حماسه در ۲ گام

در روز‌های اخیر دشمنان نظام اسلامی در پی حادثه تأسفبار فوت خانم مهسا امیری در اثر ایست قلبی و مغزی در روز سه شنبه ۲۲ شهریور ماه که به همراه تعدادی از افراد به دلیل پوشش نامناسب و به منظور اخذ تعهد و توجیه به یکی از مقر‌های پلیس هدایت شده بود، فتنه‌ای دیگری را علیه مردم ایران آغاز و تلاش کردند با تحریک احساسات عده‌ای از جوانان و کشاندن آن‌ها به خیابان‌ها در تهران و برخی دیگر از شهر‌های کشور و طرح شعار‌های ساختارشکنانه و تخریب اموال بیت المال و آتش زدن برخی مساجد، حسینیه‌ها و نماد‌های عاشورایی بار دیگر کینه دیرینه خود را علیه ارزش‌های اسلامی و انقلابی به اثبات برسانند.
آنچه در حوادث روز‌های اخیر آشکار شده است این است که مدعیان و محرکان این ماجرا، موضوع فوت خانم امینی برایشان اهمیتی نداشته بلکه از آن به عنوان بهانه‌ای برای مقابله با نظام اسلامی و آشکار کردن دشمنی دیرینه خود علیه ارزش‌های انقلابی و اسلامی بهره جسته اند، ارزش‌هایی که در ماه‌های اخیر در راهپیمایی بزرگ اربعین و یا اقبال جوانان ایران و دیگر کشور‌های جهان به سرود سلام فرمانده، حیرت جهانیان را بر انگیخته است. حوادث اخیر نشانگر برنامه‌ریزی دقیق دستگاه رسانه دشمن و عوامل میدانی برای بهره‌گیری ازپدیده‌های اینگونه برای درگیر‌سازی کشور و نیرو‌های انقلاب با چالش داخلی و کاستن از ظرفیت‌های ملی برای پیگیری مطالبات راهبردی در عرصه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.
طراحی این ماجرا مبتنی بر گزاره «انقلاب زنان» برای مقابله با نظام اسلامی نکته‌ای بود که در ماه‌های گذشته بار‌ها توسط رسانه‌های معاند ودشمنان نظام تأکید شده بود. از منظر طراحان این پروژه که ناشی از شکست آنان در همه سناریو‌ها علیه ملت ایران بود ودیگر نه تحریم‌های اقتصادی برای شکست اراده و تسلیم ملت ایران کارآمد بود و نه تهدیدات نظامی، روند بازی غرب با افکار عمومی جامعه از طریق برجام نیز به پایان خط رسیده و با ابتکار دولت سیزدهم کشور به یک مصونیت در برابر شرطی‌سازی برجام رسیده بود و این در حالی است که در نقطه مقابل برنامه‌های دولت در عرصه‌های مختلف اقتصادی، علمی، پزشکی و... و حل چالش‌های باقی مانده از دوران گذشته، چشم انداز روشنی را در پیش روی نظام ایجاد کرده و با توجه به همگرایی و هماهنگی ایجاد شده در نظام تصمیم‌گیری و اداری کشور امید به حل مشکلات در مردم افزایش پیدا کرده بود. از این رو شکل‌گیری فتنه اخیر در این شرایط، به هر بهانه از قبل قابل پیش‌بینی بود، چرا که دشمنان نظام اسلامی ثابت کرده‌اند که حل مشکلات و تقویت اقتدار داخلی و منطقه‌ای ایران را به هیچ روی بر نتافته و به همین دلیل بهره‌گیری از هر ظرفیت و فرصت را برای درگیر کردن کشور با بحران داخلی از دست نمی‌دهند، به ویژه آنکه در عرصه مقابله با ناهنجاری‌های اجتماعی پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های روشنی صورت گرفته و تحقق آن آرامش بیشتری را به فضای اجتماعی باز می‌گرداند.
