بازدارندگی نظامی مهمترین دستاورد دفاع مقدس

آرمان امروز: چهل و دو سال از آغاز جنگ ایران و عراق در سال 1359 خورشیدی می‌گذرد. جنگی که بسیاری آن را ریشه یابی تاریخی کرده و علت اصلی آن را اختلافات مرزی ایران و عثمانی، پیش از تشکیل کشور عراق و قرارداد 1316 می‌دانند و برخی بر این باور هستند که آغاز این جنگ ریشه در سیاست‌های توسعه طلبانه صدام حسین داشت که همزمانی آن با انقلاب اسلامی سبب شد تا سایر کشورها نیز با او همراه شوند تا این جریان را در داخل ایران کنترل کنند. اتفاقی که بی‌شک در دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز ریشه داشت و سبب شد تا پهلوی دوم نیز وارد جنگی چند روزه با دولت عراق شود. هر چه بود، این جنگ سبب شد تا اتفاقات مهمی در عرصه منطقه و داخل کشور رقم بخورد که هنوز هم بسیاری از آن ها بی پاسخ مانده است.
 چرایی پایان نیافتن جنگ پس از آزادسازی خرمشهر یا تصرف فاو، نقش چهره‌های سیاسی در روزهای مختلف جنگ  وعملیات‌هایی که در مقاطع مختلف زمانی رخ‌داد، از جمله این موارد است. نباید فراموش کرد که روابط ایران و عراق از سال ۱۳۴۸ تا پیش از جنگ نیز به شدت تیره و تار بوده و پیش از انقلاب ایران ۱۰۴ مورد درگیری و جنگ بین ایران و عراق اتفاق افتاد که در برخی از آن‌ها از جمله در درگیری ۲۱ بهمن ۱۳۵۲ صد‌ها تن از دو طرف کشته و زخمی شدند. در سال ۱۳۵۳ ده درگیری نظامی بین ایران و عراق روی داد که در آن‌ها هواپیما‌های جنگی حضور داشتند. معروف است که محمد رضا شاه در همین سال در جواب به این سؤال که چرا این قدر هلیکوپتر کبرا می‌خرید؟ پاسخ داده بود که از همسایه‌ام سؤال کنید که چرا این قدر تانک می‌خرد، من برای هر تانک عراقی یک کبرای آماده پرواز دارم. در راستای بررسی تحولات دوران دفاع مقدس و ریشه های شکل گیری این جنگ، آرمان امروز در سالگرد آغاز جنگ میان ایران و عراق، گفت و گویی با حسین علائی، از فرماندهان دوران دفاع مقدس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته است که در ادامه می خوانید.
  ريشه هاي اختلافات و آغاز جنگ ميان ايران و عراق چه مواردي بود و آيا ايران نيز در آغاز جنگ نقش داشت؟
در زماني که صدام تصميم به جنگ با ايران گرفت، دو کشور هيچگونه اختلاف مرزي با يکديگر نداشتند. زيرا معاهده 1975 الجزيره بين دو کشور در اواخر سال 1353 جاري شده بود و ساز و کار حل اختلافات احتمالي هم در اين عهدنامه که معاهده حسن همجواري خوانده مي شد، مشخص شده بود.


 ايران و عراق هم در چارچوب اين قرارداد مرزي با يکديگر همکاري مي کردند. حتي عراق با تکيه بر قرارداد الجزيره امام خميني را در مهر ماه سال 1357 از عراق اخراج کرد تا به شاه بگويد که رژيم بعثي اجازه فعاليت به مخالفين حکومت شاهنشاهي را در خاک عراق نمي دهد. بايد توجه داشت که  رژيم بعثي عراق به محض پيروزي انقلاب اسلامي، شروع به بهانه تراشي کرد. از جمله آن که مي گفت ايران معاهده 1975 را اجرا نکرده است. در حالي که جمهوري اسلامي ايران همچنان به اين معاهده پايبند بود. ولي صدام حسين چهار روز قبل از شروع جنگ در مجلس عراق آن را ملغي اعلام کرد. از طرف ديگر حکومت عراق به طور مرتب از ايران مي خواست تا جزاير سه گانه ابوموسي، تنب بزرگ و تنب کوچک در خليج فارس را به اعراب واگذار کند.
