روزنامه آرمان ملی
1401/06/30
خطای استراتژیک
نبی اله عشقی ثانی فعال اجتماعیپلیس در همه جهان یک تعریف مشترک و جایگاه ویژه، احترامآمیز همراه با غرور و قدرت اعمال خشونت در برابر بزهکاران، سارقان و افراد ضد اجتماع دارد به همین دلیل هم اجازه شلیک کردن با اسلحه دارد که خود موجب ترس و وحشت در بین متجاوزان و خلافکاران میشود. فرمان پلیس برای همه مطاع است زیرا مجری دستور مقامات قضائی است و برای برخورد سریع و قاطع آموزش دیده است، فنون رزمی و شیوه برخورد با بزهکاران را فرا گرفته است تا نظم و آرامش را درجامعه حاکم کند. او عادت دارد که مردم در مقابل دستوراتش تمکین کنند هروقت ایست داد بایستند و به فرمانش گوش دهند و عمل کنند اگر چنین صلابت و قدرتی نداشته باشد نمیتواند ماموریتش را به درستی به انجام رساند. این برداشتی است که مردم از پلیس و جایگاه او دارند. حال چگونه است که ماموریت ارشاد را که موضوعی با پیش زمینه داشتن اطلاعات مذهبی، فرهنگی، انسان دوستی، دینمداری و صبرو شکیبایی است که مناسب روحانیون، معلمان و اهل فرهنگ است و برای انجام دادن آن آموزشهای لازم را دیدهاند به پلیس سپردهایم. اساسا چنین تقسیم وظیفهای یک خطای استراتژیک است. آن وقت از پلیس انتظار داریم با صبروشکیبایی و بهرهگیری از آموزههای دینی، فرهنگ قرآنی و توصیههای ائمه علیهالسلام و بهرهگیری از روایات و سیره معصومین یک بانویی که ضعف در پوشش و وضعیت ظاهری و رعایت حجاب اسلامی دارد را ارشاد کند تا به اصلاح ظاهر و عملکرد خود بپردازد. درحالی که فرد ارشاد کننده باید لطیف، ملایم طبع، صبور و شکیبا، اهل اغماض و با گذشت باشد و با بیان و زبان ملین و رفتاری مومنانه و دلسوزانه و خیرخواهانه و با ملایمت به انجام امر به معروف و نهی از منکر برای رعایت حجاب بپردازد. که این ویژگیها با انتظاری که از پلیس مقتدر و مبارز با ناپاکیها و بزهکاری و رفتار ضداجتماعی داریم همخوانی ندارد ما در تلویزیون، سینما و اخبار بسیار دیده و شنیدهایم که پلیس چگونه با افراد ضد اجتماع و برهم زننده قانون و مقررات برخورد کوبنده و اقتدارگرانه دارد. رفتاری که یقینا در ذهن بسیاری از مردم تمکین و ترس از بازداشت و مجازات زندان و امثالهم جای گرفته است و مردم این طور باور دارند که دستگیرشدن به وسیله پلیس و رفتن پیش قاضی و محاکمه پیآمدهای ناخوشایندی بههمراه دارد که بهطور معمول ترس و نگرانی را به بازداشت شدگان منتقل میکند درنتیجه خاطی برای فرار از دست پلیس به تلاش و تکاپو و داد و فریاد و کمک خواستن میپردازد. پلیس هم طبق وظیفه سازمانی خودش موظف به گرفتن، بازداشت کردن و تحویل فرد خاطی به محکمه است که میتواند باعث درگیری و برخورد خشن هم بشود. ضمن آنکه بسیاری از دختران و بانوان از ترس آگاهی و اطلاع خانواده که توسط پلیس دستگیر شدهاند دچارآنچنان وحشتی میشوند که هم ممکن است به حالت غش و ضعف دچار شوند و هم برای رهایی از موقعیتی که دارند خشونت بورزند که پیامدهای خود را دارد بنابراین راهکار برون رفت از چنین وضعیتی گرفتن وظیفه ارشاد از پلیس و سپردن آن به اهل خودش است. اگرچه آنچه در جریان بازداشت خانم مهسا امینی توسط پلیس ارشاد و انتقال به بازداشتگاه برای توجیه و مجازات پیش آمده و نهایتا متأسفانه منجر به مرگ این دختر خانم جوان شهرستانی شده است واقعا در پردهای پر ابهام قرار دارد ولی قلب همگان را به درد آورده است اما در نتیجه امرکه جان سپردن این فرزند عزیز کشور است فرقی نمیکند و محکوم است و نیازمند رسیدگی و مجازات است نکته مهم آن است که مسئولان و دستگاههای متولی و تصمیم گیرنده در این موضوع باید بپذیرند که اصل سپردن وظیفه ارشاد به پلیس امنیت با واقعیت جامعه فاصله بسیاری دارد پس ضروری است قبل از اینکه این حادثه دردناک و تلخ تکرار شود به اصلاح این سیاست اتخاذ شده بپردازند.
سایر اخبار این روزنامه
ابزار قدرت در مواجهه با عصیان!
هراس از پایان سکوت خاتمی!
فرهنگ سلطــــه مانع رشد و پیشرفت کشــــورهای دیگر شده است
روحانی و ناطق رفتند،لاریجانی آمد!
رئیسی در نیویورک با چالشهای رسانهای مواجه خواهد شد
لزوم اصلاح روشها و تغییرات جدی
نوع مواجهه دولت و جامعه
سورپرایز سپتامبر
خطای استراتژیک
محمد باقر قالیباف: مجلس موضوع «مهسا امینی» را تا اصلاح ساختارها رسیدگی میکند
شناسایی ریشه خشونتهای رفتاری