روزنامه جوان
1401/07/07
اولويت قانون مجازات «سلبريتي اغتشاشگر» است
به منظور مقابله با خطدهندگان به آشوب، فقر حقوقي و قانوني نداريم. عناويني مانند «آمر»، «مسبب»، «سبب» و «تهييج به اغتشاش» در حقوق وجود دارد كه بر اساس اينها ميتوان سلبريتيها و همه كساني را كه به نوعي ترويج آشوب كرده و نظم و امنيت عمومي را به مخاطره انداختهاند، مجازات كرد. اتفاقاً در اغتشاشات، بايد بيشتر از همه با مسببان و تهييجكنندگان غارت اموال عمومي برخورد كرد. رئيس دستگاه قضا نيز قول برخورد قاطع با عوامل اصلي اغتشاشات را داده است. همانقدر كه تأكيد قانونگذار بر برخورد جدي و بازدارنده براي عوامل اصلي آشوب و مختل كردن زندگي مردم است، نهادهاي ارفاقي هم در حقوق جزا در نظر گرفته شده است تا بتوان تخفيفها و حتي برائتهايي را براي ناآگاهان در اغتشاشات در نظر گرفت. جوانب حقوقي اين موضوع را در گفتوگو با حميدرضا محمدي، وكيل و حقوقدان بررسي كردهايم. در مباحث حقوقي يك سبب داريم و يك مسبب. در اغتشاشات اخير سلبريتيها ميگويند كه ما نظرات شخصي خودمان را داريم ميگویيم و اينكه عدهاي به دليل نظرات ما اقداماتي انجام دادهاند ربطي به ما ندارد. ربط دارد! چيزي كه آزاد است داشتن عقيده است، منتها ابراز عقيده آزاد مطلق نيست، نه در كشور ما و نه در هيچ جاي ديگر. مثلاً شما تشريف ببريد در اروپا و بگویيد «چه كسي گفته است هيتلر در هولوكاست يهوديها را كشته است؟!» براي همين سؤال 25سال حبس براي شما در نظر ميگيرند! حتي اگر بگویيد من شك دارم اين اتفاق افتاده باشد و بيایيد تحقيق علمي در اين خصوص انجام دهيم، باز همين مجازات را براي شما در پي دارد. حالا اينكه فردي در كشور ما آمده ذهن مردم را مشوش كرده، مردم را به آشوب كشانده است، بعد بيايد بگويد من كار خودم را كردهام، مانند اين است كه همسايه بغلي خانه ما در خانه استخر داشته باشد و من ميبينم بچه كوچك او لب استخر ايستاده است و در خانه خودم طبل بزرگي دارم به اين طبل ميزنم و اين بچه ميافتد در آب و غرق ميشود! خب مشخص است كه من قصور كردهام و ايجاد اين صداي مهيب سبب شده است اين بچه در آب بيفتد. ميتوان مثالهاي زيادي زد كه اين ادعاي سلبريتيها را نقض ميكند. سلبريتياي كه در فضاي مجازي حرف ميزند، اينگونه نيست كه كسي نشنود. وقتي كسي 400 يا 500هزار نفر دنبالكننده دارد، اين تريبوني كه دست شماست، به شما اين مجوز را نميدهد هر چيزي كه خواستيد بگوييد. نظر شخصي را براي خودتان ميتوانيد داشته باشيد ولي اگر از اين تريبون ابراز كنيد، در جامعه بازخورد دارد و اگر حرفي بزنيد كه ذهن مردم مشوش شود، ميشود تشويش اذهان عمومي و مجازات خودش را دارد، كما اينكه شما هم اگر در رسانه خودتان حرفي بزنيد كه ذهن مردم را مشوش كنيد، مسئوليت داريد. شما رسانه خودتان را داريد، آن سلبريتي هم رسانه يك نفره خودش را دارد. شما به واسطه اينكه حرفتان شنيده ميشود، مسئوليت داريد. يك وقتي فردي دنبالكنندههايش 10نفر خانواده خودش هستند و تأثير زيادي ندارد، ولي وقتي كسي 10يا 20هزار نفر دنبالكننده دارد، تأثير خيلي زيادي دارد و 20هزار نفر دارند حرفش را ميشنوند. مثلاً همين الان در مورد آقاي علي كريمي از هر پنج پستي كه در فضاي مجازي ميبينيم يكي در مورد وي است كه يا دارند او را تقبيح ميكنند يا تشويق. حالا او نميتواند بگويد كه من هر چيزي را كه دوست دارم، ميخواهم در صفحهام بنويسم. قانون به شما چنين حقي نميدهد، خصوصاً اگر منجر به مشوش شدن اذهان عمومي شود. آيا قانون اجازه ميدهد فرد را به واسطه اينكه چنين صحبتي انجام داده است، مجازات كرد؟ اگر كسي تشويش اذهان عمومي كند، ماده 286 قانون مجازات اسلامي صراحت دارد كه اگر اين تشويش به صورت عمده باشد، افساد فيالارض است و افراد قطعاً به واسطه قوانين موجود قابل مجازات هستند، البته به جز بخش كيفري از نظر حقوقي هم قابل پيگيري هستند. مثلاً خواندم 76 آمبولانس را طي اغتشاشات آتش زدهاند. هر آمبولانس هم چندين ميليارد تومان قيمت دارد. به غير از امكانات و تجهيزات بسياري كه دارد، افرادي كه در داخل آن بودند هم مورد سوءقصد قرار گرفتهاند. حالا خداي نكرده شهيد يا مجروح شدهاند. ديه اين افراد را چه كسي بايد بدهد؟ مسئوليت پرداخت اين خسارات بر عهده چه كسي است؟ همه ميگويند دولت، ولي چرا دولت؟ كسي كه اين كار را انجام داده است بايد پرداخت كند. چه كسي اين كار را انجام داده است؟ همان فردي كه آمده آمبولانس را آتش زده، منتها وقتي كه در قضيه عمومي مردم تحت تهیيج و تفكر يك فردي، ميآيند يك كاري را انجام ميدهند، آن كسي كه اينها را برانگيخته ميكند هم مسئول است. مثلاً شما يك بچه سهساله در كنارتان نشسته است، يك سيم برق را ميدهيد دستش و ميگویيد فلاني خواب است، برو اين سيم را بزن به او! آن بچه هم ميرود اين سيم را ميزند به او و او را ميكشد. خب اين سلبريتي هم ميگويد من كه با بچه سه ساله حرف نزدم! من دارم با مردم حرف ميزنم، مردم هم خودشان عاقل و بالغ هستند. جوان 17،16ساله كه دستگير ميشود، مغز او را چه كسي تحت تأثير قرار داده است؟ پدر و مادرش بندگان خدا که به او ميگويند دخترم، پسرم بنشين در خانه، اين كارها دردسر است و بعداً براي خودت بد ميشود، ولي اين سلبريتيها هر كدام در خانه خود يا حتي در خارج از كشور نشستهاند و بچههاي مردم را بازيچه خود كردهاند. ميگويند بزنيد و بتركانید. خب اين بچه دستگير ميشود و فردا تمام زندگياش تحت تأثير قرار ميگيرد. هيچ كدام از اين افرادي كه دستگير ميشوند، پدر و مادرشان راضي نبودهاند از كاري كه انجام دادهاند، حتي نصحيتشان هم كردهاند كه نكنيد، پس اينها را چه كسي تهيج كرده است؟ آقاي اژهاي وعده مقابله با سلبريتيهايي را داده است كه جوانان را تشويق به اغتشاش كردهاند. قوهقضائيه براي برخورد با اين سلبريتيها بايد چه اقدامي انجام دهد؟ اولاً كه تعقيب مجرمان به وسيله مدعيالعموم است. يكي از كارهايي كه مدعيالعموم بايد انجام دهد، بحث ممنوعالخروجي اين افراد است و بايد مانع از فرار اين افراد شود و آنها را تحت تعقيب قرار دهد. متأسفانه من شنيدهام مثلاً مهران مديري از كشور خارج شده است. اگر اين صحت داشته باشد با اينكه ممنوعالخروج بوده است، اين سؤال مطرح است كه چگونه توانسته است خارج شود، بايد مدعيالعموم در اينجا ورود كند و ببيند چه كسي به او اجازه داده بتواند از كشور خارج شود. دادستاني غير از اينكه بايد اين افراد را ممنوعالخروج كند، بايد آنها را تحت تعقيب قرار دهد و براي آنها قرار صادر كند كه فراري نشوند. مثل علي كريمي نباشد كه رفتند اموال او را توقيف كنند، ديدند اموالش را فروخته و رفته است، چون قبل آن فكرش را ميكرده است. ثانياً اينكه نه تنها بايد خودشان را تحت تعقيب قرار دهند، بايد مهران مديري را كه 30ميليارد تومان ميگيرد، امروز چك را ميگيرد، فردا ميگويد تصوير من را نشان ندهيد، اين پولها را از اينها بگيرد و به عنوان مسئوليت مدني اين افراد بدهد به كساني كه مغازه يا ماشينش را آتش زدهاند يا بدهد به ورثه فردي كه جانش را گرفتهاند يا كسي را كه نقص عضو براي او ايجاد شده است، اين صدمات بايد از اموال همين افراد جبران شود. حالا كه اين فرد فرار كرده رفته