روزنامه ایران
1401/06/29
صادرات نفت به 5/1 میلیون بشکه رسید
علی اصغر رحمان نژاد / دیپلماسی فعال انرژی، تلاش جهت نقشآفرینی مؤثر در بازارهای صادراتی جهان و گسترش تعاملات همهجانبه با همسایگان، محورهای مهم سیاست خارجی دولت سیزدهم را تشکیل میدهند. افزایش صادرات نفت با وجود تداوم تحریمها و انعقاد قرارداد سرمایهگذاری در نفت و گاز کشور با گازپروم روسیه از ثمرههای این رویکرد فعال دولت مردمی است. در عرصه داخلی نیز دولت با اتکا به توانمندی کارشناسان و متخصصان کشور موفقیتهای مهمی به دست آورده است. جهت بررسی دقیقتر عملکرد مدیریت انرژی کشور در نخستین سال از عمر دولت سیزدهم، به گفتوگو با «آرش نجفی» رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران پرداختهایم:به عنوان نماینده بخش خصوصی انرژی کشور، نحوه تعامل دولت سیزدهم با این بخش در سال نخست به چه شکل بوده است؟
قطعاً دولت سیزدهم در تعامل با بخش خصوصی بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از دولت گذشته عمل کرده است. در بخش انرژی این تعامل به صورت مشهودی افزایش یافته است. به عنوان مثال در دولت گذشته، بدنه کارشناسی وزارت نفت دارای حسننیت و قوت لازم نبود. بنابراین به توصیههای بخش خصوصی توجه لازم را نداشت. اما تعامل دولت سیزدهم با بخش خصوصی قابل تقدیر است. قطعاً در آینده نه چندان دور تأثیرات مثبت این مسأله برای کشور نمایان خواهد شد.
شما در سخنانتان مدعی ضعف و عدم حسننیت بدنه کارشناسی وزارت نفت دولت گذشته شدید. آیا مصداقی برای این ادعا دارید؟
در دولت قبل اهمال کاری بزرگی در زمینه تأمین مخازن فراسرزمینی ذخیرهسازی نفت صورت گرفت که تاکنون آثارش بر نقشآفرینی ما در بازار نفت تداوم دارد. هر چند دولت سیزدهم موفق شده صادرات نفت را از 300 هزار بشکه به بالای یک میلیون بشکه برساند، اما اگر دولت قبل به توصیه بخش خصوصی در خرید یا اجاره مخازن ذخیرهسازی نفت در چین و بسیاری دیگر از مقاصد صادراتی نفت عمل میکرد قطعاً امروز ما قدرت مانور بالاتری هم در بازار نفت داشتیم. اما با بیتوجهی وزارت نفت دوران مهندس زنگنه ما مخازن ذخیرهسازی استراتژیک را از دست دادیم و اکثر آنها توسط سعودیها خریداری یا اجاره شده است. یعنی با دست خودمان امکان نقشآفرینی مؤثر در بازار نفت را به سعودیها سپردیم. البته دولت فعلی اقداماتی را در راستای جبران این اشتباه آغاز کرده که به نتیجه آن خوشبین هستم.
