد. جمع بین اینکه چگونه سیدالشهداء که سلام خدا و خوبان نثارش، پرغصهترین ولی امیدوارترین انسان روز عاشورا بود، برای ما که به اسرار حق آگاه نیستیم و در رشدیافتگی به گِرد پای ایشان نمیرسیم و گرفتار نواقص خود هستیم، میسر نیست. شنیدن این قسمت زجرآور کربلا که امام مظلوممان را در حال سخن گفتن سربریدند گرچه ما را برمی آشوبد و خونمان را به جوش میآورد ولی واقعیتی است که اتفاق افتاده و باید دانست، انسانی که میتواند از جبرئیل بالاتر برود، تا کجا میتواند به پایینتر از مرتبه حیوان سقوط کند که با امام رحمت و منشأ هدایتش اینگونه رفتار کند. داستان کربلا یک تراژدی به سبک داستان نمایش نیست، خلاصه داستان صعود و سقوط آدمی است که به درازای تاریخ و وسعت جغرافیای زمین خلقت کشیده شده است. زندهماندن کربلا به خاطر زندگی انسان روی زمین خاکی است و تا وقتی انسان هست، کربلا زنده و دانشگاهی برای آموختن و عبرت گرفتن است. اگر کسی معتقد باشد عاشورا متعلق به 1400 سال پیش و مربوط به عراق است بیشک نه عاشورا را شناخته و نه فلسفه خلقت را به درستی درک کرده است و بیشک ماهواره میبیند. از این نکته نیز غافل نشویم که نباید عاشورا را تنها در یک روز خلاصه کرد وگرنه نمیتوانیم دریافت صحیحی از پیامهای مهم و بینظیر آن قیام و انقلاب بینظیر دریافت کنیم. ریشه کربلا را باید در بعثت و هجرت و غدیرخم جست و نتیجه کربلا را باید در انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت و همین پیادهروی اربعین پیگیری کرد و هدفش را در روزگاران ظهورِ منجی بیشکست و آن پیروزی موعود رصد نمود. هزینه آن ذبح عظیم اگر نجات دین خدا و هدایت انسانها باشد، پس تمام انسانهای تا قیامت مدیون حسین و یاران اویند. خدا لحظه لحظه درجات کربلاییان و برکت سفره أباعبدالله را بیفزاید که خونشان زندگی را جاری و عمرمان را رنگین و امیدمان به نجات را بارور کرده است. آنها که حسین را شناختهاند معترفند که چه خوب شد خدا حسین را آفرید و تبارک الله أحسن الخالقین. و تمام انبیاء و امامان و اولیاء خدا کارشان جهاد بوده است. فرصت جهاد با شمشیر اگر کم بوده به جایش تا عقل کار میکند روشنگری و جهاد تبیین در تاریخ حیات آنهاست. آن که فرمود « اَللهَ اللهَ فـی الجِهاد بِأموالکُم و أنفُسِکُم و ألْسِنَتِکم فـی سبیلِ اللهِ» خوب میدانست که جهاد در راه خدا گاهی با انفاق مال است و گاهی با بذل مهجه و گاهی با منطق قوی، سخن متین، عقلانیّت کامل و همراه با زینت عاطفه است که اربعین سال گذشته، دستور صریحش با نام جهاد تبیین صادر شد. و این جهاد اگر بتمامه انجام شود شاید تفاوتی در اجر و پاداش با جهاد به شمشیر نداشته باشد. همان گونه که پیروزی قیام عاشورا با جهاد تبیین سیدالساجدین و زینب کبری که سلام خدا و خوبان نثارشان، به ثمر رسید و کامل شد. اگر آن روشنگری و جهاد عالمانه و شجاعانه نبود، چه کسی میتوانست سلطه استکباری و فضای روانی مطلق اموی را در هم شکند و یزید را تنبیه سخت و در تاریخ رسوا و نقشه شوم از بین بردن اسلام را ریشهکن کند؟ اسلحه جهاد سخت اگر تیغ و تیر و تفنگ است در جهاد تبیین، سلاح همان است که آقایمان در حکم جهاد تبیین و با قید فوریت و ضرورت گفتند. با توجه به جهاد سخت و جهاد تبیین باید پیادهروی اربعین را نیز در ادامه همین جهاد تبیین ملاحظه نمود. حضور میلیونی اربعینیان خونخواه حسین چنان توانسته پایههای استکباری دشمنان را متزلزل و در موجودیتشان تشکیک کند که آنها این راهپیمایی سپاهیان بینظیر و تاریخی را همچون رزمایش میدانند که همین گونه هم هست. گاهی سکوت رسانهای و گاهی