روزنامه جوان
1401/06/30
قهرمانانی که تنبیه دشمن را ۲ ساعت هم به تأخیر نینداختند
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از روزهای پیش از شروع جنگ تحمیلی تا روز تهاجم سراسری دشمن و آخرین روزهای جنگ نقش مهم و تأثیرگذاری در دفاع مقدس ایفا کرد. خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش در بزنگاهها و عملیاتهای مختلف حضور پیدا میکردند و عملکردشان موجب بالا رفتن قدرت عملکرد نظامی نیروهای رزمی میشد. با وجود حماسههای زیادی که خلبانان در مقاطع مختلف دفاع مقدس ثبت کردهاند، هنوز برخی از آنها در میان عموم مردم گمنام و ناشناخته مانده است. با مروری بر حماسهآفرینی پنج خلبان شهیددفاعمقدس میتوان متوجه رشادت و کار بزرگ آنها در طول جنگ تحمیلی شد. شهیدخالد حیدریشهیدخالد حیدری در نخستین روز از شروع رسمی جنگ تحمیلی، هواپیمایش در جریان عملیات «انتقام» مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و سقوط کرد. سالها هیچ خبری از پیکر شهید نبود و کسی اطلاعی از سرنوشت او نداشت تا اینکه پیکر شهید در سال ۱۳۹۱ در یک قبرستان در شهر کوت پیدا و طی مراسمی به ایران بازگردانده شد. پیکر شهید حیدری پس از مراسمی باشکوه به مهاباد منتقل شد و در زادگاهش آرام گرفت.
شهید حیدری زمانی پا به جبهه گذاشت که دختری دو ماهه در خانه داشت. قطعاً رفتن و دل کندن از فرزند سختترین کار دنیا برای یک پدر است، اما شهید در ۳۱ شهریور نتوانست نسبت به آنچه در کشورش اتفاق میافتد، بیتفاوت باشد. او در نخستین روز جنگ تحمیلی لباس رزم بر تن کرد و به نبرد با دشمن متجاوز رفت.
همسر شهید خاطره رفتن پدر به جبهه را برای دخترشان چنین بیان میکند: «من و پدرت در خانه سر سفره غذا نشسته بودیم که ناگهان خبر حمله عراقیها به گوشش رسید. از پنجره اتاق بیرون را نگاه کرد و با عجله، مضطرب وسایلش را برداشت. آن روز مرخصی بود، اما مرخصیاش را لغو کرد و راهی شد. آن زمان ما در پایگاه سوم شکاری نوژه همدان بودیم. من مخالفت کردم و از پدرت خواستم در کنارمان بماند، اما او با حرفهایش من را قانع کرد و گفت، من میروم شاید برگشتنی نباشد، نزد مادرم برو، اینجا برایت امن نیست.»
عملیات چریکی هوایی «انتقام» ساعت ۱۴ روز ۳۱شهریور ۵۹ به فاصله دو ساعت پس از حمله هوایی عراق به فرودگاههای کشور صورت گرفت. این عملیات با حمله به دو پایگاه هوایی عراق به منظور اثبات فعال بودن نیروی هوایی ایران انجام گرفت. خلبانان برای انجام این مأموریت حتی حکم هم نداشتند که مسئولیت این امر خطیر را داوطلبانه برعهده گرفتند.
با اینکه شهید خالد حیدری از خلبانان برجسته اهل تسنن بود، اما ارادت زیادی به اهلبیت به ویژه امامحسین (ع) و امامرضا (ع) داشت. دوستانش او را به صداقت و وطنپرستی میشناسند. همرزمانش تعریف میکنند که خالد در روز شهادت به همراه کابین جلوی خود شهید صالحی بر فراز آسمان به پرواز درآمدند و مأموریتشان بمباران پایگاه هوایی کوت در العماره مرکز استان میسان عراق بود. هواپیمای شهیدان خالد حیدری و صالحی برای اینکه رادار دشمن آنها را نشان ندهد، پایین میآید و با کابلهای برق برخورد و با سرعت بالا در رودخانه دجله سقوط میکند و به همراه همرزمش محمد صالحی به شهادت میرسد. شهیدحسین مقیمی
امیر سرلشکر خلبان شهیدحسین مقیمی، یکی از همان خلبانان شجاعی است که با تمام وجود در جبهه حضور یافت و در عملیات مهمی شرکت کرد. شهید مقیمی یکسال قبل از پیروزی انقلاب گواهینامه پرواز و نشان خلبانی را دریافت کرده و به مهارتهای لازم در زمینه خلبانی رسیده بود.