اصولاً اهمیت داشتن مخازن ذخیرهسازی فراسرزمینی نفت در چیست و از دست دادن آنها و سپردنشان به رقبایی چون سعودی چه مشکلاتی برای ما در بحث صادرات نفت ایجاد میکند؟
توجه کنید که تجارت به معنای رقابت است. ایران، سعودی، روسیه و امریکا همگی صادرکنندگان مهم نفت بوده و در بازار تجارت به رقابت مشغول هستند. وقتی شما از چاه نفت شروع به تولید میکنید؛ امکان توقف یکباره یا کاهش ناگهانی این تولید را ندارید. بنابراین باید با تهیه مخازن ذخیرهسازی در سراسر مقاصد صادراتی خودتان، علاوه بر تضمین امنیت تولید و صادرات نفت کشور، بتوانید برای روز مبادا که قیمتها بالا میرود بلافاصله نفت را به مشتری عرضه کرده و سود ببرید. اگر مشتریان از نبود ظرفیت ذخیرهسازی شما مطلع شوند؛ مجبور خواهید شد نفت را با تخفیف بالا بفروشید. بالاخره نفت تولیدیمان را که نمیتوانیم به دریا بریزیم! جای تعجب و حسرت است که مخازن ذخیرهسازی بزرگ نفت با قیمتهای بسیار مناسب از سوی بخش خصوصی شناسایی و به دولت قبل جهت خرید یا اجاره معرفی شد اما وزارت نفت مهندس زنگنه توجهی به نظرات بخش خصوصی نشان نداد. گرچه ما از ناوگان عظیم نفتکشها برای ذخیرهسازی نفت تولیدی بهره میبریم، اما بالاخره ظرفیت نفتکشها هم محدود بوده و ما نیازمند مخازن فراسرزمینی هستیم.
ما شاهدیم که تحریمهای امریکا از اردیبهشت 1397 علیه کشورمان همچنان تداوم دارد. دولت قبلی به دلیل همین تحریمها از فروش و صادرات نفت ابراز عجز و ناتوانی میکرد؛ در حالی که دولت فعلی با تداوم همان شرایط موفق به افزایش صادرات شده است. دلیل این موفقیت را چه میدانید؟
دلیل این موفقیت قطعاً رویکرد دولت جدید در زمینه توجه به دیپلماسی فعال انرژی است. توجه کنید که در یکسال اخیر عرضه و تقاضای بازار نفت تغییر چندانی نکرده است. رفتارهای خصمانه دولتهایی چون امریکا و رژیم صهیونیستی هم با ایران به همان شکل سابق است. لذا هیچ دلیل دیگری جز عملکرد و نگاه دولت جدید نمیتواند عامل افزایش صادرات نفت و میعانات کشور به بیش از یک میلیون بشکه در روز باشد.
درباره نفت ارزان روسیه که پس از وقوع جنگ اوکراین به بازارهای آسیایی سرازیر شد، تبلیغات رسانهای فراوانی انجام گرفت. برخی رسانهها مدعی شدند که روسیه بزودی بازار نفت ایران را در آسیا تصاحب میکند و نفت ایران روی دستش میماند. در این زمینه چه نظری دارید؟
اینکه روسیه با تخفیفهای بالا نفت خود را در آسیا به فروش میرساند و بخشی از بازار نفت و انرژی این کشور در اروپا اکنون به آسیا منتقل شده حقیقتی کتمانناپذیر است، اما اینکه روسیه این اقدام را به دلیل خصومت با ما و صرفاً جهت تصاحب بازارهای نفت ایران انجام داده است، قبول ندارم. هر کشوری به دنبال منافع ملی خویش است. روسیه برای ایمنسازی اقتصادش در برابر تحریمها نیازمند فروش نفت بوده و از اینرو وارد آسیا شده است. از سوی دیگر همانگونه که پیشتر اشاره کردم، تجارت نوعی رقابت است. بنابراین ما دیدیم که توانستیم با شرکت مؤثر دولت سیزدهم در رقابت با سایر صادرکنندگان نفت در بازار بمانیم و حتی سهم صادراتمان را افزایش دهیم. بنابراین دلیلی برای ترس ما از رقابت وجود ندارد و ما توانایی خوبی برای حضور در بازار داریم، چرا که دولت موفق شده ما را به عرضهکنندهای مؤثر در بازار تبدیل کند که توانایی حفظ و افزایش سهم خود را دارد.
درباره تفاهم 40 میلیارد دلاری میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم جهت سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران نظرتان را بیان کنید.
