روایت همتی از جفای روحانی و جهانگیری

آرمانامروز| کانديدتوري عبدالناصر همتي در انتخابات 28 خرداد 140 حرف و حديث‌‌هايي زيادي را به‌همراه داشت. در واقع او که رئيس بانک‌مرکزي دولت تدبير و اميد بود،‌ بعد از رد صلاحيت جهانگيري و شريعت‌مداري توقع حمايت از دولتي‌ها و در راس آنها روحاني و جهانگيري داشت. اما در دولت با اين دليل که همتي براي ثبت‌نام با جبهه اصلاحات هماهنگي‌هاي لازم را به عمل نياورده بود،‌ نه‌تنها حمايت نکردند بلکه او را از رياست بانک ‌مرکزي عضل کردند. با اين حال در هفته پاياني مانده به انتخابات شوراي مشورتي اصلاحات در 2 جلسه براي حمايت يا عدم حمايت از عبدالناصر همتي راي‌گيري شد که در هر 2 بار اين عدم حمايت بود که راي بيشتري داشت.
عبدالناصر همتي در گفت‌وگويي با ايسنا روايت‌هايي از آن روزها نقل کرده است که در زير مي‌آيد:
روحاني به ثبتنام من در انتخابات اعتراض کرد!
همتي درباره اولين ديدارش با روحاني بعد از ثبت‌نام اظهار داشت: فرداي روزي که ثبت‌نام کردم، ايشان در جلسه ستاد اقتصادي به من اعتراض کردند که چرا شما رفتيد ثبت‌نام کرديد؟ من هم گفتم که خودتان اجازه داديد. ايشان هم گفت، نه! ما همينطوري داشتيم صحبت مي‌کرديم. در جواب گفتم که بنده صحبت شما را به عنوان چراغ سبز در نظر گرفتم. البته برداشت من اين بود که آقاي روحاني ثبت‌نام من را خيلي جدي نگرفته بودند. شايد چون احتمال نمي‌دانند من تاييدصلاحيت بشوم يا فکر نمي‌کردند بقيه رد صلاحيت بشوند.


«ميخواهي تا آخر بماني؟»
او روايتش از اين جلسه را با سوال و جواب ميان خودش و حسن روحاني ادامه مي‌دهد: آقاي روحاني به من گفت که يعني شما مي‌خواهيد تا آخر بمانيد؟ من هم گفتم که بالاخره شرکت کرده‌ام، تاييد شدم و مي‌خواهم در صحنه بمانم. آقاي روحاني گفت که نمي‌شود! شما همزمان هم مي‌خواهيد رئيس کل بانک مرکزي بمانيد و هم کانديدا بشويد؟ گفتم که بله! چه اشکالي دارد؟ من طبق قانون مي‌توانم اداره بانک مرکزي با تمام اختيارات را به مدت يک ماه به قائم‌مقام خودم بسپارم؛ ايشان (اکبر کميجاني) هم انسان صاحب‌نظري است و سال‌ها کار کرده و بنابراين مشکلي پيش نمي‌آيد. آقاي روحاني هم گفت که نمي‌شود.
جهانگيري گفت هيچ کمکي به تو نمي‌کنم!
همتي به واکنش جهانگيري هم اشاره مي‌کند و مي‌گويد: در همين جلسه، آقاي جهانگيري به من گفتند که اصلاح‌طلبان اصلاً شما را معرفي و تاييد نکرده‌اند؛ چطور مي‌خواهيد وارد صحنه بشويد؟ من هم گفتم که خودم تصميم به حضور گرفته‌ام و ان‌شاالله شما هم کمکم مي‌کنيد؛آقاي جهانگيري هم صريحا گفتند که نخير! من هيچ کمکي به شما نمي‌کنم. با همين صراحت؛ خيلي تند گفتند که من هيچ کمکي به شما نمي‌کنم. گفتم که اشکالي ندارد و خودم مسير را ادامه مي‌دهم.