ناگفته‌های همتی از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کاندیدای اصلاح‌طلبان نبودم!

عبدالناصر همتی با گذشت بیش از یک سال از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مصاحبه‌ای به بیان جزئیاتی از روند حضورش در آن انتخابات پرداخته و واکنش‌های حسن روحانی، حسن خمینی، اسحاق جهانگیری و محمد خاتمی را نسبت به اعلام کاندیداتوری‌اش با طول و تفصیل شرح داده است. او در این گفت‌وگو هم تاکید می‌کند که کاندیدای اصلاح‌طلبان نبوده و هم معتقد است که نباید وی را نماد وضع موجود تلقی کرد.
آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مصاحبه با عبدالناصر همتی است که در کتاب «بزنگاه» نوشته حسام رضایی منتشر شده است و در آن از دلایل کاندیداتوری‌اش در انتخابات ۱۴۰۰ می‌گوید و این‌که نامزدشدن او، چگونه به تعمیق شکاف و شقاق در دولت وقت انجامید. کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ به صراحت می‌گوید که برخی چهره‌های نامدار ردصلاحیت شده، او را به اتصال با نهادهای امنیتی متهم کردند و چنین جاانداختند که همتی، مهره‌ای پشتیبانی‌شده برای معنادارشدن رقابت بوده است. این گفت‌وگو در آبان‌ماه ۱۴۰۰ در دفتر رئیس کل سابق بانک مرکزی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران انجام شده است.
همتی در ابتدای این مصاحبه با تاکید بر این‌که «هیچ علاقه‌ای به نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری نداشتم» اظهار کرد: تقریبا در خرداد سال ۹۹ در چند روزی که تعطیلات بود و من هم در تهران حضور نداشتم، آقای محمد مهاجری بر اساس دیدگاه شخصی خود اعلام کرد که همتی به عنوان یک اقتصاددان، یکی از افرادی است که با توجه به وضعیت اقتصادی کشور برای ریاست‌جمهوری مطرح است. البته من بعداً از ایشان گلایه کردم که چرا شما این موضوع را مطرح کردید چون با این صحبت، فشار بر بانک مرکزی زیاد شد. دلیلش هم این است که وقتی فردی در مظان کاندیداتوری قرار بگیرد، رقیبان او را تخریب می‌کنند.
روحانی گفت همه بروید ثبت‌نام کنید!


همتی با اشاره به ماجرای کاندیداتوری‌اش در انتخابات می‌گوید: در یک بحث سرپایی که آقای وزیر کشور هم در آنجا حضور داشتند، به آقای دکتر روحانی عرض کردم که افراد مختلفی دارند ثبت‌نام می‌کنند و معلوم نیست چه کسی تایید و چه کسی رد بشود. ایشان همانجا گفتند: «خب! همگی بروید ثبت‌نام کنید تا ببینیم چه می‌شود». برداشت من این بود که هر کسی در دولت احساس می‌کند می‌تواند کاندیدا بشود، برود و ثبت‌نام کند.
من هم صحبت آقای روحانی را به عنوان چراغ‌سبز گرفتم و ثبت‌نام کردم. حتی تا ساعات آخر منتظر ماندم تا ببینم کسانی که بینش اقتصادی دارند، می‌آیند یا نه که دیدم خبری نیست.
وی در ادامه می گوید: من حمایت نخواستم اما بالاخره آقای روحانی رئیس من بودند و باید در جریان قرار می‌گرفتند. فردای روزی که ثبت‌نام کردم، ایشان در جلسه ستاد اقتصادی به من اعتراض کردند که چرا شما رفتید ثبت‌نام کردید؟ من هم گفتم که خودتان اجازه دادید. ایشان هم گفت، نه! ما همینطوری داشتیم صحبت می‌کردیم. در جواب گفتم که بنده صحبت شما را به عنوان چراغ سبز در نظر گرفتم. البته برداشت من این بود که آقای روحانی ثبت‌نام من را خیلی جدی نگرفته بودند. شاید چون احتمال نمی‌دانند من تاییدصلاحیت بشوم یا فکر نمی‌کردند بقیه رد صلاحیت بشوند.
جهانگیری گفت کمکی به تو نخواهیم کرد
همتی یادآور می‌شود: روزی که اسامی تایید صلاحیت‌شده‌ها اعلام شد، به بعضی از اعضای دولت مثل آقای جهانگیری و آقای شریعتمداری شوک وارد شد؛ آقای لاریجانی هم که ردصلاحیت شده بودند. فردای اعلام اسامی، دوباره جلسه ستاد اقتصادی بود و من پیش‌بینی می‌کردم که جلسه جالبی نباشد. از این جهت که خود آقای جهانگیری رد شده بود و به عنوان معاون اول در این جلسه حضور داشت. بحث جلسه، خیلی مربوط به آقای لاریجانی نبود و بیشتر مربوط به کسانی مثل آقای جهانگیری یا آقای شریعتمداری بود که از دولت رد شده بودند. جلسه خوبی نبود.
