روزنامه اعتماد
1401/06/30
مطلوبزدايي فرهنگي
فرهنگ، پديده ديرپايي است كه دگرگوني در آن به كندي رخ ميدهد و به جهت معناگرايي آن، مديريت آن نيز نيازمند بينش و تدبير همراه با جامعنگري، ديرينهشناسي معرفتي و دورانديشي است. به دليل اين ويژگيها، مديريت فرهنگ و مناسبات آن نميتواند دستوري و آمرانه باشد. فرهنگ در بستر كنشهاي چندسويه، شناخت و پويايي آرام و تدريجي پديدار ميشود و ادامه زندگي ميدهد. از اين رو، بايست آن را جدا از دو شاخه «سازوكارهاي تبليغي» و «مديريت آمرانه» دانست. فرهنگ به جاي اينكه از رهگذر «تجويز مديريتي»، پيادهسازي، مديريت و پيگيري شود، از رهگذر «اقناع مبتني بر شناخت و مطلوبيت در جامعه» پويايي را تجربه ميكند و مورد پذيرش و بازانديشي قرار ميگيرد. شوربختانه، سالياني است در جامعه ما بدون توجه به ماهيت فرهنگ و بايستههاي آن، به فعاليتها، رفتارها، ذائقهها و نهادهاي فرهنگي نگريسته ميشود و اين نگاه غيركارشناسانه، سرلوحه اقداماتي قرار ميگيرد كه به نام فرهنگ، بايستههاي فرهنگي را به تحليل ميبرند. نوعي نگاه هنجاري ويژه كه نه برآمده از مناسبات و شناخت واقعي فرهنگي، بلكه ذائقههاي گاه به گاهي و شتابزده برخي افراد و گروهها است كه خود را محق ميدانند كه «حدود و ثغورهاي مطلوبيت فرهنگي» جامعه را در قالب «هنجارها و فعاليتهاي خاصي» مشخص و تجويز نمايند. چنين نگاهي حتي به معيارهاي ديني كه ميانهروي، عقلانيت، تدبير و دورانديشي را تجويز ميكنند، بيتوجهي ميكند. چنين نگاهي، هرگونه فعاليت فرهنگي و هنري را كه در بين مردم از جايگاه پذيرندگي برخوردار باشد، بر نميتابد و به بهانه يا بيبهانه آن را منكوب و مسدود ميسازد، خواه اين برنامه همچون عموپورنگ و فيتيله براي كودكان باشد يا برنامه ورزشي نود و كتاب باز براي بزرگسالان. چنين نگاهي، هر برنامه مطلوب مردم را داراي ظرفيت «منفي» و در نتيجه مستوجب تعطيلي ميداند.چنين رويكردي به مديريت كلنگي باور دارد كه همه چيز مطلوب را بايد فرو ريزد و بناي جديدي بر پايه ذايقه گروهي خودش بر خرابه آن بنا نهد. برداشت نارواي ديگري در اين نگاه وجود دارد و آن اين است كه دارندگان اين نگاه خود را قيم بلامنازع و مطلق مردم ميدانند كه براي آنها و ذايقه و مطلوبشان تصميمگيري نمايند. در جديدترين تصميمي كه چنين نگاهي را در آن ميتوان پيگيري نمود، تصميم به بسته شدن كتابخانههاي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و انتقال آنها به نهاد كتابخانههاي عمومي است. چنين تصميمي همان مطلوبيت عمومي نهاد پرورشي برجستهاي را نشانه گرفته است و كاركرد تربيتي و پرورشي اين نهاد و مقتضيات و نيازهاي نسلي جامعه هدف آن را مورد بيتوجهي قرار داده است. كانون پرورش فكري، تجربه ارزندهاي در زمينههاي پرورشي و آموزشي نسلهاي پياپي از كودكان و نوجوانان اين سرزمين داشته است و بسته شدن كتابخانه چنين كانوني هيچ توجيهي ندارد، بلكه جامعه را از يك ظرفيت نهادينه شده فرهنگي- پرورشي محروم ميسازد. اين تصميم كه گويا به منظور «كاستن از هزينهها» گرفته است، خود هزينه بزرگي بر جامعه تحميل ميسازد. اگر قرار بر كاستن از هزينهها باشد، چرا در فعاليت دهها موسسه و نهادي كه به نام موسسات فرهنگي بودجه دريافت ميكنند ولي به لحاظ كاركردي نمودي از آنها در جامعه وجود ندارد، بازنگري نميشود؟ آيا چنين تصميمهايي، نمود و نشانه آشكاري از مطلوبزدايي فرهنگي نيست؟ بايسته است هر تصميم فرهنگي، با آگاهي از ماهيت پديدهها، رفتارها و نهادهاي فرهنگي انجام شود نه ملاحظات سطحي و گذراي سياسي و اداري.
سایر اخبار این روزنامه
تغيير در مطالبات جوانان
پرونده مفتوح در آژانس مانع جدي دستيابي به توافق است
آيا گره برجام گشوده ميشود؟
نگراني از مهاجرت گسترده نخبگان
نقدينگي همچنان رشد ميكند
مطالباتي كه انكار و تحريف شد
آيا بدحجابي جرم است
تجلي نهضت حسيني در اربعين
كانون پرورش فكري، كارخانه استعداديابي
عقبنشيني يا پيشروي؟
رسانههاي نوين اقتصاد را گستردهتر كرده است
چرايي بنبست سياسي عراق
ناكارآمدي در مديريت افكار عمومي
مطلوبزدايي فرهنگي