روزنامه ایران
1401/07/09
نجات حواصیلها از دهان شغال
بیتا میرعظیمیخبرنگار
«حواصیلهای خاکستری همه ساله فرسنگها راه را طی میکنند تا روی ستونهای چوبی کنارههای تالاب گمیشان تولیدمثل و تخمگذاری کنند؛ اما هر بار که جوجهها سر از تخم درمیآورند، از روی این ستونهای سست و بدون حفاظ، سقوط کرده و طعمه شغالها و دیگر حیوانات میشوند. صحنه تراژیک و تلخی است؛ جوجهها یک به یک جلوی چشمهای نگران مادرانشان، طعمه شغالها میشوند؛ بی آنکه کاری از دستشان برآید! اما حالا به برکت اقدام سازنده یک فعال محیط زیست، فضایی امن برای تولیدمثل و پرورش جوجههای این گونه نادر از پرندگان فراهم شده است. هم اکنون با ساخت کلنی فرزندآوری، جوجههای قد و نیم قد حواصیلهای خاکستری با خیالی آسوده، داخل پالتهای تعبیه شده روی ستونهای 4 متری سر از تخم درآورده و صدای جیکجیکشان کل منطقه را فرا گرفته است. این جوجههای پرسر و صدا برکتی دوباره به منطقه بخشیده و جنب و جوشی تازه در کنار این تالاب خشک شده به راه انداختهاند.
حواصیلها سرپناهی نداشتند!
«سیاوش روشنیان» فعال محیط زیست گلستان که جان حواصیلهای خاکستری را در کنارههای تالاب گمیشان نجات داده و با ساخت کلونی فرزندآوری این گونه را از انقراض دائمی نجات داده است به «ایران» میگوید: «2 سال پیش مطابق قراردادی که با صدا و سیمای گلستان برای ثبت تصاویر و فیلمهایی از حیات وحش این استان بسته بودیم، از منطقه بازدیدی داشتم. در نتیجه گشت و پایشهای محیطی، متوجه حضور، تخمگذاری و جوجهآوری حواصیل های خاکستری در نقطه صفر مرزی شدم. حدود ۱۰ تا ۱۲جفت از این پرنده، همه ساله در منطقه تالاب گمیشان حاضر شده و تخمگذاری میکردند؛ اما هر بار به دلایلی جوجهها تلف میشدند! مشکل هم یکی دو تا نبود! سازههای مستقر در کنارههای تالاب با پایههایی چوبی در برابر باد و طوفان آسیبپذیر بود؛ اگر تخمی هم به جوجه تبدیل میشد، چون سرپناهی نداشتند روی زمین سقوط کرده و بلافاصله طعمه شغالها و دیگر حیوانات میشدند. باید فکری به حال این پرندگان بیگناه میکردم! مگر میشد آنها را بیپناه رها کرده و پی کارم بروم؟!»
توسعه کلونی در تالاب گمیشان
«سیاوش روشنیان» بلافاصله موضوع را به اطلاع سازمان حفاظت محیط زیست رسانده و با همکاری صدا و سیما و اداره شیلات استان، ستونها را مستحکمتر و در ارتفاع 4 متری قرار میدهد. او یکه و تنها راه افتاده و 25 پالت را به صورت خرید و بعضاً اهدایی جمعآوری کرده و با حمل آنها به نقطه صفر مرزی، روی ستونهای کلاف شده چوبی قرار میدهد. لانههای قبلی را بازسازی کرده و 15 لانه جدید را روی پالتها قرار میدهد. خوشبختانه لانههای ساخته شده مورد پذیرش پرندگان قرار گرفته و ۹۰ جوجه متولد شده با کمترین تلفات بالغ شده پرواز کرده و به طبیعت پیوستند. وی با اشاره به اینکه گزارشی از زادآوری این گونه در استان مازندران نشده و تنها در گیلان حدود 10 جفت آن هم به صورت پراکنده گزارش شده است، میگوید: «در تلاشیم تا برای نخستین بار در کشور و به منظور جلوگیری از انقراض نسل این پرنده زیبا، این کلونی بزرگ و پراهمیت را در کشور بسط و توسعه داده و با توسعه زمینههای گردشگری، این منطقه را به یک سایت علمی و پژوهشی برای محققان تبدیل کنیم.»
