روزنامه آرمان ملی
1401/06/22
«سایه نگاههای توهمآمیز بر سر پروژههای نجاتبخش آبی»
آرمان ملي: روز سهشنبه، 15شهريورماه سال جاري، صفحه 9 روزنامه «آرمانملي» به گزارشي تحت عنوان «پروژه نان وآبدار انتقال آب» پرداخته بود که واکنشهايي را از سوي مخاطبان روزنامه بههمراه داشت. نخستين واکنش، در گزارشي ديگر در تاريخ 17 شهريور ماه تحت عنوان «تنها راه مقابله با خشکسالي انتقال آب است» در همان صفحه به انتشار رسيد. اخيرا دست اندرکاران پروژه انتقال آب و شيرين سازي آن هم به گزارش روز پانزدهم شهريور، واکنش نشان دادهاند. آنها موارد مورد نظر خود را تحت عنوان جوابيه براي روزنامه ارسال کردهاند که به ديد و نظر شما ميرسانيم. در پايان، مطالبي را هم از سوي روزنامه «آرمانملي» مطرح ميکنيم که خواندن آن به بازترشدن مساله و رفع سوءتفاهمها کمک خواهد کرد. اين جوابيه که تحت عنوان «سايه نگاههاي توهمآميز بر سر پروژههاي نجاتبخش آبي»، مطرح شده به اين شرح است:« در آييننامه اخلاقي روزنامه «آرمانملي» نوشته شده است که روزنامهنگار ما به واقعيتهاي عيني توجه ميکند و اخبار صحيح و دقيق و تفسيرهاي منطقي و منصفانه را در اختيار خوانندگان ميگذارد. ليکن آنچه که خواننده محترم «آرمانملي» روز دوشنبه 15 شهريورماه در مقاله پروژه نان و آبدار انتقال آب خواند نه منطقي بود و نه منصفانه! نه صحيح بود و نه دقيق! به نظر نوشتهاي بود که عجولانه تصنيف، چاپ و منتشر شده شده بود. اينکه ميگوييم با عجله تيتري زدهايد و آهنگري را در شوشتر گردن زدهايد يک نمونهاش آن است که يک طرفه از سوي مراجع قضائي حکمي صادر کردهايد که البته در اين خصوص خود ميدانيد و همان مراجع! امّا تلويحاً نوشتهايد که مشکل، حضور افراد سهيم فولاد مبارکه در پروژه انتقال آب است و اگر اين افراد جايگزين شوند، ديگر مشکلي باقي نخواهد ماند! جالب اين است که در ترکيب اعضاي هياتمديره و همکاران اين شرکت هيچ يک از کارکنان و مديران فولاد مبارکه سهيم، تصميمگير و تصميمساز نيستند! در ادامه اين داستانسرايي عامدانه پرونده اين افترا را اگر نگوييم مغرضانه که ناشيانه به نظر کارشناس محترم گياهشناسي پيوند زدهايد. طي سالها در پروژه انتقال آب خليجفارس با افتخار ميزبان جامعه دانشگاهيان بودهايم اما با همه احترامي که براي آن عزيزان قائل هستيم و هم اکنون نيز از نعمت وجودشان برخورداريم؛ آيا بهتر نبود که به جاي مصاحبه با استاد گياهشناسي دانشکده زيست شناسي دانشگاه تهران نظرات اساتيد مرتبط با صنعت و مديريت منابع آب را جويا ميشديد؟ براي نگارنده اين سطور و همه همکارانمان در اين طرح بزرگ ملي دردناک بود که بيش از 820 کيلومتر خط انتقال آب از خليجفارس را که با انديشهورزي مشاوران طراحي و توسط پيمانکاران و مجريان توانمند ايراني از مناطق مختلف جغرافيايي و صعبالعبور گذشته است، عضوي از جامعه دانشگاهي ايران ساينس فيکشن يا علمي- تخيلي بهنامد. از نظر آنآنکه به «ما ميتوانيم» اين مرز پر گهر باور ندارند انجام هر پروژه عمراني براي آبادي ميهنمان تخيلي است. اينگونه حرفهاي تمسخرآميز را در مراحل تکوين و آغازين پروژه از زبان رسانههاي فارسي زبان لندننشين و لسآنجلسنشين هم شنيده بوديم اما آن موقع که اغراض ايشان برايمان شناخته شده بود، چندان به دل نگرفتيم! اما اکنون که پروژه اجرا شده و در حال بهرهبرداري است، چرا گزارههاي مأيوس کننده 6 سال پيش اين رسانهها توسط يک روزنامه داخلي تکرار ميشود!