روزنامه جوان
1401/06/30
کمفروشی در کلاسهای درس!
در حالی که ظاهراً دانشآموزان مقاطع مختلف تحصیلی، ساعات زیادی را سر کلاسهای درسی حاضر میشوند، اما مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در میزان ساعت آموزش کلاسهای درسی، کمفروشی شدهاست. براساس سند برنامه درسی ملی، زمان آموزش پایه تحصیلی در دوره ابتدایی ۹۲۵ ساعت، در متوسطه اول هزار و ۱۱۰ ساعت و در متوسطه دوم در شاخه نظری هزار و ۲۹۵ ساعت تعیین شدهاست، اما کسری ساعت آموزش در کلاسهای درسی بهقدری بحرانی است که معلمان برای جبران آن، دروس را «یک خط در میان» تدریس میکنند و بخش زیادی از آموزش را به استفاده از کلاسهای تقویتی یا تکلیف در خانه حواله میدهند و این یعنی، کیفیت آموزش در مقاطع مختلف بهخصوص مقطع ابتدایی افت کردهاست.طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دانشآموزان مقطع ابتدایی باید ۹۲۵ ساعت در طول سال تحصیلی در کلاسهای درس آموزش ببینند، اما نتایج تیمز ۲۰۱۹ در پایه چهارم ابتدایی نشان میدهد این دانشآموزان تنها ۶۲۵ ساعت آموزش میبینند. با این میزان از آموزش، پنجاه و هشتمین کشور از بین پنجاه و هشت کشور جهان هستیم! این در حالی است که ساعت آموزشی در پاکستان، شیلی، ایالاتمتحده، عربستان سعودی، هلند، ایتالیا، قطر، مراکش، دانمارک، ترکیه و امارات متحده عربی در طول سال تحصیلی بیش از هزار ساعت است و حتی مونتهنگرو هم ۶۵۳ ساعت آموزش دارد.
ماجرا از آنجایی بحرانیتر میشود که طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که گزارش پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نیز آن را تأیید میکند، میزان آموزش واقعی در مدارس از ۶۲۵ ساعت هم کمتر و ۵۷۶ ساعت در یک دوره سال تحصیلی است. با این حساب تنها ۶۲ درصد از ۹۲۵ ساعت مصوب شده، در مدرسه به آموزش پرداخته میشود. گزارشها نشان میدهد این اتلاف به دلایلی از جمله مقررات نانوشته مدرسه، غیبت دانشآموزان، تعطیلات پیشبینی نشده، روزهای نیمه تعطیل و استراحتهای درون مدرسهای است. از سویی قانون بازگشایی مدارس در اول مهرماه هر سال، مصوبه سال ۱۳۷۶، آنچنان آغاز و پایان سال تحصیلی را بسته است که جای هیچگونه جبران اتلاف ساعت آموزشی وجود ندارد.
در نظام فعلی آموزش و پرورش کشور، پس از پایان امتحانات و آغاز تعطیلات تابستانه، حدود سه ماه، آموزش عملاً تعطیل است و این میتواند موجب اخلال در یادگیری دانشآموزان و حتی اتلاف ساعت آموزشی سال تحصیلی بعد به جهت لزوم وقتگذاری برای مرور آموختههای پیشین شود. در صورتی که کشورهای پیشرفته تلاش کردهاند تا تعطیلات در طول سال تحصیلی توزیع شود و تعطیلات پایان سال تحصیلی به حداقل رسد تا جایی که تعطیلات در برخی از کشورها همچون دانمارک یا انگلیس به ۵/۱ ماه رسیدهاست.