 همچنين عراق به دنبال تشکيل يک حکومت وابسته به خود در خوزستان بود و‌ بر همين اساس به بعضي از سران عشاير عرب خوزستان، انواع سلاح ها را واگذار مي کرد و از طريق جريان خلق عرب، در خوزستان انفجاراتي را از جمله در خطوط انتقال نفت انجام مي داد. از سوي ديگر شايد صدام حسين از استقبال مردم عراق از انقلاب اسلامي نگران بود و مي ترسيد تا آنها نيز از نهضت مردم ايران الگو بگيرند. بر همين اساس بود که بسياري از علماي طرفدار امام خميني را دستگير کرد و بعضي از آن ها همچون آيت الله سيدمحمد باقر صدر و خواهر دانشمندش را خيلي زود اعدام کرد. همچنين حدود 40 هزار عراقي ايراني الاصل را از آن کشور اخراج کرد و به حزب دموکرات نيز سلاح واگذار کرد و از سران آن حزب خواست تا به پادگان هاي ارتش در کردستان حمله کنند و کردستان را در کنترل خود بگيرند و فضا را براي مأمورين دولتي نا امن کنند.
ارتش عراق هم به طور مرتب به پاسگاه هاي مرزي ايران حمله مي کرد و راديو تلويزيون آن کشور هم عليه ايران و انقلاب اسلامي برنامه پخش مي کرد که طبيعتاً واکنش متقابل ايران را در پي داشت.
   آيا امکان پايان دادن جنگ بدون از دست دادن منافع و سرزمين پيش از سال 67 وجود داشت؟
به نظر مي رسد که در سه مقطع تا حدود زيادي امکان پايان دادن به جنگ وجود داشت. يکي پس از آزادسازي خرمشهر در سال 1361 بود که ايران در اوج قدرت اجتماعي و نظامي قرار داشت، چنين امکاني وجود داشت. زيرا امام خميني توانسته بود با تکيه بر ظرفيت ها و قدرت ملي و بهره گيري از توان ارتش و سپاه و بسيجيان داوطلب و نيز همه نيروهاي مسلح، اکثر سرزمين هاي ايران را از اشغال ارتش متجاوز عراق آزاد کند. زمان مناسب ديگر براي خاتمه دادن به جنگ، بعد از عبور قواي ايران از اروندرود در عمليات والفجر8 بود که ايران در اواخر سال 1364 توانست فاو را تصرف کند.
 فرصت خوب ديگري هم در آخر تيرماه سال 1366 پديد آمد، يعني در زماني که ايران دست برتر را در جبهه ها در اختيار داشت و قطعنامه 598 به تصويب شوراي امنيت سازمان ملل رسيد.  البته براي خاتمه دادن به جنگ در آن مقاطع، ايران نياز به يک دستگاه سياست خارجي فعال داشت تا وزارت امور خارجه بتواند با تعامل با کشورهاي مختلف دنيا و از طريق شوراي امنيت سازمان ملل، عراق را وادار به بازگشت به معاهده 1975 کند و حکومت بعثي، خسارات ايران را بپردازد و صدام حسين دست از ادعاهاي ارضي عليه ايران نيز دست بردارد.
  آيا وقوع جنگ اعتماد به نفس ملي را در جامعه ايران ارتقا داد؟
از آنجا که مردم ايران توانستند در دوره جنگ تحميلي با تکيه بر توان و استعداد خود، ارتش متجاوز عراق را از خاک خود بيرون کنند، در حالي قدرت هاي بزرگ از صدام حسين حمايت مي کردند، بنابراين دفاع از کشور، اعتماد به نفس ملي را بالا برد. اين امر در سال هاي ابتدايي جنگ نمودي مشخص داشت و سبب شده بود تا مردم بر بسياري از مشکلات فائق آمده و سختي هاي دوران جنگ را با استفاده از اتحاد داخلي حل کنند.