حسین برای دستیافتن به مهارتهای لازم با توجه به نمرات و نظر فرماندهان، برای تکمیل فن پروازی در پایگاه چهارم شکاری وحدتی (دزفول)، به یادگیری تخصصی فنون پرواز با جنگنده شکاری اف ۵ مشغول شد. در حین یادگیری و آموزشها بود که دشمن بعثی کشور را مورد تجاوز قرارداد. این لحظهای بود که میهن به وجود حسین نیاز داشت و او باید هر چه در چنته داشت را نشان میداد؛ بنابراین خیلی زود بر جرگه مدافعان از کشور پیوست و با پروازهایش اجازه پیشروی از دشمن را گرفت.
او به همراه دیگر خلبانان در اول مهر ۱۳۵۹ در عملیات کمان ۹۹ شرکت کرد و یک مدال افتخار در کارنامه خدمتی خود ثبت کرد. در همان هفته اول جنگ دشمن بعثی تا نزدیکیهای دزفول و اندیمشک رسیده بودند و باید جلوی پیشرویشان گرفته میشد. شهید مقیمی به همراه چند خلبان دیگر برای مقابله با ارتش دشمن، پرواز کرد و مأموریتش منهدمکردن نیروهای پیاده و زرهی دشمن در محدوده غرب دزفول (دشت عباس) بود.
امیرسرتیپ خلبان عباسنژادی یکی از همرزمان شهید مقیمی درباره این عملیات میگوید: «با رسیدن به هدف، نیروهای پراکنده دشمن و کمی جلوتر، مقر تجمع آنها را دیدم؛ به سرعت، مهمات جنگنده را مسلح کرده و به سمت هدف شیرجه رفتم. در حین شیرجه، متوجه گلولههای ضدهوایی شدم که به طرف ما میآمد؛ بنابراین شهید مقیمی را مطلع کردم و در یک لحظه، دکمه شلیک مهمات را فشردم و تمامی راکتها را پرتاب کردم. در جریان خروج از شیرجه، در حالی که به هدف نگاه میکردم، شهید مقیمی به سمت هدف شیرجه رفت و در همین حین، هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در کنار هدف به زمین اصابت کرد! دود قارچ سفید رنگ ناشی از سقوط جنگنده در کنار دود سیاه راکتها به چشم میخورد، اما متأسفانه هیچ نشانی از خروج اضطراری وی دریافت نکردم. چندین بار هم در رادیو صدایش زدم، اما جوابی نداد.»
ششم مهر که این اتفاق افتاد و دیگر هیچ خبری از حسین نشد تا چندین روز خبرهایی مبنی بر زندهبودن این خلبان شجاع به گوش میرسید، ولی خبرها قابل اعتنا و اتکا نبود. خانواده شهید تا مدتها فکر میکردند که حسین به اسارت نیروهای دشمن درآمده، اما پس از بازگشت آزادگان به میهن، آنها گفتند نشانی از حسین در میان اسرا ندیدهاند.
سرانجام پس از سالها وقتی اثری از پیکر پاک شهید مقیمی به دست نیامد، قسمتهایی از هواپیمایش در محل شهادتش پیدا شد و همین مهر تأیید را بر شهادت حسین زد. شهید به رغم جوانی در همان نخستین روزهای جنگ آسمانی شد تا نام و یادش برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شود. شهیدحسن طالبمهر
شهید حسن طالبمهر از نخستین شهدای نیروی هوایی در جریان عملیات الیبیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر است. او در سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد و پس از دریافت دیپلم به استخدام نیروی هوایی درآمد. شهید طالبمهر پس از فراگیری زبان انگلیسی و پروازهای مقدماتی برای تکمیل دوره پرواز به خارج کشور اعزام شد.
با گذراندن دوره پیشرفته پرواز با جت مافوق صوت، شهید موفق به دریافت نشان خلبانی شد و به ایران بازگشت و به جمع خلبانان اف ۴ در پایگاه ششم شکاری پیوست. با شروع جنگ تحمیلی و حمله سراسری ارتش بعث، این شهید همانند دیگر خلبانان به دفاع از کشور پرداخت.
حضور مؤثر او در جبهههای جنگ از خرداد سال ۱۳۶۰ و با انتقال به پایگاه ششم شکاری آغاز شد. عطش، مهارت و شجاعت او در پرواز و هجوم علیه دشمن وصفناپذیر بود. شهید طالبمهر در عملیات شکست حصر آبادان، فتحالمبین و الی بیتالمقدس به عنوان خلبان شکاری تاکتیکی فعالیت شایان توجهی داشت و به نشان درجه ۲ فتح نائل گردید و نامش به عنوان خلبان شاخص نیروی هوایی ثبت شد.
