روزنامه وطن امروز
1401/07/06
محک جدی
تیم ملی فوتبال ایران که خود را برای حضور در جامجهانی آماده میکند، شامگاه سهشنبه در دومین دیدار تدارکاتی خود در اردوی اتریش به مصاف تیم ملی سنگال رفت که این دیدار با تساوی یک - یک به پایان رسید. مرتضی پورعلیگنجی (۵۹ گل به خودی) برای سنگال و سردار آزمون (۶۴) برای ایران گل زدند. تیم ملی در نیمه اول نمایش قابل قبولی نداشت و بیشتر به فکر گل نخوردن بود. در مقابل تیم ملی سنگال که نفرات مطرحی چون «سادیو مانه» را در ترکیب خود داشت، بارها تا آستانه باز کردن دروازه تیم ملی پیش رفت اما سیدحسین حسینی عملکرد قابل قبولی داشت و اجازه نداد دروازهاش باز شود. در نیمه اول تیم ملی از نظر دفاعی متزلزل نشان داد و بازیکنان حریف هر زمان اراده کردند به قلب دفاع زدند و صاحب موقعیت شدند. این در حالی بود که در دیدار برابر اروگوئه ساختار دفاعی تیم ملی مستحکمتر بود و حریف آمریکای جنوبی صاحب موقعیتهای خطرناک پرتعدادی نشد. در شروع نیمه دوم، امید ابراهیمی، مرتضی پورعلیگنجی، علیرضا جهانبخش و سامان قدوس به زمین آمدند تا شرایط تیم ملی بهتر از نیمه اول شود. با این حال سنگالیها باز هم با فشار از بالا اجازه بازیسازی به ایران را ندادند و همچنان تیم برتر میدان بودند. فشار حریف آفریقایی که از آمادگی بالایی برخوردار بود، در دقیقه ۵۹ منجر به اشتباه مرتضی پورعلیگنجی شد و این بازیکن که به قصد دفع توپ تکل زده بود، مسیر توپ را تغییر داد تا حسینی هم جا بماند و توپ وارد دروازه شود. بعد از این گل تیم ایران تا حدودی از وضعیت تدافعی خارج شد و یک حمله را روی دروازه سنگال پیریزی کرد اما حریف در ضد حملات بسیار خطرناک بود و هر لحظه امکان فرو ریختن دروازه ایران را برای خودش فراهم میکرد. در دقیقه ۶۴ احسان حاجصفی که دقایقی قبل موقعیت خوبی را ایجاد کرده بود، مجددا از کنار خط توپی را روی تیر دوم ارسال کرد که سردار آزمون در مقابل دروازه خالی به هوا بلند شد و با ضربه سر دروازه حریف را باز کرد تا کار به تساوی کشیده شود. در ادامه حریف آفریقایی موقعیتهای زیادی برای رسیدن به گل داشت اما درخشش سیدحسین حسینی اجازه نداد دروازه ایران دوباره باز شود. تیم ملی ایران در شرایطی برابر سنگال مقاومت کرد و تن به شکست نداد که سرعت بازی حریف بالا بود و در مقابل ملیپوشان کشورمان سرعت لازم را نداشتند. این فاکتور منفی میتواند زنگ خطر جدی برای تیم ملی ایران در جامجهانی باشد. به نظر میرسد کادر فنی باید نسبت به بالا بردن سرعت تیمی در فاز تدافعی و تهاجمی فکر کند تا تیمملی برابر تیمهای انگلیس، آمریکا و ولز غافلگیر نشود. * کارلوس ترک عادت نکرده است تیم ملی ایران دیروز در حالی مقابل سنگال به میدان رفت که برد مقابل اروگوئه توانسته بود بخش زیادی از دلایل انتخاب سرمربی جدید تیم ملی را توجیه کند. آنقدر او را خوب میشناسیم که حتی میتوانیم از روی تهریش سفید صورتش پی به احوالات و دغدغههای فراوان این روزهایش ببریم. او روز بازی با اروگوئه فارغ از تمام تشریفات بازیهای ملی با یکدست لباس ورزشی و صورتی اصلاحنکرده در کنار زمین حاضر شد؛ کاری که در تمام این سالها کمتر از جانب او سراغ داشتیم؛ مگر آنکه کارهای مهمتری داشته باشد. آنچه مسلم است زمان کافی برای ساختن تیمی که بتواند یکی از گزینههای صعود به مرحله بعد باشد، در اختیار ندارد، همانطور که بهانهای هم برای این فرصت محدود نمیتواند داشته باشد. به همین جهت قصد دارد از ثانیه ثانیه این مینیکمپ به قول خودش استفاده کند تا بتواند در بدترین حالت ممکن در صورت عدم صعود از حیثیت فوتبال ایران دفاع کند. خبرهای دریافتی از اردوی اتریش حاکی از آن است که این سرمربی پرتغالی روزانه بیش از ۱۰ ساعت را صرف آمادهسازی تیم ملی و آنالیز رقبا کرده و این تازه غیر از ساعاتی است که در زمین با بازیکنان سپری میکند. او ترک عادت نکرده است و همچنان وسواس عجیبی برای پرداختن به جزئیات دارد، تا آنجا که حتی نبود فرصت کافی باعث نشده او دست از این عادت دیرینهاش بردارد و حتی به گفته برخی بازیکنان حاضر در اردو ضریب حساسیتهای او بیشتر شده که کمتر نشده است (گفته میشود او در نخستین