«جوان» به منظور تحلیل آسیبهای کمبود ساعت آموزشی برای دانشآموزان ابتدایی در طول سال تحصیلی و همچنین راهکارهای جبران آن با مسعود کبیری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفتگو کردهاست. آقای کبیری! براساس سند تحول برنامه درسی دانشآموزان باید در یک دوره تحصیلی در مقطع ابتدایی ۹۲۵ ساعت آموزش داده شود، اما چطور این میزان ساعت به تنها ۶۲۵ ساعت تقلیل یافتهاست؟ ۳۰۰ ساعت آموزش چطور از بین رفتهاست؟
طبق سند تحول برنامه درسی دانشآموزان، باید در یک دوره تحصیلی ابتدایی ۹۲۵ ساعت آموزش داده شود. این ساعت برای ۵/۸ ماه تحصیلی تعریفشده که از ابتدای مهرماه هر سال تا پایان خردادماه سال بعد به غیر از دو هفته تعطیلات نوروز در نظر گرفته شدهاست. این در حالی است که با آغاز خردادماه عملاً مدارس به دلیل برگزاری امتحانات تعطیل میشود و یک ماه از سال تحصیلی برای آموزش از دست میرود و این کمفروشی آشکار برای دانشآموزان است که به آینده تحصیلی آنها لطمه جدی وارد میکند.
بدتر اینکه نه دانشآموز و نه معلم در این خصوص هیچ اعتراضی ندارد، حالا یا نمیدانند که چه اجحافی در حق دانشآموز شده یا اگر هم بدانند خیلی برایشان اهمیتی نداشته است. به همین دلیل تکلیف مطالبهگر در این زمینه مشخص نیست و اگر هم مشخص باشد خیلی با آن مشکلی ندارد.
از سوی دیگر، مدارس ساعات امتحانات را بخشی از آموزش در نظر میگیرند و این یک اشتباه بسیار بزرگ است؛ اشتباهی که متأسفانه تا امروز مسکوت مانده است. بدتر اینکه امتحانات در دوره متوسطه است و در دوره ابتدایی حتی امتحانی وجود ندارد که تعریف موسع آموزش را در مورد آن به کار بگیریم.
وقتی میگوییم زمان تعیین شده برای «آموزش»، یعنی دانشآموز باید در آن ساعت معین شده آموزش ببیند. مگر اینکه مسئولان، آموزش را آنقدر گسترده دیده باشند که در آن هم دانشآموز درس ببیند، هم تمرین کند و هم امتحان بدهد! عملاً وقتی یک ماه از سال تحصیلی را چشمپوشی میکنیم و به دانشآموز درس نمیدهیم و فقط از او امتحان میگیریم این یعنی یک ماه از هشت و نیم ماه سال تحصیلی را از بین بردهایم. همچنین در طول سال تحصیلی، تعطیلاتی مانند تعطیلات «آلودگی هوا» یا «بارش برف شدید» داریم و متأسفانه هیچ مکانیزمی برای جبران آموزش طی چنین تعطیلاتی در نظر گرفته نشدهاست. در برخی از استانها مانند خوزستان به دلیل مشکلات ریزگردها مدارس را چند روز تعطیل میکنند و برای این روزهای تعطیل نیز جبران آموزشی درنظر نمیگیرند.
در کنار این موارد مطرح شده، بخش عمدهای از ناکارآمدی برای اجرای ساعت استاندارد آموزش مربوط به خود مدارس است، چراکه اگر دانشآموزان هر روز به مدرسه بروند و تعطیلاتی هم نباشد زمانهای زیادی از فعالیت مدارس به موارد غیرآموزشی اختصاص داده میشود. مثلاً جلسه شورای معلمان یا اردوی دانشآموزان را هم جزو ساعات آموزشی دانشآموز درنظر میگیرند.