«شبح۳» یکی از عملیات نیروی هوایی در راستای تحقق پیروزی در عملیات الی بیتالمقدس بود که نهایتاً منجر به آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ شد. قرار بر این شد این عملیات به صورت هشت فروندی انجام شود. مأموریت مذکور در بامداد ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ از ستاد عملیات جنوب به پایگاه ششم شکاری جهت اجرا واگذار شد.
هشت فروند جنگنده به خلبانی ۱۶ نفر از برجستهترین خلبانان با هدف سرنگونی مراکز تجمع نیروهای دشمن، ساعت شش بامداد پایگاه هوایی بوشهر را به لیدری سرهنگ دوم خلبان فرجالله براتپور ترک کردند. فانتومها با قدرت، آسمان را شکافته و مسیر پروازی طرح شده را برابر توجیه نقشه پروازی طی کردند و برای هماهنگیهای اولیه در نزدیکی فرودگاه اهواز هواپیمای اف ۱۴ جهت اسکورت به دسته پروازی ملحق شد.
پس از رسیدن به حوالی پایگاه چهارم به سمت منطقه «فکه» تغییر سمت داده و پس از گرفتن آرایش رزمی پروازی لازم در یک رویارویی هوایی در آسمان «چنانه» ناگهان مرکب آهنین «شماره ۳» دسته دوم مورد اصابت موشک هوا به هوای جنگنده میراژ دشمن قرار گرفت. بهطوری که زبانههای آتش از ناحیه دُم پرنده شعلهور شد. علی امجدیان و حسن طالبمهر برای اینکه حتی لاشه هواپیمایشان به دست دشمن نیفتد سمت داخل کشور را پیش گرفتند.
هر دو خلبان با توجه به از بین رفتن مقدار زیادی از سطوح کنترل دُم و همچنین نداشتن فشار هیدرولیک، با تمام قدرت سعی داشتند جنگنده را در حالت پروازی نگه دارند. با تلاش و همت ستودنی هر دو خلبان، جنگنده فانتوم به نخستین نقطه نشانه زمینی سرزمینهای تحت کنترل نیروهای خودی که همان «چنانه» بود، میرسد. گرمای سوزان شعلهها اینک کابین عقب را کاملاً آماج ضربات خود قرار داده بود و ماندن در هواپیما دیگر به صلاح نبود. در لحظهای هر دو خلبان تصمیم به خروج اضطراری از جنگنده گرفتند. سرانجام سروان خلبان شهیدحسن طالبمهر و ستوان یکم خلبان شهیدعلی امجدیان هواپیمای خود را ترک کردند و هر دو با گلولههای پدافند زمین به هوای دشمن به شهادت رسیدند. شهید محمد زارعنعمتی
خلبان شهید محمد زارعنعمتی دهم تیر ۱۳۳۰ در شهر ساوه متولد شد. از همان دوران کودکی بسیار به پرواز و آسمان علاقه داشت و به همین دلیل هم پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد.
محمد به علت علاقه و تیزهوشی خود پس از طی دوره مقدماتی خلبانی در ایران، برای گذراندن دوره تکمیلی خلبانی در سال ۱۳۵۰ به کشور امریکا اعزام شد. ابتدا آموزش پیشرفته زبان انگلیسی را در پایگاه هوایی «لک لند» واقع در شهر «سان آن تینیو ایالت تگزاس» گذارند و سپس برای فراگیری علوم هوانوردی به دانشگاه پرواز «کلمبوس» واقع در ایالت آریزونا رفت.
او با موفقیت تمام این دورهها را طی کرد و اولین پرواز سولو را با هواپیمای جت آموزشی «تی ۳۸» انجام داد. محمد پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۵۲ به ایران باز میگردد و به عنوان خلبان اف ۵ انتخاب میشود. با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دو سال به عنوان معلم خلبان اف ۵ انتخاب میشود و در پایگاه شکاری دزفول مشغول خدمت شد.
صبح روز ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ خبر میرسد نیروهای متجاوز بعثی به مهران حمله کردهاند. بلافاصله دو فروند جنگنده اف۵ به لیدری سروان محمد زارع نعمتی و شماره دو ستوان یکم بیژن هارونی جهت بمباران دشمن به پرواز درآمده و با رسیدن روی شهر مهران بمباران نیروهای بعثی انجام میشود، ولی هواپیمای زارع نعمتی هدف قرار میگیرد و شماره دو تأیید میکند که هواپیما با سر به زمین برخورد کرده و خلبان موفق به خروج نشده است. ولی محمد مجروح شده و به صورت impact eject به بیرون پرتاب شده بود. در این حالت اگرچه پیکر خلبان در ظاهر سالم بود، اما از درون کاملاً متلاشی شده بود.
