نگاه مدیران به مسائل مردم باید تغییر کند

  نسل جدید در بیان مطالبات خود صریح‌تر است و به دنبال رویکردهای جدیدی در زندگی است. چگونه می‌توان این نسل را به سمتی هدایت کرد که به صورت مدنی خواسته‌های خود را مطالبه کند؟
در شرایط کنونی من معتقدم که راه عبور از چالش‌های کنونی حفظ و رعایت حقوق شهروندی است. این موضوع باید در بین نهادها و دستگاه‌های مختلف اجرایی به صورت اولویت در دستور کار قرار بگیرد. از سوی دیگر در سطح جامعه نیز باید مورد توجه قرار داشته باشد. واقعیت این است که در شرایط کنونی جوانان جامعه مطالبات انباشته شده زیادی دارند. به همین دلیل نیز تلاش می‌کنند مطالبات خود را به شکل‌های مختلف عنوان کنند تا مورد توجه مسئولان جامعه قرار بگیرد. در شرایط کنونی تورم، فقر و بیکاری بسیاری از  برنامه‌ها را مختل کرده است. این واقعیتی است که نباید از آن غفلت کرد. در چنین شرایطی از کارآفرینان راستین و تولید ملی حمایت چندانی نمی‌شود و از ثروت ملی به درستی استفاده نمی‌شود. به همین دلیل نیز با خیل بیکاران در جامعه مواجه هستیم. بدون تردید بیکاری می‌تواند منشأ بسیاری از نابسامانی‌های اجتماعی در کشور است. در شرایط کنونی بین آنچه در واقع وجود دارد و آنچه باید باشد فاصله  وجود دارد. هر چند مسئولان شعارها و وعده‌های زیادی به مردم داده‌اند اما شرایط به شکلی نیست که مطالبات مردم محقق شود. نکته دیگری که وجود دارد عدم توجه به حاشیه‌نشینی و توزیع مناسب ثروت ملی است. از سوی دیگر برابری شهروندی به معنای برخورداری برابر در استانداردهای خدمات‌رسانی در شهرهای کشور رعایت نمی‌شود. 
  چگونه می‌توان در شرایط کنونی حقوق شهروندی را رعایت کرد و به سمتی حرکت کرد که مطالبات اجتماعی مردم محقق شود؟
ما باید به سمتی حرکت کنیم که فردگرایی جای مردم‌سالاری و توجه به قانون را نگیرد. ما امروز با ترکیبی از تحریم، نابرابری، اختلاس و... در کشور مواجه هستیم و به همین دلیل با بحران‌هایی مواجه شده‌ایم که هزینه‌های زیادی برای جامعه ایجاد کرده است. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که باید به مردم حق اعتراض بدهیم. هنگامی که مردم حق اعتراض نداشته باشند با انباشته شدن مشکلات به سمت اعتراض‌های خیابانی حرکت می‌کنند که ممکن است منجر به اغتشاش نیز شود. در چنین شرایطی بیگانگان نیز نسبت به کشور طمع می‌کنند و دست به  اقداماتی می‌زنند که هزینه‌های زیادی برای کشور ایجاد می‌کند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد نقش احزاب است. این در حالی است که احزاب سیاسی که نقش مهمی در بیان مطالبات مردم به صورت مدنی دارند. هنگامی که به مطالبات مردم  پاسخ درستی داده نشود جامعه با بحران مواجه می‌شود و این بحران می‌تواند زمینه‌ساز اعتراض‌های خیابانی شود. دلیل اصلی بحران نسل جدید عدم مشارکت ندادن آنها در تصمیم‌گیری‌هاست. اگر قرار است از این بحران‌ها عبور کنیم باید همه اندیشه‌ها را به میدان بکشانیم و از تجربه‌های گذشته استفاده کنیم.نباید کاری کنیم که شکافی بین مردم و حاکمیت به‌وجود بیاید و تلاش کنیم با منطق با نسل جدید صحبت کنیم. هرگونه تندروی در مقابل حقوق شهروندی نتیجه عکس به همراه خواهد داشت. یکی از اهداف اصلی انقلاب افزایش رفاه و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها بوده است. به همین دلیل بنده معتقدم باید برای عبور از بحران‌های کنونی به حقوق شهروندی مردم  احترام گذاشت و از سوی دیگر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را بهبود بخشید.