عوامل دیگری نیز موجب کاهش ساعت آموزشی در کلاسهای درسی شدهاست، مثلاً قانونی وجود دارد که معلمان ابتدایی که ۲۰ سال سابقه کار دارند، یک روز در هفته به مدرسه نمیروند، اما با نرفتن معلم به کلاس درس چه اتفاقی برای دانشآموزان میافتد؟ یک روز کامل برای دانشآموزان کلاس «ورزش، ورزش، هنر» میگذارند و با کیفیت بسیار ضعیف و به اسم ساعت آموزشی کلاس روز را به پایان میرسانند. در صورتی که وقتی یک روز معلم سرکلاس حضور نداشتهباشد، یعنی آن روز آموزش انجام نشدهاست. برعکس در چهار روز باقی هفته که «معلم تقلیلی» سرکلاس حاضر میشود به صورت فشرده درسهای ریاضی و علوم را آموزش میدهد. بدتر اینکه خانوادهها نیز با نبود آموزش در روزهای عدم حضور معلم تقلیلی آشنا هستند و بسیاری از آنها در روز تقلیل، فرزندشان را به مدرسه نمیفرستند. متأسفانه آشفتگی شدیدی در موضوع ساعت آموزش در مدارس وجود دارد که خیلی از موارد آن پنهان است. مقصر این آشفتگی چه کسی یا چه کسانی هستند؟
آموزش و پرورش سهم زیادی در کمفروشی ساعت آموزشی را با اشتباه استراتژیکی به گردن دارد، چراکه تنها دو سوم از زمان آموزش استاندارد را برای دانشآموز خرج کردهاست و اینکه در دوره ابتدایی عملاً پایان سال تحصیلی را آخر اردیبهشت ماه اعلام میکند. آسیبهای این کمفروشی آموزشی چیست؟
وقتی زمان کافی برای آموزش در اختیار معلم نباشد، معلم نمیتواند دروس را به خوبی و به صورت مفهومی به دانشآموزان یاد بدهد و با حداقل کیفیت، تدریس میکند. وقتی که تدریس، ناکافی یا بی کیفیت باشد به دانشآموزان تکالیف با حجم زیاد برای منزل داده میشود و در نهایت مشخص نیست این تکالیف با چه کیفیتی به سرانجام میرسد؟
گاهی از سوی برخی از افراد گفته میشود که حجم مطالب دروس آموزشی زیاد است. دلیلش هم این است که «زمان اختصاص شده برای آموزش» با «حجم محتوای کتب درسی» همخوانی ندارد. در صورتی که اگر معلم زمان کافی برای آموزش داشته باشد، شمردهشمرده و با یک جریان تدریس آرام و با استفاده از روشهای متنوع برای دانشآموزان محتوای درسی را یاد میدهد و با صبر و حوصله، پاسخگوی سؤالات دانشآموزان خواهد بود، اما اگر این معلم، قرار باشد همان حجم مطالب درسی را در یکسوم زمان به دانشآموزان یاد بدهد، از همه این موارد عنوان شده چشمپوشی خواهد کرد.
«آموزش» زمانی کیفیت دارد که دانشآموزان، مطالب درسی را به خوبی درک کنند و بفهمند. یک دانشآموز باید از روش کاوشگری مفاهیم را فرا بگیرد. در چنین شرایطی است که انتقال دانش به خوبی انجام شدهاست. تصور کنید در محل کار، وظایفی را به افراد محول کنند، اما زمان کافی برای انجام آن در نظر نگیرند. آن وقت پرسنل بهدلیل نداشتن زمان کافی، مجبور هستند که کارشان را طوری به سرانجام برسانند که با زمان تعیین شده همخوانی داشته باشد و در نتیجه عملکرد ضعیفی خواهند داشت. این مسئله در تدریس معلمان نیز به همین صورت است، بنابراین کسری در ساعت آموزش یعنی افت شدید کیفیت آموزش، بنابراین زمان آموزش مهمترین عنصر یادگیری برای دروس است. هر چند استدلالهای پوچ زیادی را درباره کمبود ساعت آموزش در کلاسهای درسی شنیدهام؛ مثلاً اینکه بخشی از زمان آموزش با تکالیف در منزل انجام میشود، اما سؤال اینجاست که اگر قرار است آموزش را در قالب تکالیف به خانه ببرند پس چرا زمان آن را در سند نوشتهاید؟! مگر ما جریان آموزش در خانه را جز جریان رسمی آموزش در نظر میگیریم؟ با این تفاسیر وضعیت کیفیت آموزش در مدارس به شدت افت کردهاست؟