انعقاد چنین تفاهمنامهای میان ایران و روسیه جهت جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز کشور قطعاً اقدامی مثبت و حاصل تلاشهای مؤثر و موفق وزارت نفت و مجموعه دولت سیزدهم است. اما درباره اینکه چه زمانی در مرحله عمل شاهد ورود این سرمایه به کشور خواهیم بود؛ کاملاً به هوشمندی ما و توان مذاکره و چانه زنی طرف ایرانی بستگی دارد. قطعاً بخش خصوصی کشور حامی و طرفدار جذب سرمایهگذاری خارجی به کشور از راه تعامل با همه کشورهای جهان است. فراموش نکنیم همانگونه که ما به فکر منافع ملی خودمان هستیم؛ دیگران نیز به دنبال تأمین منافع ملی خودشان هستند. بنابراین با توجه به تجربیات تاریخی در امضای تفاهم و قرارداد با هر کشوری بایستی با چشم باز و باقدرت جلو برویم.در نهایت همکاری با روسیه در بخش انرژی میتواند به نفع ایران باشد.
در بخش مدیریت برق کشور امسال شاهد خاموشیهای بسیار اندک در بخش خانگی و قطع منظم و اعلام شده برق بخش صنعتی جهت به حداقل رساندن خسارت تولیدکنندگان بودیم. مدیریت وزارت نیرو در یک سال اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه مدیریت برق کشور و عملکرد وزارت نیرو در این یکسال نسبت به دوران گذشته بسیار بهتر بوده؛ روشن است. موفقیت وزارت نیرو قطعاً براساس یک برنامهریزی و مدیریت خوب حاصل شده است. بنابراین ثابت میشود که با تدبیر میتوان مشکلات کشور را چاره کرد. عمده مشکل کمبود برق ما مربوط به سه ماه گرم سال است. بنابراین در درازمدت دولت بایستی تدبیری بیندیشد که چگونه میخواهد افزایشی که در تولید برق برای این سه ماه خواهد داد را در ایام دیگر سال مدیریت کند. چرا که برق را نمیشود ذخیره کرد. از اینرو برای اقتصاد نیروی کشور نیازمند یک نقشه کلان 30 ساله هستیم که دولت سیزدهم میتواند قدمهای لازم را برای تهیه آن بردارد.
بحث سدسازیهای کشور ترکیه مشکلات فراوانی در سالهای اخیر برای عموم کشورهای منطقه ایجاد کرده است. این توقع وجود داشته که در سالهای گذشته مجموعههایی چون وزارت نیرو و سازمان حفاظت از محیط زیست این مسأله را پیگیری و اقدامات لازم را انجام دهند. آیا اقدامات لازم در این زمینه صورت گرفته است؟
اینکه کوتاهیهای فراوانی در زمینه مقابله با سدسازیهای ترکیه در سالهای گذشته صورت گرفته غیرقابل کتمان است. یکی از دلایل آن، نقش آفرینی تشریفاتی مجموعههایی چون امور بینالملل وزارت نیرو طی سالیان طولانی بوده است؛ مجموعهای که کارکردش صرفاً خلاصه در استقبال و بدرقه میهمانهای خارجی شده بود. امیدوارم این نوع عملکرد در دولت سیزدهم اصلاح شود که مشاهدات ما نشانگر آغاز رویکردی امیدوارکننده است. فراموش نکنیم علاوه بر ریزگرد و خشکسالی، تبدیل زمینهای پاییندست رودخانههایی که ترکیه با سدسازی هایش خشک یا کم آب کرده به شوره زار، غیرقابل جبران است. حیرت آور است که چرا در گذشته و هنگام ساخت سدها به وسیله ترکیه به عواقب شوم آن توجه لازم نداشتهایم! درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در سالهای گذشته نیز وضعیت دریاچه ارومیه کاملاً گویای همه چیز بوده و توقعی درباره ترکیه از این سازمان نمیتوان داشت.
شما در سخنانتان به عملکرد ضعیف سازمان حمایت از محیط زیست در احیای دریاچه ارومیه اشاره کردید. لطفاً درباره این سازمان در دولت گذشته پیرامون احیای دریاچه ارومیه توضیح دهید.
