رنج‌های سالمندی

آرمان امروز: جمعيت کشور با سرعت غير قابل باوري به سمت سالمندي پيش مي‌رود و در اين ميان سياست‌هاي جواني جمعيت با توجه به مشکلات اقتصادي، با چالش‌هاي متعددي روبه‌رو شده است. اولين اصل تولد و افزايش جمعيت جوان ازدواج است که خود بنا به شرايط اقتصادي موجود، کمتر جواني به اين امر تن مي‌دهد. از سوي ديگر رواج پديده تک فرزندي و افزايش مهاجرت جمعيت جوان و مولد، سبب شده که ايران با افزايش جمعيت سالمند روبه‌رو شود. جمعتي بالغ 9 ميليون نفر که نيمي از آنها در تامين مايحتاج زندگي‌شان ناتوان هستند و کارشناسان برآورد کرده‌اند که آمار سالمندي در ايران تا 20 سال آينده 2 برابر مي‌شود.  دکتر سيده صالحه مرتضوي، مجري پروژه بومي سازي U3A در ايران و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران با بيان اينکه بر اين اساس ايران اگرچه سال‌ها جمعيت جوان داشته است اما به سمت سالخوردگي جمعيت مي‌رود، به رکنا گفته است: «بر اساس سرشماري‌هايي که از سال 1335 تا 1395 انجام شده، جمعيت سالمند ما تقريبا حدود 6.3 برابر شده است. در حالي که طي اين سال‌ها در دنيا جمعيت سالمندي حدود پنج برابر شده است. بنابراين در ايران با سرعت بيشتري به سمت سالخوردگي جمعيت مي‌رويم. باتوجه به اينکه Baby Boom ما در کشور که همان کودک نسل انفجار جمعيت و دهه 60 است، حدود 1420 به سالمندي مي‌رسد و ما در کمتر از 20 سال آينده  انفجار جمعيت سالمندي را در ايران خواهيم داشت. اين در حالي است که در کشورهاي توسعه‌يافته حدود 100 تا 150 سال طول کشيده تا اين روند را طي کنند. بنابراين ما فرصت بسيار کمتري داريم تا بتوانيم برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري کرده و زيرساخت‌هاي لازم را در کشور براي مواجهه با سالخوردگي جمعيت فراهم کنيم.»
آسيبهايي که سالمندان را تهديد ميکند
نگاهي به وضعيت سالمندان از دريچه آمار نشان مي‌دهد که بيش از 50 درصد آنها کم درآمد هستند، جمعيتي که مهمترين چال‌شهاي پيش‌روي آنها بيماري‌هاي مختلف، نداشتن حمايت اجتماعي و منبع درآمدي مطمئن، فقر سالمندي و... است. طبق آخرين گزارش بررسي ابعاد مختلف شاخص «ديده‌باني سالمندي» در ايران نشان مي‌دهد که کمترين نمره اين شاخص مربوط به استان سيستان و بلوچستان و بيشترين نمره مربوط به استان تهران است. همچنين ايران در اين شاخص در بين 97 کشور جهان رتبه 64 را دارد. اما آمار چه مي گويد؟ براساس داده‌هاي مرکز آمار ايران هم‌اکنون 10 درصد از جمعيت کشور را سالمندان تشکيل مي‌دهند، يعني جمعيتي بالغ بر 8 و نيم ميليون نفر که حدود 4 ميليون نفر در خوشبينانه‌ترين حالت ممکن کم درآمد هستند. در اين شرايط پيشبيني مي‌شود اين نسبت تا سال 1435 به بيش از 30 درصد برسد. در روند افزايش تعداد سالمندان بايد به پيامد‌هاي بلندمدت مانند بهبود امکانات بهداشتي و درماني، افزايش کيفيت و اميد به زندگي توجه داشت و نبايد نيازها و مشکالتي که اين گروه در طول زندگي با آن دست به گريبان هستند، فراموش شود. طبق گزارش مرکز آمار ايران که در خرداد امسال منتشر شد، بعضي از خانواده‌ها، به دليل تورم، افزايش هزينه‌هاي درماني و... توانايي مراقبت از سالمند خود را ندارند و آنها را از خانه بيرون مي‌کنند يا به بهزيستي و گرمخانه‌ها مي‌سپارند. همچنين با توجه به عدم توازن در حقوق و مستمري بازنشستگان، گروهي از سالمندان براي ادامه زندگي به ماندن در خانه‌هاي سالمندان يا بهزيستي راضي مي‌شوند.  برخي به دليل شرايط سخت معيشتي به ناچار بعضي از نيازهاي اساسي مثل دارو و درمان، بهداشت و... را از سبد مصرفي خود حذف مي‌کنند. عدهاي براي تامين مايحتاج روزانه، مجبور به فروش نيروي کار خود شده، جذب مشاغل غيررسمي و‌... مي‌شوند و به دستمزدهاي ناچيز تن مي‌دهند.