بيتعارف بگوييم که کشور ايران به دليل قرار گرفتن در کمربند خشک و نيمه خشک جهان، در زمره کشورهايي با محدوديت منابع آب قلمداد ميشود. بدون هيچ رويکرد شعاري، آب در ايران نه فقط به عنوان ماده حياتي، که يکي از مهمترين ارکان توسعه کشور محسوب ميگردد که توسعه ساير بخشها در گرو بهرهبرداري پايدار از آن است. در اين ميان ارائه راهکارهاي راهبردي به منظور تأمين آب پايدار براي استفاده شرب و صنعت به ويژه از منابع نامتعارف يکي از دغدغههاي مسئولين ارشد کشوري بوده است و صد البته بايد اشاره کنيم که قبل از هرگونه اقدامي براي تأمين آب، مديريت بهينه مصرف اين ماده حياتي در حوزه كشاورزي و ساير مصارف، سياستي الزامي است كه در جاي خود بايستي مورد بحث و بررسي قرار گيرد. نزديک يک دهه پيش اما، احساس نياز سه معدن بزرگ گلگهر، مس سرچشمه و چادرملو به داشتن امنيت آبي در آيندهاي که دور نميديدند کارشناسان را به ارائه طرحي جسورانه و دورانديشانه براي بررسي صرفه اقتصادي تأمين آب از خليج هميشه فارس وادار نمود. مطالعات نشان ميداد که هزينه نمکزدايي آب و انتقال آن به معادن کمتر از هزينه انتقال مواد معدني به سواحل خليجفارس است. مازاد بر اين بعدها دلايل پدافند غيرعامل هم نشان از درستي اين تصميم داشت. لازم به توضيح است که نتيجه علمي و کارشناسانه اين بررسي اکنون در سه جلد موجود و محفوظ است. گفتني است تمام مراجع ذيصلاح و مرتبط با اين حوزه گزارشهاي پيشگفته را در مواعيد خود دريافت کردهاند. گو اينکه در غير اينصورت مجوزهاي مرتبط را براي آغاز عمليات اجرايي صادر نميکردند! در ادامه آن تفکر آيندهبين چنين استدلال شد که اجراي چنين طرحهايي منجر به کاهش برداشت آب مورد نياز صنايع و معادن از ذخاير و منابع آبهاي سطحي و زيرسطحي خواهند شد. ر اين صورت امکان تخصيص منابع آب مصرفي فعلي صنايع و معادن به مصارف ديگر باعث پيشگيري از بحرانهاي اجتماعي، پديدههاي نامطلوب زيست محيطي نظير فرونشستهاي ناخواسته خواهد شد. با توجه به پيشزمينه گفته شده از دل آينده نگري مديران وقت سه مجتمع معدني و صنعتي گلگهر، مس سرچشمه و چادرملو؛ شرکت تأمين و انتقال آب خليج فارس متولد گرديد تا ابر پروژه انتقال آب از خليج فارس به صنايع و معادن در مناطق فلات مرکزي کشور را به سرانجام برساند. پروژهاي بزرگ که بهطور حتم از افتخارات ايران عزيز ماست چون توسط متخصصان و جوانان همين مرزوبوم طراحي و اجرا شده است. در زماني که چاپ مقاله پروژه نان و آبدار انتقال آب با نقشآفريني منفي خود همصدا با رسانههاي بيگانه دستآوردهاي عمراني کشور را تخيلي ميخواند و بر يأس ناشي از احساس کمبود آب در کشور دامن ميزند؛ پروژه تأمين و انتقال آب خليجفارس؛ آب نمکزدايي شده از بندرعباس را تا دل کوير در کرمان و يزد منتقل مينمايد. اين در حالي است که در طول مسير انتقال مجوزهاي لازم از دستگاههاي ذيربط از جمله وزارت نيرو، سازمان شيلات، سازمان بنادر و کشتيراني، سازمان حفاظت محيط زيست و منابع طبيعي و آبخيزداري، راهآهن، شرکت ملي گاز، ميراث فرهنگي و گردشگري، وزارت راه و مسکن و شهرسازي، مديريت امور اراضي، توسعه راههاي ايران و پدافند غير عامل اخذ شده است. هماكنون نيز اين شركت و شركتهاي وابسته با وزارت نيرو، نخبگان دانشگاهي و متخصصين و سازمان محيطزيست و مشاورين خبره كشور در ارتباطي تنگانگ و تعاملي دوطرفه است چه آنکه مديريت شرکت ايمان راسخ به انتشار دانشهاي به دست آمده دارد