وضعیت فاجعهبار دریاچه خود گویای همه چیز است. کسانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه را تشکیل دادند ولی به نتیجهای نرسیدند در قبال عملکرد و بودجه کلانی که دریافت کردند بایستی پاسخگو باشند. یکی از این افراد که نقش بسیار مهمی در خشک شدن و نابودی دریاچه ارومیه دارد؛ مهندس عیسی کلانتری است. قطعاً آنچه تاکنون با دریاچه ارومیه این میراث زیستی و طبیعی ارزشمند کشور انجام دادهایم ابداً شرافتمندانه نبوده است. معتقدم درباره عملکرد دولت قبل در زمینه احیای دریاچه ارومیه سؤالات فراوانی وجود دارد که نیازمند پاسخگویی است. متأسفانه به دلیل اتصال دولت به درآمدهای نفتی در کشور ما، از مدیران سابق درباره عملکردهای غلطشان که موجب نابودی منابع ملی و ثروت مردم شده پرسشگری نمیشود. امیدوارم در دولت سیزدهم این روال نیز مورد اصلاح قرار گیرد.
به عنوان نکته پایانی لطفاً اگر مطلبی را لازم میدانید بیان کنید.
آنچه کشوری چون ترکیه با سدسازیهای بیحساب و انبوه علیه کشور ما انجام میدهد نگرانکننده است. در دولتهای گذشته عکسالعمل لازم در این زمینه صورت نگرفته است. بگذارید مثالی بزنم. فرض کنید در دوران جنگ روزانه شهرهایی از کشور ما زیر موشک باران دشمن بود. در نهایت اما جنگ به پایان رسید و ما موفق شدیم شهرهایمان را بازسازی کنیم. اما در صورت تداوم سستی ما، سدسازیهای ترکیه بلایی بر سر ما خواهد آورد که هدف قرار گرفتن روزانه شهرهای کشور در طول دفاع مقدس در برابر آن هیچ خواهد بود!
روسها تاکنون توانستهاند با 5 روش: 1- شراکت استراتژیک با چین 2- خرید تقاضای پالایشگاههای هند 3- تجارت سربهسر با ترکیه 4- ورود تهاجمی به بازار نفت و 5- استفاده از ارزهای ملی در تجارت نفت، میزان صادرات نفت و درآمدهای نفتی خود را در مواجهه با تحریمهای نفتی غرب حفظ کنند
سیداحسان حسینی/ روسیه با اجرای 5 روش بازارسازی نفت توانست صادرات نفت خود را به چین، هند و ترکیه به ترتیب 182، 900 و 102 هزار بشکه در روز افزایش دهد و خلأ بازارهای اروپایی را برای صادرات نفت خود جبران کند. بدین ترتیب میزان صادرات و درآمد نفتی روسیه بعد از وقوع جنگ اوکراین و اعمال تحریم نفتی غرب، افت پیدا نکرد.
پس از وقوع جنگ اوکراین در 24 فوریه سالجاری میلادی، درگیری و شکاف عمیقی بین روسیه و اتحادیه اروپا ایجاد شد، به گونهای که بسیاری از کارشناسان این واقعه را نقطه عطفی در تاریخ تحولات بینالمللی میدانند.
هماکنون این درگیری از جنبه نظامی به جنبه اقتصادی تعمیم یافته و روسها تحت تحریم نفتی اروپا و امریکا قرار گرفتهاند و در مقابل با محدودیت در صادرات گاز به اروپا از این سوخت بهعنوان اسلحه در مقابل تحریمهای غرب استفاده کرده و به اروپا فشار میآورند.
جریان صادرات نفت روسیه روی
6 میلیون بشکه در روز حفظ شد
با وجود اعمال تحریم نفتی علیه روسیه و حتی فشارهای امریکا به هند و سایر کشورهای آسیایی برای ممانعت از خرید نفت روسیه، اما طبق آمار مؤسسات خارجی، جریان صادرات نفت این کشور از 24 فوریه تا کنون نه تنها حفظ شده بلکه در برخی ماهها افزایش نیز یافته است.