نجات روباه ترکمن از خطر انقراض
ساخت کلونی فرزندآوری حواصیلهای خاکستری در تالاب گمیشان تنها اقدام ارزشمند «سیاوش روشنیان» برای نجات حیات وحش کشورعزیزمان نیست؛ او پیشتر نیز در سال1389 جان ارزشمند روباه ترکمنی را نجات داده بود. این فعال محیط زیست در این خصوص به «ایران» میگوید: «گونه روباه ترکمن از سال ۱۳۳۵ در کشور دیده نشده بود و همه فکر میکردند این گونه در ایران منقرض شده تا اینکه جسدی از آن در کشور پیدا شد! با اطلاع سازمان حفاظت محیط زیست، علت مسمومیت و مرگ این گونه مورد آزمایش قرار گرفته و در نهایت مشخص شد که این روباه در اثر مسمومیت ناشی از سموم ملخهای مراکشی از بین رفته است. همان موقع عزمم را جزم کرده و کفشی آهنین به پا کردم. به منابع طبیعی اعتراض کردم که چرا سمپاشی را همزمان با تولد تولههای روباه ترکمن انجام میدهند؟ خیلی پیگیر شدم و در نهایت قرار شد تا یک سال سمپاشی انجام نشود، اما مشکل به همینجا ختم نمیشد! زیرا سگهای گله هم به دایره تهدید جان روباههای ترکمن افزوده شده بودند؛ آنها یا تولهها را شکار میکردند، یا غذاهایشان را تصاحب می کردند! یک سال دوره افتادیم تا در فصل زایمان روباهها، غذای سگها را تهیه کنیم. چون اگر سگها سیر میشدند، دیگر روباههای ترکمن را نمیخوردند.
عشق به حیات وحش
به گفته روشنیان، در نهایت دری باز شد و معجزهای رخ داد؛ خانم «لنی هارت» دامپزشک و فعال محیط زیست هلندی که پیشتر تلاشی برای نجات فک خزری انجام داده بود، از این ماجرا باخبر شده و تمامی هزینههای خرید گوشت برای سگهای گله تا پایان فصل زایش روباهها را تقبل کرد. بنده نیز مسئول خرید گوشتها شدم. باورتان نمیشود من هر هفته سه بار و هر بار ۲۰ کیلو گوشت تازه میخریدم و 200 کیلومتر تا این منطقه میرفتم و دوباره 200 کیلومتر دیگر برمیگشتم! خوشبختانه تمام تلاشهای هفت ساله نتیجه داد و در این فصل تعداد روباهها از 2 به 19 تا رسید.»
این فعال محیط زیست که 21 سال از بهترین لحظات عمرش را صرف نجات حیات وحش کرده است، آثار و نمایههای باقی مانده از انسان را نشانه شخصیت انسان دانسته و میگوید: «این جمله ارزشمند همیشه سرلوحه کارها و اقدامات من طی این سالها بوده است؛ با گذشت زمان است که میفهمی نجات حیات وحش، بخشی از شخصیتت شده و دیگر گریزی از آن نیست! ناجیان حیات وحش هرگز حساب و کتابی در کارهایشان ندارند؛ آنها با عشق قدم برمیدارند؛ زیرا عشق به حیات وحش، به بخشی مهم از شخصیتشان تبدیل شده است.»
سایر اخبار این روزنامه
نباید دیگر شاهد پلاسکو و متروپل باشیم
پاسداشت حریم خانواده در برابر تهدیدهای فضای مجازی
گزارش اطلاعاتی به مردم
حمله تروریستی «جیشالظلم» در زاهدان
نوبت به بمباران مقر منافقین می رسد؟
امریکا به دنبال توافق تفسیرپذیر
زنگ انتحار
نجات حواصیلها از دهان شغال
فروش40000 میلیارد تومانی «فملی» در 6 ماهه نخست سال