ماتريس فقر و سالمندي زنان چالش ميآفريند


رئيس سابق دبيرخانه شوراي ملي سالمندان بهزيستي کشور در گفت‌وگو با «آرمان امروز» در ارتباط با بحران سالمندي مي‌گويد: رفتن به‌سوي سالمندي يک واقعيت علمي است و در دو دهه آينده تعداد سالمندان از وضعيت موجود دو برابر مي‌شود، اما همزمان جمعيت جوان نيز داريم. فريد براتي سده مي‌افزايد: افزايش اميد به زندگي در دوران سالمندي بسيار مهم است و اين افزايش در خانم‌ها بيشتر از آقايان است. بنابراين احتمالا تعداد بيشتري زن سالمند خواهيم داشت و سالمندي به سوي زنانگي مي‌رود. او خاطرنشان مي‌کند: زن سالمندي که همسر خود را از دست مي‌دهد فرزند ندارد يا تک‌فرزند است نيازهاي مراقبتي دارد و تعداد زيادي زن سالمند تنها خواهيم داشت که درصورت عدم‌برنامه‌ريزي خدمات مراقبتي دريافت نمي‌کنند. براتي‌سده مي‌افزايد: تعداد زنان سالمند تنها در استان‌هاي محروم به‌مراتب بيشتر از زنان سالمند در استان‌هاي برخوردار است. در واقع ماتريس موضوعي جنسيت، شرايط‌اجتماعي، فقر، سالمندي، تنهايي و وضعيت اقتصادي به وجود مي‌آيد و به‌تبع آن کنترل و مديريت آن زحمت‌ زيادي براي سياستگذاران، برنامه‌ريزان و مديران خواهد داشت. اکنون فرصت خوب پنجره جمعيتي را در اختيار داريم و  هنوز جمعيت جوان بيشتر است. بنابراين بايد به‌خوبي برنامه‌ريزي و سند ملي سالمندان را تصويب کرد تا سالمندان در آينده مشکل نداشته باشند. به عنوان مثال هرچند احترام سالمندان به نسبت دهه‌هاي قبل کمتر شده، اما همچنان احترام به سالمندان گذاشته مي‌شود و خانواده‌ها نيازمند حمايت‌ معنوي، آموزشي، عاطفي دولت براي نگهداري سالمندان هستند. او مي‌گويد: از امروز بايد مردم را در مورد بيمه‌هاي پيشگيري و سيستم‌هاي بيمه‌گذار توجيه کنيم، زيرا بيش‌ترين هزينه توانبخشي مربوط به مشکلات سالمندان است. بيمه‌ها در مورد خدمات درماني و مراقبت‌هاي بهداشتي بايد آموزش‌هاي بيشتري به خانواده‌ها بدهند تا پول پيشگيري از بروز بيماري در خانواده هزينه شود. همچنين دستگاه‌هاي ديگر مانند شهرداري بايد محيط دوستدار سالمند را براي تردد سالمندان با اتوبوس و مترو فراهم کنند. اولين ساختار موردنياز، بيمه‌هاي پيشگيري از بروز مشکلات دوران سالمندي است. علاوه ‌براين امروز صندوق‌هاي بازنشستگي با بحران مواجه هستند و بايد ديد کشورهاي ديگر چگونه اين بحران‌ها را کنترل کرده‌اند. در برخي از کشورها سن بازنشستگي را بالا برده‌اند، اما ‌کمترين سن بازنشستگي در منطقه متعلق به ايران است. بنابراين بايد تجارب کشورهاي ديگر را مدنظر قرار داد. امروز بيش از هشت ميليون سالمند داريم که از تعداد حدود 14 هزار سالمند در مراکز سالمندان حضور دارند. بنابراين بايد از نظر اقتصادي با بهره‌گيري از تجارب بين‌المللي صندوق‌هاي مربوط به سالمندي، صندوق‌هاي رفاه و تامين‌اجتماعي را فعال کرد.
