کار درست در مسیر غلط هزینه‌زاست

امید فراغت روزنامه‌نگار  
 
 
 


کار درست در روند و مسير اشتباه به تعبيري همان کار غلط به حساب مي‌آيد. بر همين اساس اگر رويکردها و روندها متناسب با خرد عمومي جامعه امروز ايران که به تعبيري به واسطه فناوري و تکنولوژي تابعي از نظم جهاني شده‌اند، نباشد، در فرآيند زمان مصداق نقطه از سر خط خواهند شد. بعد از پيدايش اسلام و گسترش اسلام، داده‌هاي تاريخي صعود و سقوط‌هاي زيادي را به تصوير کشيده است. مديران بايد درک و شناخت صحيحي از زمان، حرکت زمان و قدرت اجبار زمان داشته باشند در غير اين‌صورت کارهاي درست‌شان نيز ممکن است در روندهاي اشتباه، غلط معني و مفهوم پيدا کند و نتيجه‌اي متفاوت از نتايج قدرت اجبار زمان کسب شود. بر همين اساس نتايج تقابل سنت و تجدد، خود بيانگر واقعيت‌هاي پيدا و پنهان جامعه امروز است. نکته مهم و کليدي اين است نه سنت‌ها از بين رفتني ا‌ست و نه مي‌شود از داده‌هاي قدرت اجبار زمان يا همان تجدد، نوگرايي و نوزايي چشم پوشيد. مديران اگر در نقطه تعادل واقعيت‌هاي امروز نايستند و انديشه و عملکردشان در‌برگيرنده توامان سنت و تجدد نباشد، نمي‌توانند مديريت صحيح کنند و هر آن‌چه در رابطه با رشد، پيشرفت و توسعه بر زبان جاري مي‌کنند، به اصطلاح فقط رزمايش کلامي ا‌ست و در واقعيت رضايت جامعه را تامين نخواهد کرد. هنر مديريت صحيح اين است توامان هست‌ها و نيست‌ها بايد مورد توجه قرار بگيرد. بنابراين در فضايي که فناوري و تکنولوژي تمام واقعيت‌هاي پنهان جوامع را، در معرض ديد عموم قرار داده، مسئولان مملکت بهتر است تصميم‌سازي و تصميم‌گيري‌‌هاي‌شان متناسب با قد، قواره و مختصات واقعي جامعه امروز باشد. تعميم دادن هر گونه فضايي، به کل جامعه يک تکنيک و تاکتيک غلط و اشتباه است. براي مثال داده‌هاي تاريخي بيان مي‌کند هر آن‌چه در زمينه علم و پيشرفت علم در دوره خلفاي عباسي يعني هارون‌الرشيد و مامون از طريق فن ترجمه و... تبديل به دستاورد شده بود در دوره متوکل عباسي بر باد رفت و به تعبيري عصر طلايي علم به عصر افول و سکون مبدل شد. پس تصميم‌سازي، تصميم‌گيري و عملکرد مسئولان، مي‌تواند روشنايي و تاريکي توليد کند. پس بايد پذيرفت کار درست در روند و مسير اشتباه، فقط هزينه‌زاست و هيچ سودي در فرآيند زمان توليد نخواهد کرد.