  پيامدهاي منفي و مثبت جنگ تحميلي براي ايران چه بود؟
مهم ترين پيامد منفي جنگ براي ايران، عقب ماندن از توسعه و پيشرفت اقتصادي و فرصت نيافتن براي بازسازي خرابي هاي دوران حکومت سلطنتي شاه بود. بسياري از مردم هم، جوانان عزيزشان را براي حفظ تماميت ارضي ايران از دست دادند. البته آنها به فوز عظيم شهادت نائل شدند ولي دولت مي‌توانست از بالندگي آن جوانان انقلابي، براي بهبود وضعيت کشور استفاده کند. از پيامدهاي مثبت آن مي توان به روحيه باصفاي رزمندگان در آن دوره اشاره کرد. توسعه خلوص و اخلاص و ايثارگري در بين بسياري از مردم نيز از نتايج جنگيدن در راه خداست. اما مهم ترين پيامد مثبت جنگ براي ايران رسيدن به قدرت بازدارندگي است.
 قدرت نظامي هوشمند ايران در دوره جنگ افزايش يافت. ايران با مطالعه ضعف هاي ميدان جنگ، توانست به تدريج قدرت موشکي و پهپادي خود را توسعه دهد و به يک قدرت منطقه اي تبديل شود.
  اگر جنگ ميان ايران و عراق رخ نمي داد، وضعيت امروز منطقه به چه شکلي بود؟
به نظر مي رسد که اگر جنگ تحميلي رخ نمي داد، شايد پاي آمريکا به منطقه باز نمي شد و ناوگان جنگي آمريکا در خليج فارس مستقر نمي شد. از طرفي شايد اختلاف کشورهاي عربي با ايران افزايش نمي يافت و منطقه خاورميانه مي توانست به سمت همکاري هاي بيشتر جلو برود. البته ممکن بود که صدام حسين هم به حکومتش ادامه دهد و مردم عراق به اين سادگي ها نتوانند از ديکتاتوري حزب بعث نجات يابند.
   نقطه عطف دوران جنگ ايران و عراق چه زماني بود؟
آزادسازي خرمشهر مهم ترين نقطه عطف در دوره جنگ تحميلي بود زيرا تمام روياها و برنامه هاي صدام را کاملا بهم ريخت. تا پيش از آزادسازي خرمشهر، رژيم صدام همچنان اميدوار بود که بتواند مناطق بيشتري از خاک ايران را به اشغال خود درآورد اما آزادسازي خرمشهر اين رويه را تغيير داد. همچنين اسم مردم ايران و قدرت انقلاب اسلامي در آزادسازي سرزمين هاي اشغالي، در تاريخ افتخارات کشور ثبت شد. از طرفي صدام هم فهميد که نمي تواند يک ميليمتر از خاک ايران را در اشغال ارتش متجاوز عراق نگه دارد. قدرت هاي بزرگ هم فهميدند که با ايران نبايد درگير نظامي شد.
  نقش ستون پنجم در شکست برخي عمليات هاي دفاع مقدس چه بود؟
در دوره جنگ، حفاظت اطلاعات به خوبي رعايت مي شد و ستون پنجم نتوانست کمک چنداني به ارتش متجاوز در شکست عمليات ها انجام دهد.
  آيا شما با عبارت جام زهر در پايان دادن جنگ موافق هستنيد و نقش آيتالله هاشمي در دوران دفاع مقدس چه بود؟
امام خميني پذيرش قطعنامه 598 را به نوشيدن جام زهر تشبيه کردند. اما چنين تصميمِ حکيمانه اي علاوه بر آن که به جنگ هشت ساله پايان داد، پيامدهاي بسيار خوبي براي ايران و براي منطقه داشت. براي ايران از آن جهت که توانست صدام حسين را وادار به پذيرش مجدد معاهده 1975 بنمايد يک پيروزي بزرگ بود. از طرفي تماميت ارضي ايران حفظ شد. از سوي ديگر ماهيت تجاوزگري حزب بعث با حمله به کويت براي همگان مشخص شد.  عنودترين دشمن ايران و انقلاب اسلامي هم که صدام و حزب بعث بودند سرانجام نابود شدند و حکومت عراق به تدريج و تا حدودي به دست مردم آن کشور افتاد. روابط ايران و عراق هم صميمانه شد و تهديد عراق براي هميشه از بين رفت.  اما مهم ترين نقش آيت الله هاشمي رفسنجاني اين بود که در پايان دادن به آن جنگ خونين، فداکاري کرد و امام خميني با مشاوره او که مورد اعتمادش بود تصميم به پذيرش آتش بس گرفت و جنگ پايان يافت.