وقتی از این منظر به چرایی شکل‌گیری فتنه اخیر نگاه می‌شود، نقش دشمنان بیرونی نظام و معاندان داخلی و شبکه‌های رسانه‌ای و مجازی وابسته به آنان در این ماجرا را بهتر می‌توان درک کرد. به همین دلیل است که بعد از اتفاق تلخ فوت خانم مهسا امینی در جریان دوره توجیهی در مرکز پلیس امنیت بلافاصله موج‌سواری این جریان با ادعای قتل وی در مرکز پلیس (قبل از اعلام نظر کارشناسی مراکز ذی ربط) آغاز و با سردمداری گردانندگان جریان اصلاحات و با صدور بیانیه محمد خاتمی، محقق داماد، سخنان پزشکیان و... نطفه داخلی این فتنه شکل گرفت و در امتداد آن رسانه‌های معاند وارد شده و در بستر همان سناریویی که اشاره رفت جریان‌سازی را آغاز می‌کنند. در این میان موج سواری هسته‌های عملیاتی گروهک‌های معاند نظیر منافقین، سلطنت طلب‌ها، عوامل گروهک‌های تروریستی کومله ودموکرات و... بر احساسات بعضی جوانان نا آگاه و هدایت آن‌ها به سمت تخریب اموال عمومی و هجمه به ارزش‌های اسلامی و انقلابی را فراهم می‌آورد که باز خوانی آن اگرچه بسیار تلخ، اما نشانگر آن است که دشمنان نظام به این توهم دچار شده بودند که از بستر این غائله قادر به شکست و فروپاشی نظام هستند.


این تحرکات و پیامد‌های آن اگرچه تلخ بود، اما به دلیل هنجار شکنی‌ها وطرح شعار‌های ساختارشکنانه واقدامات داعش گونه عوامل میدانی به سرعت با ادبار اجتماعی مواجه شد و اگر در آغاز این تحرکات اعتراضی، بخشی از مردم به دلیل احساس ترحم نسبت به فوت خانم امینی با آن‌ها همراه بودند، اما با روشن شدن ابعاد فتنه به سرعت از آن‌ها فاصله گرفته وافراطیون تنها ماندند و به همین دلیل تحرکات میدانی آن‌ها به جمع‌های محدود خلاصه می‌شد، اگر چه سطح اقدامات تخریبی آن‌ها به دلیل مدارای نیرو‌های امنیتی و انتظامی برای پرهیز از کشته‌سازی بالا بود. بر این اساس گام اول هوشیاری و بیداری و آگاهی مردم را باید در این مرحله دانست چرا که با عدم همراهی با این موج حرکت آن‌ها به یک حرکت اجتماعی تبدیل نشد و به برخی جمع‌های محدود والبته افراطی خلاصه شد.
اما گام دوم هوشیاری ملی را باید در خلق حماسه‌های مردمی در مخالفت با این اقدامات هنجار شکنانه دانست که در پایان نماز جمعه اول مهرماه و حماسه روز سوم مهرماه وروز‌های بعد از آن در تهران وشهرستان‌ها تجلی یافت. این حماسه مردمی نماد عزّت، استقلال و بصیرت مردمی است که تا پای جان برای حفظ اصول اسلام و آرمان‌های انقلاب ایستاده و با صدای رسا اعلام کردند که اگر دشمن در برابر دین آن‌ها بایستد در برابرتمام دنیای آن‌ها خواهند ایستاد.
مردم ایران نشان دادند دشمنان خود و انقلاب را به خوبی می‌شناسند و هرگز فریب حیله‌ها و نیرنگ‌های آنان را نمی‌خورند. مردم ایران نشان دادند که با بصیرتند و در میان گرد و غباری که فتنه گران به پا کرده‌اند هرگز راه را گم نمی‌کنند و دست از راهبر واقعی که همانا ولایت فقیه است، بر نمی‌دارند. مردم ایران نشان دادند که این جمله حضرت امام (ره) را که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت تان آسیب نرسد» به خوبی در عمل به آن معتقد و پایبند هستند.