طبق گزارش ورتکسا (تصویر 1)، با وجود محدودیتهای نفتی اروپا و امریکا، جریان صادرات نفت روسیه به کشورهای آسیایی افزایش یافته است و این موضوع سبب شد صادرات نفت روسیه در ماه گذشته میلادی روی 6 میلیون بشکه در روز حفظ شود و تنها اندکی نسبت به سال 2019 (حدود 200 هزار بشکه) کاهش یابد.
کاهش خرید اروپا و به صفر رسیدن واردات امریکا و در عوض افزایش واردات نفت روسیه توسط کشورهای آسیایی بخوبی در تصویر 1 قابل مشاهده است.
درآمد ماهانه 20 میلیارد دلاری روسها پس از جنگ اوکراین
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، میزان درآمدهای نفتی روسیه بعد از وقوع جنگ اوکراین نیز افت چندانی نداشته و بعد از طی کردن یک روند صعودی ماه ژوئن، بهدلیل «افت قیمت جهانی نفت» در 2ماه گذشته به میزان اندکی کاهش یافته است.
درآمد صادرات نفت روسیه در ماه آگوست 17,7 میلیارد دلار بوده که نسبت به ماه جولای 1,2 میلیارد دلار کاهش یافته است. البته رقم صادرات روزانه نفت خام و محصولات نفتی روسیه با 220 هزار بشکه افزایش به 7,6 میلیون بشکه در روز رسیده است. به طور میانگین بعد از وقوع جنگ اوکراین، روسیه ماهانه 20 میلیارد دلار از صادرات نفت خام درآمدزایی کرده است.
مقایسه نوسانات صادرات نفت روسیه با ایران و ونزوئلا بعد از تحریم
مقایسه میزان صادرات نفت روسیه با ایران و ونزوئلا پس از اعمال تحریمهای نفتی علیه 3کشور نشان میدهد که روسها برخلاف این 2 کشور توانستهاند جریان صادرات نفت خود را حفظ کنند و مانع از افت آن شوند (تصویر 3). در این گزارش هم عنوان شد که میزان صادرات نفت و درآمدهای نفتی روسیه بعد از جنگ اوکراین تغییر محسوسی نکرده است.
طبق تصویر 3، بعد از گذشت 5 ماه از آغاز تحریم نفتی ایران در ماه مه2018، صادرات نفت ایران به میزان 500 هزار بشکه در روز (معادل 24 درصد) کاهش یافت. همچنین بعد از گذشت 5 ماه از آغاز تحریم نفتی ونزوئلا در ژانویه 2019، صادرات نفت ونزوئلا به میزان 400 هزار بشکه در روز (معادل 40 درصد) کاهش یافت.
اما صادرات نفت روسیه بعد از گذشت 5 ماه از آغاز تحریم نفتی این کشور در فوریه 2022، نه تنها کاهش نیافت بلکه افزایش نیز پیدا کرد. حال سؤال اساسی این است که روسها چه تدابیری را اتخاذ کرده و میکنند که در مقابل تحریم نفتی ایمن شدهاند؟ پاسخ این پرسش دو کلمه است: «بازارسازی نفت».
در واقع تنها تفاوت روسیه با ایران و ونزوئلا این است که روسها برای ایمنسازی جریان صادرات نفت خود در مقابل تلاطمات بازار و تحریم، راهبرد «بازارسازی نفت» را پیش گرفتهاند که در ادامه به آن اشاره میشود.
افزایش صادرات 182 هزار بشکهای نفت روسیه به چین با «شراکت استراتژیک»
یکی از سیاستهای بازارسازی نفت، «شراکت استراتژیک» یا strategic partnership است. در این سیاست 2کشور وارد تعاملات بلندمدت میشوند که خرید و فروش نفت نیز جزئی از آن محسوب میشود که با سایر حوزههای تجاری دو کشور پیوند خورده است.