 پايان جنگ تصميمي سياسي، اقتصادي يا نظامي بود؟
پايان دادن به جنگ يک تصميم سياسي بود که به دليل وخيم شدن اوضاع اقتصادي کشور و نا اميد شدن از نيل به يک پيروزي قاطع نظامي در يک مدت زمان معقول، اتخاذ شد.
   بيشترين عمليات ها در چه بازه زماني و به چه علتي از سوي ايران صورت گرفت؟
بيشترين عمليات ها در سال دوم جنگ انجام شد. در اين سال بود که چهار عمليات بزرگ پياپي و ظرف مدت 9 ماه انجام شد و عمده سرزمين هاي ايران از چنگال ارتش متجاوز عراق آزاد شد. عمليات ثامن الائمه در پنجم مهر ماه 1360 موجب شکست حصر آبادان شد. عمليات طريق القدس در 9 آذر ماه 1360 به آزادسازي شهر بستان و رسيدن قواي ايران به مرز چزابه منجر شد. در عمليات فتح المبين که در دوم فروردين ماه 1361 انجام شد، دشت عباس آزاد شد و جاده اهواز- انديمشک از زير آتش دشمن خارج شد و حدود 2400 کيلومتر مربع از خاک ايران آزاد شد. اما عمليات بيت المقدس که در دهم شهريور ماه 1361 آغاز شد، بزرگ‌ترين پيروزي ها را براي جمهوري اسلامي ايران رقم زد و در سوم خرداد 1361 با آزادسازي خرمشهر، موجب شکست سنگين ارتش متجاوز شد. به طوري که بيش از 19 هزار نظامي عراقي اسير شدند.
  علت مقدس بودن جنگ چه بود؟ آيا در واقع جنگ به ما تحميل شد؟
جنگ، هيچگاه مقدس نيست بلکه ناخوشايند است. خداوند مي فرمايد کتب عليکم القتال و هو کره لکم و عسي ان تکره شيئاً و هو خير لکم. بايد توجه داشت که دفاع مردم ايران، مقدس است زيرا جمهوري اسلامي ايران در برابر تجاوز و تحميل جنگ ايستاد و مقاومت کرد و نگذاشت ارتش عراق در خاک ايران پيشروي کند و صدام به اهداف خود برسد.
  علت ادامه جنگ پس از عمليات بيتالمقدس چه بود و آيا اساسا ايران با تداوم جنگ پس از اين مقطع زماني به پيروزي دست يافت؟
علت ادامه جنگ پس از آزادسازي خرمشهر آن بود که ارتش عراق همچنان در بعضي از نوار حاشيه مرزي ايران مثل نفت شهر حضور داشت و حاضر به عقب نشيني نبود. از سوي ديگر عراق حاضر به پذيرش معاهده مرزي 1975 که خود صدام حسين آن را در اواخر سال 1353 امضا کرده بود، نبود. از طرفي قدرت هاي بزرگ و شوراي امنيت سازمان ملل، عراق را به عنوان متجاوز اعلام نکردند و هيچ تلاشي در جهت تأمين خواسته هاي ايران به عمل نياوردند. علاوه بر اينها از پرداخت غرامت و خسارات ايران هم خبري نبود.  اما ايران در جنگ تحميلي پيروز شد زيرا صدام به هيچ يک از اهدافش نرسيد و حتي حکومت خود را در ادامه خوي تجاوزگري از دست داد. همچنين تماميت ارضي ايران حفظ شد و در نهايت تهديد همسايه غربي به طور کامل از بين رفت.
البته ايران تا کنون نتوانسته است خسارات جنگ را از کشور متجاوز بگيرد و اروندرود را لايروبي کند و خوزستان را آباد نمايد که اميدوارم دولتمردان در اين راه گام بردارند و نوار مرزي کشور بويژه ساحل اروندرود را آباد کنند و رفاه مردم عزيز استان هاي مرزي را تأمين کنند.