و به حتم با مشارکت اين شرکت در آيندهاي نزديک همايشهاي تخصصي نيز برگزار خواهد گرديد تا با فراخواني مقالات و يافتههاي جديد علمي توسط پژوهشگران و صاحبهنظران اين حوزه قدم ديگري در راستاي مديريت دانشبنيان براي مديريت پروژه مشابه که هماکنون در حال طراحي و اجراست برداشته شود. گفتنياست پس از آغاز به بهرهبرداري پروژه تأمين و انتقال آب خليجفارس که ماموريت آبرساني به مجتمعهاي عظيم صنعتي و معدني در فلات مرکزي را بهطور موفقيت آميزي انجام ميدهد، با حمايت و مديريت کلان دولت سيزدهم و نظارت حاکميتي وزارتهاي محترم صمت و نيرو حداقل 4 طرح بزرگ آبرساني ديگر از درياهاي آزاد توسط مجموعههاي عظيم معدني و صنعتي به شرح زير به منظور تأمين آب پايدار صنعت و معدن در دست مطالعه، طراحي و در برخي موارد اجرا قرار دارد:1- طرح تأمين و انتقال آب از بندرعباس به صنايع و معادن استان يزد و خراسان جنوبي موسوم به خط دوم
2- طرح تأمين و انتقال آب از بندرعباس و سيريک به صنايع استان اصفهان موسوم به خط سوم
3- طرح تأمين و انتقال آب از چابهار به زاهدان و زابل و استانهاي خراسان جنوبي و خراسان رضوي موسوم به خط چهارم
4- طرح تأمين و انتقال آب از خليجفارس به صنايع و معادن استان فارس موسوم به خط پنجم
سخن در اين باب بسيار است در همين چند دقيقه بهرغم نظر غيرکارشناسي نگارنده مقاله پروژه نان و آبدار انتقال آب؛ چندين هزار متر مکعب از آب درياهاي جنوب در سواحل کشورهاي جنوب خليج هميشه فارس و درياي عمان تصفيه شده و بيش از هزاران کيلومتر به مقاصدشان در اين کشورها منتقل ميشود. آيا بهتر نيست به جاي تهمت زدن به دستآوردها و ناديده گرفتن زحمتها کمي تأمل و بررسي ميکرديد و آنگاه تيتر ميزديد؟»
راه توسعه از مسير آزادي بيان ميگذرد
آرمان ملي : جمعي از دست اندرکاران پروژه شيرين سازي و انتقال آب، متني را تحت عنوان «سايه نگاههاي توهمآميز بر سر پروژههاي نجاتبخش آبي» در اختيار روزنامه «آرمانملي» قرار دادهاند که در واقع جوابيه و واکنشي به گزارش «پروژه نان وآبدار انتقال آب» محسوب ميشود. گزارش مذکور 15شهريورماه جاري در شماره 1364 روزنامه «آرمانملي» منتشر شد، به گفتوگو با دکتر حسين آخاني، استاد گياهشناسي دانشکده زيستشناسي دانشگاه تهران، پرداخته بود. بايد به اين نکته اشاره کنيم که پيش از آن خبري از «هاجر چناراني» يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، منتشر شده بود که عامل اصلي گفتوگوي ما با يک کارشناس محيط زيست شد. خبر با اين تيتر در رسانههاي رسمي کشور منتشر شده بود: «هشدار نماينده مجلس درباره مافياي طرح انتقال آب»رسانهها در توضيح نوشته بودند که «هاجر چناراني، درباره پروژه انتقال آب خليجفارس و درياي عمان به فلات مرکزي، بيان کرد: بنده امروز هشدار ميدهم که همان طوري که مافياهاي بزرگ از فولاد مبارکه اصفهان بيرون زد، مافياهاي بزرگ آب در پشت پروژه انتقال آب از خليج فارس و درياي عمان به فلات مرکزي وجود دارد.»