طرح های توسعه ای اثرگذار نیست

حسین راغفر
آرمان امروز: ابلاغيه رهبري، در واقع برنامه توسعه هفتم نيست بلکه «سياست هاي کلي» اين برنامه است که در تدوين اين برنامه بايد لحاظ شود وگرنه خود برنامه هفتم به سال آينده  موکول شده است . با اين وجود بررسي ها نشان مي دهد با وجود تعيين اين سياست ها اما به دليل عملکرد و ظرفيت هاي اجرايي دولتها نمي توان انتظار سمت و سوي روشني را داز اين برنامه اشت  واقعيت اين است که متاسفانه تدوين برنامه هاي توسعه کشور به يک روال روتين و عادي سازمان برنامه و بودجه تبديل شده باشد يعني کارشناسان و مديران اين مجموعه فقط به دنبال اين هستند که اجراي وظيفه اداري خود هستند و چندان برايشان اهميت ندارد که برنامه تدوين شده تا چه حد مي تواند اجرايي باشد و عملياتي شود.  اما همانطور که گفته شد اين برنامه شامل نقاط ضعف فراواني است که شايد يکي از مهمترين آنها تعريف شدن تعداد زيادي پروژه ، آنهم بدون درنظر گرفتن منابع مالي مورد نياز آنها و البته محل دقيق تامين آن. علاوه براين در شرايط کنوني بعد از تدوين برنامه و تعريف پروژه ، ليست و مشخصات آنها دراختيار مديران سازمان برنامه و بودجه قرار مي گيرد و آنها برحسب ديدگاه و نقطه نظرات خودشان، تعدادي از اين طرح ها را انتخاب و براي آنها بودجه اي تعيين مي کنند. در واقع ما چيزي به نام «برنامه» به معناي واقعي آن تاکنون نداشته ايم بلکه تنها عايدي عمراني برنامه ها، ليستي بلند بالا از پروژه هايي است که سليقه اي انتخاب مي شوند.
اين رويه در مورد ساير محورهاي اصلي برنامه هاي توسعه اي کشور نيز صادق است. در واقع برنامه هايي که تدوين مي شود، يکسري «آرمان» هاي دست نيافتني مسئولان و کارشناسان است که بي هدف و براساس منابعي مبهم درکنار هم قرار گرفته اند. مسلم است که اين روش قطعا جواب نمي دهد و تنها شامل چارچوب هايي کلي است وگرنه چيزي به نام برنامه ريزي «جامع» در ايران نداريم.
درحقيقت بايد بپذيريم که برنامه هاي تدوين شده هيچ گونه ارتباطي بين اهداف و آنچه تبين شده وجود ندارد . براي همين مشخص نيست که اين برنامه ها تا چه حد پاسخگوي اهداف تعريف شده آنها باشد . در حقيقت آنچه در اين برنامه ها مغفول مانده است، مردم و آينده کشور است! مشکلي که تازمانيکه حل نشود نمي توان به اثرگذاري طرح هاي توسعه اي اميدوار بود.


اقتصاد دان