روسیه و چین، دو شریک استراتژیک هستند که در سازمانهای مختلف بینالمللی از جمله سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس با یکدیگر تعاملات تجاری گستردهای دارند. با وقوع جنگ اوکراین و تحریم نفتی روسیه، چین با افزایش واردات نفت به بزرگترین مقصد صادرات نفت روسیه تبدیل شد. طبق آمار کپلر (تصویر4)، صادرات نفت روسیه به چین بعد از 24 فوریه، 182 هزار بشکه در روز افزایش یافته است و چین توانسته بخشی از خلأ بازار نفت اروپا را برای روسیه پوشش دهد. همچنین طبق گزارش رویترز، در 3ماه گذشته روسیه توانسته است جایگاه عربستان را بهعنوان بزرگترین تأمینکننده نفت چین بگیرد و با 4.4 درصد رشد، میزان صادرات نفت خود را به 48,5 میلیون تن برساند. افزایش واردات نفت از روسیه درحالی رقم خورد که چینیها از سهم عربستان، امریکا و کشورهای آفریقایی در بازار نفت خود کاستند.
افزایش 900 درصدی صادرات نفت روسیه به هند با سیاست «خرید تقاضا»
یکی دیگر از سیاستهای بازارسازی نفت، «خرید تقاضا» یا buy demand است. در این سیاست، کشور عرضهکننده نفت با سهامدار شدن در پالایشگاههای فراسرزمینی، بخشی از تقاضای نفت آن کشور را تصاحب میکند و بدین ترتیب جریان صادرات نفت خود به پالایشگاههای فراسرزمینی را در مقابل تکانههای خارجی مثل تحریم، ایمن و حفظ میکند.
طبق آمار کپلر، با اجرای سیاست «خرید تقاضا»، صادرات نفت روسیه به هند نسبت به سال گذشته 10 برابر شده است و به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده و جای عربستان بهعنوان دومین صادرکننده نفت را در بازار گرفته است (تصویر 6).
در حال حاضر پالایشگاه وادینار هند با ظرفیت 400 هزار بشکه، واردکننده اصلی نفت روسیه شده است. دلیل این اتفاق سهام 49 درصدی شرکت روسنفت در شرکت بهرهبردار این پالایشگاه هندی است. نکته جالب اینکه تا قبل از اعمال تحریم غرب، صادرات نفت روسیه به هند بهدلیل هزینه انتقال، صرفه اقتصادی نداشت اما با وقوع جنگ و افزایش قیمت جهانی نفت، صادرات نفت روسیه به هند در دستور کار این کشور قرار گرفت و از ظرفیت پالایشگاههای فراسرزمینی روسها برای حفظ رقم صادرات استفاده شد.
همچنین در تجارت نفت روسیه با هند، بازارسازی نفت با سیاست «تسری» یا spillover نیز تأثیرگذار بوده است، به این صورت که روسها از وابستگی نظامی هند به جنگندههای روسی استفاده کرده و این موضوع را به سمت افزایش خرید نفت این کشور تسری دادهاند.
تجارت سربهسر روسیه با ترکیه، صادرات نفت این کشور را 2برابر کرد
یکی دیگر از سیاستهای بازارسازی نفت، «تجارت سربهسر» یا total trade است. در این روش، کشور صادرکننده نفت، مابهازای فروش نفت خود، کالاهای موردنیازش را از کشور خریدار وارد میکند. بدین ترتیب کشور خریدار نفت مجبور است برای راضی نگهداشتن صادرکنندگان خود، نفت موردنیاز را از کشور عرضهکننده بخرد تا همچنان جریان صادرات سایر کالاها به آن کشور تداوم داشته باشد.
طبق گزارش رویترز (تصویر 7)، با اجرای سیاست تجارت سربهسر، صادرات نفت روسیه به ترکیه بعد از جنگ اوکراین بیش از 2 برابر شده و از 98 هزار بشکه به 200 هزار بشکه در روز افزایش یافته است. در عوض ترکیه متعهد شده است که خلأ خروج شرکتهای اروپایی در روسیه را با صادرات کالا و تجهیزات پر کند.