  آیا این اراده در شرایط کنونی وجود دارد؟
علاج واقعه باید قبل از وقوع كرد. ريشه وعلت اصلى ناآرامي‌هاى اخير وسال‌هاى گذشته بيكارى و فقر و گرانى است. از سوی دیگر ناكارآمدى داخلى علت بيكارى و فقر و گرانى است و قوانين بى كيفيت و فاقد ضمانت اجرا. علّت اصلى عدم سرمايه‌گذارى و فرار سرمايه‌هاى مالى و انسانى و كاهش رشد اقتصادى بيكارى و فقر و گرانى است. به همین دلیل نیز تنها راه‌حل مشكلات و خنثى شدن توطئه‌هاى داخلى و خارجى ثروتمندشدن مردم از طريق اصلاح قوانين با رويكرد توليد كالا و خدمات با سه ويژگى كيفيت بهتر ، كميت بيشتر و هزينه كمتر نسبت به رقبا در رقابت سالم است. اين جهادمقدس نيازمند اراده جمعى، جدى و فورى با ترجيح منافع جمعى برمنافع فردى است. تنها نسخه حل مشکلات كشور قوانين خوب و مترقّى با ضمانت اجراى قوى و توجه به حقوق شهروندی است. تولید ثروت و تعاملات بین‌المللی دوبال پرواز و اوج گیری کشور است، متاسفانه فرصت‌های بسیاری از دست رفته است، اما با بهادادن به منافع کشور و ملت و عقلانیت و دور اندیشی و اندیشیدن صرف به ایران و ملت و اسلام، خواهیم توانست از همین فرصت‌های باقی مانده بهره‌های فراوانی را با تعامل با دنیا و جلوگیری از بار شدن هزینه‌های نامناسب بر دوش ملت نصیب کشور شود. همه قدرت نظام جمهوری اسلامی در  حمایت مردم از آن نهفته است و بی توجهی به رفع تحریم ظالمانه و عدم افزایش ثروت ملی و در نهایت ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان، می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی مردم بینجامد. به همین دلیل بایستی برخی مسئولان اذهان خود را متحول نمایند و آفتاب عدالت و عقلانیت در این سرزمین بیش از پیش بتابد. در فرهنگ اسلامی به ما آموخته‌اند اساسی‌ترین و مبرم ترین نیاز هر قوم و ملت سه چیز است: امنیت، عدالت و فراوانی. چکیده ضرورت‌های امروز ما در چهار اصل: اعتماد متقابل باداخل و خارج، امنیت عمومی و همه‌جانبه، امید به زندگی و آینده‌داری و معاش مادی متوازن همگان خلاصه می‌شود. بایستی همه شهروندان ایران زمین ، مورد احترام و کرامت انسانی قرارگیرند و سرمایه اجتماعی نظام تقویت گردد وگرنه بی‌توجهی به پشتوانه اصلی نظام یعنی مردم، فرصت را برای بی‌ثباتی کشور و دخالت اجنبی  فراهم می‌کند. همه ایرانیان از اینکه درآمد سرانه مردم کاهش یافته و تورم و گرانی ، ناراحت هستند به همین دلیل  راه نجات کشور را عبور از این وضعیت با مشارکت موثر مردم و نیز تعاملات بین‌المللی در ریسک و توانمندی و شجاعت مسئولان باید جست‌وجو کرد. با توجه به مشترکات فرهنگی و جغرافیایی بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای پیرامون، لازم است بهره برداری از منابع مشترک نظیر منابع آب، نفت،گاز و ذخایر دریایی بین ایران و کشورهای همجوار در اولویت قرار گیرد.دستگاه سیاست خارجی کشور، با اتخاذ دیپلماسی فعال، دوجانبه، چندجانبه و بین‌المللی و ارتباط مستمر و نزدیک با کشورهای جهان، از دگردیسی‌های سریع و بی‌امان تغییرات اجتماعی و سیاسی اخیر در جهان، نهایت بهره‌برداری را به عمل آورد.
 با توجه به اتفاقاتی که در کشور در حال رخ دادن است چه چشم‌اندازی را پیش‌روی کشور می‌بینید؟
ما نباید اولویت‌ها را گم کنیم. در شرایط کنونی  برخی موضوع مشترکشان گرانی و وضعیت معیشتی مردم است. باید به جای طرح و برخورد دافعه‌دار و برخی مدیران ناشایسته و کم توان، به فکر بالا بردن  توان اقتصادی و تولیدی کشور که تنها پشتوانه هر نظام مقتدر است و تعالی و رشدملت را رقم می‌زند جایگزین گردد و به هر حال تکوین و تعالی اقتدار و ترقی ملی هدف قرار گیرد و گوشزد شود. امروز اولویت با ایران و بازسازی اقتصاد آن است که اگر این مقدر و محقق شود اخلاق هم در درون آن جایگاه مستحکمی می‌یابد. کسانی که با فرهنگ قرآن انس و الفتی دارند می‌دانند خداوند بقا و شکوفایی و عظمت هیچ قوم و ملت و امتی را تضمین نکرده است، مگر در عملکرد صحیح سیاسی و اقتصادی و تقواهای  اجتماعی و انسانی آنها. راهی جز مشارکت‌جوتر شدن شهروندان ایران، با اعطای حقوق کامل سیاسی و اقتصادی آنان، برای آینده ایران بزرگ اسلامی وجود ندارد. برخی انتظار داشتند با روی کار آمدن دولت سیزدهم  به‌لحاظ انسجام و یکپارچگی که در سه قوه شکل می‌گیرد، با وحدت رویه و برخورداری از حمایت حاکمیت و ملت برجام به سرانجام برسد اما ظاهراً خواسته‌های حداکثری آمریکا جلوی توفیقات دولت قبل در مسأله تعامل با جامعه جهانی را گرفته‌اند و در نتیجه دولت کنونی باید برای جلوگیری از بار شدن هزینه‌های  سنگین بر مردم هم که شده، برجام را به سرانجام برساند. لازم است اتفاقاً با بها دادن به دیپلماسی پویا و عزتخواه، زمینه احیای برجام را فراهم کرد تا منجر به ارتقای کیفیت  اقتصادی شهروندان شود. این در حالی است که در پی غفلتی که شاهد بودیم، متاسفانه شاخص فلاکت با رشد مواجه شده و زندگی یکایک شهروندان را با مشکل مواجه کرده است.