روز حضورش در کمپ اتریش به قطر میلههای دروازه ایراد گرفته و تا برطرف نشدن این ایراد سوت آغاز تمرینات را به صدا درنیاورده است). بدون شک اخبار عجیب و غریب آخرین اردوی تیم ملی در گرمای ۴۰ درجه قطر تمام و کمال به دستش رسیده است و شاید همین نکته مزید علت شده تا بخواهد با برگزاری هر چه بهتر این اردو در جوار رشتهکوه آلپ، تفاوتهای خود را با سرمربی قبلی به رخ بکشد. به هر حال انگیزه شرکت در بزرگترین و باشکوهترین کارناوال ورزشی دنیا، آن هم برای چهارمین مرتبه پیدرپی افتخار بسیار باارزشی بود که فردی با این درجه از جاهطلبی نمیتوانست بسادگی و با بیتفاوتی از کنارش بگذرد و به همین منظور او قدری در رفتار و مانیفست خود انعطاف بیشتری به خرج میدهد. انتشار آن پست معروف در صفحه شخصیاش از فضای صمیمانه رختکن تیم ملی، اگر چه ممکن است به لحاظ حرفهای چندان توجیهپذیر نباشد اما در کل ارزش آن را داشت و نمیتوان صرفا به این خاطر او را مواخذه کرد. در واقع کارلوس کیروش اگر به نسل حال حاضر تیم ملی ایران که خودش بیشترین نقش را در ظهورش ایفا کرده است، ایمان راسخ نداشت، به رغم تمام جذابیتها و افتخاراتش، هرگز پیشنهاد هدایت تیم ملی را نمیپذیرفت؛ حتی اگر این پیشنهاد از جانب خانواده باشد. فراموش نکنیم برخی رسانههای داخلی هنوز پس از گذشت 2 سال «ولادیمیر آلکنو» را به خاطر پذیرش هدایت تیم ملی در بازیهای المپیک سرزنش میکنند. این طیف از منتقدان سرمربی مطرح والیبال دنیا معتقدند پیش از هر چیزی او به دنبال حضور در بازیهای المپیک بود. برتری مقابل یکی از قدرتمندترین اروگوئههای چند سال اخیر و از آن بالاتر نمایش قابل قبول تیم ملی، فقط با چند جلسه تمرین نشان داد هنوز هم میتوان روی درایت این پرتغالی ۷۰ ساله حساب باز کرد یا به عبارتی، هنوز هم میتوان پشت دست او بازی کرد. نقش او بیشباهت به نقش حرفهای در بازی مافیا نیست، کسی که با درک درست از قواعد بازی و تحلیلش از ماجراهای روز، تیمش را به بهترین نحو ممکن به جلو هدایت میکند. برای اینکه بدانیم مهمترین دلیل تأثیرپذیری شاگردانش از او چیست، کافی است دوباره به همان کلیپی بازگردیم که او همزمان با تایید صلاحیت مهدی تاج در صفحه شخصیاش منتشر کرد. اینکه او با سالها همنشینی در کنار سر الکس فرگوسن و تجربه فضای بزرگترین رختکنهای دنیا در استفاده از واژگان کلیدی و تهییج بازیکنانش به مرز استادی رسیده است. هنوز تابلوی مقاومت جانانه رامین رضاییان برابر سماجت مهاجمان بیرحم اسپانیایی برای عبور دادن توپ از خط دروازه، در راهروی فدراسیون و مرکز ملی فوتبال و مجموعه پِک قرار دارد؛ تصویری که خودش بهترین مثال ممکن از ذهنیت جنگجوی بازیکنان تیم ملی در آن مسابقات است. در بازی اخیر تیم ملی مقابل اروگوئه نیز شجاع در 2 نوبت مقابل ضربات سهمگین سوارز و والورده فداکارانه سرش را مقابل توپ قرار داد تا اجازه ندهد دروازه تیم ملی با خطر تهدید شود. به این ترتیب با در نظر گرفتن تمام این توضیحات، شاید هر شخص دیگری نیز به جای حاجصفی، طارمی، جهانبخش، انصاریفرد، عزتاللهی و... بود، تمایلش را برای حضور مجدد CQ روی نیمکت تیم ملی در جامجهانی پنهان نمیکرد. آنها برای تحقق آنچه میخواستند حتی تا دیدار مخفیانه با وزیر ورزش پیش رفتند و تن به گفتوگوهایی دادند که پیش از این در فضای تیم ملی چندان مرسوم نبود. در واقع باید بپذیریم بازیکنان فعلی تیم ملی، طی این ۹ سال که در تاریخ فوتبال ایران بینظیر بوده است، حیاتیترین و بهترین دوران فوتبالشان را در عرصه ملی با این سرمربی تجربه کردند و به عبارتی جایگاه فعلی خود را مدیون او میدانند و نمیتوانند به کسی جز کارلوس اعتماد کنند. برتری مقابل اروگوئه با تمام ستارگانش ایدهآلترین اتفاق ممکن برای کیروش در برهه کنونی بود. او جواب اعتمادش را بسیار زودتر از آنچه خودش تصور میکرد از شاگردانش گرفت. حالا دیگر شاهد انتقادات کمتری نسبت به میانگین سنی بالای تیم ملی هستیم اما کیروش در جواب به این انتقاد به نکته درستی اشاره میکند. او معتقد است قانون افزایش تعداد نفرات تعویضی که پس از پاندمی به تصویب رسیده است، باعث خواهد شد این نقیصه کمتر از هر زمانی به چشم بیاید.