از نیوریورک چه می‌خواستیم

نصرت الله تاجیک
تیم سیاست خارجی دولت و آقای رئیس جمهور باید توضیح دهند،  چه اهدافی برای این سفر تدوین کرده بودند و به دنبال چه نتایجی بودند. اگر این کار را انجام می‌دادند، خیلی خوب بود. یعنی در انتهای سفر کسانی که ناظر یا آگاه به مسائل سیاست خارجی کشور هستند، می‌توانند ارزیابی بهتری داشته باشند که هدف این سفر چه بوده و چه دستاوردهایی داشته است.
رسانه‌ها باید این سوال را از رئیس جمهور و تیم سیاست خارجی‌اش بپرسند ولی اصولا چنین سفرهایی برای استفاده از یک تریبون بین‌المللی به شمار می‌رود. یعنی این سفر جایی بود که هم می‌شد ایده‌های دوجانبه و چندجانبه را دنبال کرد و در عین حال فضایی بود که می‌شد با افراد مختلف ملاقات کرد، پیام رساند و پیام گرفت. در حقیقت اهداف سیاست خارجی را تامین یا برنامه‌های سیاست خارجی را جلو برد. معمولا هم روسای جمهوری ایران در گذشته از این فضا استفاده کردند.
ولی این سفر راحتی برای رئیس‌جمهور نبود و به عقیده من سخت بود. به دلایل مختلفی از جهت خود شخص رئیس‌جمهور و هم از جهت مسائل و مشکلاتی که ما در داخل کشور و سیاست خارجی خودمان و مشخصا برجام داریم. برجام روند بسیار خوبی و امیدوار کننده‌ای داشت ولی این وضعیت آخر، مسئله را کمی پیچیده کرده است. مواضع سه کشور اروپایی، مواضع اتحادیه اروپا، موضع‌گیری « جوزپ بوررل» که اظهار ناامیدی کرده جنبه‌های منفی برای این سفر است.
بحث امروز شاید اصلا امتیاز دادن ایران نیست. بلکه بحث بر سر این است که چگونه می‌شود از بن بستی که آقای بوررل از آن صحبت کرده راه را در این سفر باز کرد و خون تازه‌ای به برجام بخشید. برجام به تنهایی در اختیار دولت نیست بلکه این موضوعی حاکمیتی است و اگر حاکمیت و شورای عالی امنیت ملی این موضوع را بررسی کرده باشند دقیقا مشخص خواهد شد که چه چیزی در این سفر باید گفته شود تا فضا را مقداری تغییر دهد.


در حال حاضر مخالفان برجام، علاقمند نیستند که بار دیگر برجام به سرانجام برسد و به دنبال این هستند که مشکلات سیاست خارجی ایران در سیاست خارجی پابرجا باشد و با آنها دست و پنجه نرم کنند. طبیعتا آن‌ها در حال فعالیت هستند و یک جو مایوسانه‌ای را به وجود آورده‌اند. حال ما باید ببینیم چگونه این جو را از بین ببریم. البته از این سفر باید در حد معقول انتظار داشت و خیلی نباید ایجاد انتظار کرد.
هر پدیده، هر سفر و هر اقدامی در سیاست خارجی یک وزنی دارد. به میزان مشخص می‌توان از آن انتظار داشت که یک حرکت و شتاب به سیاست خارجی بدهد. ولی در همان حد معقول هم باید با برنامه باشد، یعنی اگر بخواهد برنامه سفر با کلیات باشد، مطمئنم که هیچ نتیجه‌ای که ایجاد نشود، حتی ممکن است نتیجه منفی هم داشته باشد. یعنی اگر ما نخواهیم با ایده‌های مشخص و ملموس این بن بست را از بین ببریم، اگر سفر نرویم بهتر است. البته این را قبول دارم که تمام برنامه سیاست خارجی ما برجام نیست، ولی اکنون برجام وزن بسیار زیادی در سیاست خارجی ما پیدا کرده است. حال بخواهیم یا نخواهیم این واقعیت اتفاق افتاده است.