تا پس از آزادی شهید لشکری از اسارت رژیم بعث، محمد جزو خلبانان مفقودالاثر جنگ بود که پس از گواهی شهیدلشکری مبنی بر شهادت سرلشکر خلبان محمد زارع نعمتی و تقاضای رسیدگی ایران از دولت عراق، آنها اعلام میکنند پیکر پاک و مطهر این شهید گرامی در قبرستان العماره دفن شده است. مدتی بعد با حضور نماینده ایران پیکر پاک وی تحویل خانوادهاش شد. شهیدعباس اکبری
خلبان شهیدعباس اکبری در نخستین روز از مهر ۱۳۳۲ در روستای ایرجس در کهک قم چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و دبیرستان خود را تا اخذ دیپلم در زادگاهش گذراند و پس از اخذ دیپلم به خاطر علاقه بسیاری که به پرواز داشت در سال ۱۳۵۱ وارد نیروی هوایی ارتش شد. او با ورود به نیروی هوایی ارتش دورههای آموزشهای پادگانی، دروس عمومی، آکادمی پرواز و پرواز با هواپیمای بونانزا را با موفقیت گذراند و برای طی دورههای تکمیلی پرواز به امریکا اعزام شد.
شهید اکبری دورههای پیشرفته در امریکا را همانند دورههای مقدماتی با موفقیت گذراند. او در امریکا در دورههای آکادمی تکمیلی پرواز و پرواز با هواپیماهای تی ۴۱، تی ۳۷ و تی ۳۸ با ۳۲۰ ساعت پرواز با نمرات بالا فارغالتحصیل شد و با دریافت نشان یا وینگ خلبانی در سال ۱۳۵۴ با درجه ستوان دومی به کشور بازگشت.
حسین شریفی یکی از بستگان شهید اکبری در خاطرهای از شهید اکبری میگوید: «عزم و اراده عباس، عجیب محکم بود. به خاطر لیاقت و استعداد فراوانش، برای یادگیری دورههای خلبانی به کشور امریکا اعزام شد و بعد به انگلستان رفت. میگفتند از دانشجوهای ممتاز آنجا بوده و امریکاییها بیشترین ارتفاع پروازشان با اف ۴، ۳۵ هزار پا بود، اما وقتی از عباس امتحان گرفته بودند، عباس تا ارتفاع ۵۰ هزار پا پرواز کرده بود. همان موقع ژنرال حیرتزده امریکایی گفته بود، به ایرانی علم بده، ببین چطور عمل میکنه!»
او پس از بازگشت به کشورمان به پایگاه ششم شکاری بوشهر اعزام شد تا آموزشهای مربوط به جنگنده فانتوم را سپری کند. آموزشهای تکمیلی را که با موفقیت طی کرد به گردان ۳۲ شکاری پایگاه سوم همدان رفت تا به عنوان افسر کنترل اسلحه رادار هواپیما مشغول خدمت شود. عباس با آغاز جنگ تحمیلی همچون سایر همرزمانش با جنگنده خود پروازهای بسیاری را علیه مواضع دشمن بعثی انجام میداد و توانست با بمباران نیروهای زمینی دشمن، پوشش هوایی مناطق غرب و جنوب غرب و همچنین انجام خطرناکترین پروازها توان دشمن بعثی را نابود کند تا نامش به عنوان یکی از خطرپذیرترین خلبانان نیروی هوایی ارتش به ثبت برسد.
امیر سرلشکر خلبان شهیدعباس اکبری سرانجام و با انجام تعداد بسیاری سورتی پرواز در آخرین مأموریت خود در ۲۸ تیر ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد و در هنگام بازگشت از بمباران تأسیسات مهم شهر کرکوک از سوی گلولههای ضدهوایی ارتش بعث مورد هدف قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد. بسیاری تصور میکردند که او در دوران دفاعمقدس به اسارت درآمده است، اما پیکرش پس از ۱۴ سال یعنی ۳۰ تیر ۱۳۸۱ به میهن بازگشت و در دامن کشورمان آرام گرفت. بدین ترتیب او آخرین خلبان شهید نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس نام گرفت و در تاریخ کشورمان جاودانی شد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
خونخواهان دروغین
جایگاه فرهنگ دفاع مقدس در تقابل با نظم نوین جهانی
کمفروشی در کلاسهای درس!
سیاست فشل امریکا در قفقاز جنوبی
کشتی در خاک حاشیه
حرفهای شدن، باز هم حرف و وعده
قهرمانانی که تنبیه دشمن را ۲ ساعت هم به تأخیر نینداختند
روسری تکانی در خیابان حجاب چه معنایی داشت؟
سوءاستفادهکنندگان دلسوز ما نیستند
کاهش مالیات حقوقبگیران در راه است
ثابت کنید تابع امریکا نیستید
ثابت کنید تابع امریکا نیستید
خیابان را برای قاتلان دختران ایران نگشاییم