تشکیک، شبهه پراکنی، فحاشی و ایرادهای بنیاسرائیلی رسانههای جهان سلطه از درد و زجری است که در زیر پای اربعینیان میکشند و میتوان وضعیت مزاجی آشفته صهیون را اینگونه توجیه کرد که آنان در هر اربعین، تصویر مرگ خود را مرور میکنند و پروتکلهای خود را نقش بر آب میبینند. آیهای که در پیشانی این مقاله میدرخشد را باید با آیات پیش و پس آن خواند تا حظ کرد و بال درآورد و خال آسمان تحیر شد. گویی از آسمان بالا میبرندمان که نفس به شماره میافتد. وقتی سینه امثال ما با خواندن این آیات، نفس کم میآورد، بزرگان با قرائت این آیات چه میکنند؟ « كسانى كه خدا و اين پيامبر را اطاعت كنند، كسانى خواهند بود كه همدم انبياء و صديقين و شهداء و صالحيناند، كه خدا مورد انعامشان قرار داده، و چه نيكو رفيقانى». خدا بر درجات امام راحل بیفزاید که دنیای معاصر را از مرگ و روزمرگی و انحطاط نجات داد و راه حیات طیبه را آموخت و قرآن را از طاقچهها به تارکاندیشهها آورد و عقل تشنه بشر را در معرض ندا و نور خدا قرار داد. اگراندیشه امام نبود ما از کجا میدانستیم که راه قدس از کربلا میگذرد؟ و از کجا میدانستیم که اگر ما را بکشند، زندهتر میشویم؟ و از کجا میدانستیم باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است؟ برای رزمایش بزرگ و همهجانبه پیادهروی اربعین میتوان شاخصههای مختلف و متنوعی دید. تجمع سالیانهای که مؤمنین عزتافزایی میکنند و تولید اقتدار. بازگشایی مرز باشماق مریوان و حضور دستههای زائر برادران و خواهران سنی و ادیان مختلف، بطلان خط فکری صهیونی است که رسانههای سعودی و انگلیسی اختلافانداز، به دنبال آن هستند و این را در مقابل حج معرفی میکنند. مثل خیال خامی که چند سالی است کشورهای چند ده ساله فسقلی را برای تصاحب جزایر سهگانه سرزمین هزاران ساله ایران به طمع میاندازد. امام حسین، امام جهانیان و آزادگان است و بشر گیرافتاده در دام لیبرال دموکراسی عقیم، راه نجات خود را حسین میداند و پرسان پرسان، نشانی او را میجوید. استقبال بینظیر مؤمنین و مستضعفین جهان از راهپیمایی اربعین که ما و مسئولین را به فکر تدارک بیشتر و درخور این رویداد جهانی انداخته است، گویای میل و رغبت جهان خسته امروز به فکر و حرف سیدالشهداء است. و سخن آخر ما با ارباب بیکفنمان این است که حسین جان، ثواب زیارت کربلایت به کنار، ما از عظمت تو در دوران معاصری که میشناسیم متحیریم. مردمی که در تأمین نان خود محتاج و در خرج زندگی شان در سختیاند، از راههای بسیار دور هند و پاکستان و افغانستان و اروپا و... و در این گرمای سخت و در آن جمعیت عظیم، برای «لبیک» به تو آمدهاند. فدای تو با فداییانی که داری و خوش به حال فداییانت با آقایی که دارند و تو باشی. دعا کن برای ما.
سایر اخبار این روزنامه
پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت/ جانمایه سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه
تغییر سبک زندگی فقط طی 200 روز!(یادداشت روز)
اخبار ویژه
فلسطین در حال انفجار است /هشدار سرویس اطلاعاتی مصر به اسرائیل
600 هزار شرکت در کشور فرار مالیاتی دارند
پیاده در غبار
ادعاهای گروسی علیه ایران به نیابت از آمریکا و اسرائیل
پهپاد «آرش ۲» مخصوص تهاجم به حیفا و تلآویو است
روایت ورزشکاران از دیدار با رهبر معظم انقلاب
زورگیر اتوبان نیایش به اعدام محکوم شد
راهپیمایی یا رزمایش(نگاه)
دستور ویژه رئیسجمهور برای تدوین برنامه هفتم مبتنی بر سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری
گزارش تکاندهنده سازمان ملل از گسترش بردهداری مدرن
ائتلاف سهجانبه صدر فروپاشید