ورود تهاجمی روسها به بازار نفت مانع از تنگ شدن حلقه تحریم شد
یکی دیگر از راهکارهای روسیه برای حفظ جریان صادرات نفت خود، «ورود تهاجمی» به بازار نفت بود. طبق گزارش رویترز (تصویر 8)، روسیه بهدنبال صادرات نفت با تخفیفهای 30 درصدی به مشتریان آسیایی در قالب «قراردادهای بلندمدت» است تا پس از قطع واردات نفت اروپا، بتواند بازارهای خودش در آسیا را ایمن کند.
با وقوع جنگ اوکراین، قیمت جهانی نفت 20 الی 30 دلار افزایش یافت، در نتیجه روسیه از این فرصت استفاده کرد و با ورود تهاجمی به بازار نفت و اعطای تخفیفهای مناسب، هزینه دور زدن تحریم را برای خریداران نفت خود پوشش داد، به گونهای که حتی خریداران اروپایی نیز به خرید نفت روسیه متمایل شدند.
اعطای تخفیف نه تنها درآمدهای نفتی روسیه را کاهش نداد، بلکه باعث افزایش درآمدها به بالای 20 میلیارد دلار در 3ماهه اول بعد از آغاز جنگ شد.
تصویر 9، میزان تخفیف روسیه بر هر بشکه نفت خود را نشان میدهد. طبق این تصویر، روسها در ابتدا در مواجهه با شوک تحریمی، تخفیف خود را تا 35 دلار نیز افزایش دادند و سپس بعد از خنثیسازی نقشه غرب در تنگ کردن حلقه محاصره، تخفیفهای خود را کاهش دادند.
روسیه توانست با ورود تهاجمی به بازار نفت و اعطای تخفیف، جریان صادرات نفت خود در قیمتهای بالا را حفظ کرده و همچنین درآمدهای نفتیاش را در سطوح قبلی نگهدارد.
استفاده روسیه از ارزهای ملی چین و هند برای تجارت نفت و گاز
یکی از راهکارهای ایمنسازی صادرات نفت و گاز، «تجارت با ارزهای ملی» است. در این روش، کشور صادرکننده نفت و گاز برای جلوگیری از بلوکه شدن درآمدهای نفتی خود، ارز ملی کشور خریدار را در بانکهای آن کشور دریافت کرده و اقدام به خرید کالاهای موردنیاز از آن کشور یا سایر کشورها میکند.
طبق گزارش بلومبرگ، روسیه و چین تصمیم گرفتند که دلار و یورو (ارزهای غیردوستانه) را از چرخه تجارت گاز خود کنار بگذارند و یوآن و روبل را با سهم
50-50 جایگزین آنها کنند.
همچنین رویترز نیز اعلام کرده است که روسیه و هند بهدنبال تسویه مالی تجارت خود با روپیه هستند و قصد دارند دلار و یورو را از تجارت دوجانبه خود در حوزه انرژی حذف کنند.
در مجموع روسها تاکنون توانستهاند با 5 روش: 1- شراکت استراتژیک با چین 2- خرید تقاضای پالایشگاههای هند
3- تجارت سربهسر با ترکیه 4- ورود تهاجمی به بازار نفت و 5- استفاده از ارزهای ملی در تجارت نفت، میزان صادرات نفت و درآمدهای نفتی خود را در مواجهه با تحریمهای نفتی غرب حفظ کنند، حال باید منتظر ماند و دید در ادامه چه رخ خواهد داد.
سایر اخبار این روزنامه
صادرات نفت به 5/1 میلیون بشکه رسید
حضور ایران در منطقه امنیتساز است
تلاش برای ناامنیکردستان و اغتشاش در تهران
ایران غرب را به چین نزدیک میکند
سیلوهای گندم پر شد
فتح باز میگردد
دوئل طارمی نونیز این بار در پیراهن ملی
مرگ 800 مهاجر در مرزهای سرزمین رؤیاهای بر باد رفته
حمله سگها و گربهها به حیات73 گونه حیوانی
هرمزگان قطب صنعت نساجی کشور میشود
سرود باید انسانساز باشد
«دهقانی فیروزآبادی» سرپرست معاونت علمی ریاست جمهوری شد