عضو کميسيون قضائي و حقوقي در مجلس شوراي اسلامي، هشدار داده بود که «نصف افرادي که در فساد فولاد مبارکه سهيم بودند اکنون در پروژه انتقال آب از خليج فارس و درياي عمان سهيم هستند و اگر اين پروژه با مدل فعلي پيش برود مافياهاي بزرگتري از آن بيرون ميآيد.» چناراني گفته بود که «اگر اين پروژه تحت نظر خود دولت اجرايي شود و دست مافياها از اين پروژه کوتاه شود با آن موافق هستم.” در واقع مطرح کردن حضور «مافيا» در پروژه انتقال آب درياهاي جنوب به فلات مرکزي و همين طور ارتباط اين مافيا با شرکت فولاد مبارکه (که اين روزها اخبار ضد و نقيضي از آن در محافل ثمطرح است)، موضوعاتي بودند که توسط نماينده مجلس شوراي اسلامي، مطرح شدند نه روزنامه «آرمان ملي» و نه کارشناس مصاحبه شونده آن. به اظهارات خانم چناراني برميگرديم. نظرات او در مورد مافيا و اينکه اگر اين افراد مربوطه در فولاد مبارکه در پروژه انتقال آب نباشند، مشکل حل خواهد شد، سبب شد که خبرنگار روزنامه به سراغ يکي از کارشناسان محيط زيست برود تا نظر او را در اين زمينه جويا شود. گفتنيست کثه حسين آخاني، کارشناس مربوطه حاضر نشد هيچ صحبتي درباره مافياي آب مطرح کند با اين گفته که «من کارشناس مافياشناسي نيستم.” فايل صوتي صحبتهاي اين کارشناس موجود است. لذا با او درباره بحث انتقال آب به گفتوگو نشستيم و او هم در مقام يک کارشناس شناخته شده حوزه محيط زيست نظرات، نقدها و پيشنهادهاي خود را مطرح کرد. بايد گفت روزنامه و در واقع رسانههاي ملي، زمينهساز بسترهايي هستند که موضوعات و مسائل روز جامعه را در بوته نقد و نظرات متفاوت قرار دهند. چراکه راه رسيدن به توسعه از نقد، بحث و باز گذاشتن فضا براي ايراد نظرات متفاوت حاصل خواهد شد. حسين آخاني، نظر مساعدي نسبت به پروژه شيرين سازي و انتقال آب نداشت، دلايل خود را هم مطرح کرد ضمن اينکه راههاي جايگزين را هم ارائه داد. البته نبايد از اين نکته هم مغفول ماند که نظر آقاي آخاني تنها مختص به ايشان نيست و جمع ديگري از کارشناسان ايراني که در ايران زندگي کرده و براي توسعه اين کشور گام برداشتهاند هم با او همنظر هستند. مخالفت و در واقع نظر مخالف يا متفاوت داشتن نسبت به يک پروژه ملي به معناي همسويي با رسانههاي بيگانه (آنچه دست اندرکاران پروژه به آن اشاره کردهاند) نيست. اين به معناي دغدغه افراد براي هرچه بهتر شدن شرايط و بحران خشکسالي کشور است. بد نيست به اين نکته هم اشاره کنيم که روزنامه «آرمانملي»، چند روز پس از انتشار گزارش «پروژه نان وآبدار انتقال آب»، گزارش ديگري تحت عنوان «تنها راه مقابله با خشکسالي انتقال آب است» در تاريخ 17شهريور ماه سال جاري، منتشر کرد که اين بار اسماعيل همدانلو، دکتراي مديريت اجرايي، نظري متفاوت با حسين آخاني را ارائه کرد. او نه تنها پروژه انتقال آب را مضر و مخرب ندانست که آن را امري کاملا کارشناسانه و هوشمندانه تشخيص داد که ميتواند معضل خشکسالي کشور را مرتفع کند. روزنامه گفتوگوي مفصلي را هم به او اختصاص داد و نظرات او را منعکس کرد. همان طور که گفته شد، رسانهملي و در اينجا روزنامه «آرمانملي» سعي ميکند در گسترش آگاهي بخشي و ايجاد فضاي باز اطلاعرساني براي آگاه شدن مردم با زاويههاي مختلف يک موضوع تمام تلاش خود را به کار ببندد.
سایر اخبار این روزنامه
شاخهای مجازی در دام مالیات
ضریب تحمل جامعه پایین آمده است
سوالات آژانس؛ کلاف سر در گم در پرونده هسته ای
«سایه نگاههای توهمآمیز بر سر پروژههای نجاتبخش آبی»
ابلاغ سیاستهای کلی برنامه هفتم با اولویت پیشرفت اقتصادی
عبور زاهدیوفا از خط قرمز بر فرش قرمز!
برنامه هفتم مبتنی بر سیاستهای ابلاغی رهبری تدوین شود
لزوم تدوین استراتژی کارآمد
سفرغريبآبادي به ژنو براي شرکت در نشست شوراي حقوق بشر
استمرار عدم قطعیتها در کسب و کارها
تبیین زمینههای کمک دستگاه قضائی به دولت برای تحقق پیشرفت اقتصادی
زمان به نفع ایران نیست