او روایتش از این جلسه را با سوال و جواب میان خودش و حسن روحانی ادامه می‌دهد: آقای روحانی به من گفت که یعنی شما می‌خواهید تا آخر بمانید؟ من هم گفتم که بالاخره شرکت کرده‌ام، تایید شدم و می‌خواهم در صحنه بمانم. آقای روحانی گفت که نمی‌شود! شما همزمان هم می‌خواهید رئیس کل بانک مرکزی بمانید و هم کاندیدا بشوید؟ گفتم که بله! چه اشکالی دارد؟ من طبق قانون می‌توانم اداره بانک مرکزی با تمام اختیارات را به مدت یک ماه به قائم‌مقام خودم بسپارم؛ ایشان (اکبر کمیجانی) هم انسان صاحب‌نظری است و سال‌ها کار کرده و بنابراین مشکلی پیش نمی‌آید. آقای روحانی هم گفت که نمی‌شود.
همتی به واکنش جهانگیری هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در همین جلسه، آقای جهانگیری به من گفتند که اصلاح‌طلبان اصلاً شما را معرفی و تایید نکرده‌اند؛ چطور می‌خواهید وارد صحنه بشوید؟ من هم گفتم که خودم تصمیم به حضور گرفته‌ام و ان‌شاالله شما هم کمکم می‌کنید؛آقای جهانگیری هم صریحا گفتند که نخیر! من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. با همین صراحت؛ خیلی تند گفتند که من هیچ کمکی به شما نمی‌کنم. گفتم که اشکالی ندارد و خودم مسیر را ادامه می‌دهم.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری برکناری از ریاست کل بانک مرکزی را چنین روایت می‌کند: بعدازظهر همان روز آقای روحانی تلفنی با من تماس گرفتند. پرسیدند که آیا راجع‌به این موضوع تصمیم گرفته‌ام؟ پرسیدم راجع‌ به چه موضوعی؟ گفتند که یا از انتخابات استعفا بدهید یا از بانک مرکزی. گفتم که من هیچ دلیلی برای کناره‌گیری از بانک مرکزی نمی‌بینم و به نظرم هیچ مشکلی ندارد و به صلاح شما و دولت هم نیست که الان کنار بروم؛ بهتر است من باشم. ایشان دوباره گفتند که فردا در حاشیه دولت، مشورت دیگری با همدیگر می‌کنیم. فردایش در حاشیه دولت، من دوباره خدمت آقای رئیس‌جمهور رسیدم. ایشان گفتند که من تصمیم خودم را گرفته‌ام و شما باید فردی را معرفی کنید. من هم گفتم که شما هر کسی را دلتان می‌خواهد بگذارید اما من استعفا نمی‌دهم چون صلاح دولت نمی‌دانم؛ اما اگر شما به تصمیم رسیده‌اید، اقدام کنید. من همانجا به آقای روحانی توضیح دادم که آقای رئیسی،همزمان با کاندیداتوری دارند کارشان در مقام ریاست یک قوه را هم انجام می‌دهند. بقیه نامزدها هم همین‌طور؛ ایشان گفتند که بانک مرکزی حساسیت خاصی دارد و ممکن است مورد تهاجم مخالفین قرار بگیرد. من هم گفتم این هجمه‌ای که شما می‌فرمایید، حتی اگر من کنار بروم صورت می‌گیرد چون در این دو هفته مانده تا انتخابات کسی فراموش نمی‌کند من رئیس کل بانک مرکزی بوده‌ام. این جمله را خدمت ایشان گفتم که به صلاح شماست که من در بانک مرکزی بمانم چون اگر بمانم، حداقل مجبورم از دولت دفاع کنم اما اگر نباشم، تعهدی برای دفاع از همه دولت نخواهم داشت. ایشان گفتند که حتی اگر کنار بروید، از دولت دفاع خواهید کرد. من هم گفتم در جاهایی که لازم باشد، دفاع خواهم کرد اما در جاهایی که احساس کنم سیاست‌ها صحیح نبوده، دفاع نمی‌کنم. خلاصه این بحث درگرفت و به نتیجه‌ای هم نرسیدیم؛ ایشان اما گفت که من تصمیم خودم را گرفته‌ام.
او در پاسخ به این پرسش که روحانی چه اصراری به استعفای وی از بانک مرکزی داشته است، اظهار می‌کند: شاید چون گفتند از انتخابات برو کنار و من نرفتم. وقتی دیدند تا آخر ماندم، با خودشان گفتند حالا که همتی از آن طرف کنار نمی‌رود، از این طرف برکنارش کنیم. البته با توجه به اختلاف نظراتی که در چند ماه مانده به انتخابات در خصوص نحوه دخالت در بازار ارز با ایشان داشتم، بدبینانه‌ترین حدس این است که فرصت را برای برکناری مناسب دیدند. جالب است که تا پایان انتخابات هیچ عضوی از دولت، از من حمایت و پشتیبانی نکردند و حتی علیه من تخریب کردند.
«مشکوک می‌زنی!»
کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ در پاسخ به این پرسش که چرا بخشی از جریان اصلاح‌طلب او را به‌عنوان مهره‌ای امنیتی برای حضور در صحنه می‌دیدند، تصریح می‌کند: بالاخره اگر بخواهند تصمیم بگیرند که من را معرفی یا پشتیبانی نکنند، باید دلایلی برای آن بسازند چون نمی‌توانند بگویند که همتی تجربه عملی ندارد یا سیاست و مدیریت نمی‌فهمد؛ من همه این‌ها را گذرانده‌ام و از خیلی ازکاندیداها بیشتر در جریان مسائل انقلاب و سیاست و اقتصاد و حکومت‌داری بوده‌ام. چون می‌خواهید در تاریخ ثبت کنید، خوب است که این هم گفته بشود؛ در همان روزهای اول یا دوم پس از اعلام اسامی نامزدهای تاییدصلاحیت‌شده گفت‌وگویی تلفنی با حاج‌حسن‌آقای خمینی درباره انتخابات داشتم و از ایشان خواستم تا پشتیبانی کنند؛ ایشان یکدفعه همان اول برگشتند گفتند: «آقای همتی چه شد که تایید شدی؟ مشکوک می‌زنی»! من هم در جواب گفتم: «کسانی که ردصلاحیت شده‌اند باید بررسی شوند که چرا مشکوک می‌زنند و رد شدند نه کسی که تایید شده‌ است».
همتی یادآور می‌شود: صحبت برخی از جریانات و حتی برخی ازاصلاح‌طلبان تناقض داشت؛ از یک طرف می‌گفتند هر کسی بیاید فرقی نمی‌کند چون رئیس‌جمهور کاره‌ای نیست و از یک طرف می‌گفتند چون کاندیداهای ما رد صلاحیت شده‌اند، شرکت نمی‌کنیم؛ این دو تا با هم نمی‌خواند. به من می‌گفتند چون شما کاندیدای ما نیستی...بله! من کاندیدای اصلاح‌طلبان نبودم؛ من از اول گفتم که کاندیدای کسی نیستم و از اول گفتم که من می‌خواهم راه سوم را بروم؛ جمله تبلیغاتی من، راه سوم بود. البته من یک سری مسائل را نمی‌توانم بگویم و الان هم نمی‌گویم اما اینکه همه مشکلات را گردن دولت روحانی بیاندازیم، درست نیست. من در جریان دلیل اصلی مشکلات بودم. در آینده نزدیک، نتیجه کار دولت و مجلس فعلی که یکدست هستند را نیز خواهیم دید.
نظر خاتمی به کاندیداتوری من مثبت بود
همتی در این مصاحبه از دیدار خود با محمد خاتمی و واکنش او به خبر کاندیداتوری خود چنین روایت می‌کند: نظر ایشان به کاندیداتوری من مثبت بود اما در جریان اصلاحات سازوکاری گذاشته بودند که باید برای حمایت از یک گزینه واحد رای دو-سوم مجمع را می‌داشتند که در دفعه اول رای نیاورد و در دفعه دوم هم با اختلاف دو تا، رای نیاورد و اینطور گفتند که چون آقای خاتمی مقید به رعایت این سازوکار بودند، نتوانستند حمایت کنند. علی‌رغم احترام زیادی که برای جناب خاتمی و شخصیت ایشان قائل هستم، حمایت این نیست که شما فقط یک جمله غیر مستقیم (مردم «همت» کنید و رای بدهید) در لحظه آخر بگویید؛ با توجه به تجربه قبلی، دوره اینکه یک شخصیت چیزی بگوید و مردم بریزند رای بدهند، دیگر گذشته است.
می‌توانستم انتخابات را به دور دوم بکشانم
به گزارش ایسنا، کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ با تاکید بر اینکه اگر انتخابات دو هفته یا یک هفته ادامه پیدا می‌کرد، می‌توانست انتخابات را به دور دوم بکشاند، یادآور می‌شود: من در هیچ‌کدام از شعب رای‌گیری، حتی یک ناظر هم نداشتم. حتی در تهران هم نداشتم. من عملا هیچ خبری از اوضاع نداشتم. مثلا وقتی ساعت ۱۱ شب( روز جمعه ۲۸ خرداد) سیستم اعلام رای در وزارت کشور به مدت یک ساعت قطع شد، دلیل قطعی سیستم اطلاع رسانی و آمارهای متناقض اعلامی را هیچ‌وقت به من نگفتند. ساعت یک نیمه‌شب به وزارت کشور رفتم و به آقای رحمانی فضلی اعتراض کردم. به ایشان گفتم که چرا با اینکه باید تا ساعت ۲ بامداد رای‌گیری باشد، شما خیلی از شعب را تعطیل کرده‌اید و در خیلی از شعب مردم را برای رای، راه نمی‌دهید؟شما دیدید که از ساعت ۶ عصربه بعد، تمام مراکز استان‌ها شلوغ و مملو از جمعیت بود.با این حال، من چون مصلحت کشور را بالاتر از حق خودم می‌دانم و شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور هم جوری نیست و نبود که بخواهیم درباره این مسائل کنکاش کنیم، بنابراین پیگیری نکردم.