امارات. از طريق پليس اينترپل بايد اقدام كنيم، اين پليس براي همين كار است كه اگر كسي جرمي انجام ميدهد و خارج از يك كشور است، با پليس اينترپل هماهنگ ميكنند و طرف را برميگردانند. در خيلي از پروندهها از جمله پرونده الكس شاهد بوديم كه هم خود طرف و حتي مادرش را كه همدستش بود، بازگرداندند. با وجود اينكه فرد ايراني و امريكايي هم بود ولي چون خريدوفروش دختران ايراني انجام ميدهد، فكر ميكنم در تايلند دستگير شد و به ايران برگرداندند، اما مشكل هميشه اين است كه كشورهايي كه با ما روابط دوستانه ندارند، امكان دارد خيلي در اين خصوص همكاري نكنند، البته در همه جاي دنيا هم اينگونه است. مثلاً اگر الان روسيه بخواهد فردي را از انگلستان برگرداند، ممكن است انگليس قبول كند و ممكن هم است كه قبول نكند، چراكه الان روابط بين روسيه و انگليس و بخشي از غرب به هم ريخته است. در مورد ايران هم ممكن است ما با كشور مورد نظر مراودات دوستانه داشته باشيم و تبادل را انجام دهند و ممكن هم است كه انجام ندهند. همانطور كه در پروندهاي مانند آقاي خاوري كه در كاناداست، قبول نكردند اين فرد را به ما بازگرداندند. اين مسئله بيشتر به موضوع روابط بينالملل بازميگردد كه در آن متأسفانه زور حاكم است. امروز اغتشاشات تمام شده و فردا هم نه شايد دو سال يا 10سال ديگر آقاي علي كريمي و امثال آنها به كشور بازگردند، بدون اينكه هيچ مجازاتي را ديده باشند. بعد از مدتي تبليغات و روابط اقتصادي خود را هم شروع ميكنند. بايد چه كنيم تا اين افراد اينگونه از كيفر جرم خود فرار نكنند؟ من ميگويم همه افراد در برابر قانون مساوي هستند، ميخواهد دختر آقاي هاشميرفسنجاني باشد، ميخواهد علي كريمي باشد، فلان هنرمند باشد يا حتي پسر فلان نانوا و بنا باشد. ما نبايد با آن پسر بقال برخورد مجدانه و سخت كنيم، منتها با فلاني چون فوتباليست است، برخوردي نكنيم. خيلي از مواقع ميبينيد فلان هنرپيشه در سالهاي گذشته آمده مطالبي ضدامنيت ملي منتشر كرده، ولي هنوز در صداوسيماي ما به كار گرفته ميشود. ما در نظام مديريتي كشور بايد به اين مديران ايراد بگیریم كه چرا به اين افراد فضا ميدهند. مثلاً فلان بازيگر زن كه چند وقت پيش هم صحبت كرده است، در امريكا قسم خورده براي كسب شهروندي اين كشور اگر جنگ با ايران هم شد به نفع امريكا اقدام كند. كسي كه منافع ملي امريكا براي او اولويت است قطعاً در تضاد با منافع ملي ماست، چرا بايد به اين آدم اجازه دهيم در كشور ما كار كند و تريبون داشته باشد؟ از نظر حقوقی حتماً اين افراد وقتي اقدام عليه امنيت ملي كشور انجام ميدهند، بايد تحت تعقيب قرار بگيرند. كسي كه اقدام عليه امنيت ملي كشور انجام ميدهد، نبايد فرق كند پسر فلان سياستمدار است يا فلان هنرپيشه و بازيگر است يا پسر فلان بقال و بنا باشد، بايد همه آنها در برابر قانون برابر باشند و برابر مجازات شوند. وقتي رسانه ملي ما دوباره به همين فردي كه عليه امنيت ملي ما اقدام كرده است تريبون ميدهد، آيا مسئول آن نبايد مورد پيگرد قانوني قرار بگيرد؟ جرم مطابق با ماده 2 قانون مجازات اسلامي تعريف دارد. ما نميتوانيم بگویيم اين فرد مجرم است، به دليل اينكه به يك نفري كه در ذهن ما نبايد به او كار ميداده، كار داده است. اگر قرار است بهكارگيري افرادي ممنوع شود، مثلاً افرادي كه به اين عنوان اتهامي محكوم شدهاند، بايد ممنوعالتصوير باشند. بايد اين افراد را در قوهقضائيه محكوم كنيم و بعد براي آن مدير تكليف ايجاد كنيم. آنگاه اگر آن مدير خلاف اين قانون رفتار كرد، خود او نيز قابل تعقيب و مجازات خواهد بود. ما در بخشهايي در خصوص اين موضوع خلأ قانوني داريم و قوانين خاص ما هنوز ضعيف است. در بخش مديريت و اجرا هم ضعيف هستيم. يك بخش هم قوهقضائيه ما مماشات ميكند. حالا ممكن است به دليل اين باشد كه فرد محبوب يا مشهوري است، خب باشد، اتفاقاً بايد با اين افراد محكم و قاطع برخورد كرد. اينكه سلبريتي اينگونه بخشي از مردم را تهيیج كرده از منظر قضايي در مجموع بر چه اساسي قابل مجازات است؟ اين رفتار يك وصف كيفري و يك وصف حقوقي دارد. از نظر كيفري ممكن است گفته شود محارب است. امكان دارد، ولي بايد برود در دادگاه صالح و قاضي در اين خصوص تصميمگيري كند، ولي افسادفيالارض، تشويش اذهان عمومي، تخريب اموال عمومي و غيره ميتواند عناوين كيفري مطرح در اين رابطه باشد. ما عناوين مجرمانه زيادي داريم ولي اينكه به چه فردي متناسب با رفتارش چه عنوان مجرمانه قرار است منتسب شود، بايد مصداقي بررسي شود و نميتوان كلاً گفت مثلاً همه اين افراد فلان مجازات را دارند يا فلان مجازات را ندارند، بلكه بايد يكييكي گفته شود اين فرد چون اين رفتار را از خود نشان داده است، با توجه به اين ادله و بر اساس اين ماده قانوني اين مجازات را دارد يا ندارد. قبلاً شاهد بودهايم كه در موارد زيادي پرونده اغتشاشگران خيلي طول ميكشد تا به نتيجه برسد. دليل طولاني شدن روند دادگاه اين افراد چيست؟ واقعيت اين است كه از نظر تئوري سرعت در مجازات محكومان سبب ميشود در جامعه نسبت به انجام جرائم مشابه بازدارندگي ايجاد شود، اما در بعضي مواقع مثلاً شما يك پسربچه يا دختربچه 16، 17ساله داريد كه تحت تأثير احساسات و جواني خودش و همينطور تحت تأثير سلبريتيهايي كه به او خط دادهاند، يك خبطي كرده است. حالا اگر ما بيایيم و او را مجازات سنگين و سريع كنيم، ممكن است زندگي او تا حتي 50- 40سال بعد تحت تأثير قرار بگيرد. براي همين بايد اين فرد را در مسير اصلاح آورد، البته من در مورد مجرم حرفهاي صحبت نميكنم، بلكه درباره كسي صحبت ميكنم كه تحت تأثير عواطف خودش بوده است، آن هم در ماجرايي كه حتي افراد بزرگسال و حتي وكلا را هم متأثر كرد و بعضيها حتي از ميان وكلا قبل از اينكه واقعيت ماجرا مشخص شود، نتيجهگيري خود را هم انجام داده بودند. در نظام حقوق بينالملل هم پذيرفته شده است كه اين جواني كه اينگونه تحت تأثير احساسات بوده و حالا ممكن است شيشه اتوبوسي را هم شكسته باشد، نبايد به شكل حرفهاي طي يك اقدام عاجل مورد برخورد قرار بگيرد، بلكه اگر با رأفت اسلامي با او برخورد و مدتي با او مماشات شود و در مسير زندگي او تغيير ايجاد كنند و بعداً هم در مجازات او تعويق ايجاد كنند، بهتر است. منظور اين است مماشاتي انجام شود كه بعداً بيم تجري هم وجود نداشته باشد. طبيعتاً قصد قوهقضائيه از مجازات اصلاح فرد نيز است. اين موضوعي كه داريم ميگویيم در مورد جواناني است كه فريب سلبريتيها را خوردهاند. ممكن است حتي سلبريتي هم فريب خورده باشد، منتها هر كسي بايد نسبت به جرم خودش مجازات شود.
سایر اخبار این روزنامه
سپاه: در تنبیه متجاوز مرز نمیشناسیم
جنگ شناختی دشمن در یک رخداد
پیدا و پنهان فتنه لمپنهای خارج نشین
اولويت قانون مجازات «سلبريتي اغتشاشگر» است
اولويت قانون مجازات «سلبريتي اغتشاشگر» است
«گردشگری» بهانهای برای گرانفروشی!
کودتا در چین از شایعه تا واقعیت
امیرعبداللهیان: امریکاییها گامهایی درباره تضمین برداشتهاند
این تیم ملی را هیچ چیز از هم نمیپاشد
سایه سنگین فوتبال بر سر سایر رشتهها
اینجا عطر امام و شهدا تازه میشود
رسوایی سلبریتیها در حد ملی!
رسوایی سلبریتیها در حد ملی!