کیفیت پایین زندگی سالمندان
بين دغدغه‌هاي پايان عمر سالمندان و جنسيت‌شان و نوع و ميزان تحصيلاتشان، وضعيت تاهل و شغلشان و حتي علاقه‌مندي‌ها و اعتقادات و اميدشان به زندگي تفاوت‌هاي معنا داري وجود دارد که نيازمند توجه و بررسي علمي و کارشناسانه مسئولان است. سالمندان در دوران سالمندي نيازمند توجه روحي و جسمي‌اند.آنان بايد براي درمان، معيشت و رفاه خود و در مجموع براي سلامت در دوره سالمندي اشان دغدغه اي نداشته باشند تا سالهاي پاياني عمر خود را در انزوا نباشند و بتوانند تجارب کار و زندگي خود را به نسل بعد از خود منتقل کنند و همواره مورد تکريم و احترام نسل امروز و نسل همراه با خود باشند. در دوره پيري و سالمندي شاهد بروز مشکلات متعدد از جمله مشکلات خواب، شنوايي، بينايي، پاها و زانوها، يبوست، اختلال حافظه، مشکلات دستگاه ادراري، مشکلات دهان و دندان و استرس و...در بين سالمندان هستيم لذا بايد با توجه کامل به تامين نيازهاي حداقلي انان از اين قشر و اين نسل به خوبي مراقبت نماييم و تنهايشان نگذاريم. در حال حاضر حدود 10 درصد از جمعيت کشورمان بالاي 60 سال و سالمند محسوب مي‌شوند که با تغيير سبک زندگي و کاهش زاد و ولدها و افزايش اميد به زندگي و درمان بسياري‌ از بيماري‌ها وافزايش سطح رفاه عمومي اين ميزان سالمندي در سالهاي آتي به مراتب بيشتر مي‌گردد. در واقع ايران و کشورهاي جهان در دوسه دهه آتي دچار مشکلي به‌نام سالمندي و يا پيري جمعيت خود خواهند شد. با توجه به سير حرکت جمعيت به سمت سالمندي لازم و ضروري است که بيش از پيش به بحث سالمندي و مسائل و مشکلات سالمندان پرداخته شود. پديده سالمندي همواره با اختلالات جسمي و روحي رواني توأم است. بنابراين بررسي کيفيت زندگي در اين قشر از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.دستگاههاي اجرايي و نهادهاي مسئول و مرتبط با سالمندان از جمله وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکي،وزارت رفاه و تأمين اجتماعي وسازمان هاي تابعه آن از جمله بهزيستي و کانونهاي بازنشستگي لشکري و کشوري و ... بايد در حد وظايف جاري خود و اعتبارات تخصيص يافته به آنان، اقداماتي را در زمينه حمايت از سالمندان انجام دهند.حل مسئله سالمندي به عنوان مسئله‌اي که هم اکنون آثار آن مشهود و در آينده شدت بيشتري خواهد يافت ،نيازمند مسئوليت‌پذيري و همکاري تعداد بيشتري از دستگاههاي اجرايي و نهادهاي عموميست.به نظر ميرسد برخي راهکارهاي مناسب براي رفع مشکلات سالمندان به خصوص سالمندان دو دهه آينده،رفع خلأ هاي قانوني در زمينه‌هاي ساماندهي، توانبخشي سالمندان،پوشش فراگير بيمه‌هاي بازنشستگي ،رفاه و معيشت، ساماندهي و تقويت مراکز غيردولتي حمايت از سالمندان کشور باشد.
ليلا ايماني
کارشناس علوم تربيتي