بله. براساس آمار منتشر شده از سال ۲۰۱۱ به بعد، افت شدید در زمان آموزش تحصیلی کشور داشتهایم. متأسفانه ما آخرین رتبه از لحاظ «زمان آموزش تحصیلی» در دنیا را داریم تا جایی که کشورهای دیگر حدود دو برابر زمان آموزش در مدارس ما را برای دانشآموزان خود اختصاص دادهاند. رد شدن از چنین موضوع مهمی، آثار زیانباری را برای کیفیت آموزش در مدارس کشور به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل برای بهبود عملکرد آموزشی در کشور باید اولین قدم در جهت توجه به زمان آموزش باشد. با توجه به نزدیک بودن مهرماه و آغاز سال تحصیلی جدید راهحل پیشنهادی شما برای افزایش ساعت آموزش و به دنبال آن افزایش کیفیت آموزش در مدارس چیست؟
به نظر من وقتی تعیین شده که باید ۹۲۵ ساعت به دانشآموزان ابتدایی آموزش داده شود اصلیترین راهکار اجرای همین مصوبه است. در این میان بهانههایی، چون گرمای خردادماه در جنوب کشور مطرح میشود که هر چند گرمای جنوب کشور در خردادماه طاقتفرساست، اما تدابیر جبرانی دیگری میتوان برای آن درنظر گرفت؛ مثلاً اینکه دانشآموزان در استانهای گرمسیر پنجشنبهها را تعطیل نباشند و به مدرسه بروند. در این صورت دانشآموزان در گرما به مدرسه نرفتهاند و ساعت آموزشی آنها نیز جبران شدهاست.
از طرفی تعطیلی چهارماهه مدارس از ابتدای خرداد ماه تا پایان شهریورماه در عمده کشورهای پیشرفته کنار گذاشته و تلاش شدهاست تا تعطیلات در طول سال تحصیلی توزیع و پیوستگی آموزش رعایت شود؛ مثلاً اینکه سال تحصیلی مدارس از ۱۵ شهریورماه آغاز شود. در کشور ترکیه قانونی وجود دارد که در آن مدارس باید ۲۰۰ روز باز باشد و در تعداد روز مشخص شده، به دانشآموزان آموزش دادهشود. در این شرایط اگر مدرسهای بنا به هر دلیلی تعطیل شود تا زمانی که ۲۰۰ روز آموزش ندادهباشد، اجازه ندارد سال تحصیلی را به پایان برساند. این در حالی است که در کشور ما ۹۲۵ ساعت آموزش برای مدارس تعیین شدهاست، اما برای اجرایی شدن آن هیچ حساب و کتابی وجود ندارد!
ما نیز مانند ترکیه باید به مدارس در مناطق مختلف اختیار بدهیم تا براساس شرایط خاص منطقهای خود، میزان ساعت آموزش مصوب شده را تکمیل کنند. البته مسئولان وزارت آموزش و پرورش باید میزان ساعت مصوب شده آموزشی را مورد پایش و نظارت قرار دهند تا حتماً میزان ساعت تعیینشده برای هر کلاس درسی اتفاق بیفتد، چراکه اگر دانشآموزان، خواندن، نوشتن و دروس پایهشان را به خوبی یاد نگیرند تا پایان تحصیل با مشکل مواجه خواهند شد.
سایر اخبار این روزنامه
خونخواهان دروغین
جایگاه فرهنگ دفاع مقدس در تقابل با نظم نوین جهانی
کمفروشی در کلاسهای درس!
سیاست فشل امریکا در قفقاز جنوبی
کشتی در خاک حاشیه
حرفهای شدن، باز هم حرف و وعده
قهرمانانی که تنبیه دشمن را ۲ ساعت هم به تأخیر نینداختند
روسری تکانی در خیابان حجاب چه معنایی داشت؟
سوءاستفادهکنندگان دلسوز ما نیستند
کاهش مالیات حقوقبگیران در راه است
ثابت کنید تابع امریکا نیستید
ثابت کنید تابع امریکا نیستید
خیابان را برای قاتلان دختران ایران نگشاییم